eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
☘️حکمرانی به سبک رسول الله☘️ 🔹ماجرای ‏ و نخلش، ماجرایی است که تقریبا همه اصولیون در کتبشان به آن پرداخته و به استناد آن و دیگر روایات مشابه، قاعده ای فقهی تحت عنوان «لاضرر و لاضرار» استنباط کرده اند. روایت دارای سندی محکم بوده که جناب در کافی، ج5، ص294 نیز ذکر کرده است. علمای زیادی به تحلیل این قاعده پرداخته اند اما تحلیل متفاوت از دیگران است. 🔸ایشان از زاویه به این ماجرا نگاه کرده و به تحلیل آن با دغدغه فقهی اصولی پرداخته و میگویند پیامبر در این ماجرا صادر کرده است. اگر با همین زاویه نگاه ولی با دغدغه به روایت بنگریم، برداشت های دیگری نیز میتوان داشت. در ادامه اجمالا به شرح این ماجرا میپردازیم: 🔹جناب سمره درخت خرمايى داشت كه محصول داده بود و مسیر رفتن نزد آن درخت نيز از داخل منزل شخصی مى‌گذشت. سمره دائم پيش درختش مى‌رفت بدون اين‌ كه از آن شخص اجازه بگيرد. آن شخص به سمره گفت: هميشه به طور ناگهانى به خانه ما مى‌آيى و ما به نحوی هستیم كه دوست نداريم تو ناگهانی وارد خانه ما شوى، پس از این به بعد هنگام ورود از ما اجازه بگير. 🔸سمره گفت: براى رفتن نزد درختم تنها همین مسیر وجود دارد و برای آن اجازه نخواهم گرفت چرا که زمین تو در مسیر درخت من است. آن شخص نزد پیامبر میرود و از او شکایت کرده و ماجرا را گزارش میدهد و پیامبر نیز او را میخواهد و به او میگوید: فلانی از تو شکایت کرده و میگوید که تو برای رسیدن به درختت، بدون اذن بر او و خانواده اش وارد میشوی و این کار درستی نیست و از این به بعد باید از او اجازه ورود بخواهی اما سمره قبول نمیکند. 🔸حضرت به او میگویند اصلا این درخت را رها کن، در فلان مکان درخت دیگری به تو میدهم اما او نمیپذیرد. حضرت میفرمایند دو تا میدهم اما باز قبول نمیکند. حضرت تا ده درخت پیشنهاد میدهند اما باز قبول نمیکند. پیامبر میفرمایند ده درخت در مکان بهتری و به اصطلاح امروزی در بالاشهر به تو میدهم اما او باز نمیپذیرد. حضرت پیشنهاد میدهد که این درخت را ول کن، به جایش یک درخت در بهشت به تو میدهم اما باز هم راضی نمیشود. 🔹پیامبر به عنوان حاکم شهر، بعد از طی این همه مراحل جهت راضی کردن سمره و نپذیرفتن او، اینجاست که میگوید: تو شخص ضرر زننده و به اصطلاح امروزی انسانی مریض هستی در حالی که نمیتوان به مومن زیان زد. آنگاه حضرت با توجه به خود دستور میدهند آن درخت را از ریشه کنده و جلوی سمره بیاندازند و به او میفرمایند: این درختت را بردار و هرجا خواستی بنشان. 📌 پ.ن: مراد از ذکر این روایت، نشان دادن مدل و با مردم بود. دیدن روش برخورد پیامبر با شخصی که حقیقتا دارای مرض بود، تا آنجا که جا داشت حضرت با او همراهی کردند اما چه شده که امروزه بعضی با کوچکترین اتفاق مسئله را امنیتی کرده و روشی جز روش تو گونی کردن بلد نیستند. مثلا جمعی از مردم برای دغدغه ای حق تجمعی کرده اند اما روش آنها لزوما برخورد خشن و دور از حق است یا فلان شخص در فلان کانال نقدی کرده و حرفی زده، اما آنها تنها راهکار را شکایت و بگیر و ببند میدانند. البته اتفاقی که در افتاد چیز دیگری بود، مردم خود را از صف فتنه گران جدا کرده بودند که آن داستان دیگری دارد. حقیقتا رویکرد جمهوری اسلامی با رهبری چنین رویکردی نبوده