eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جمع بندی علت ترس پیامبر 1️⃣ ترس پیامبر به خاطر خودش نبود: سیره پیامبر نشان میدهد که ایشان از آن چیزی که مرتبط با خودش باشد، هرگز ترس و هراسی به دل راه نمیدهد چه اینکه دوران ده ساله مکه همین را نشان میدهد. هرگونه که پیامبر را و و آزار میکنند، حضرت کنار نمیکشد و لذاست که قرآن میفرماید: «اَلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسٰالاٰتِ اللّٰهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لاٰ يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللّٰهَ وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ حَسِيباً.» یعنی رسولان الهی فقط از خدا میترسند و غیر از خدا از هیچ کس دیگری بیم ندارند. ریشه این عدم ترس نیز آنهاست. 2️⃣ ترس پیامبر به خاطر امت و آینده اسلام بود: مسئله و سرّ مطلب، آسیب خوردن خودِ ابلاغ است و حضرت با توجه به وجود قرائنی، یک ترس و بیمی پیدا میکنند که نکند و حتی غیرمنافقینی که و به دلایل مختلفی پایین است با این ابلاغ، جوّ و فضایی را درست کنند که مسئله ابلاغ ولایت متزلزل بشود. در واقع حضرت، از منافقینی است که میداند اینها قشقلکی در این مسئله بپا خواهند کرد. پیامبر (ص) از نقشه های منافقان آگاه و از پیمان هایی که بین خود بسته بودند خبر داشت. آن حضرت نگران دشمنان برای ضربه به اسلام بود لذا برای جلوگیری از آن اجازه خواست تا این ماموریت به تاخیر بیفتد. 3️⃣ ترکیب جامعه اسلامی در آن عصر: اگر به ترکیب جامعه اسلامی نگاه بیندازیم شاید این مسئله را بهتر درک کنیم: 1. که طرحی برای گرفتن حکومت ریخته بودند 2. که با مسلمان شده بودند لذا او را به دل داشتند 3. تازه مسلمانانی که شناختی از اسلام نداشتند و تازه از به در آمده بودند لذا هنوز گرفتار و چشم و هم چشمی و حسادت بودند. 4. کسانی که فکر میکردند پیامبر هم مثل خودشان به دنبال تقویت خودش هست لذا میگفتند او پسر عموی خودش را میخواهد حاکم کند. 4️⃣ لذا این ترس، یک است مانند ترس یک مادر از آینده بچه اش لذا پیامبر هم نگران امت اسلامی است. از این جهت که نکند به این ابلاغ خدشه کرده و و بلوایی بپا کنند و آیندگان از ولایت محروم بشوند. لذا منشا این ترس، «» است. اما بالاخره منافقین بستری را ایجاد کرده اند که حضرت در مقابل کنش آنها، چنین واکنشی همراه با ترس و نگرانی از خود بروز میدهند. اینجاست که وحی نازل شده و به پیامبر اطمینان میدهد و فرماید: «وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاس» خداوند تو را از مردم حفظ میکند. و بعد پیامبر در غدیرخم ابلاغ را انجام میدهند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 زیست «آینده محور»؛ با گذر از طرحواره‌های «حسرت» 🔰 امیرالمومنین(ع): براى و آنچه که از دست رفته است، به دلت راه نده، چرا كه تو را از آنچه در برای توست، باز مى‌دارد. (لا تُشْعِرْ قَلبَكَ الهَمَّ على ما فاتَ‌، فيَشْغَلَكَ عَمّا هُو آت) [غررالحکم و دررالکلم، ص767] 📌پ.ن: ▫️یکی از مباحث پرکاربرد در روان شناسی، بحث «» هاست، یعنی آن انگاره هایی که بواسطه تجربیات تلخ و شیرین زندگی، در ذهن و روان انسان ها ثبت و حک میشود. این انگاره ها به نحوی درونی میشوند که تمام تصمیمات، رفتارها و کنش های انسانی، ناخودآگاه تحت تاثیر آن قرار میگیرند. ▫️بیان حضرت در این روایت، تلاشی است برای شکستن این انگاره ها و قالب‌های ذهنی؛ دعوتی برای آزادسازی روان از بند حسرت و اندوه گذشته، چون تا زمانی که ذهن مشغول آنچه «دیگر نیست» باشد، از خلق آنچه «می‌تواند باشد»، باز خواهد ماند. ▫️یکی از مهم‌ترین بسترهای شکل‌گیری انگاره ها و طرحواره‌های ذهنی، و شبکه‌های اجتماعی است که با ایجاد طرحواره‌های ، تصویری ، گزینشی و از زندگی دیگران ارائه می‌دهد: موفقیت‌ها، زیبایی‌ها، ثروت، سبک زندگی رؤیایی و خلاصه ایده آل هرچیزی که به ذهن می آید. در نتیجه انسان در مواجهه با این «هایلایت‌های زندگی دیگران»، دچار می‌شود. ▫️در این فضا، انگاره ها و طرحواره‌هایی نظیر «من از دیگران عقب مانده‌ام»، «همه خوش و شادند، جز من»، «دیگران به موفقیت رسیده‌اند اما من هنوز...» در ذهن افراد حک می‌شود لذا وقتی درگیر مشکلات روزمره میشود، با دیدن عکس‌های مسافرتِ دوستانش یا...