eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 2️⃣ عمار (بخش اول) 🔺یکی از مهمترین تلاش های (ع) خصوصا در ، تربیت یک کادر تشکیلاتی و بواسطه آنها بود، تا بتواند تا آنجا که میشود دین الهی را کند. یکی از عرصه های مهم کنشگری اصحاب، مربوط به مبارزه با ، و ها بود. در یادداشت قبل، کنشگری ابوذر مرور شد و اکنون جناب عمار. 🔺انساب الاشراف نقل میکند: عثمان از بیت المال جواهری را برای خانواده اش برداشت و مردم به او اعتراض کرده و با تندی با او برخورد کردند. خشمگین شده و در خطبه ای گفت: ما نیازمان را از بیت المال برمیداریم، هرچند برخی از این کار خوششان نیاید و هیچ کس هم نمیتواند اعتراض کند. (لَنأخُذَنَّ حاجَتَنا مِن هذَا الفَيءِ و إن رَغِمَت انوفُ أقوام) 🔸 به عثمان گفت: چنین نکن چرا که کارت به جاهای باریک میکشد و جلوی تو را خواهند گرفت. (إذا تُمنَعُ مِن ذلِكَ و يُحالُ بَينَكَ و بَينَهُ‌) 🔸 نیز به او گفت: من اولین کسی هستم که این کار تو را نمیپسندم و به آن خواهم کرد. (اشهِدُ اللّهَ أنَّ أنفي أوَّلُ راغِمٍ مِن ذلِك) اینجا بود که عثمان عصبانی شد و دستور داد عمار را حسابی بزنند. 🔺الامامة و السیاسة نقل میکند: عده ای از اصحاب پیامبر جمع شده و شروع به نوشتن یک نامه کردند و در آن به ها، ، بی عدالتی ها و انحرافات عثمان اشاره کردند. 🔹نامه که تمام شد، نویسندگان نامه(ده نفر از اصحاب مانند ، ، و...) به سمت عثمان حرکت کردند تا نامه را به او داده و نسبت به مشی او اعتراض کنند. 🔹نامه به دست عمار بود و در مسیر رسیدن به عثمان، یک به یک از آن اصحاب، خود را از جمع جدا کردند تا آنجا که عمار خود تنها ماند. (وَ الكِتابُ في يَدِ عَمّارٍ، جَعَلوا يَتَسَلَّلونَ عَن عَمّارٍ حَتّى بَقِيَ وَحدَه / نقل دیگر: فَلَمّا بَلَغوا البابَ نَكَلوا إلّا عَمّارَ بنَ ياسِر) 🔹همه ترسیده بودند و عقب کشیدند و تنها ماند، تا بار دیگر به تنهایی هم که شده، در مقابل بی عدالتی ها فریاد بزند، تا بلکه جان های مرده، بیدار بشوند. عمار وقتی نامه را به عثمان داد، عثمان پرسید: افراد دیگری هم با تو بودند؟ عمار گفت: بله، چند نفری بودند که از تو پراکنده شدند. 🔹عثمان گفت: چه کسانی بودند؟ عمار اطلاعات را لو نداد و گفت به تو نخواهم گفت. عثمان عصبانی شد و گفت: پس تو چگونه کردی که از بین آنها، فقط تو نزد من بیایی؟ در نقل انساب الاشراف آمده که عمار پاسخ داد: چون من از همه آنها نسبت به تو هستم. (لِأَنّي أنصَحُهُم لَك) 🔹اما ، داماد عثمان که از بیت المال های هنگفتی گرفته بود، به عثمان گفت: ای امیر! این بنده سیاه، و را علیه تو گستاخ کرده، اگر او را بکشی، برای دیگران مایه خواهد شد و دیگر کسی علیه تو نخواهد کرد. (إنَّ هذَا العَبدَ الأسوَدَ يَعني عَمّارا قَد جَرَّأَ عَلَيكَ النّاسَ‌ و إنَّكَ إن قَتَلتَهُ نَكَّلتَ بِهِ مَن‌ وَراءَهُ‌) خب طبیعی است که پیشنهاد یک که تا خرخره از بیت المال خورده هم باید این باشد. 🔹عثمان دستور داد تا او را بزنند. در نقل ها دارد که آنقدر عمار را زدند تا آنکه شکمش کرده و شد. دارد که اینجا همسر پیامبر او را به خانه اش برد و از او مراقبت کرد. 🔺تاریخ المدینة نقل میکند: 🔸آنقدر عمار را زدند و بر بیضه های او کوفتند که عمار دچار شد و قادر به نگه داشتن ادرار خویش نبود. عمار در واکنش به این اذیت و آزار آنها گفت: 🔸هر چه میکشم از این است. در صدر اسلام به خاطر اسلام آوردنم، آنگونه من را زدند و امروز نیز به خاطر و عثمان اینچنین من را میزنند که حتی قادر به نگه داشتن ادرارم هم نیستم. 🔺قبیله که هم پیمان عمار بودند، وقتی متوجه ماجرا شدند، خشمگین شده و به عثمان گفتند: بدان! به خدا قسم اگر عمار با این ضربه تو کشته شود، ما مردی بزرگ از را به جای آن خواهیم کرد. عثمان پاسخ داد: شما مرد آن نیستید و هیچ غلطی نخواهید کرد. ➕ ادامه...