eitaa logo
آینده سازان ایران
400 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
57 فایل
﷽ راه ارتباطیمون 👇🏼:‌‌‌ @H_dastafkan ناشناسمون😶‍🌫😃👇🏼: https://harfeto.timefriend.net/17372162498571 لینک کانال👇🏼 🍃اسـتیکـرامـونــ🍃: @eshgh_jaan ﴿🦋ڪاࢪی از گࢪۅه دختران گمنام حاج قاسم🦋﴾ « شهرستان آران و بیدگل »
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا اینجوری یاد ندادن؟🙄 نشسته ام به درنگاه میکنم...😐 ═══ೋ❀😝❀ೋ═══ 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
﷽ #داستان #پارت_نهم ☆اعجاز خاک☆ کتم رو درآوردم و روی یکی از مبل های توی هال نشستم. وقتی منصوره چا
☆اعجاز خاک☆ یک دفعه به ذهنم اومد حالا که گرم صحبت شدیمخوبه درباره ی مریم رضایی هم با منصوره صحبتی بکنم و ازش بخوام که زنگی به خونشون بزنه. کمی روی مبل جابه‌جا شدم و گفتم: من درباره ی این مورد فکر میکنم. ولی میخوام محبت کنی به دختری که دکتر احمدی به من معرفی کرده، شماره تلفن و آدرسش رو هم گرفتم، امروز فردا زنگ بزنی، با خودش یا خانوادش صحبت کنی. اگه این کارو بکنی خیلی ممنون میشم. من خودم درست نیست تلفن کنم. _گفتی دکتر احمدی معرفی کرده، همین دکتر احمدی که با تو توی درمانگاه کار میکنه؟ _آره، البته من این دخترو از دوران دانشجویی میشناسم اما آشنایی زیادی با اون ندارم. منصوره که معلوم بود دوست نداره کسی رو رقیب دختر همسایشون بکنه گفت: حالا تو بیا یه سر بریم خاستگاری همین دختری که من میگم، اگه نشد موردی رو هم که دکتر احمدی معرفی کرده پیگیری میکنیم. _حالا چه اشکالی داره تو یه زنگ بزنی؟ _زنگ بزنم چی بگم؟ _خب ببین اصلا میخواد شوهر کنه یا ن، دوسه دقیقه که صحبت کنی همه چیز معلوم میشه. منصوره اصلا حرف منو قبول نمیکرد، ولی وقتی دید من خیلی اصرار میکنم بالاخره پذیرفت که امروز فردا زنگی به مریم رضایی بزنه. 🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
مثلا طرف فوبیا بہ نامحرم داره! از هرچے نامحرمہ میترسه ...💔! میترسہ چت کردنش با نامحرم ؛بشہ یہ قطره از اشڪ‌های اقا(:🌿 ؟! 🚶🏻‍♂
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[حتماتمام بانوان ببینن👀]✨ کدوم رو باور کنیم⁉️ lحتما نشربدین🎦 l✅پیشنهاد دانلود 🌸
آینده سازان ایران
‹🥾🕯› - - - می‌گـویند : #شهـدا رفتندتامابمانیـم ولــــی‌من‌می‌گویـم: "شهدارفتندتاماهم‌به‌دنبالشان‌بر
‹🍁🐾› - - بۍاعصاب‌بودن افتخارھ‌ڪہ‌توےبیوگرافیتون‌مینویسید‌بےاعصاب ؟! بدونیدڪہ‌براےشیعہ‌امیرالمومنین‌ننگہ مومن‌بایدخوش‌اخلا‌ق‌باشہ❗️ ؟! - - 📙⃟🍂⸾⇜ ⁦📙⁩⁩⃟🍂⸾⇜ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌━━ .•🌷•.━━━━━━━━ ⁦‌🖤|↬@Ayande_Sazane_Iran
https://www.instagram.com/tv/CUSO7qJI2Om/?utm_medium=copy_link سلام✋🏼 این لینک رو باز کنید و کلیپ داخل سایت رو تا انتها تماشا کنید🎦 وبعد برای زدن 💉 تصمیم بگیرید🤔 حتما برای دوستان خود بفرستین😊 lنشرحداکثری✅
آینده سازان ایران
﷽ #داستان #پارت_دهم ☆اعجاز خاک☆ یک دفعه به ذهنم اومد حالا که گرم صحبت شدیمخوبه درباره ی مریم رضایی
☆اعجاز خاک☆ هفته به آخر رسید اما خبری از منصوره نشد. نه اون به من زنگ زد که ببینم چیکار کرده و نه من به اون زنگ زدم. جمعه هم گذشت. من باز صبر کردم تا منصوره خودش زنگ بزنه. اگه با مریم رضایی تماس گرفته بود حتما منو هم خبر میکرد. نمیدونم چی شده بود. یکی دوبار همون روز جمعه خواستم به منصوره تلفن کنم، ولی گفتم حالا اگه زنگ بزنم با خودش خیال میکنه من اونو توی منگنه گذاشتم یا مثلا عاشق شدم و خیلی عجله دادم. اما بالاخره شنبه عصر که از سرکار اومدم به خونه اش زنگ زدم. میخواستم تکلیف خودم رو بدونم. وقتی منصوره تلفن رو برداشت از سلام و علیک سردش فهمیدم که هنوز به مریم رضایی زنگ نزده و انگار خیلی هم دوست نداره به اون زنگ بزنه. گفتم: منصوره چیکار کردی؟ _والله داداش، می خواستم این چند روزه به همون شماره ای که داده بودی زنگ بزنم ولی.... . _ولی چی؟ _ولی یادم رفت. _منصوره، یادم رفت که نشد حرف. من از تو خواهش کردم این کارو بکنی. فکر نمیکنم یه تلفن زدن اینقدر برات سخت باشه. _نه داداش ناراحت نشــــو، یعنی یکی دوبار یادم بود ولی نمی دونم چطور شد نتونستم. قول میدم همین امروز زنگ بزنم. راستی درباره ی دختر همسایه ی ما فکر کردی؟ _تو اول به مریم رضایی زنگ بزن، من هم درباره دختر همسایه ی شما فکر میکنم. همین الان زنگ بزن خبرش رو بهم بده. اون که دیگه چیزی برای گفتن نداشت خداحافظی کرد و بنا شد همون موقع زنگ بزنه و خبرش رو بهم بده. ده دقیقه ای صبر کردم ولی خبری نشد. تلفن رو برداشتم و زنگ زدم. تلفن اشغال بود. با خودم گفتم حتما مشغول حرف زدن با مریم هست. تلفن رو که قطع کردم صدای زنگش بلند شد. با عجله تلفن رو برداشتم. گفتم: الو، منصوره تویی؟ _آقا مجتبی سلام، من احمدی هستم. حسابی اشتباه گرفته بودم، به لکنت زبان افتادم و گفتم: آقای دکتر شمایید؟ _بله، حالت چطوره؟ خوبی؟ _ممنونم، می بخشی من فکر کردم همشیره زنگ زده. _آره فهمیدم، اشکالی نداره. سید جان، من صبح سرکار فراموش کردم یه چیزی رو بهت بگم. _خب بفرمایید. _نمیدونم چطوری بگم، من دوسه روز پیش از یکی از دوستان شنیدم که مریم رضایی ازدواج کرده. 🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran