eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . گفته بودم چو بیایی غمِ دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی.. . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
𓆩🌸𓆪 |' .| . ﮼𖡼 بیخیال‌ِ👌 هَمہ‌ۍ‌دِلہُره‌ها😉 ﮼𖡼 چِہره‌ۍ‌ حِیدرۍات‌❤️ مایِہ‌ۍ‌آرامِش‌ماستـ!🌱 /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1774» . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 𓆩🌸𓆪
.🌙 ⃟💛'' 『 ‌』 • • رمضان مےگذرد با همہ زیبایےها🙃°• ای اجل! داغ مُحرّم بہ دلم نگذارے💔°• |'🌸دعاے روز ماه زیباے خدا🌸'| • • +چنـد روزے آسمـان نزدیـڪ اسٺـ‌ لحظـہ ها را دریــابــ :)‌🌱 .🌙 ⃟💛'' Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Joze25.mp3
4.26M
シ⟯ • • تندخوانی جز ۲۵/استاد معتز آقایی ختم امروز به نیت: شهید حاج قاسم سلیمانی التمـــاس دعــــا🌿🦋 • • +شهرُ الرَمضان الّذی اُنزِل فیهِ القُرآن..♥️ 📖⃢💫 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . ✅ امام علے علیه السلام: نادان خودش را بالا مے‌برد و در نتیجه پسـت مے‌گـردد. 📙 میزان الحکمه ج۱۳ ص۳۲۴ . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . [☄❣] هــرڪسے را میل دل باشد [👥👀] بہ سـوے این و آن [❤️🔗] میل جان ما بہ عالم نیست [🕊😌] الاّ سـوے تو ! . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •< > . . ✈️|• علی عاشق شغلش بود و از بچگی با فکر خلبان شدن بزرگ شده بود. 🥰|• زمانی که ما نامزد کردیم علی برای یک ماموریت به خارج از کشور رفت و ما حتی در دوران نامزدی هم کنار هم نبودیم. 📞|• علی 30 شهریور بود که از تبریز به خانه آمد و تنها یک روز ماند و 31 شهریورماه بود که جنگ شروع شد و از تبریز با علی تماس گرفتند که برگردد. 🥲|• علی میدانست که این آخرین دیدار ما است و وقتی خداحافظی می‌کرد به من گفت : بهت قول میدم اسیر نشم و آخرین حرف‌هایش را به من زد و من و پسرم افشین را به دست خانواده سپرد و من فقط نگاهش می‌کردم. 😔|• افشین 4 سال بیشتر نداشت و با گریه به پدرش التماس میکرد که نرو، اما علی عاشق شغلش بود و رفت . 🌷شـهـیـد مدافع وطن •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◗ 🧩 (History) ◖ . 🎯 اولین تلفن همراه جهان! 📱 در سال 1973 توسط شرکت موتورلا با وزن 1.1 کیلوگرم ساخته شد كه به 10 ساعت شارژ براى 30 دقيقه مكالمه نياز داشت. قیمت هر گوشی در آن زمان حدود 4 هزار دلار بود. . چه برایمان آورده ای، مارکووو⁉️😬 ◖🧳◗ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . 📌خانم های محترم از خوابتون بزنید و نگذارید شوهرتون بدون صبحانه و بدرقه و لبخند و بوسه خونه رو ترک کنه😉😍 📌کاری کنید مرد روحش برای شما و خونه ای پر از عشق و محبت پر بکشه💞 👈 این برای مردا خیییییییییلی مهمه که همسرشون اونها رو ببینه😃 . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 💬 ‌‌‏سلام یبار من تو هیئت روضه میخوندم‌ و الحمدلله صفا برقرار بود و اتفاقا شب ۲۳ ماه رمضان بود؛ وسط روضه و مناجات که من جهت اطلاع و محض ریا (🤪) حال خوب معنوی داشتم و بچه ها هم گریه میکردن؛ یهو من خطاب به خدا گفتم آی خدااا کجایی؟ یه آقابهنام داریم تو هیات که کلا کارهای یهویی و نسنجیده ازش زیاد سر میزنه، بهنام هم چند سال کلاس زبان رفته من که گفتم ای خدا کجایی!؟ بهنام هم کنار من نشسته بود؛ یهو گفت: ?!where are you god یا ابالفضل 😂😂😂😂 دیگه من طرف چپم رو نمی‌تونستم نگاه کنم چونکه بچه های که دور بهنام نشسته بودن کلا زده بودن زیر خنده... ''📩'' [ 608 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
