✅امام علی(ع) با دانش فراگیر که حاصل عنایات خداوندی و حضور در مکتب صاحب وحی بود، مسولیت پاسخ گوئی و گره گشائی از مشکلات و معضلات علمی را به دوش میکشید و مسلمان و غیرمسلمان آن حضرت(ع) را پناهگاهی مناسب برای شکوفائی ذهن و فکر خویش میدانستند و در هر موضوعی که احساس نیاز میکردند به تنها مردان میدان های علوم و دانش مراجعه میکردند.
به همین جهت بخش مهمی از همکاری های امیرالمؤمنین(ع) با خلفاء مربوط به مسائلی میشد که در فهم و پاسخ آن دچار مشکل می شدند و مجبور می شدند که از امیرالمؤمنین(ع) درباره آن سؤال کنند.
غالب این سوالات یا به صورت حضوری و یا به صورت مکتوب از ناحیه علمای یهود و مسیحیت انجام می شد که خلفای وقت از پاسخ دادن به آنها عاجز می شدند و این امام علی(ع) بود که همواره در این تنگناها به داد اسلام می رسید و به آنان جواب می داد و حتی به مناظره ی با آنان می نشست و رسوایی خلفاء را پیش از بیش نمایان می ساخت.
🔸️مانند مناظره امام على(ع) و دانشمند يهودى که در زمان خلافت ابوبكر بن ابی قحافه، روزى يكى از دانشمندان يهودى پيش او آمد و پرسيد : تو خليفه پيامبر دین اسلام هستی؟
ابوبكر گفت : آرى!
عالم یهودی گفت :
📋«فَإِنَّا نَجِدُ فِي التَّوْرَاةِ أَنَّ خُلَفَاءَ الْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُ أُمَمِهِمْ»
♦️ما در تورات خوانده ايم كه جانشينان پيامبران، از تمام پيروان او داناترند.
پس خبر بده که خداوند کجاست؟ آیا در آسمان است يا در زمين؟
ابوبكر گفت : خدا در آسمان بر روی عرش است!
عالم یهودی گفت : بنابراين، زمين از خدا خالى است و خداوند، در يك جا هست و در يك جا نيست؟!!
ابوبكر گفت :
📋«هَذَا كَلَامُ الزَّنَادِقَةِ أُعْزُبْ عَنِّي وَ إِلَّا قَتَلْتُكَ»
♦️اين حرف افراد بى دين است، دور شو و گرنه تو را خواهم كشت!
مرد يهودى با شگفتى از جاى برخاست و در حالى كه اسلام را مسخره مى كرد، از پيش ابوبكر بیرون رفت.
او در راه با امام علی(ع) برخورد كرد.
امام(ع) گفت :
📋«يَا يَهُودِيُّ! قَدْ عَرَفْتُ مَا سَأَلْتَ عَنْهُ وَ مَا أُجِبْتَ بِهِ»
♦️ای یهودی! من فهميدم كه تو از ابوبكر چه پرسيدى و او به تو چه پاسخى داد؛ ولى بدان كه ما معتقديم كه؛
«خداوند، مكان را به وجود آورده و بنابراين نمى تواند مكان داشته باشد و برتر از آن است كه مكانى، او را در خود جا دهد، ولى با اين وصف، خدا همه جا هست، بدون اين كه با چيزى تماس پيدا كند، يا در كنار چيزى واقع شود.
او از نظر علمى به تمام مكانها احاطه دارد و هيچ يك از موجودات، از تدبير او خالى نيست.»
سپس فرمود : حال اگر از كتاب هاى خودتان مطلبى را نقل كنم كه به درستىِ آنچه گفتم، گواهى دهد، مسلمان مى شوى؟
عالم یهودی گفت : آری!
امام علی(ع) فرمود : آيا در يكى از كتاب هاى مذهبى شما اين مطلب نيست كه؛ موسى بن عمران(ع) روزى نشسته بود كه ناگاه مَلَکی از طرف مشرق آمد.
موسى(ع) از او پرسيد : از كجا آمده اى؟
ملک گفت : از نزد خدا!
مَلَک ديگرى از غرب آمد.
موسى(ع) پرسيد : تو از كجا آمده اى؟
آن مَلَک گفت : از نزد خدا!
مَلَک ديگرى آمد و موسى(ع) پرسيد : تو از كجا آمده اى؟
آن مَلک پاسخ داد : از زمين هفتم و از نزد خدای متعال!
موسى(ع) با ديدن اين منظره، با شگفتى گفت : پاك است آن خدايى كه هيچ جا از او خالى نيست و به جايى نزديك تر از جاى ديگر نيست.
پس از نقل اين داستان، دانشمند يهودى گفت :
📋«أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ وَ أَنَّكَ أَحَقُّ بِمَقَامِ نَبِيِّكَ مِمَّنِ اسْتَوْلَى عَلَيْهِ»
♦️گواهى مى دهم كه آنچه گفتى، كاملاً صحيح است و تو به جانشينى پيامبرت سزاوارترى.(۱)
مشابه همین داستان در منابع آمده است که جماعتی از یهود این بار در زمان خلافت «عمر بن خطاب» بر او وارد شدند، و از او سوالاتی پرسیدند که توان پاسخ گویی به هیچ کدام از سوالات را نداشت و باز امام علی(ع) به همه سوالات جواب داد و علمای یهود مسلمان شدند و در منابع هست که عمر بن خطاب بارها در هنگام قرار گرفتن در این نوع تنگناها می گفت :
📋«أَعُوذُ بِاللهِ مِن مُعْضِلَةِِ لَيْسَ لَهَا أَبُواَلْحَسَنِ(ع)»
♦️به خدا پناه می برم از مشکلی که ابوالحسن(ع) در آن نباشد.(۲)
📚منابع :
۱)الاحتجاج طبرسى، ج۱، ص۲۰۹
۲)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۶۸
@AsnadolMasaeb
4️⃣هدايت و راهنمايى دستگاه خلافت در مسائل دشوار، به ويژه امور قضايى :👇
#امام_علی_علیه_السلام
@AsnadolMasaeb
✅امام علی(ع) در زمان خلفاء، در موقعیت های مختلف به یاری آنها می رسید و با مشورت و راهنمایی های خود آنان را هدایت می کرد.