و نیست اما بعضی به دلیل دور بودن از و سعی در بروز دادن چنین رویکردهایی بوده و هستند که باید مقابل آنها ایستاد و روش صحیح را نشان داد. اساسا مسئولین در حکومت اسلامی باید چنین برخوردی داشته باشند که لازمه اش داشتن بالاست. امروزه در جمهوری اسلامی مسئولینی را میبینیم که چون قدرتی به دستشان رسیده خود را خدای مردم میدانند، در حالی که باید حقیقتا در مقابل مردم خاضع و فروتن باشند. البته این رویکرد بعضا در ما مردم هم دیده میشود، فلان آقا با فلان سلیقه سیاسی حرفی میزند اما من تحمل شنیدن حرفش را ندارم و سریع طوماری از انگ ها برای او ردیف میکنم، البته او نیز چنین میکند یعنی این وصف صرفا برای بچه یا یا نیست بلکه وصفی است که خیلی از ما دچار آنیم و تا این حال ماست، گفتگویی بین مان شکل نمیگیرد و کار همیشه و پیش خواهد رفت. وقتی به سیره عملی رجوع میکنیم، این معنا را به معنای حقیقی کلمه میابیم اما بروز این وصف در شخص اول مملکتی کافی نیست، بلکه همه ارکان حکومتی و مسئولین دولتی باید واجد چنین وصف راهبردی ای باشند که البته این ویژگی تا حد زیادی در شخص دوم کشور یعنی رئیس جمهور محترم آقای هم دیده میشود و امیدداریم ان شاالله به معنای حقیقی کلمه در کل دولت نیز جریان داشته باشد. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
آیات و روایات اجتماعی
💠 و اما ماجرا: 🔺جناب سمره درخت خرمايى داشت كه محصول داده بود و مسیر رفتن نزد آن درخت نيز از داخل من
📌 پ.ن: ▪️این روایت، اشاره به مدل و با مردم دارد. دیدن روش برخورد پیامبر با شخصی که حقیقتا دارای بود. مدل حضرت در این ماجرا همراهی و مدارا، تا سر حد نهایت بود. ▪️این شیوه برای امروز جامعه ما بسیار درس و عبرت دارد، خصوصا برای و . چه شده که امروزه بعضی با کوچکترین اتفاق، یک مسئله را کرده و تنها روش شان، تو کردن است. ▪️ این رویه را به نسبت نمیدهم، اما برخی مسئولین از ابتدای انقلاب تا به امروز، عملکردشان نشان داده، روش حاکم بر فکر و اندیشه شان، چیزی غیر از این نبوده، که مثال های تاریخی فراوان دارد، خصوصا برخی که از دیروز، گرفتار امروز شده اند. ▪️اینکه عده ای از مردم یا صنفی برای دغدغه ای حق، تجمعی کرده اند، نیاز به برخورد امنیتی ندارد، اما عده ای تنها مسیر را برخورد میدانند یا فلان شخص در فلان کانال، نقدی کرده و حرفی زده، اما آنها تنها راهکار را شکایت و بگیر و ببند میدانند. ▪️البته منکر ضرورت و نیاز به برخورد خشن نیستم، قطعا در برخی مواقع، برخورد خشن لازم و ضروری است، اما تمام حرف سر این است که این، مربوط به مرحله آخر است. رویه حاکم، نباید اینگونه برخوردها باشد. ▪️حقیقتا رویکرد با رهبری چنین رویکردی نبوده و نیست(مثلا نوع برخورد رهبری با محکومین را ببینید) اما بعضی به دلیل دور بودن از و سعی در بروز دادن چنین رویکردهایی بوده و هستند که باید مقابل آنها ایستاد و روش صحیح را نشان داد. ▪️لازمه برخورد و تصمیم صحیح در اینگونه مسائل نیز قطعا داشتن بالاست. امروزه در جمهوری اسلامی مسئولینی را میبینیم که چون به قدرتی رسیده اند، خود را میدانند، در حالی که باید حقیقتا در مقابل مردم و باشند. ▪️این رویکرد بعضا، در ما مردم نیز دیده میشود، فلان آقا با فلان حرفی میزند اما من شنیدن حرفش را ندارم و سریع طوماری از و انگ ها