آینده سازان ایران
#استوری📲 دولت خدمت گزارِ مردم است نه مِنَت گزارِ مردم😏🤞🏼 #دولت_سیزدهم @Ayande_Sazane_Iran
#حسن_یزدانی از المپیک مدال نقره گرفته بعدش گفته شرمندهام😘؛ اونوقت حسنروحانی از برجام دسته بیل هم نگرفته تازه شاکیه که چرا ازش تشکر نکردیم😒
#حلالت_نمیکنیم #محاکمت_میکنیم #محرم
❤️🍃❤️
#انتقاد از همسر
💞 زمان انتقاد:
زمانی انتقاد کنید که همسر، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد.
💞 مکان انتقاد:
هیچگاه در جمع، انتقاد نکنید.
💞 زبان انتقاد:
با رویی گشاده و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه، انتقاد کنید.
💞 انتقاد غیرمستقیم:
تا حد ممکن انتقادها را بهصورت غیرمستقیم بگویید.
💞 میزان انتقاد:
انتقادهای پشت سرهم موجب میشود که همسرمان احساس کند ما فردی عیبجو هستیم و فقط به دنبال نقصهای او میگردیم.
💞 گفتن خوبیها در کنار عیبها:
باید، پیش و پس هر عیبی، خوبیهای همسرمان را هم بهش یادآوری کنیم.
💞 قالب انتقاد:
گاهی میتوان در قالب یک نامه یا پیامک، انتقاد کنید.
💞 نیت انتقاد:
انتقاد، تنها و تنها باید برای اصلاح عیب همسر، بیان شود.
💞 حفظ حریم خصوصی:
نباید انتقاد از یک فرد را به کسی دیگر به جز خود او گفت.
💞 عیبجویی، ممنوع:
انتقاد به معنای ذرّه بین به دست گرفتن و به دنبال عیبهای همسر گشتن، نیست.
💞 زمینهسازی برای شنیدن و پذیرش انتقاد:
الف: یکی از موضوعات جلسات گفتگویتان را، "انتقاد" قرار دهید.
ب: پیش از انتقاد از همسر، از خودتان انتقاد کنید.
ج: سعی کنید خود به آنچه که از همسرتان میخواهید، عمل کنید.
د: سخنان مقدماتی برای ورود به انتقاد، خیلی مهم است.
@Ayande_Sazane_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_طنز
#خنده
که با این در اگر دربنده در مانند درمانند😂
اوشولو گونا داش😟😂
#المپیک #رئیسی
@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
﷽ #رمان #پارت_چهل_دوم دلهره ای افتاده بود به جانم که آن سرش ناپیدا. توی فکرهای پریشان و ناجور خودم
﷽
#رمان
#پارت_چهل_سوم
اینکه چطور سوار ماشین شدیم و به بیمارستان رسیدیم را به خاطر ندارم. توی بیمارستان با چشم، دنبال جنازه صمد می گشتم که دیدم تیمور دوید جلوی راهمان و چیزی در گوش پدرش گفت و با هم راه افتادند طرف بخش. من و مادرشوهرم هم دنبالشان می دویدیم. تیمور داشت ریزریز جریان و اتفاقاتی را که افتاده بود برای پدرش تعریف می کرد و ما هم می شنیدیم که دیروز صمد و یکی از همکارانش چند تا منافق را دستگیر می کنند. یکی از منافق ها زن بوده، صمد و دوستش به خاطر حفظ شئونات اسلامی ، زن را بازرسی بدنی نمی کنند و می گویند: «راستش را بگو اسلحه داری؟» زن قسم می خورد اسلحه همراهم نیست. صمد و همکارش هم آن ها را سوار ماشین می کنند تا به دادگاه ببرند. بین راه، زن یک دفعه ضامن نارنجکش را می کشد و می اندازد وسط ماشین. آقای احمد مسگریان، دوست صمد، در دم شهید، اما صمد زخمی می شود.