۱)مشورت در امور قضائی
۲)مشورت در امور دفاعی و جنگی
۳)مشورت در مسائل علمی و حلّ مشکلات اعتقادی
به نوعی تمام صحابه نيازمند علم امام علی(ع) بودند و «ابوبكر» و «عمر» در حل مسائل به ایشان مراجعه می كردند.
ابن جوزی می نویسد :
📋«کَانَ أَبُوبَکرِِ وَ عُمَرُ یُشَاوِرَانَهُ وَ یُرجِعَانِ إِلَى رَأیِهِ وَ کَانَ کُلُّ الصِّحَابَةِ مُفْتَقِراً إِلَى عِلْمِهِ وَ کَانَ عُمَرُ یَقُولُ : أَعُوذُ بِاللهِ مِن مُعْضِلَةِِ لَيْسَ لَهَا أَبُو اَلْحَسَنِ(ع)»
♦️ابوبکر و عمر با امیرالمومنین(ع) مشورت میکردند و به رأی و نظر ایشان رجوع میکردند و تمامی صحابه نیازمند علم او بودند و عمر میگفت : به خدا پناه میبرم از مشکلی که ابوالحسن در آن نباشد.(۱)
و جمله «لَوْلَا عَلِيٌّ(ع) لَهَلَکَ عُمَرُ» از زبان عمر بن خطاب در زمان خلافتش صادر شده است.(۲)
اما این شبهه پیش نیاید که همین همکاری و کمک به خلفاء توسط امام علی(ع)، دلیل بر غاصب نبودن آنان بود و اگر آنان غاصب بودند، آن حضرت(ع) با آنان همکاری نمیکرد.
در حالی که خود امام علی(ع) در خطبه ای در زمان خلافت خود می فرماید :
📋«بَایَعَ النَّاسُ لابِی بَکْرٍ وَاَنَا وَاللَّهِ اَوْلی بِالاَمْرِ مِنْهُ، وَاَحَقُّ بِهِ مِنْهُ، فَسَمِعْتُ وَاَطَعْتُ مَخَافَةَ اَنْ یَرْجِعَ النَّاسُ کُفَّارَاً یَضْرِبُ بَعْضُهُمْ رِقَابَ بَعْضٍ بِالسَّیْفِ، ثُمَّ بَایَعَ النَّاسُ عُمَرَ وَاَنَا وَاللَّهِ اَوْلی بِالاَمْرِ مِنْهُ وَاَحَقُّ بِهِ مِنْهُ، فَسَمِعْتُ وَاَطَعْتُ مَخَافَةَ اَنْ یَرْجِعَ النَّاسُ کُفَّارَاً یَضْرِبُ بَعْضُهُمْ رِقَابَ بَعْضٍ بِالسَّیْفِ»
♦️مردم با ابوبکر بیعت کردند در حالی که به خدا سوگند من از او سزاوارتر و شایستهتر بودم، ولی از ترس بازگشت و گرایش مردم به دوران کفر و جاهلّیت و کشیده شدن شمشیرها برای زدن گردن یکدیگر، سکوت کردم و شنیدم و مخالفت نکردم، سپس با عمر بیعت کردند، در حالی که از او سزاوارتر و شایستهتر بودم، ولی باز هم شنیدم و کوتاه آمدم تا به کفر و برادرکشی باز نگردند.(۳)
امیرمؤمنان(ع) اگرچه از منصب خلافت و جانشینی به حق رسول خدا(ص) بازماند و در واقع حق مسلم ایشان را غصب کردند، ولی این موضوع دلیل نمیشود که به دیگر وظایف خود عمل نکند، زیرا گاهی تدبیرها و تصمیم گیری های غلط خلفا سبب میشد، اساس اسلام به خطر بیفتد، در این موارد امام(ع) وظیفه داشت که اجازه ندهد شریعت اسلامی قربانی ندانم کاری ها شود.
محقق معاصر «شیخ نجم الدین عسکری» در کتاب «علی(ع) و الخلفاء» می نویسد :
🔸️«ابوبکر ابی قُحافه» در ۲ سال و ۳ ماه(۲۷ ماه) دوران خلافت خویش ۱۴ مورد به علی بن ابی طالب(ع) مراجعه داشته است.(۴)
🔸️«عمر بن خطّاب» در ۱۰ سال و ۵ ماه(۱۲۵ ماه) دوران خلافت، ۸۵ مورد به علی بن ابی طالب(ع) مراجعه داشته است.(۵)
🔸️«عثمان بن عفّان» در ۱۲ سال(۱۴۴ ماه) دوران خلافت ۸ مورد به علی بن ابی طالب(ع) مراجعه داشته است.(۶)
و مهمترین مشاوره نظامی امام علی(ع) در قضیه جنگ «نهاوند» بود که پادشاه ایرانیان لشکر عظیمی را برای نابودی اسلام فراهم کرده بود و اگر تدبیر امیرمؤمنان(ع) نبود، نه تنها لشکر عمر که به طور قطع تمام مسلمانان و اسلام از بین می رفت.
تا جایی که بعد از مشاوره ی امام علی(ع)، عمر بن خطاب به ایشان عرضه داشت :
📋«أَجَل هَذَا الرَّأيُ! وَ قَد كُنتُ أُحِبُّ أَن أُتَابِعَ عَلَيهِ»
♦️آرى! اين نظر، درست است و من دوست دارم كه از آن پيروى كنم.(۷)
📚منابع :
۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۶۸
۲)تأويل مختلف الحديث ابن قتیبه دينَوری، ج۱، ص۱۵۲ / التفسير الكبير فخرالدین رازی، ج۲۱، ص۳۸۰
۳)جامع الاحادیث سیوطی، ج۳۱، ص۴۲۰
۴)علی(ع) و الخلفاء نجم الدین عسکری، ص۹۷
۵)علی(ع) و الخلفاء نجم الدین عسکری، ص۳۲۰
۶)علی(ع) و الخلفاء نجم الدین عسکری، ص۳۴۵
۷)الإرشاد شيخ مفید، ج۱، ص۲۱۰
@AsnadolMasaeb
✅امام علی(علیه السلام) در میان سپاهیان خود، نیروی ویژه ای به نام «شُرطَةُ الخَمِیسِ» داشت که اینان گروهی از رزمندگان جان بر کف و فدائیان راستین زمان امیرالمؤمنین(ع) بودند، که با آمادگی کامل در همه جا برای امام علی(ع) جانفشانی میکردند.