202030_934642863.mp3
3.93M
↓🎧↓ •| |• . 🎙 . . ‌ میگفت‌در‌عالم‌رویا؛ به‌شهیدگفتم! چرابرای‌ما‌دعا‌نمیکنیدکه‌شهید‌بشیم ..؟! میگفت‌ما‌دعا‌میکنیم براتون‌شهادت‌مینویسن‌ .. ولی‌گناه‌میکنید‌پاک‌میشه.!! -حاج‌حسین‌یکتا 🕋📿 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/@Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
•.🥙 ⃝.. | 🌯| کلوچه شکلاتی🍪 مواد لازم😃: پودر کاکائو: نصف پیمانه🍫 نمک:به‌اندازه‌نوک‌قاشق‌مرباخوری🧂 شکر: نصف پیمانه🍚 سفیده تخم مرغ:۳عدد‌درشت🥚 کرم تاتار:‌یک‌هشتم‌قاشق‌مرباخوری🥄 وانیل: کمی🍶 پودر قند: یک قاشق غذاخوری🥄 طرز تهیه👩🏻‍🍳: فر را روی ۱۵۰درجه سانتی گراد تنظیم کنید. سینی را با کاغذ فویل بپوشانید. در کاسه ای کوچک، پودر کاکائو، نمک و یک چهارم پیمانه شکر را الک کنید. در کاسه ای بزرگ، سفیده تخم مرغ و کرم تارتار را با همزن برقی با سرعت متوسط هم بزنید تا خود را بگیرد. سپس کم کم یک چهارم پیمانه شکر را به مواد اضافه کنید تا سفیده براق شود. پودر کاکائو و وانیل را اضافه کنید و با قاشق هم بزنید. مواد را با استفاده از قاشق مرباخوری با فاصله بریزید تا تمام شود و سپس آن را در فر قرار دهید. اگر دوست دارید کلوچه کمی نرم شود، کلوچه ها را تنها به مدت ۲۵ دقیقه و در صورتی که می خواهید کلوچه ترد باشد، خمیر را به مدت ۴۰ دقیقه در فر قرار دهید. روی کلوچه های خنک شده کمی پودر قند بریزید و با چای یا قهوه سرو کنید. برای‌افطار‌نوش‌جان‌کنید😋🍽 • +ڪاش مِنَّـٺ بگُذارے بـہ سَـرَم مهـدےجـان ٺا ڪہ هم سُفـره‌ے ٺـُو لحظہ‌ے افطار شَوَم🧡'' •.🥙 ⃝.. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[ 🌙 ]• سلام علیڪم سلام علیڪم😄👋👋 منم منم ــمَش رمضــون😌✋ نوه هاے قشنگم حالا ڪه داریم به پایان ماه مهمونے خدا نزدیڪ مےشیم🥺 باید حواستون به یه چیزے باشهه☺️ بهه گفته‌ے آیت الله فاطمے نیا ، بهتره ڪه این مهمونے رو با خوندن زیارت جامعه ے ڪبیره تموم ڪنیم😌👌 +آغاجون اگر اینڪارو بڪنیم چـے میشه؟🤔 اگه این‌ڪار رو بڪنیم ، این مهمونے اون‌چنان رنگین مےشه ڪهـ ما اصلاً نمےتونیم آثارش رو تصور ڪنیم🙃 و تو عقلمون نمےگنجه🥺😍 همچنین اینڪار; رزقمون میشه براے روزے ڪهـ هیچ‌چیز دیگه اے بهـ ڪار نمےآد و اون‌ روز به ڪار خواهد اومد🥺👌 +آخجووون چشمممم چهـ خوبه اینارو میگے بابابزرگ🥺😍 چاڪرتونم😁😅 دعــ🙏ــا یادتـون نـره مخلص شما؛ مش رمضون😉👋 •[🖊 •[❌ از حرفاے ـمش رمضون جانمونے😌👇 •[ Eitaa.com/Asheghaneh_halal ]•
.•|💓•🌸|•. . . سلام به همه عاشقانه حلالی ها✋ از پیام هاتون به پل ارتباطی مشخصه که همه اهل رمانید😌 ما هم که تابع و پیرو خواسته های شما اعضای فعال😁 بله بله همچین تشکیلاتی هستیم ما😎 به همین دلیل هم ان شاالله از همین امروز هر شب ساعت 19:00 منتظر رمان جدیدمون باشید 😍 اسم رمان هم قرار نیست بگم که باید منتظر بمونید🤨 صبر پیشه کنید تا رستگار شوید😁 . . .•|💓•🌸|•. http://Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
.🌙 ⃟💛'' 『 』 • • روزه‌ےمن از برایم گشتہ هر دم روضہ‌اے🍃°| چون عطش گیرم فقط یاد علےاصغر ڪنم😭°| ..🌱 • • +دَم افطار همین ذڪرِ حسیـن؏ ما را بَـس :)‌♡ .🌙 ⃟💛'' Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . .   با قدمهای بلند از هواپیما خارج شدم و روی اولین پله ایستادم.. سرم رو بالا گرفتم و به شب این شهر خیره شدم... با دم عمیقی ریه هام رو پر کردم و لبخند خسته ای روی لبهام نشست... باز هم غربت اما اینبار با یک اسم جدید... غربت جایی نیست که در اون به دنیا نیومده باشی و زندگی نکرده باشی... ممکنه جایی رو برای اولین بار ببینی و تو رو در خودش حل کنه اونقدر که غریبگی از یادت بره... غربت جاییه که آدمها، فکرها، حرف ها و رفتارها رو نشناسی... آشنایی نبینی و روزگار رو به تنهایی سپری کنی... آشنا هم کسی نیست که قبلا دیده باشی یا به نام و نشان بشناسی... آشنا اونیه که مثل تو فکر میکنه، مثل تو حرف میزنه و مثل تو عمل میکنه... حتی اگر هیچ وقت اون رو ندیده باشی... یا حتی اگر هیچ وقت اون رو نبینی!... * بعد از تحویل گرفتن چمدون به سمت در خروجی فرودگاه راه افتادم... با هر قدمی که برمی داشتم چشمهایی تعقیبم میکردند چشمهایی سرد و بی تفاوت، متعجب، عصبانی، ترسناک یا حتی ترسیده! به هر شکلی که بود از فرودگاه خارج شدم و به نزدیک ترین تاکسی آدرسم رو تحویل دادم و سوار شدم... قطرات ریز بارون روی شیشه میگفت پاییز اینجا کمی زودتر شروع میشه و چیز زیادی از مسیر عبور قابل مشاهده نبود... که اگر هم بود چیزی جز ترافیک سنگین و چراغ ترمز ماشینها و دود معلق در هوا قابل رویت نبود و باز هم من ترجیح میدادم مطالعه کتابی که توی هواپیما پیش از پیاده شدن دستم بود رو ادامه بدم... تقریبا چهل دقیقه بعد ماشین متوقف شد و راننده پیاده.. پیاده شدم و چمدونم جلوی پام قرار گرفت... در سکوت کامل راننده رفت و من به دنبال آدرس دقیق تر از دور پلاکها رو وارسی کردم... و رسیدم به یک ساختمان چند طبقه ی نمای سفید نه چندان کهنه که خانه ی جدیدم بود... البته نه همش بلکه فقط یکی از سوئیت هاش... و البته بازهم نه تمام سوئیت بلکه فقط یکی از اتاقهای یکی از سوئیت هاش.. با یادآوری این تراژدی با پایان باز نفس عمیقی کشیدم و شاسی چمدون رو فشار دادم تا دسته ش توی دستم قرار گرفت و راه افتادم سمت در ورودی که بیش از این خیس نشم... به محض وارد شدن نگاه تنها فرد حاضر در سالن معطوفم شد... خانم میانسالی که پشت میز رزوشن نشسته بود و منتظر بود که سر از کار این غریبه ای که وارد قلمروش شده دربیاره... . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی  #قسمت_اول با قدمهای بلند از هواپیما خارج شدم و روی اولین پله ایس
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . . خیلی منتظرش نگذاشتم. فوری رفتم جلو و توی چند قدمیش ایستادم: _سلام... خیلی خوشرو و متین جواب سلامم رو داد و دوباره منتظر شد... لبخندی زدم: _اشراقی هستم... تلفنی فکر میکنم با خودتون صحبت کردم اگر شما خانم بلر باشید... دست دراز کرد: _اوه بله... من بلر هستم خودم باهاتون صحبت کردم خانم اشراقی درسته... اگر اشتباه نکنم به طور مشترک سوئیت شماره سه رو اجاره کردید... _ بله البته من یکم کارام ناگهانی پیش رفت و دیر اقدام کردم به همین دلیل برای پیدا کردن خونه به مشکل برخوردم اما الان اگر سوئیت یا اتاق مستقلی دارید با هزینه ی بیشتر من مشکلی ندارم که... _نه عزیزم نسبت به دوهفته قبل که صحبت کردیم اوضاع تغییری نکرده کماکان تمام سوئیت ها و اتاقها پر هستن... این یکی رو هم میشه گفت واقعا شانس آوردی که پیدا کردی... _چطور؟ _صاحب این سوئیت سالهاست تنها اینجا زندگی میکنه و امسال هم فقط بخاطر مشکل مالی حاضر شد همخونه بپذیره... لبخند جمع و جوری که زد حدسم رو تایید میکرد: _امیدوارم که مشکلی باهم نداشته باشید یعنی نباید هم داشته باشید متوجهید که؟ خیالش رو راحت کردم: _بله نگران نباشید متوجهم... شروع کرد به توضیح دادن: _اینجا یک سری قوانین داره که همش به رفاه خودتون کمک میکنه... اینجا درب خروج راس ساعت شش صبح باز میشه و تا ده شب هم بازه... بین این ساعات تردد جز در موارد اورژانسی ممنوعه...