خوانش غزل۴۲۴امیرنوری.mp3
1.02M
غزل شمارهٔ ۴۲۴
از من جدا مشو که توام نور دیدهای
آرام جان و مونس قلب رمیدهای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
#حافظ_خوانی
#با_صدای
#استاد_غلامعلی_امیرنوری
4_5954316782549338457.mp3
8.6M
من نمیدانستم معنی هرگز را؛
تو چرا باز نگشتی دگر؟!