علت نامگذاری این لشکر به خمیس این بوده که لشگر به پنج قسمت «مقدمه، ساق، مِیمَنه(جناح راست)، مِیسرِه(جناح چپ) و قلب» تقسیم می شده است.
فرمانده این گردان نیز اصبغ بن نباته بود و مهمترین اعضای آن؛ افرادی از قبیل عمار بن یاسر، مالک بن حارث اشتر، محمد بن ابی بکر، حبیب بن مظاهر، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، قیس بن سعد، جابر بن عبدالله انصاری، حُکیم بن جبل، اویس بن عامر قرنی، و میثم بن یحیی تمّار و رُشید هجری و عمر بن حمق خزایی و حذیفة بن یمان و عدی بن حاتم طایی و ابوالهَیثَم بن تَیهان و خُزیمة بن ثابت و کمیل بن زیاد و.. بودند.
که تعداد آنها طبق روایتی از امام صادق(ع) که فرمود :
📋«كَانُوا شُرطَةُ الخَميسِ سِتَّةَ آلافِ رَجُلٍ أَنصَارَهُ»
♦️تعداد نیروهای شرطه الخمیس با به شش هزار نفر می رسید.(۱)
اینان با امام علی(ع) عهدی دو طرفه بسته بودند.
از اصبغ بن نباته سؤال شد، که چرا شما را شرطة الخمیس میگفتند؟
او گفت :
📋«اِنَّا ضَمَّنَا لَهُ الذِّبْحَ وَ ضَمَّنَ لَنَا الْفَتْحَ»
♦️ما برای امیرمؤمنان(ع) خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتیم و او برای ما فتح و پیروزی را بر عهده گرفت.(۲)
در نقلی دیگر آمده است که، اصبغ بن نباته در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه امام(ع) نزد شرطه الخمیس، چنین گفته است :
📋«أَنَّ سُیوفَنَا کانَتْ عَلَی عَوَاتِقِنَا فَمَنْ أَوْمَی إِلَیهِ ضَرَبْنَاهُ بِهَا، وَ کانَ یقُولُ لَنَا تَشَرَّطُوا فَوَاللهِ مَا اشْتِرَاطُکمْ لِذَهَبٍ وَ لَا لِفِضَّةٍ وَ مَا اشْتِرَاطُکمْ إِلَّا لِلْمَوْت»
♦️ما شمشیرهای مان بر شانه های مان بود؛ حضرت(ع) به هر کس اشاره می کرد؛ او را از پا درمی آوردیم.
ایشان به ما می فرمود :
قسم به خدای من که با شما به طلا و نقره شرط نمی کنم، بلکه پیمان ما با شما مرگ و شهادت است.(۳)
امیرمؤمنان(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود چنین فرمود :
📋«تَشَرَّطوا! فَإِنّي لَستُ اُشارِطُكُم إلّا عَلَى الجَنَّةِ»
♦️پیمان ببندید؛ همانا من با شما جز برای بهشت پیمان نمی بندم.(۴)
آنان همیشه مسلح، آماده و همراه امام علی(ع) بودند و در جنگها پیشرو سپاه بودند و همیشه گوش به فرمان و آماده بودند و در اجرای فرمان امام(ع) تعلل نمیکردند.
و با آن حضرت(ع) تا پای جان بیعت کرده بودند و مردانی وارسته، فرهیخته و باتقوا بودند و از قبایل مختلف تشکیل یافته و در غیر زمان جنگ نیز آماده و همراه امام(ع) بودند و ماموریتهای مهم همچون اجرای حدود، بر عهده آنان بود.
حتی برخی از آنان همچون «عمار بن یاسر و مالک اشتر و اویس قرنی و ابوالهَیثَم بن تَیهان و خُزیمة بن ثابت»، پیش از شهادت امام علی(ع) جان خود را فدا نمودند و به شهادت رسیدند.
📚منابع :
۱)الاختصاص شیخ مفید، ص۲
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۶۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۳۲، ص۶۱۸
۴)الاختصاص شیخ مفید، ص۳
@AsnadolMasaeb
✅تربیت شدگان مکتب امام علی(ع) را می توان به سه دسته «عوام» و «خواص» و «خاص الخواص» تقسیم نمود.
۱)«عوام» :
این افراد کسانی بودند که اجمالاً از حضرت(ع) اطاعت می کردند و این تربیت هم بنا بر معرفت آنها از امام(ع) بوده است؛ لذا امام(ع) را در همین حد لازم الاطاعة می دانسته و به او احترام می گذاشتند.
تعداد تربیت یافتگان دسته عوام بسیار زیاد بوده و به شش هزار نفر هم می رسید.
۲)«خواص» :
دسته دیگر، دسته خواص بودند که آنها اشخاصی بودند که امام علی(ع) را تا حدی شناخته بودند؛ همانند «اصبغ بن نباته»، «حارث همدانی» و «کمیل بن زیاد» و «حجر بن عَدی» و «عبدالله بن عباس» که اینها جزء خواص بودند.
۳)«خاص الخواص» :
اینان از یاران ویژه امام علی(ع) بودند که امیرالمومنین(ع) در خطبه ای می فرماید :
📋«وَاللّه ِلو شِئتُ أَن اُخبِرَ كلَّ رَجُلٍ مِنكُم بِمَخرَجِهِ وَ مَولِجِهِ وَ جَميعِ شَأنِهِ لفَعَلتُ ولكنْ أَخافُ أَن تَكفُروا فِيَّ بِرَسولِ الله(ص) أَلاَ وَ إنّي مُفضِيهِ إلَى الخاصّةِ مِمّن يُؤمَنُ ذَلكَ مِنهُ»
♦️به خدا سوگند! اگر بخواهم به هر فردى از شما خبر دهم كه از كجا بيرون مى رود و از كجا داخل مى شود و همه حالاتش را بيان كنم، اين كار را مى كنم اما مى ترسم(مرا پيامبر بدانيد و) باعث شَوم به پيامبر خدا(ص) كافر شويد.
