💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
2️⃣ عمار (بخش اول)
🔺یکی از مهمترین تلاش های #امیرالمومنین(ع) خصوصا در #عصر_خلفا، تربیت یک کادر تشکیلاتی و #کنشگری بواسطه آنها بود، تا بتواند تا آنجا که میشود دین الهی را #اقامه کند.
یکی از عرصه های مهم کنشگری اصحاب، مربوط به مبارزه با #بی_عدالتی، #فساد و #تبعیض ها بود. در یادداشت قبل، کنشگری ابوذر مرور شد و اکنون جناب عمار.
🔺انساب الاشراف نقل میکند:
عثمان از بیت المال جواهری را برای خانواده اش برداشت و مردم به او اعتراض کرده و با تندی با او برخورد کردند. #عثمان خشمگین شده و در خطبه ای گفت:
ما نیازمان را از بیت المال برمیداریم، هرچند برخی از این کار خوششان نیاید و هیچ کس هم نمیتواند اعتراض کند.
(لَنأخُذَنَّ حاجَتَنا مِن هذَا الفَيءِ و إن رَغِمَت انوفُ أقوام)
🔸#حضرت_امیر به عثمان گفت: چنین نکن چرا که کارت به جاهای باریک میکشد و #مردم جلوی تو را خواهند گرفت.
(إذا تُمنَعُ مِن ذلِكَ و يُحالُ بَينَكَ و بَينَهُ)
🔸#عمار نیز به او گفت:
من اولین کسی هستم که این کار تو را نمیپسندم و به آن #اعتراض خواهم کرد. (اشهِدُ اللّهَ أنَّ أنفي أوَّلُ راغِمٍ مِن ذلِك)
اینجا بود که عثمان عصبانی شد و دستور داد عمار را حسابی بزنند.
🔺الامامة و السیاسة نقل میکند:
عده ای از اصحاب پیامبر جمع شده و شروع به نوشتن یک نامه کردند و در آن به #بدعت ها، #فسادها، بی عدالتی ها و انحرافات عثمان اشاره کردند.
🔹نامه که تمام شد، نویسندگان نامه(ده نفر از اصحاب مانند #طلحه، #زبیر، #ابن_مسعود و...) به سمت عثمان حرکت کردند تا نامه را به او داده و نسبت به مشی او اعتراض کنند.
🔹نامه به دست عمار بود و در مسیر رسیدن به عثمان، یک به یک از آن اصحاب، خود را از جمع جدا کردند تا آنجا که عمار خود تنها ماند.
(وَ الكِتابُ في يَدِ عَمّارٍ، جَعَلوا يَتَسَلَّلونَ عَن عَمّارٍ حَتّى بَقِيَ وَحدَه / نقل دیگر: فَلَمّا بَلَغوا البابَ نَكَلوا إلّا عَمّارَ بنَ ياسِر)
🔹همه ترسیده بودند و عقب کشیدند و تنها #عمار ماند، تا بار دیگر به تنهایی هم که شده، در مقابل بی عدالتی ها فریاد بزند، تا بلکه جان های مرده، بیدار بشوند.
عمار وقتی نامه را به عثمان داد، عثمان پرسید: افراد دیگری هم با تو بودند؟ عمار گفت: بله، چند نفری بودند که از #ترس تو پراکنده شدند.
🔹عثمان گفت: چه کسانی بودند؟ عمار اطلاعات را لو نداد و گفت به تو نخواهم گفت.
عثمان عصبانی شد و گفت: پس تو چگونه #جرئت کردی که از بین آنها، فقط تو نزد من بیایی؟
در نقل انساب الاشراف آمده که عمار پاسخ داد:
چون من از همه آنها نسبت به تو #دلسوزتر هستم.
(لِأَنّي أنصَحُهُم لَك)
🔹اما #مروان، داماد عثمان که از بیت المال #رانت های هنگفتی گرفته بود، به عثمان گفت:
ای امیر! این بنده سیاه، #مردم و #افکار_عمومی را علیه تو گستاخ کرده، اگر او را بکشی، برای دیگران مایه #عبرت خواهد شد و دیگر کسی علیه تو #شورش نخواهد کرد.
(إنَّ هذَا العَبدَ الأسوَدَ يَعني عَمّارا قَد جَرَّأَ عَلَيكَ النّاسَ و إنَّكَ إن قَتَلتَهُ نَكَّلتَ بِهِ مَن وَراءَهُ)
خب طبیعی است که پیشنهاد یک #سرمایه_داری که تا خرخره از بیت المال خورده هم باید این باشد.
🔹عثمان دستور داد تا او را بزنند. در نقل ها دارد که آنقدر عمار را زدند تا آنکه شکمش #ورم کرده و #بیهوش شد. دارد که اینجا #ام_سلمه همسر پیامبر او را به خانه اش برد و از او مراقبت کرد.
🔺تاریخ المدینة نقل میکند:
🔸آنقدر عمار را زدند و بر بیضه های او کوفتند که عمار دچار #فتق شد و قادر به نگه داشتن ادرار خویش نبود. عمار در واکنش به این اذیت و آزار آنها گفت:
🔸هر چه میکشم از این #قریش است. در صدر اسلام به خاطر اسلام آوردنم، آنگونه من را زدند و امروز نیز به خاطر #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر عثمان اینچنین من را میزنند که حتی قادر به نگه داشتن ادرارم هم نیستم.
🔺قبیله #بنی_مغیره که هم پیمان عمار بودند، وقتی متوجه ماجرا شدند، خشمگین شده و به عثمان گفتند: بدان! به خدا قسم اگر عمار با این ضربه تو کشته شود، ما مردی بزرگ از #بنی_امیه را به جای آن #قصاص خواهیم کرد.
