eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جمع بندی و دو عبرت مهم در تعامل حضرت با جریان انقلابی نسبت به ماجرای صلح با معاویه 1️⃣ نکته مهم در ذکر این شخصیت های برجسته از اصحاب، در عدم فهم امام، بدین جهت بود بتوان از این ماجراها برای امروز و ها گرفت. 🔺همه را با دلاوری هایش کنار و شهادتش به عشق مولی میشناسند و او را چنین میکنند، همه را به زیارت عاشقانه میشناسند اما بخش مهم دیگری هم در زندگی این بزرگان هست که به آنها توجه نمیشود و آن، امام حسن است. 🔺این شخصیت های برجسته، حقیقتا بودند و به دنبال حق و اما حق طلبی شان بود! دچار در حق طلبی و عدالت خواهی بودند، ای که است و هیچ نیست. 🔺پس این آسیب اول برای ما که متوجه این باشد، اینکه در عدالتخواهی لازم و ضروری است اما همراه با و . 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 توجیحات رنگارنگ کفار، برای نپذیرفتن حق ➕ترجمه: ▫️(68) آيا آنها در اين گفتار #تفکر و #تدبر نکرده
1️⃣ تدبر و تفکر نکردن(أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ): نخستين عامل بدبختى انسان، ، انديشه و است. چه بسا ، مهمترین عامل در پذیرش حق باشد. 2️⃣ نو و جدید بودن مطالب پیامبر درحالیکه برای نیاکان ما چنین مطالبی نیامده بود(أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ): در گام دوم، کفار، بهانه میکنند که پیامبر مطالبی آورده که قبلا ما نیاورده بودند، لذا اگر اين مطالب پیامبر، حق بود، چرا خداوند كه به همه انسانها نظر لطف و مرحمت دارد، براى گذشتگان چنین چیزی نفرستاد؟ روشن است که چنین بهانه ای غلط است چرا که اصول یعنی توحید، معاد و... همان اصول بود و حرف جدیدی که پیامبر بخواهد از جیب خود تولید کرده باشد، نبود. 3️⃣ عدم شناخت پیامبر(أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ): بهانه سوم، عدم شناخت پیامبر بود. عده ای میخواستند با زیر سوال بردن و اینکه معلوم نیست او چیست، مطالب او را زیر سوال ببرند. درحالیکه همه آنها پیامبر و خانواده و قبیله اش را پیش از بعثتش کاملا میشناختند و او در بین مردم، به «» معروف بود. لذا او، هیچ جوره ممکن نبود. 4️⃣ استفاده از برچسب دیوانه و مجنون بودن(أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ): در گام بعد، کفار شروع کردند به استفاده از . اینکه حرف های پیامبر با و سنت های جاهلی و محیط همخوانی ندارد لذا این ، دلیل بر جنون اوست. در واقع این دست حرف ها، خلاف عقل و منطق است. لذا برای اینکه حرف های او را زیر سوال ببرند، او را متهم به جنون و کردند. قرآن بلافاصله در نفی بهانه جویی کفار، تاکید میکند، پیامبر برای آنها را آورده که ریشه آن، و منطق است(بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ). اما مشکل اکثر کفار این است که اساسا در پذیرش حق، دارند، نمیخواهند حق را بپذیرند، لذا شروع به تولید و میکنند.(وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِ‏ كارِهُونَ) لذا برای اینکه بخواهند حرف برخواسته از خود را منطقی نشان دهند، شروع به و روپوش های زیبا درباره آن میکنند. اساسا انسان هرگاه براساس خود به نتیجه ای رسید، برای توجیه آن، هرکاری میکند تا سخن حق و را نپذیرد، چون هماهنگ با شهواتش نیست. به همین جهت از برچسب استفاده کردند. این درحالى است كه هيچ لزومى در تبعیت حق از نیست. اگر حق میخواست از تمایلات مردم پیروی کند، آنگاه آسمان و زمین و هرآنچه در آنهاست، تباه میشد(وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ). چراکه هوى و هوس هاى مردم، و ضابطه ‏اى ندارد، گاهی به سمت خوبی هاست و گاهی به سمت زشتی ها. در ادامه خداوند تاکید میکند ما به آنها یک معیار و دادیم که برپایه بنیان شده و برای آنها مایه و است اما آنها چون گرفتار شهوات خود هستند، از آن رویگردانند(بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ). 5️⃣ گرفتن پول و دستمزد از مردم، دربرابر دعوت به حق (أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ): بدون شك اگر يك و روحانى در مقابل دعوتش به حق، از مردم تقاضاى و كند، علاوه بر اينكه بهانه ‏اى به دست بهانه ‏جويان می‏دهد كه به خاطر نداشتن امكانات مالى از او دور شوند، آنها را متهم می‏سازد كه دعوت به سوى حق را دكانى براى جلب قرار داده اند. لذا پیامبر جلو این بهانه کفار را نیز گرفت و تاکید کرد، در مقابل این دعوت به حق، هیچ مزدی از شما نمیخواهم بلکه روزی دهنده، فقط خداست. قرآن کریم، با ذکر این بهانه ها، روشن می‏سازد كه اين كوردلان، تسليم حق نيستند و عذرهايى كه براى توجيه مخالفت خود ذكر می‏كنند، صرفا بهانه ‏هاى بى اساسى بيش نيستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 2️⃣ عمار (بخش اول) 🔺یکی از مهمترین تلاش های (ع) خصوصا در ، تربیت یک کادر تشکیلاتی و بواسطه آنها بود، تا بتواند تا آنجا که میشود دین الهی را کند. یکی از عرصه های مهم کنشگری اصحاب، مربوط به مبارزه با ، و ها بود. در یادداشت قبل، کنشگری ابوذر مرور شد و اکنون جناب عمار. 🔺انساب الاشراف نقل میکند: عثمان از بیت المال جواهری را برای خانواده اش برداشت و مردم به او اعتراض کرده و با تندی با او برخورد کردند. خشمگین شده و در خطبه ای گفت: ما نیازمان را از بیت المال برمیداریم، هرچند برخی از این کار خوششان نیاید و هیچ کس هم نمیتواند اعتراض کند. (لَنأخُذَنَّ حاجَتَنا مِن هذَا الفَيءِ و إن رَغِمَت انوفُ أقوام) 🔸 به عثمان گفت: چنین نکن چرا که کارت به جاهای باریک میکشد و جلوی تو را خواهند گرفت. (إذا تُمنَعُ مِن ذلِكَ و يُحالُ بَينَكَ و بَينَهُ‌) 🔸 نیز به او گفت: من اولین کسی هستم که این کار تو را نمیپسندم و به آن خواهم کرد. (اشهِدُ اللّهَ أنَّ أنفي أوَّلُ راغِمٍ مِن ذلِك) اینجا بود که عثمان عصبانی شد و دستور داد عمار را حسابی بزنند. 🔺الامامة و السیاسة نقل میکند: عده ای از اصحاب پیامبر جمع شده و شروع به نوشتن یک نامه کردند و در آن به ها، ، بی عدالتی ها و انحرافات عثمان اشاره کردند. 🔹نامه که تمام شد، نویسندگان نامه(ده نفر از اصحاب مانند ، ، و...) به سمت عثمان حرکت کردند تا نامه را به او داده و نسبت به مشی او اعتراض کنند. 