بدانيد كه من اين اخبار را به اصحاب خاصّ خود، كه بيم چنين انحرافى در آنها نمى رود، مى رسانم.(۱)
که از اینجا معلوم می شود، حضرت(ع) یاران خواصی داشتند که «صاحب سِرّ» بودند.
👥از جمله این یاران :
۱)«رُشَیْد هَجَری» :
او یکی از یاران خواص الخواص حضرت امیرالمومنین(ع) است.
کسی که صاحب سِرّ امام علی(ع) بوده و علمِ منایا و بلایا می دانسته است.
شیخ مفید می نویسد :
«زیاد بن ابیه» بعد از دستگیری او دستور داد :
📋«إِقطَعُوا يَدَيهِ وَ رِجلَيهِ وَ أَصلَبُوهُ»
♦️دست و پاهای او را قطع کنید و او را به صلیب بکشید.
رشید گفت :
📋«هَيهَاتَ! قَد بَقِيَ لِي عِندَكُم شَئُ أَخبَرَنِي بِهِ أَمِيرُالمُؤمِنِينَ(ع)»
♦️هیهات! در مورد حکم من از سوی شما، موردی باقی ماند که قبلا امیرالمومنین(ع) به آن خبر داده بود.
در این هنگام، ابن زیاد گفت :
📋«إِقطَعُوا لِسَانَهُ»
♦️زبانش را ببرید!
رشید گفت :
📋«أَلآنَ وَاللهِ جَاءَ تَصدِيقُ خَبرِ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ(ع)»
♦️به خدا سوگند که هم اکنون خبر امیرالمومنین(ع) تصدیق شد.(۲)
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
۲)«میثم تمّار» :
میثم تمار نمونه ی دیگر از یاران خواص الخواص حضرت امیرالمومنین(ع) است.
شیخ مفید می نویسد :
بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد، میثم تمّار را دستگیر کرد؛
📋«أَمَرَ بِمِيثَمَ أَن يَصلُبَ.. فَلَمَّا رُفِعَ عَلَی الْخَشَبَهِ اجْتَمَعَ النَّاسُ حَوْلَهُ عَلَی بَابِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثِِ..فَجَعَلَ ميثَم يُحَدِّثُ بِفَضائِلِ بَني هَاشِمِِ»
♦️عبیدالله ابن زیاد دستور داد که میثم را به صلیب بکشند.
هنگامی که میثم بر روی چوب ها رفت، مردم در اطراف میثم، کنار در خانه ابن حریث تجمع کردند و میثم شروع کرد به گفتن فضائل بنی هاشم.
به عبیدالله خبر رسید که این مرد در حال رسوا کردن شماست.
ابن زیاد دستور داد : «أَلجِمُوهُ» بر او لِجام بزنید.
📋«فَكانَ أَوَّلَ خَلقِ اللّه أُلجِمَ فِي الإِِسلَامِ.. فَلَمَّا َكانَ يَومُ الثَّالِثِ مِن صُلبِهِ طُعِنَ ميثَمُ بِالحَربَةِ، فَكَبَّرَ ثُمَّ أَنبَعَثَ في آخِرِ النَّهَارِ فَمُهُ وَ أَنفُهُ دَمَاً»
♦️میثم اولین کسی بود که در اسلام لجام بر دهان او زدند و هنگامی که سه روز به این حالت گذشت، با نيزه ای، بر او ضربتی فرود آوردند، که در این هنگام میثم تکبیر گفت، سپس در آخر روز، پس از خونريزی شديد از دهان و بينی اش، به شهادت رسيد.(۳)(۴)
نقل است که؛
روزی «میثم تمار» در کوفه بر روى اسبى سوار بود و در اين حال «حبيب بن مظاهر اسدى» هم از طرف مقابل به اين سو مى آمد و در محلّى كه جمعى از بنى اسد در مجلس خود نشسته بودند، به هم رسيدند و با يكدگر به طورى نزديک با هم به گفتگو پرداختند كه گردنهاى اسبانشان به هم رسيد؛ در اين حال حبيب به میثم گفت : گویا من می بینم کسی را در همین جا؛
📋«قَدْ صُلِبَ فى حُبِّ أهْلِ بَيْتِ نَبيِّهِ، وَ يبْقَرُ بَطْنُهُ عَلَى الْخَشَبَةِ»
♦️به جرم محبّت اهل بيتِ پيغمبرش بر دار كوبيدهاند، و بر روى چوبه دار، شكمش شكافته شده است.
میثم نیز به حبیب گفت : و من نیز مردى سرخ چهره را كه گيسوانش از دوسو بافته شده، می شناسم که؛
📋«يخْرُجُ لِنُصرَةِ ابْنِ بِنْتِ نَبيِّهِ فَيُقْتَلُ وَ يُجالُ بِرَأسِهِ فى الْكوفَةِ»
♦️او براى يارى پسر دختر پيغمبرش خروج مىكند و كشته مىشود، و سرش در كوفه براى تماشاى مردم گردانده می شود.
آن دو اين را گفتند و از يكدیگر جدا شدند و اهل مجلس با هم گفتند : ما دروغ گوتر از اين دو مرد، كسى را نديده ايم!(۵)
اینها صاحب سِرّ و تربیت شدگان امام علی(علیه السلام) بودند.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
۳)«مالک بن حارث نخعی» :
یکی دیگر از خاص الخواص یاران حضرت(ع)، «مالک بن حارث اشتر نخعی» است که بعد از شهادت او امام علی(ع) فرمود :
📋«رَحِمَ اَللَّهُ مَالِكاً! کَانَ لِی کَمَا کُنتُ لِرَسُولِ اللّهِ(ص)»
♦️خدا مالک را رحمت کند! که مالک برای من چنان بود که من برای رسول خدا(ص) بودم.(۶)
و در جایی دیگر فرمود :
📋«لاَ أَرَى مِثْلَهُ بَعْدَهُ أَبَداً»
♦️من دیگر بعد از مالک، مثل مالک را نخواهم دید.(۷)
و در نقلی دیگر فرمود :
📋«رَحِمَ اَللَّهُ مَالِكاً! فَإِنَّ مَوتَهُ مِن مَصَائِبِ الدَّهرِ»
♦️خدا مالک را رحمت کند که همانا مرگ مالک از مصیبتهای روزگار است.(۸)
حضرت(ع) فرمود :
📋«أَمَا وَ اَللَّهِ هَلاَكُهُ قَدْ أَعَزَّ أَهْلَ اَلْمَغْرِبِ وَ أَذَلَّ أَهْلَ اَلْمَشْرِقِ»
♦️به خدا سوگند! شهادت مالک، اهل مغرب (شام) را عزّت(شادمانی) و اهل مشرق (عراق) را ذلت(اندوهگین) بخشید.(۹)
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
۴)«عمار بن یاسر» :
یکی دیگر از خاص الخواص یاران امام علی(ع)، «عمار بن یاسر» است که بعد از جنگ صفین وقتی امام علی(ع) به کوفه بازگشت، در حالی که داغدار یارانی با وفا بود، در مسجد کوفه آخرین خطبه ی دوران حیات شریفشان را خواند و مردم را جنگ مجدد با معاویه دعوت کرد.