در طول روز هم صدای بلند موزیک،رفت و آمد پر سر و صدا،مهمان و مهمانی غیر معمول و دعوا و داد و بیداد به هیچ وجه مشاهده نشه... اون میگفت و من در تایید حرفهاش سر تکان میدادم... بالاخره رضایت داد و از روی صندلی ش بلند شد... از بین دسته کلید های توی کشوی میزش یه کلید بیرون آورد و گرفت طرفم... دستم رو پیش بردم که بگیرمش که انگار چیزی یادش اومده باشه کلید رو توی مشتش جمع کرد و دست من روی هوا معطل موند: _خودم هم همراهتون میام...بفرماید... و با دست به سمت پله ها اشاره کرد... راه افتادیم و همونطور که از پله ها بالا میرفتیم مجدد شروع کرد به توضیح دادن: _واحد شما طبقه ی اوله...اینجا همه ی واحد ها به یک اندازه نیستن فقط واحد های طبقه اول سوئیت کامل هستن که معمولا خانواده ها اجاره شون میکنن ولی همخونه شما بنا به دلایل شخصی سالها تنها اینجا زندگی کرده... . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . دست‌های خالی‌ام را می‌برم بالا و بعد ناگهان حس می‌کنم لبریزم از احسان تو... . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» مامانی داستَن تیبیژیون می‌دیدن👀 اِهویی دُفتم بیام پیسِسون تا منم بیبینم😁 بَلی الآن دالِه تَبلیگ نِسون می‌ده😬 موندم چیلا تموم نمی‌سه؟😶 آبم گِلِفت🙄 🏷● ↓ 📺 تیبیژیون : تلویزیون 📺 تبلیگ : تبلیغ 📺 آبم : خوابم 📺 اِهویی : یهویی ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ 📻 چگونه خوب گوش کردن را در کودکان تقویت کنیم؟ 🍒 هنگام صحبت کردن ، تن و ریتم صدایتان را تغییر دهید و یکنواخت صحبت نکنید. 🍒 خواسته ها و پیام های خویش را ساده و کوتاه بیان کنید. 🍒 در یک زمان ، فقط یک یا دو درخواست از کودک تان داشته باشید. 🍒 سعی کنید خواسته هایتان را به صورت رسا و همراه با احترام و محبت بیان کنید. 🍒 کودکان را عادت دهید که از رادیو یا ابزارهای صوتی ، بیشتر از تلویزیون استفاده کنند. 🍒 خواندن یک کتاب داستان کوتاه، ودرخواست خلاصه گویی یا بازگویی داستان، تاثیر زیادی در تقویت مهارت گوش دادن کودکان دارد. «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
𓆩🌸𓆪 |' .| . ﮼𖡼 به هوش بودم☺️ از اول که دل به کس نسپارم👌 ﮼𖡼 شمایل تو بدیدم🥰 نه صبر ماند و نه هوشم😌 /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1775» . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 𓆩🌸𓆪
4_5791669660994765503.mp3
3.43M
..♢ ⃟🧡.• 〖〗 • • 💎 دعای سحر در سحرهای ماه رمضان💚 💠 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیُّ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ... 🔹دعای سحر بسیار عجیب، اسرارآمیز و عظیم است... 🔸خواسته‌های بسیار عظیمی در این دعا هست که فقط به اعتبار اذن ائمه علیهم السّلام جرأت می‌کنیم آن‌ها را بر زبان بیاوریم... 🔹این دعا راه سلوک به سمت قرب الهی، راه عبور از نقص به کمال، از کثرت به وحدت، از تعیّن به لاتعیّنی را برای انسان باز می‌کند... ..🌿 • • +میخونَم هَـر سحـر آروم سلام الله عَلے سیدنا المظلـوم :) ..♢ ⃟🧡.• Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
.🌙 ⃟💛'' 『 ‌』 • • روز بیست و ششم شد🌙°. دل من پر آه است💔°. بهترین جای جهـان🌍°. مرقد ثارالله است🥺°. |'✨دعاے روز ماه زیباے خدا✨'| • • +چنـد روزے آسمـان نزدیـڪ اسٺـ‌ لحظـہ ها را دریــابــ :)‌🌱 .🌙 ⃟💛'' Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . ❤️قال امام حســن علیه‌السلام: هرڪس خدا را ڪند خــداوند همه چــیز را بنــده او گـــــرداند. 📚تنبه الخـــواطر ج۲ ص ۱۰۸ . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