🔹نامه به دست عمار بود و در مسیر رسیدن به عثمان، یک به یک از آن اصحاب، خود را از جمع جدا کردند تا آنجا که عمار خود تنها ماند. (وَ الكِتابُ في يَدِ عَمّارٍ، جَعَلوا يَتَسَلَّلونَ عَن عَمّارٍ حَتّى بَقِيَ وَحدَه / نقل دیگر: فَلَمّا بَلَغوا البابَ نَكَلوا إلّا عَمّارَ بنَ ياسِر) 🔹همه ترسیده بودند و عقب کشیدند و تنها ماند، تا بار دیگر به تنهایی هم که شده، در مقابل بی عدالتی ها فریاد بزند، تا بلکه جان های مرده، بیدار بشوند. عمار وقتی نامه را به عثمان داد، عثمان پرسید: افراد دیگری هم با تو بودند؟ عمار گفت: بله، چند نفری بودند که از تو پراکنده شدند. 🔹عثمان گفت: چه کسانی بودند؟ عمار اطلاعات را لو نداد و گفت به تو نخواهم گفت. عثمان عصبانی شد و گفت: پس تو چگونه کردی که از بین آنها، فقط تو نزد من بیایی؟ در نقل انساب الاشراف آمده که عمار پاسخ داد: چون من از همه آنها نسبت به تو هستم. (لِأَنّي أنصَحُهُم لَك) 🔹اما ، داماد عثمان که از بیت المال های هنگفتی گرفته بود، به عثمان گفت: ای امیر! این بنده سیاه، و را علیه تو گستاخ کرده، اگر او را بکشی، برای دیگران مایه خواهد شد و دیگر کسی علیه تو نخواهد کرد. (إنَّ هذَا العَبدَ الأسوَدَ يَعني عَمّارا قَد جَرَّأَ عَلَيكَ النّاسَ‌ و إنَّكَ إن قَتَلتَهُ نَكَّلتَ بِهِ مَن‌ وَراءَهُ‌) خب طبیعی است که پیشنهاد یک که تا خرخره از بیت المال خورده هم باید این باشد. 🔹عثمان دستور داد تا او را بزنند. در نقل ها دارد که آنقدر عمار را زدند تا آنکه شکمش کرده و شد. دارد که اینجا همسر پیامبر او را به خانه اش برد و از او مراقبت کرد. 🔺تاریخ المدینة نقل میکند: 🔸آنقدر عمار را زدند و بر بیضه های او کوفتند که عمار دچار شد و قادر به نگه داشتن ادرار خویش نبود. عمار در واکنش به این اذیت و آزار آنها گفت: 🔸هر چه میکشم از این است. در صدر اسلام به خاطر اسلام آوردنم، آنگونه من را زدند و امروز نیز به خاطر و عثمان اینچنین من را میزنند که حتی قادر به نگه داشتن ادرارم هم نیستم. 🔺قبیله که هم پیمان عمار بودند، وقتی متوجه ماجرا شدند، خشمگین شده و به عثمان گفتند: بدان! به خدا قسم اگر عمار با این ضربه تو کشته شود، ما مردی بزرگ از را به جای آن خواهیم کرد. عثمان پاسخ داد: شما مرد آن نیستید و هیچ غلطی نخواهید کرد. ➕ ادامه...👇 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 دو راهبرد جبهه باطل در مواجهه با جبهه حق (بخش دوم) 2️⃣ استهزا و مسخره کردن: خدای متعال در آیه نهم، راهبرد ثابت دیگری را مطرح میکند: «وَ إِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ» 🔺راهبرد دوم جبهه باطل علیه جبهه حق که در آیات متعددی به آن اشاره شده، آن است که مخالفین، هرگاه از بعضى آيات الهی آگاه میشوند، آن را به باد گرفته و تا میتوانند به مسخره کردن آن میپردازند. البته خدای متعال نیز برای آنها، تدارک دیده است! 🔺گاهی کسی حق را نمیشناسد و حق به او عرضه نشده لذا از سر جهل و نادانی شروع به سخره کردن میکند، هرچند غلط بودن این روش نیز روشن و واضح است اما به نظر میرسد اشاره آیه شریفه به یک گام بالاتر باشد. استفاده از واژه «علم» در آیه شریفه، یعنی این افراد با وجود علم و معرفت کامل به اینکه اینها آیات الهی هستند، با اين حال و و با یقین كامل، به مبارزه با آن بر مى‌خيزند. 