اما وقتی حضرت(ع) با بی میلی مردم کوفه برای جنگ، رو به رو شد، در این هنگام، یادی کرد از یاران با وفای خود و فرمود :
📋《أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟》
♦️کجایند برادران من که راه حق را رفتند؟
سپس فرمود :
📋《أَيْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؟》
♦️عمار کجاست؟ ابن تیهان کجاست؟ ذوالشهادتین کجاست؟
📋《ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى لِحْيَتِهِ الشَّرِيفَةِ الْكَرِيمَةِ فَأَطَالَ الْبُكَاءَ》
♦️سپس امام على(ع) دست در محاسن شريف و كريم خود زد و گريه ی طولانی کرد و فرمود :
📋《مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلَّا یَکُونُوا الْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ الْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ الرَّنْقَ》
♦️برادران ما که خونشان در صفین ریخته شد ضرر نکردند که اگر امروز زنده بودند، خوراکشان غم و غصه و نوشیدنی شان اندوه می شد.(۱۰)
معاویه هنگامی از شهادت عمار و بعدها مالک اشتر آگاه شد، خطاب به مردم شام گفت :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ كَانَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) يَدَانِ يَمِينَانِ فَقُطِعَتْ إِحْدَاهُمَا يَوْمَ صِفِّينَ وَ هُوَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَ قَدْ قُطِعَتِ اَلْأُخْرَى اَلْيَوْمَ وَ هُوَ مَالِكٌ اَلْأَشْتَرُ》
♦️علی بن ابی طالب(ع) دارای دو دست بود که یكی در صفین بریده شد و آن «عمار بن یاسر» بود و دیگری امروز كه «مالك اشتر» است.(۱۱)
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
۵)«صعصعه بن صوحان» :
یکی دیگر از خواص الخواص یاران امام علی(ع)، «صعصعۀ بن صوحان عبدی» است که به همراه او، دو برادر دیگرش نیز به نام های «زید» و «صیحان» از یاران امام علی(ع) بودند.
صعصعه در سخنوری مهارت داشت و امام علی(ع) او را «الخَطیبُ الشَّحْشَح»(سخنران زبردست) توصیف کرده بود.(۱۲)
در روایتی امام صادق(ع) فرمود :
📋«مَا كَانَ مَعَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) مَنْ يَعْرِفُ حَقَّهُ إِلَّا صَعْصَعَةُ وَ أَصْحَابُهُ»
♦️امام علی(ع) را نشناخت مگر صعصعه و افراد اندکی به همراه او.(۱۳)
سه سخن از صعصعه نقل شده که نشانگر چگونگی تربیت یافتن او و اهل ولاء بودن اوست.
🔸️نقل است که صعصعه روزی که با امیرالمؤمنین(ع) به عنوان خلافت بیعت کرد، بلند شد و گفت :
📋«وَاللّهِ يَا أميرَ المُؤمِنينَ(ع)! لَقَد زَيَّنتَ الخِلافَةَ وَ مَا زانَتكَ، وَ رَفَعتَهَا وَ مَا رَفَعَتكَ، وَ لَهِيَ إِلَيكَ أَحوَجُ مِنكَ إلَيهَا»
♦️به خدا سوگند! ای امیرمومنان(ع) که شما به خلافت زینت دادی؛ نه خلافت به شما و شما خلافت را بلند مرتبه کردی؛ نه اینکه خلافت به مقام شما بیفزاید؛ خلافت به شما نیازمند است؛ نه اینکه شما نیازمند به خلافت باشید.(۱۴)
🔸️سخن دیگر زمانی است که امام على(ع) به قصد عيادت از صعصعه بر او وارد شد و امام على(ع) تا او را ديد، گفت :
📋«إِنْ كُنْتَ مَا عَلِمْتُكَ لَخَفِيفُ الْمَئُونَةِ حَسَنُ الْمَعُونَةِ»
♦️تا آن جا كه من مى دانم، تو ياورى نيكو و كم هزينه اى بودی.
و سپس فرمود : اين كه پيشوايت به عيادتت آمده است، دستاويز فخر فروشى تو بر قومت نشود!
صعصعه گفت : نه! اى امير مؤمنان(ع)! بلكه آن را منّتى از جانب خدا بر خود مى بينم كه اهل بيت و پسر عموى پيامبر خداى جهانيان به عيادتم آمده است.(۱۵)
🔸️اما سخن سوم صعصعه، لحظه تدفین امام علی(ع) بود هنگام تدفین امیرالمؤمنین(ع) مشتی از خاک برداشت و بر سر خود ریخت و گفت :
«ای علی(ع)! تو رفتی و کسی تو را نشناخت و اگر مردم تو را شناخته بودند، درب های آسمان و زمین بر مردم باز می شد و برکات بر آنها نازل می گشت.»(۱۶)
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
۶)«هاشم بن عتبه»(مرقال) :
از دیگر یاران خاص الخواص و تربیت یافتگان امام علی(ع)، «هاشم بن عتبه(مرقال)» است.
بعد از مرگ عثمان، هاشم تلاش نمود تا مردم را برای بیعت با امام علی(ع) دعوت نماید و به همین جهت از «ابوموسی اشعری» خواست تا با امام(ع) بیعت کند، اما ابوموسی توصیه کرد تا در این کار عجله نکند.
