1️⃣ تدبر و تفکر نکردن(أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ): نخستين عامل بدبختى انسان، #تعطيل_کردن_تعقل، انديشه و #تفكر است. چه بسا #آزاداندیشی، مهمترین عامل در پذیرش حق باشد. 2️⃣ نو و جدید بودن مطالب پیامبر درحالیکه برای نیاکان ما چنین مطالبی نیامده بود(أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ): در گام دوم، کفار، بهانه میکنند که پیامبر مطالبی آورده که قبلا #نیاکان ما نیاورده بودند، لذا اگر اين مطالب پیامبر، حق بود، چرا خداوند كه به همه انسانها نظر لطف و مرحمت دارد، براى گذشتگان چنین چیزی نفرستاد؟ روشن است که چنین بهانه ای غلط است چرا که اصول #معارف_نبوی یعنی توحید، معاد و... همان اصول #معارف_انبیا_گذشته بود و حرف جدیدی که پیامبر بخواهد از جیب خود تولید کرده باشد، نبود. 3️⃣ عدم شناخت پیامبر(أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ): بهانه سوم، عدم شناخت پیامبر بود. عده ای میخواستند با زیر سوال بردن #شخصیت_پیامبر و اینکه معلوم نیست #سابقه او چیست، مطالب او را زیر سوال ببرند. درحالیکه همه آنها پیامبر و خانواده و قبیله اش را پیش از بعثتش کاملا میشناختند و او در بین مردم، به «#محمد_امین» معروف بود. لذا #ترور_شخصیت او، هیچ جوره ممکن نبود. 4️⃣ استفاده از برچسب دیوانه و مجنون بودن(أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ): در گام بعد، کفار شروع کردند به استفاده از #برچسب_جنون. اینکه حرف های پیامبر با #افکار_عمومی و سنت های جاهلی و محیط همخوانی ندارد لذا این #سنت_شکنی، دلیل بر جنون اوست. در واقع این دست حرف ها، خلاف عقل و منطق است. لذا برای اینکه حرف های او را زیر سوال ببرند، او را متهم به جنون و #دیوانگی کردند. قرآن بلافاصله در نفی بهانه جویی کفار، تاکید میکند، پیامبر برای آنها #حق را آورده که ریشه آن، #عقلانیت و منطق است(بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ). اما مشکل اکثر کفار این است که اساسا در پذیرش حق، #کراهت دارند، نمیخواهند حق را بپذیرند، لذا شروع به تولید #توجیحات و #بهانه_ها میکنند.(وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِ‏ كارِهُونَ) لذا برای اینکه بخواهند حرف برخواسته از #شهوات خود را منطقی نشان دهند، شروع به #تولید_نظریات و روپوش های زیبا درباره آن میکنند. اساسا انسان هرگاه براساس #تمایلات_هوس_آلود خود به نتیجه ای رسید، برای توجیه آن، هرکاری میکند تا سخن حق و #حکیمانه را نپذیرد، چون هماهنگ با شهواتش نیست. به همین جهت از برچسب #افكار_جنون_آميز استفاده کردند. این درحالى است كه هيچ لزومى در تبعیت حق از #تمايلات_مردم نیست. اگر حق میخواست از تمایلات مردم پیروی کند، آنگاه آسمان و زمین و هرآنچه در آنهاست، تباه میشد(وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ). چراکه هوى و هوس هاى مردم، #معيار و ضابطه ‏اى ندارد، گاهی به سمت خوبی هاست و گاهی به سمت زشتی ها. در ادامه خداوند تاکید میکند ما به آنها یک معیار و #شاخص دادیم که برپایه #عقل بنیان شده و برای آنها مایه #تذکر و #عبرت است اما آنها چون گرفتار شهوات خود هستند، از آن رویگردانند(بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ). 5️⃣ گرفتن پول و دستمزد از مردم، دربرابر دعوت به حق (أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ): بدون شك اگر يك #رهبر_معنوى و روحانى در مقابل دعوتش به حق، از مردم تقاضاى #پاداش و #اجر_مادى كند، علاوه بر اينكه بهانه ‏اى به دست بهانه ‏جويان می‏دهد كه به خاطر نداشتن امكانات مالى از او دور شوند، آنها را متهم می‏سازد كه دعوت به سوى حق را دكانى براى جلب #منافع_مادى_خود قرار داده اند. لذا پیامبر جلو این بهانه کفار را نیز گرفت و تاکید کرد، در مقابل این دعوت به حق، هیچ مزدی از شما نمیخواهم بلکه روزی دهنده، فقط خداست. قرآن کریم، با ذکر این بهانه ها، روشن می‏سازد كه اين كوردلان، تسليم حق نيستند و عذرهايى كه براى توجيه مخالفت خود ذكر می‏كنند، صرفا بهانه ‏هاى بى اساسى بيش نيستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