، به اندوه و حسرتِ گذشته یا احساس «جا ماندن از قافله زندگی» دچار می‌شود. نتیجه نهایی این انگاره ها، «» است. ▫️این طرحواره‌ها، فقط محدود به بُعد فردی نیست بلکه گاه یک ، یک یا یک نسل، گرفتار «طرحواره های اجتماعی» شده و این انگاره ها، خود را در ذهنیت اجتماعی یک جامعه قالب میکند. مثلا در جامعه ایران، با سابقه‌ای پُر از فراز و فرود تاریخی، تحقیرها و استثمارها، طرحواره‌ای چون «» بر روان جمعی، سایه می‌افکند و حرکت به سوی آینده را دچار اختلال می‌کند. اینجاست که دیگر این جامعه به این راحتی ها نمیتواند خود را از احاطه این انگاره ها خارج کند. ▫️لذاست که میبینیم مانند حضرت امام و حضرت آقا، کوشیده‌اند این انگاره و ذهنیت جامعه ایرانی را درهم شکنند تا مسیر حرکت به سوی آینده هموار بشود. ▫️به همین جهت، این بیان حضرت امیر را میتوان به عنوان یک راهبرد روان‌شناختی و جامعه شناختی، برای خروج از این چرخه و انسداد ذهنی دانست. یعنی هیچگاه تمرکز و انرژی خود را بر خسارت های گذشته نگذار بلکه با «» و «» از گذشته، تمام انرژی و توان خود را بر خلق آینده ای متمرکزساز که در دست توست، نه گذشته ای که دیگر در اختیار تو نیست. ▫️در واقع، بیان حضرت، تلاشی است برای تبدیل طرحواره «» و «حسرت» به طرحواره‌ای از جنس «»، «امکان» و «»؛ یعنی آنچه پایه و مایه‌ی زیست آینده‌محور است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی| https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 «ظلم»، نشانه‌ی «ضعف» یا «قدرت»؟! 🔺 امام سجاد(ع) در حکمتی عمیق، اشاره به دو نکته مهم میکنند: 1️⃣ همانا کسی و شتاب می‌ورزد که می‌ترسد فرصت یا امکانی را از دست بدهد. (إنّما يَعجَلُ مَن يَخافُ الفَوت) 2️⃣ و تنها کسی برای رسیدن به خواسته‌هایش، مسیر را انتخاب می‌کند که و ناتوان باشد. (وَ يَحتاجُ إِلَى الظُّلمِ الضَّعيفُ) 📚من لایحضره الفقیه، ج1، ص491؛ تهذیب الاحکام، ج3، ص88. 📌پ.ن: ▫️حضرت به قاعده‌ای بنیادین اشاره میکنند که می‌توان آن را در تمام سطوح زندگی فردی و حیات اجتماعی - سیاسی جامعه به‌کار بست. اینکه: «»، محصول «» است؛ و «»، نشانه‌ی «». ▫️اگر فرد یا جامعه‌ای می‌خواهد به سوی آرامش، ثبات و حکمت حرکت کند، باید بر «ترس‌»های خیالی غلبه کند و نقاط «ضعف»ش را شناخته و آن را ترمیم نماید، نه اینکه آنها را با «» و «» پنهان کند. ▫️جامعه یا انسان عجول، معمولاً از «» می‌ترسد. از این‌که مبادا زمان از کف برود، رقیبان پیشی گرفته یا فرصت‌های طلایی از دست برود. این ترس، او را به تصمیم‌های ناپخته، رفتارهای هیجانی، و گفتارهای حساب‌نشده سوق می‌دهد. عجله و شتاب‌زدگی، بیش از آن‌که نشانهٔ کارآمدی، هوشمندی یا ابتکار باشد، نشانهٔ و است. ▫️در مورد ظلم نیز همین‌گونه است. ظلم نشانه‌ی قدرت نیست؛ نشانه‌ی ضعف است. کسی که مجبور می‌شود برای رسیدن به هدفش، دروغ بگوید، تحقیر کند یا حذف کند، در واقع فاقد ابزار اقناع، حکمت و توان تعامل است. ▫️ظلم کردن نیز برخلاف ظاهرش، «نماد قدرت» نیست، بلکه نشانه‌ی «ضعف» است. اتفاقاً کسی که مجبور می‌شود برای رسیدن به هدفش، ظلم کند، دروغ بگوید، تحقیر یا حذف کند، در واقع اوست که فاقد ابزار اقناع، حکمت و توان تعامل برای پیشبرد اهدافش است، لذا دست به چنین ستم هایی میزند. ▫️در لایه های میانی نیز این مسئله بسیار مصداق دارد، کسی که مدیر مجموعه ای است، یا به هر نحوی مسئولیتی دارد، برای حفظ قدرت و یا تثبیت موقعیتش، ممکن است دست به تصمیمات شتاب‌زده و یا ظلم، حذف و تحقیر بزند، لذا باید مراقب همه اینها بود. ▫️یا در میدان رقابت های سیاسی، ترس از عقب ماندن، نباید ما را از مسیر حق و انصاف خارج کند. برای حفظ قدرت، نباید از مسیر ظلم پیش رفت، یا برای جلو زدن از رقبا، از جادهٔ عقلانیت خارج شد؛ که این، نه نشانهٔ قوت، بلکه نشانهٔ ضعف ماست. ▫️گاهی یک مسئول، چون از فقدان مقبولیت یا مشروعیت به خاطر ناکارآمدیش رنج می‌برد، دست به سیاست‌های فشار، فریب یا تحریف میزند تا ضعف خود را پنهان کند. از این امور به شدت باید پرهیز کرد. ▫️اگر بخواهیم برای این روایت یک مصداق واقعی و عینی پیدا کنیم، قطعا یکی از بارزترین مصادیقش، است، حکومتی که از ترس فروپاشی، گرفتار تصمیمات شتاب‌زده شده و چون احساس ضعف میکند، روی به ظلم و خشونت می آورد. همین یک جمله، خلاصه ماهیت رژیم صهیونی در دوساله پس از طوفان الاقصی است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9