هاشم نیز در جواب او گفت : اختیار یکی از دست های من در دست امام علی(ع) و اختیار دست دیگرم در دست خودم است. بعد یک دست خود را در دست دیگرش قرار داد و گفت که من به این روش با ایشان بیعت کردم و سپس این اشعار را خواند :
📋«اُبَايِعُ غَيرَ مُكتَرثٍ عَلِيَّاً
وَ لَا أَخشَى أَمِيرَاً أَشعَرِيَّاً
اُبَايِعُهُ وَ أَعلَمُ أَن سَاُرضِي
بِذَاكَ اللّه َ حَقَّاً وَ النَّبِيّا»
♦️من بدون اعتنا به هیچ کس، با علی(ع) بیعت میکنم و از فرمانده اشعری(ابوموسی) نمیترسم.
با او بیعت میکنم و می دانم که با این عمل خدا و رسولش را خشنود خواهم ساخت.(۱۷)
هاشم از یاران وفادار امیرالمومنین(ع) بود و افتخار شهادت در رکاب حضرت(ع) را در «جنگ صفین» یافت.
او و عمار در یک روز در صفین شهید شدند و امیرالمؤمنین(ع) این دو را در کنار هم نهاد و بر آنان نماز خواند.
امام(ع) پس از شهادت هاشم و همراهانش و با شنیدن گریه مردم، برای آرام کردن آنها شعری را خواند :
📋«جَزَی اللَّهُ خَیرَاً عُصْبَة أَسْلَمِیة
صِبَاحَ الْوُجُوهِ صُرِّعُوا حَوْلَ هَاشِمٍ
یَزِیدُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بِشْرٌ وَ مَعْبَدٌ
وَ سُفْیانُ وَ ابْنَا هَاشِمٍ ذِی الْمَکارِمِ
وَ عُرْوَة لَا یبْعُدْ ثَنَاهُ وَ ذِکرُهُ
إِذَا اخْتُرِطَتْ یوْماً خِفَافُ الصَّوَارِم»
♦️خداوند به مردم قبیله اسلم که با چهره های زیبا همراه هاشم به خاک افتادند را جزای خیر دهد.
یزید و عبداللّه، بشر و معبد و سفیان و دو پسر صاحب فضیلت هاشم، و گروه هماهنگ به هم تافتهای که اگر روزی تیغ های برّان هم در نیام رود، ستایش و یاد ایشان از خاطره ها نرود.(۱۸)
هاشم بن عتبه از نعمت فرزندی مؤمن و وفادار برخوردار بود، به نام «عبدالله» که نسخه دوم پدر بود در جنگ صفین پس از آنکه پدرش هاشم بر زمین افتاد، او پرچم پرافتخار پدر را برداشت و بر دشمنان چون شیر می غُرید.
و اینکه امام علی(ع) شاگردان و یاران دیگری نیز داشتند ولی جزء خاص الخواص نبودند. مانند؛
*«عبدالله بن عباس» که شاگرد حضرت(ع) در «علم تفسیر» بود که به او لقب «حِبْرُ الأُمَّة»(دانشمند امت) داده بودند و از مشهورترین مفسرین قرآن در قرن اول هجری محسوب می شود که خود او میگوید :
📋«عَلِيٌّ(ع) عَلَّمَنِي و عِلْمِي مِنْ عِلْمِ عَلِيٍّ(ع) وَ عِلْمُ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(ص) كُلُّهِمْ فِي عِلْمِ عَلِيٍّ(ع) كَالْقَطْرَةِ الْوَاحِدَةِ فِي سَبْعَةِ أَبْحُرٍ»
♦️امام علی(ع) معلم من بوده است و علم من از علم امام علی(ع) است.
و علم همه اصحاب حضرت رسول اکرم(ص)[که من هم جزئی از این اصحابم] در برابر علم امیرالمومنین(ع) مانند قطره ای در برابر اقیانوس است.(۱۹)
جایگاه علمی شاگردِ امام علی(ع) یعنی ابن عباس، آن چنان بود که در میان صحابه و تابعین هنگام اختلاف در تفسیر قرآن، سخن او را مقدم می داشتند.
*«اَبوالاَسْوَدِ دُؤَلی» در «علم نحو» که به نوعی او را به عنوان پایه گذار «علم نحو» یاد می کنند.
*«کمیل بن زیاد» که «دعای کمیل» که از دعاهای بسیار معروف است و به تعبیر علامه مجلسی؛ این دعا از بهترین دعاهاست و دعای حضرت خضر(ع) می باشد، از فرمایشات امام علی(ع) به «کمیل بن زیاد» است.
📚منابع :
۱)نهج البلاغه سید رضی، خطبه۱۷۵
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۶
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۲
۴)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، ص۸۷
۵)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، ج۱، ص۸۸
۶)شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید، ج۱۵، ص۹۸
۷)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۵۹۱
۸)الغارات ثقفی، ج۱، ص۲۶۴
۹)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۵۹۱
۱۰)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۱۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۹۹
۱۲)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۹، ص۱۰۶
۱۳)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، ج۱، ص۶۸
۱۴)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۹
۱۵)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، ج۱، ص۶۸
۱۶)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۹۵
۱۷)الاصابة ابن حجر عسقلانی، ج۶، ص۴۰۵
۱۸)وقعة صفین نصر بن مزاحم، ص۳۵۶
۱۹)الامالی شیخ مفید، ص۲۳۶
@AsnadolMasaeb
✅خدمات اجتماعى امام علی(علیه السلام) مانند :
1️⃣انفاق به فقرا و يتيمان :
در اين مورد كافى است يادآورى شود كه آيه ی «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرَّاً وَعَلانِيَةً»(بقره/۲۷۴) به اتفاق مفسّران، درباره امام على(ع) نازل شده است.
گرچه اين آيه بيانگر وضع ایشان در زمان حضرت رسول اكرم(ص) است، ولى اين وضع پس از رحلت رسول اكرم(ص) نيز ادامه داشت و آن حضرت(ع) پيوسته از يتيمان و مستمندان دستگيرى مى كرد و روح بزرگ و مهربان او تا پايان عمر از انفاق به فقرا لحظه اى آرام نگرفت. شواهد بسيارى در اين زمينه در تواريخ اسلامى مذكور است.