🔺وقتى کسی بخواهد شخصی را به اصطلاح امروزی، هو كند، با و مسخره كردن، به راحتی کارش را دنبال میکند. هر حقيقت و امر درستى را مى‌شود به نحوی، مسخره كرد چون مسخره کردن یا دروغ گفتن، حدی ندارد و کنتور نمی اندازد، لذا روشی شایع است. نکته مهم، این دو راهبرد است، چون روى مردم اثر جدی مى‌گذارد و هر حقیقتی را با همین منطق میتوان به راحتی به حاشیه برد. 🔺درواقع مسخره کردن، یک ، و اجتماعی ویژه دارد. شاید شما هم بارها دیده باشید که مثلا برای شخصی هزار دلیل و منطق می آورید که مثلا پوشش یا حجاب امری ضروری و خوب است و طرف مقابل هم استدلال ها را قبول دارد اما همین شخص وقتی میخواهد در جلسه ای حضور پیدا کند که مثلا عمده زنان بی حجاب یا کم حجاب هستند، به راحتی خودش را همرنگ آنها مى‌كند. 🔺خب علت چیست؟ چون این شخص احساس میکند دیگران او را خواهند کرد و در مقابل سخره دیگران، ندارد. همین مسخره کردن میتواند مهمی نیز پیدا بکند و اساسا را تغییر بدهد که در نتیجه را نیز دست خوش تغییر خواهد کرد. يعنى اثر همه آن منطق و استدلال ها يك طرف و اثر مسخره‌ کردن طرف دیگر. 🔺همۀ انبيا و اولیا الهی در همۀ زمان ها، گرفتار این دو راهبرد دشمن بوده‌ و قهراً همۀ اهل حق و حقيقت نیز به فراخور حالشان گرفتار اين دو مسئله بوده و خواهند بود. همین امروز نیز باطل، به شدت از این دو راهبرد علیه جبهه حق استفاده میکند که مثل روز روشن و عیان است. 🔺گاهی افرادی که در جبهه حق حاضرند نیز به غلط دست به این روش ها زده و طرف مقابل خود را با این روش ها از راه به در میکنند. فقط کافی است اتفاقات روزانه اطراف خود و کشورمان را مرور کنیم، از این دست روش ها زیاد خواهیم دید. چه در این طیف ها و چه در آن طیف ها. 🔺متاسفانه همه مان دچار آن هستیم و ای کاش بگیریم، خصوصا در مواردی که میدانیم کارمان است... حداقل اگر اشتباه هم کردیم، ای کاش آن را توجیه نکنیم... شاید همان عذاب خوارکننده که خداوند وعده اش را داده بود، گریبانمان را گرفت! 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جمع بندی و دو عبرت مهم در تعامل امام حسن(ع) با جریان انقلابی نسبت به ماجرای صلح با معاویه 1️⃣ نکته مهم در ذکر این شخصیت های برجسته از اصحاب، در عدم فهم امام، بدین جهت بود بتوان از این ماجراها برای امروز و ها گرفت. 🔺همه را با دلاوری هایش کنار و شهادتش به عشق مولی میشناسند و او را چنین میکنند، همه را به زیارت عاشقانه میشناسند اما بخش مهم دیگری هم در زندگی این بزرگان هست که به آنها توجه نمیشود و آن، امام حسن است. 🔺این شخصیت های برجسته، حقیقتا بودند و به دنبال حق و اما حق طلبی شان بود! دچار در حق طلبی و عدالت خواهی بودند، ای که است و هیچ نیست. 🔺پس این آسیب اول برای ما که متوجه این باشد، اینکه در عدالتخواهی لازم و ضروری است اما همراه با و . 2️⃣ اما نکته جالب تر و مهمتر، با این جریان است. حضرت، را از خود نمیراند، نمیکند، به آنها انواع و اقسام ها از و و... نمیزند، درحالی که اگر ما آنجا بودیم چه بسا خیلی راحت، با این جریان انقلابی، با انواع و اقسام برچسب ها به مقابله میپرداختیم. 🔺حضرت با اینکه میداند این جریان دچار شده اما با و و بالا با این جریان تعامل کرده و در واقع میکند. 