👇 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 کاری نکن که از افشا شدنش بترسی! 🔸در سه سطح فردی، اجتماعی و حکومتی 🔰 امیرالمومنین(ع) در نامه 69 نهج البلاغه، خطاب به میفرمایند: 🔺کاری که از انجام دادنش شرم داری یا اگر آشکار بشود از آن شرمسار میشوی، به هیچ وجه چنین کاری را در خلوت و به صورت انجام نده؛ (وَ احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يُعْمَلُ بِهِ فِي السِّرِّ وَ يُسْتَحَى مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ) 🔺و بپرهیز از انجام کاری که اگر درباره‌اش بازخواست شوی، به خاطر شرم: یا آن را و می‌کنی، یا در پی برمی‌آیی. (وَ احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ إِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْكَرَهُ [وَ] أَوْ اعْتَذَرَ مِنْهُ) 🔺و مبادا که با این کارها، خویش را آماج تیرهای سازی. (وَ لَا تَجْعَلْ عِرْضَكَ غَرَضاً لِنِبَالِ [الْقَوْمِ‏] الْقَوْل‏) ➕ مطالعه دیگر روایات مشابه 📌پ.ن: این روایت را میتوان در سه سطح و لایه توضیح داد: 1️⃣ : در محضر «خود» و «خدا» بودن ▫️این روایت به انسان می آموزد که باید در محضر «» و بلکه پیش از آن در محضر «» بود، در برابر وجدان بیدار انسانی. باید از این طريق، خلوت را ايمن ساخت. ▫️اگر كسى حداقل براى خود، قائل باشد، تفاوتی ميان آشكار و نهان نمى‌بيند و همان گونه كه در آشکار، حيا مى‌كند، در خلوت نيز حيا خواهد کرد. اگر خود را در محضر خدا ببیند که دیگر به طریق اولی خطا نخواهد کرد. ▫️این تفاوت رفتار در نهان و آشكار، نشانه است؛ و يكسانى رفتار در نهان و آشكار، نشانه درستى و (که در برخی روایات به آن اشاره شده است. رک: روایات پیوست) ▫️لذا آدمی که در خلوت، کارهایی می‌کند که از آشکار شدنشان شرم دارد، پیش از آن‌که به جامعه کرده باشد، به «خود» خیانت کرده است. 2️⃣ : «ترس اجتماعی» ▫️گاهى انسان، كارى را در خلوت انجام مى‌دهد كه از انجام‌دادن آن در حضور ديگران، شرم دارد. ممكن است اين عمل افشا شود و ديگران از آن باخبر شوند و درباره آن، صحبت كرده، پرس و جو نمايند. ▫️در این صورت، انسان دو مدل واکنش میتواند از خود نشان دهند: 1. يا آن را کرده و یا مى‌كند. 2. يا از انجام دادن آن، مى‌کند. ▫️و ریشه هر دو حالت چیزی نیست الا شرم و «». چیزی که معمولا انسان ها به خاطر خود هم که شده، دست به چنین رفتارهایی نمیزنند. ▫️باید از خود پرسید: اگر رفتار ما (همانند فرزند ما)، ساخته و پرداخته ماست و انتظار اين است كه مايه افتخار و سربلندى ما باشد، چرا بايد رفتارى توليد شود كه انتساب آن را به خود، انكار كنيم و يا از انجام دادن آن، عذرخواهى كنيم‌؟ ▫️اساسا جامعه‌ای که در آن، افراد چنین اخلاقی داشته و عادت به «پنهان‌کاری»، «انکار»، و «توجیه» دارند، به تدریج به جامعه‌ای و بدل می‌شود. 3️⃣ : بی‌اعتباریِ «دین» و «نظام» ▫️این مسئله در سطح حکمرانی، بُعدی به‌مراتب خطرناک‌تر می‌یابد. بسیاری از ، و ناعدالتی ها، دقیقا از همین‌جا آغاز می‌شود: ▫️آنگاه که یک مسئول، در خفا تصمیمی می‌گیرد، امتیازی میدهد، آماری میدهد، امضایی میکند و... اما از آشکار شدنش در بیم دارد. ▫️آن‌چه در اینجا از دست می‌رود، فقط آبروی او نیست؛ بلکه ، اعتماد عمومی، و است که دود می‌شود و به هوا می‌رود. ▫️وقتی که این خیانت پنهانی، افشا بشود، آن مسئول در مواجهه با افکار عمومی، مجبور به چند کنش است: یا آن را می‌کند، یا ، یا در بهترین حالت، ... و این یعنی خیانت به مردم، به خدا و به خود. 🔺در انتها نیز حضرت تاکید میکنند چرا آدم باید بواسطه این سبک رفتاری، آبروی خود را نزد مردم ببرد؟ کاش این توصیه را نصب العین خود قرار دهیم، هرکجا که هستیم، چه در لایه فردی، چه در لایه اجتماعی و چه در لایه حکومتی. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9