2️⃣آزاد كردن بردگان :
آزاد ساختن بردگان از مستحبّات مؤكّد در اسلام است.
از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودند :
📋«مَنْ أَعْتَقَ عَبْداً مُؤْمِناً أَعْتقَ اللّهُ الْعَزيزُ الْجَبّارُ بِكُلِّ عُضْو عُضْواً لَهُ مِنَ النَّارِ»
♦️هركس بنده مؤمنى را آزاد سازد، خداوند عزيز جبّار، در برابر هر عضوى از آن بنده، عضوى از شخص آزاد كننده را از آتش جهنّم آزاد مى سازد.(۱)
امام على(ع) در اين زمينه نيز، همچون ساير خدمات و فضايل، پيشگام بود و موفق شد از حاصل دسترنج خود(نه از بيت المال) هزار بنده را بخرد و آزاد سازد.
امام صادق(ع) به اين حقيقت گواهى داده و فرموده است :
📋«إِنَّ عَلِيّاً(ع) أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوك مِنْ كَدِّ يَدِهِ»
♦️امام علی(ع) هزار بنده را از دسترنج خود خرید و آزاد کرد.(۲)
3️⃣كشاورزى و درختكارى :
يكى از مشاغل امام على(ع)، در عصر رسالت و پس از آن، كشاورزى و درختكارى بود.
آن حضرت(ع) بسيارى از خدمات و انفاقات خود را از اين طريق انجام مى داد و به علاوه، املاك زيادى را نيز كه خود آباد كرده بود وقف كرد.
امام صادق(ع) در اين باره فرموده است :
📋«كانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ(ع) يَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ يَسْتَخْرِجُ الأَرَضِينَ»
♦️امير مؤمنان(ع) بيل مى زد و نعمتهاى نهفته در دل زمين را استخراج مى كرد.(۳)
همچنين از آن حضرت(ع) نقل شده است كه فرمود : «كارى در نظر خدا محبوبتر از كشاورزى نيست.»(۴)
آورده اند كه مردى در نزد امام على(ع) يك «وَسَق»(معادل شصت صاع) هسته ی خرما ديد.
پرسيد : مقصود از گردآورى اين همه هسته ی خرما چيست؟
فرمود : همه آنها، به اذن الهى، درخت خرما خواهند شد.
راوى مى گويد كه؛ امام(ع) آن هسته ها را كاشت و نخلستانى پديد آورد و سپس آن را وقف كرد.(۵)
4️⃣حفر قنات و چاه :
در سرزمينى همچون عربستان كه خشك و سوزان است، حفر قنات بسيار حائز اهميت است.
امام صادق(ع) مى فرمايد : پيامبر اكرم(ص) زمينى از «انفال»[سرزمین های متعلق به شخص پیامبر(ص)] را در اختيار على(ع) گذاشت و آن حضرت(ع) در آنجا قناتى حفر كرد كه آب آن همچون گردن شتر فوّاره مى زد.
امام(ع) نام آنجا را «يَنبُع» نهاد و آب فراوان اين قنات مايه نشاط و روشنى چشم اهالى آنجا شد و فردى از آنان به على(ع)، به جهت توفيق اين خدمت، بشارت داد.
حضرت در پاسخ او فرمود :
«اين قنات وقف زائران خانه خدا و رهگذرانى است كه از اينجا مى گذرند و كسى حقّ فروش آب آن را ندارد و فرزندانم هرگز آن را به ميراث نمى برند.»(۶)
هم اكنون در راه مدينه به مكّه منطقه اى است به نام «آبار على» كه آن حضرت(ع) در آنجا چاه زده بوده است.
5️⃣ساخت مساجد :
تأسيس و تعمير مساجد از نشانه هاى ايمان به خدا و آخرت است و اميرمؤمنان(ع) مساجدى بنا كرده است كه نام برخى از آنها در تواريخ اسلامى ضبط شده است.
از جمله آنان؛
مسجد الفتح در مدينه، مسجدى در كنار قبر حمزه، مسجدى در ميقات، مسجدى در كوفه، مسجدى در بصره.(۷)
6️⃣وقف اماكن واملاك :
اسامى موقوفات متعدد و وقفنامه هاى امام على(ع) در كتب حديث و تاريخ به طور مبسوط ذكر شده است.
در اهميت اين موقوفات همين بس كه، طبق نقل مورخان معتبر، در آمد سالانه آنها چهل هزار دينار بوده كه تماماً صرف بينوايان مى شده است.
شگفت آنكه، به رغم داشتن اين درآمد سرشار، امام علی(ع) براى تأمين هزينه زندگى خود به فروختن شمشيرش نيز ناچار شده بود.(۸)
آرى، چرا على(ع) از خود چنين موقوفاتى باقى نگذارد؟
مگر نه آنكه حضرت رسول اكرم(ص) فرموده است :
«هركس از اين جهان درگذرد، پس از مرگ، چيزى به او نمى رسد، جز آنكه پيشتر سه چيز از خود باقى گذاشته باشد : فرزند صالحى كه در حقّ او استغفار كند، سنّت حسنه اى كه در ميان مردم رواج داده باشد، كار نيكى كه اثرش پس از او باقى باشد.»(۹)
وقفنامه هاى امام علی(ع) علاوه بر آنكه منبع الهام بخشى براى احكام وقف در اسلام است، سندى محكم و گويا بر خدمات اجتماعى و انسانى ایشان است.