عثمان پاسخ داد: شما مرد آن نیستید و هیچ غلطی نخواهید کرد.
➕ ادامه...👇
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 کاری نکن که از افشا شدنش بترسی!
🔸در سه سطح فردی، اجتماعی و حکومتی
🔰 امیرالمومنین(ع) در نامه 69 نهج البلاغه، خطاب به #حارِث_هَمْدانيّ میفرمایند:
🔺کاری که از #آشکارا انجام دادنش شرم داری یا اگر آشکار بشود از آن شرمسار میشوی، به هیچ وجه چنین کاری را در خلوت و به صورت #پنهانی انجام نده؛
(وَ احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يُعْمَلُ بِهِ فِي السِّرِّ وَ يُسْتَحَى مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ)
🔺و بپرهیز از انجام کاری که اگر دربارهاش بازخواست شوی، به خاطر شرم: یا آن را #انکار و #توجیه میکنی، یا در پی #عذرخواهی برمیآیی.
(وَ احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ إِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْكَرَهُ [وَ] أَوْ اعْتَذَرَ مِنْهُ)
🔺و مبادا که با این کارها، #آبروی خویش را آماج تیرهای #زبان_مردم سازی.
(وَ لَا تَجْعَلْ عِرْضَكَ غَرَضاً لِنِبَالِ [الْقَوْمِ] الْقَوْل)
➕ مطالعه دیگر روایات مشابه
📌پ.ن: این روایت را میتوان در سه سطح و لایه توضیح داد:
1️⃣ #سطح_فردی: در محضر «خود» و «خدا» بودن
▫️این روایت به انسان می آموزد که باید در محضر «#خدا» و بلکه پیش از آن در محضر «#خود» بود، در برابر وجدان بیدار انسانی.
باید از این طريق، خلوت را ايمن ساخت.
▫️اگر كسى حداقل براى خود، #ارزش قائل باشد، تفاوتی ميان آشكار و نهان نمىبيند و همان گونه كه در آشکار، حيا مىكند، در خلوت نيز حيا خواهد کرد. اگر خود را در محضر خدا ببیند که دیگر به طریق اولی خطا نخواهد کرد.
▫️این تفاوت رفتار در نهان و آشكار، نشانه #بیصداقتی است؛ و يكسانى رفتار در نهان و آشكار، نشانه درستى و #مردانگى (که در برخی روایات به آن اشاره شده است. رک: روایات پیوست)
▫️لذا آدمی که در خلوت، کارهایی میکند که از آشکار شدنشان شرم دارد، پیش از آنکه به جامعه #خیانت کرده باشد، به «خود» خیانت کرده است.
2️⃣ #سطح_تعاملات_اجتماعی: «ترس اجتماعی»
▫️گاهى انسان، كارى را در خلوت انجام مىدهد كه از انجامدادن آن در حضور ديگران، شرم دارد. ممكن است اين عمل افشا شود و ديگران از آن باخبر شوند و درباره آن، صحبت كرده، پرس و جو نمايند.
▫️در این صورت، انسان دو مدل واکنش میتواند از خود نشان دهند:
1. يا آن را #انكار کرده و یا #توجیه مىكند.
2. يا از انجام دادن آن، #عذرخواهی مىکند.
▫️و ریشه هر دو حالت چیزی نیست الا شرم و «#ترس_اجتماعی». چیزی که معمولا انسان ها به خاطر #آبروی خود هم که شده، دست به چنین رفتارهایی نمیزنند.
▫️باید از خود پرسید: اگر رفتار ما (همانند فرزند ما)، ساخته و پرداخته ماست و انتظار اين است كه مايه افتخار و سربلندى ما باشد، چرا بايد رفتارى توليد شود كه انتساب آن را به خود، انكار كنيم و يا از انجام دادن آن، عذرخواهى كنيم؟
▫️اساسا جامعهای که در آن، افراد چنین اخلاقی داشته و عادت به «پنهانکاری»، «انکار»، و «توجیه» دارند، به تدریج به جامعهای #دورویانه و #متزلزل بدل میشود.
3️⃣ #سطح_مسئولین_حکومتی: بیاعتباریِ «دین» و «نظام»
▫️این مسئله در سطح حکمرانی، بُعدی بهمراتب خطرناکتر مییابد. بسیاری از #فسادها، #تبعیضها و ناعدالتی ها، دقیقا از همینجا آغاز میشود:
▫️آنگاه که یک مسئول، در خفا تصمیمی میگیرد، امتیازی میدهد، آماری میدهد، امضایی میکند و... اما از آشکار شدنش در #افکار_عمومی بیم دارد.
▫️آنچه در اینجا از دست میرود، فقط آبروی او نیست؛
بلکه #سرمایه_اجتماعی_نظام، اعتماد عمومی، و #حیثیت_دین است که دود میشود و به هوا میرود.
▫️وقتی که این خیانت پنهانی، افشا بشود، آن مسئول در مواجهه با افکار عمومی، مجبور به چند کنش است: یا آن را #انکار میکند، یا #توجیه، یا در بهترین حالت، #عذرخواهی...
و این یعنی خیانت به مردم، به خدا و به خود.
🔺در انتها نیز حضرت تاکید میکنند چرا آدم باید بواسطه این سبک رفتاری، آبروی خود را نزد مردم ببرد؟
کاش این توصیه را نصب العین خود قرار دهیم، هرکجا که هستیم، چه در لایه فردی، چه در لایه اجتماعی و چه در لایه حکومتی.
💢 آیات و روایات اجتماعی|#عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9