جلوی در بخش که رسیدیم، تیمور به نگهبانی که جلوی در نشسته بود گفت: «می خواهیم آقای ابراهیمی را ببینیم.»
نگهبان مخالفت کرد و گفت: «ایشان ممنوع الملاقات هستند.»
دست خودم نبود. شروع کردم به گریه و التماس کردن. در همین موقع، پرستاری از راه رسید. وقتی فهمید همسر صمد هستم، دلش سوخت و گفت: «فقط تو می توانی بروی تو. بیشتر از دو سه دقیقه نشود، زود برگرد.»
پاهایم رمق راه رفتن نداشت. جلوی در ایستادم و دستم را از چهارچوب در گرفتم که زمین نیفتم. با چشم تمام تخت ها را از نظر گذراندم. صمد در آن اتاق نبود. قلبم داشت از حرکت می ایستاد. نفسم بالا نمی آمد. پس صمد من کجاست؟! چه بلایی سرش آمده؟!
یک دفعه چشمم افتاد به آقای یادگاری، یکی از دوستان صمد. روی تخت کنار پنجره خوابیده بود. او هم مرا دید، گفت: «سلام خانم ابراهیمی. آقای ابراهیمی اینجا خوابیده اند و اشاره کرد به تخت کناری.»
باورم نمی شد. یعنی آن مردی که روی تخت خوابیده بود، صمد بود. چقدر لاغر و زرد و ضعیف شده بود. گونه هایش تو رفته بود و استخوان های زیر چشم هایش بیرون زده بود. جلوتر رفتم. یک لحظه ترس بَرَم داشت. پاهای زردش، که از ملحفه بیرون مانده بود، لاغر و خشک شده بود. با خودم فکر کردم، نکند خدای نکرده...
رفتم کنارش ایستادم. متوجه ام شد. به آرامی چشم هایش را باز کرد و به سختی گفت: «بچه ها کجا هستند؟!»
بغض راه گلویم را بسته بود. به سختی می توانستم حرف بزنم؛ اما به هر جان کندنی بود گفتم: «پیش خواهرم هستند. حالشان خوب است. تو خوبی؟!»
نتوانست جوابم را بدهد. سرش را به نشانه تأیید تکان داد و چشم هایش را بست.
ادامه دارد...✒️
@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
ا﷽ا ا┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ا #حدیثآنه🌼 چه فرزند خوبی است دختر! پر محبت، کمک کار
ا﷽ا
ا┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ا
#حدیثآنه 🌼
از نشانه های سعادت
و خوش قدمی زن
آن است که نخستین فرزندش
دختر باشد.
ا┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ا
📚 مستدرکالوسائل، ج۱۴، ص۳۰۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۸. به نقل از رسولخدا(ص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از کاربر عزیزمون فاطمه
#استوری 📲
با این دلم به درد #محرم نمیخورم 😔
باید خودت تمام دلم را عوض کنی🍂🥀
#امام_حسین(ع)
@Ayande_Sazane_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از کاربر عزیزمون فهمیه❤️
با نسیم روضهی اربابعالم زندهام🌱
#استوری 📲
#محرم 🏴
#امام_حسین(ع)
@Ayande_Sazane_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از کاربر عزیزمون فهمیه❤️
سلام آقا
من از خدا
فقط تو رو
میخوام آقا
#استوری 📲
#محرم 🏴
#امام_حسین(ع)
@Ayande_Sazane_Iran
ارسالی از کاربر عزیزمون 𝑯.𝑯❤️
تو دلم غم مونده یه ماتم مونده
یه چند شب دیگه تا به #محرم مونده
#پروفایل_محرم 🏴
#امام_حسین(ع)
@Ayande_Sazane_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از کاربر عزیزمون M_s❤️
رفیق خوب زندگیم ارباب
#امام_حسین بچگیم ارباب
#کلیپ_استوری📲
#محرم 🏴
@Ayande_Sazane_Iran