📚منابع :
۱)روضه کافی، ج۲، ص۱۸۱
۲)فروغ کافی، ج۵، ص۷۴
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۱، ص۴۳
۴)بحارالانوار مجلسی، ج۲۳، ص۲۰
۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۲۳
۶)فروغ کافی، ج۷، ص۵۴۳
۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۱، ص۳۰۳
۸)بحارالانوار مجلسی، ج۴۱، ص۴۳
۹)وسائل الشیعه حرّ عاملی، ج۱۳، ص۲۹۲
@AsnadolMasaeb
#پرسش_و_پاسخ
سوال4️⃣1️⃣ : قیام و نهضت #امام_حسین_علیه_السلام از چه زمانی شروع شد؟👇
✍پاسخ :
پاسخ این سوال را در چند بخش ذکر
می کنیم :👇
«از مرگ معاویه بن ابی سفیان(پانزدهم رجب سال شصت هجری) تا رسیدن اسرای کربلا به مدینه(ششم ربیع الاول سال ۶۱ هجری)»
در ۱۴۵ پست
#روز_شمار_عاشورا
@AsnadolMasaeb
1⃣پانزدهم رجب سال شصت هجری قمری مرگ «معاویه بن ابی سفیان»:👇
✅قیام نهضت #امام_حسین_علیه_السلام با مرگ معاویه بن ابی سفیان شروع شد.
طبری در نقلی می نویسد :
📋《تُوُفِّيَ مُعَاوِيَةُ لَيْلَةَ الْخَمِيسِ لِلنِّصْفِ مِنْ رَجَبِِ سَنَةَ سِتِّينَ》
♦️معاویه در شب پنجشنبه، پانزدهم رجب سال شصتم هجری درگذشت در حالی که از زمان خلافتش نوزده سال و سه ماه و بیست و هفت روز می گذشت.(۱)
معاویه در جنگ یمامه(سال ۱۱هجری) شرکت کرد و پس از آن به همراه برادرش یزید در سپاه ابوبکر ابن ابی قحافه، به شام رفت.
سپس عمر او را استاندار اردن و برادرش یزید را، استاندار همه سرزمین شام کرد.
پس از مرگ برادرش، عمر همه قلمرو شام را در سال ۱۸ قمری به معاویه سپرد.
بلاذری می نویسد :
«وقتی یزید از دنیا رفت، عمر بن خطاب به معاویه نامه نوشت و تمامی آنچه تحت حکومت یزید بود را برای معاویه این ولایت را تثبیت کرد و سپس ابوسفیان بابت این کار عمر، از او تشکر کرد.»(۲)
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_رجب_المرجب
📚منابع :
۱)تاريخ طبری، ج۵، ص۳۲۴
۲)فتوح البلدان بلاذری، ج۱، ص۱۶۷
@AsnadolMasaeb
2⃣ولایتعهدی «یزید بن معاویه»:👇
✅معاویه که پیشتر پسرش یزید را، به عنوان خلیفه بعد از خود، اعلام کرده بود، بزرگان را به بیعت با یزید فراخواند.
شیخ مفید می نویسد :
📋《لَمّا ماتَ مُعاوِيَةُ كَتَبَ يَزيدُ إلَى الوَليدِ بنِ عُتبَةَ بنِ أبي سُفيانَ وكانَ عَلَى المَدينَةِ مِن قِبَلِ مُعاوِيَةَ أن يَأخُذَ الحُسَينَ(ع) بِالبَيعَةِ لَهُ، ولا يُرَخِّصَ لَهُ فِي التَّأَخُّرِ عَن ذلِكَ》
♦️معاویه به یزید وصیت کرد که، در دفع عبدالله بن زبیر خشونت به خرج دهد، امّا با عبدالرحمن بن ابی بکر و حسین بن علی(ع) به جنگ برنخیزد.
پس از مرگ معاویه، بلافاصله از مردم، برای یزید بیعت گرفته شد.
یزید تصمیم گرفت، از چند تن از بزرگان مسلمانان که دعوت معاویه را، برای بیعت با یزید نپذیرفته بودند، بیعت بگیرد.(۱)
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_رجب_المرجب
📚منبع :
۱)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۳، ص۵۳
۲)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۲
@AsnadolMasaeb
3⃣دعوت #امام_حسین_علیه_السلام به بیعت توسط «یزید بن معاویه»:👇
✅از آنجایی که امام حسین(ع) در مدینه به سر می برد، یزید به حاکم وقت مدینه ولید بن عتبه نامهای نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و در نامه بسیار کوتاه دیگری خطاب به ولید نوشت :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَخُذْ الحُسَينَ بنَ عَلِيِِّ(ع) وَ عَبْدَ اَلرَّحمَنَ بنَ أَبِي بَكرِِ وَ عَبْدَ اَللَّهِ بنَ الزُبَيرِ وَ عَبْدَ اَللَّهِ بْنَ عُمَرَ بنَ الخَطَّابِ أَخْذاً عَنِيفَاً لَيسَت فِيهِ رُخْصَةٌ، فَمَن أَبَي عَلَيكَ مِنهُم فَاَضرِب عُنُقَهُ وَابعَث إِلَيَّ بِرَأسِهِ》
♦️از حسین بن علی(ع) و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن زبیر فورا به زور بیعت بگیر و به آنان مهلت درنگمده و هر کس از آنان که نپذیرفت، گردنش را بزن و برای من بفرست.(۱)
نامه با احتساب فاصله ۱۱ روزه شام و مدینه، به دست حاکم مدینه رسید.
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_رجب_المرجب
📚منبع :
۱)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۰
@AsnadolMasaeb
اسناد المصائب
🚫⚠️🚫⚠️🚫⚠️🚫⚠️🚫 #ابتذالات_مداحی #آسیب_های_مداحی #آسیب_شناسی_مداحی 🎥قسمت0️⃣4️⃣ : به نظرتون این شخص دار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️🚫⚠️🚫⚠️🚫⚠️🚫⚠️
#ابتذالات_مداحی
#آسیب_های_مداحی
#آسیب_شناسی_مداحی
#تصوف #صوفیه #غلات
🎥قسمت1️⃣4⃣ :
ادعای الوهیت برای امام علی(علیه السلام)!
♨️متن چرندیات وی :
حضرت ادب، علی علی علی
قتّال العرب، علی علی علی
در شان شما، می شود نوشت
اللّهی و ربّ علی علی علی!!!
🎤 #علی_پور_کاوه
👤امام رضا(علیه السلام) می فرماید :
«مَنْ تَجَاوَزَ بِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) اَلْعُبُودِيَّةَ فَهُوَ مِنَ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ مِنَ اَلضَّالِّينَ»
کسی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) را از مرز عبودیت خدا فراتر برد، از شـمار کسانی است که مورد خشم خدا و از گمراهان است.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۸۹، ص۲۵۲
@AsnadolMasaeb