🔺آن دسته از عبارات سیدالشهدا که به نحوی بوی ناراحتی و برادر میدهد، دقیقا در تخاطب با همین جریان است و در همین پازل ترسیم شده معنا میشود 🔺یعنی حضرت برای همراهی و توجیه همین جریان انقلابی، از عباراتی استفاده میکند که این جریان، بیش از این دچار نشود. پس این دسته عبارات سیدالشهدا به معنای مخالفت با طرح امام حسن نیست بلکه برای مراعات حال امثال حُجر بن عَدی و جریان انقلابی ناراحت از صلح است 🔺لذا وقتی برخی از همین جریان انقلابی نزد سیدالشهدا آمده و با ایشان میخواهند بیعت کنند، حضرت میفرماید: «مَعاذَ اللّٰهِ أن ابايِعَكُم ما كانَ الحَسَنُ حَيّاً!» پناه بر خدا، از اين كه تا زمانی كه حسن زنده است، با شما بيعت كنم! هرگز! 🔺یا وقتی بعد از بیعت امام حسن با معاویه، بن عباده در بیعت با معاویه شک کرد و منتظر امر سیدالشهدا ماند، سیدالشهدا به او گفت: «يا قَيسُ‌، ». وقتی حسن بیعت کرده، وظیفه ماست که ما هم به تبعیت از او بیعت کنیم. 🔺پس سیدالشهدا از طرفی کاملا در چارچوب و حرکت میکند و از طرف دیگر، به نحوی با مخالفین انقلابی طرح صلح تعامل میکند که بتواند آنها را مدیریت کرده تا طرح امام خویش را بهم نزنند. 🔺لذا به آنها نمیگوید که شما چقدر نفهم هستید که طرح امام خویش را نمیفهمید، شما چقدر و هستید بلکه حضرت با بالا با آنها همراهی کرده و به دنبال رشد آنها در است 🔺و به آنها میگوید من هم ناراحت هستم که با معاویه صلح کردیم اما چه میشود کرد؟ فعلا چاره ای نداریم و باید کنیم تا معاویه بمیرد و آنگاه مجدد کار را بررسی کنیم و ببینیم چیست. 🔰 این نوع تعامل و مواجهه با جریانی که میدانیم درحال کردن است، برای امروز ما بسیار لازم و ضروری است... ای کاش از حسین(ع)، کمی هم راه و روشش را بیاموزیم. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 نمونه ای از «استکبارِ» جریانِ «زر و زور و تزویر» در قوم «سبأ» 🔺قرآن کریم در آیات 15 تا 19 سوره سبأ اشاره میکند: ▫️آیه 15: براى قوم «» درمحل سكونتشان نشانه‌اى از قدرت الهى بود: دو باغ بزرگ با ميوه‌هاى فراوان از راست و چپ رودخانۀ عظيم؛ و به آنها گفتيم: از روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد ▫️آیه 16: امّا آنها از خدا شدند و ما را برآنان فرستاديم و دو باغ پر بركت شان را به دو باغ بى‌ارزش با ميوه‌هاى تلخ و درختان «شوره‌گز» و اندكى درخت سدر مبدّل ساختيم ▫️آیه 17: اين كيفر بخاطر شان بود؛ و آيا ما كسى جز افراد كفران‌كننده را مجازات میكنيم‌؟ ▫️آیه 18: ميان آنها و شهرهايى كه بركت داده بوديم، آباديهاى آشكارى بر سر راهشان قرار داديم؛ به نحوی که اگر میخواستند سفر کنند، فاصله میان شهرها کم و نزدیک بود؛ و به آنها گفتيم: شبانه روز در اين آباديها با كامل سفر كنيد ▫️آیه 19: ولى اين ناسپاسان گفتند: «پروردگارا! ميان سفرهاى ما، دورى و فاصله بی انداز» تا و ضعیفان نتوانند دوش به دوش و درکنار آنها، سفر كنند. و اينگونه به خود ظلم كردند؛ سپس آنها را برای آیندگان، موضوع حکایت ها گردانیدیم تا گیرند و جمعيّتشان را به طور كامل و تارومارشان ساختيم؛ قطعا در اين ماجرا، براى هر صبور شكرگزاری، عبرت هاست. (فقالوا:«رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا»؛ و ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحاديثَ و مَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ في ذلك لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُور) 📌 توضیح در ادامه👇👇 📍آیات و روایات اجتماعی|عضوشوید📍
💠 زیست «آینده محور»؛ با گذر از طرحواره‌های «حسرت» 🔰 امیرالمومنین(ع): براى و آنچه که از دست رفته است، به دلت راه نده، چرا كه تو را از آنچه در برای توست، باز مى‌دارد. (لا تُشْعِرْ قَلبَكَ الهَمَّ على ما فاتَ‌، فيَشْغَلَكَ عَمّا هُو آت) [غررالحکم و دررالکلم، ص767] 📌پ.ن: ▫️یکی از مباحث پرکاربرد در روان شناسی، بحث «» هاست، یعنی آن انگاره هایی که بواسطه تجربیات تلخ و شیرین زندگی، در ذهن و روان انسان ها ثبت و حک میشود. این انگاره ها به نحوی درونی میشوند که تمام تصمیمات، رفتارها و کنش های انسانی، ناخودآگاه تحت تاثیر آن قرار میگیرند. ▫️بیان حضرت در این روایت، تلاشی است برای شکستن این انگاره ها و قالب‌های ذهنی؛ دعوتی برای آزادسازی روان از بند حسرت و اندوه گذشته، چون تا زمانی که ذهن مشغول آنچه «دیگر نیست» باشد، از خلق آنچه «می‌تواند باشد»، باز خواهد ماند. ▫️یکی از مهم‌ترین بسترهای شکل‌گیری انگاره ها و طرحواره‌های ذهنی، و شبکه‌های اجتماعی است که با ایجاد طرحواره‌های ، تصویری ، گزینشی و از زندگی دیگران ارائه می‌دهد: موفقیت‌ها، زیبایی‌ها، ثروت، سبک زندگی رؤیایی و خلاصه ایده آل هرچیزی که به ذهن می آید. در نتیجه انسان در مواجهه با این «هایلایت‌های زندگی دیگران»، دچار می‌شود. ▫️در این فضا، انگاره ها و طرحواره‌هایی نظیر «من از دیگران عقب مانده‌ام»، «همه خوش و شادند، جز من»، «دیگران به موفقیت رسیده‌اند اما من هنوز...» در ذهن افراد حک می‌شود لذا وقتی درگیر مشکلات روزمره میشود، با دیدن عکس‌های مسافرتِ دوستانش یا...، به اندوه و حسرتِ گذشته یا احساس «جا ماندن از قافله زندگی» دچار می‌شود. نتیجه نهایی این انگاره ها، «» است. ▫️این طرحواره‌ها، فقط محدود به بُعد فردی نیست بلکه گاه یک ، یک یا یک نسل، گرفتار «طرحواره های اجتماعی» شده و این انگاره ها، خود را در ذهنیت اجتماعی یک جامعه قالب میکند. مثلا در جامعه ایران، با سابقه‌ای پُر از فراز و فرود تاریخی، تحقیرها و استثمارها، طرحواره‌ای چون «» بر روان جمعی، سایه می‌افکند و حرکت به سوی آینده را دچار اختلال می‌کند. اینجاست که دیگر این جامعه به این راحتی ها نمیتواند خود را از احاطه این انگاره ها خارج کند. ▫️لذاست که میبینیم مانند حضرت امام و حضرت آقا، کوشیده‌اند این انگاره و ذهنیت جامعه ایرانی را درهم شکنند تا مسیر حرکت به سوی آینده هموار بشود. ▫️به همین جهت، این بیان حضرت امیر را میتوان به عنوان یک راهبرد روان‌شناختی و جامعه شناختی، برای خروج از این چرخه و انسداد ذهنی دانست. یعنی هیچگاه تمرکز و انرژی خود را بر خسارت های گذشته نگذار بلکه با «» و «» از گذشته، تمام انرژی و توان خود را بر خلق آینده ای متمرکزساز که در دست توست، نه گذشته ای که دیگر در اختیار تو نیست. ▫️در واقع، بیان حضرت، تلاشی است برای تبدیل طرحواره «» و «حسرت» به طرحواره‌ای از جنس «»، «امکان» و «»؛ یعنی آنچه پایه و مایه‌ی زیست آینده‌محور است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی| https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9