برای او ردیف میکنم. این صحیح نیست. ▪️البته این شیوه منحصر گروه خاصی نیست، چه یا یا بلکه وصفی است که خیلی از ما دچار آنیم و تا این حال ماست، گفتگویی بین مان شکل نمیگیرد و کار، همیشه و پیش خواهد رفت. ▪️وقتی به سیره عملی رجوع میکنیم، این معنا را به معنای حقیقی کلمه میابیم اما بروز این وصف در شخص اول مملکتی کافی نیست، بلکه همه و مسئولین دولتی و باید واجد چنین ای باشند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
2️⃣ اما نکته جالب تر و مهمتر، با این جریان است. حضرت، را از خود نمیراند، نمیکند، به آنها انواع و اقسام ها از و و... نمیزند، درحالی که اگر ما آنجا بودیم چه بسا خیلی راحت، با این جریان انقلابی، با انواع و اقسام برچسب ها به مقابله میپرداختیم. 🔺حضرت با اینکه میداند این جریان دچار شده اما با و و بالا با این جریان تعامل کرده و در واقع میکند. 🔺آن دسته از عبارات سیدالشهدا که به نحوی بوی ناراحتی و برادر میدهد، دقیقا در تخاطب با همین جریان است و در همین پازل ترسیم شده معنا میشود 🔺یعنی حضرت برای همراهی و توجیه همین جریان انقلابی، از عباراتی استفاده میکند که این جریان، بیش از این دچار نشود. پس این دسته عبارات سیدالشهدا به معنای مخالفت با طرح امام حسن نیست بلکه برای مراعات حال امثال حُجر بن عَدی و جریان انقلابی ناراحت از صلح است 🔺لذا وقتی برخی از همین جریان انقلابی نزد سیدالشهدا آمده و با ایشان میخواهند بیعت کنند، حضرت میفرماید: «مَعاذَ اللّٰهِ أن ابايِعَكُم ما كانَ الحَسَنُ حَيّاً!» پناه بر خدا، از اين كه تا زمانی كه حسن زنده است، با شما بيعت كنم! هرگز! 🔺یا وقتی بعد از بیعت امام حسن با معاویه، بن عباده در بیعت با معاویه شک کرد و منتظر امر سیدالشهدا ماند، سیدالشهدا به او گفت: «يا قَيسُ‌، ». وقتی حسن بیعت کرده، وظیفه ماست که ما هم به تبعیت از او بیعت کنیم. 🔺پس سیدالشهدا از طرفی کاملا در چارچوب و حرکت میکند و از طرف دیگر، به نحوی با مخالفین انقلابی طرح صلح تعامل میکند که بتواند آنها را مدیریت کرده تا طرح امام خویش را بهم نزنند. 🔺لذا به آنها نمیگوید که شما چقدر نفهم هستید که طرح امام خویش را نمیفهمید، شما چقدر و هستید بلکه حضرت با بالا با آنها همراهی کرده و به دنبال رشد آنها در است 🔺و به آنها میگوید من هم ناراحت هستم که با معاویه صلح کردیم اما چه میشود کرد؟ فعلا چاره ای نداریم و باید کنیم تا معاویه بمیرد و آنگاه مجدد کار را بررسی کنیم و ببینیم چیست. 🔰 این نوع تعامل و مواجهه با جریانی که میدانیم درحال کردن است، برای امروز ما بسیار لازم و ضروری است... ای کاش از حسین(ع)، کمی هم راه و روشش را بیاموزیم. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 ضرورت و تاثیر سعه صدر در گفتگو 🔺روزی (ع) در خطبه ای فرمودند: ➕«از من بپرسيد؛ چرا كه از هيچ چيزى فراتر از عرش، از من پرسش نشده، مگر آن كه پاسخش را به گونه‌اى داده‌ام كه پس از من، جز يا بر زبان جارى نمى‌كند». 🔺در اين هنگام، مردى که گویا از بوده، از گوشۀ مسجد بلند شد، در حالى كه در گردنش كتاب و گويا مُصحفى بود و با صداى بلند گفت: ➕اى آن كه ادّعاى چيزى دارد اما نمى‌داند و چيزى را كه نمى‌فهمد، به گردن مى‌گيرد! من مى‌پرسم و تو پاسخ بده. (أيُّهَا المُدَّعي ما لا يَعلَمُ وَ المُقَلِّدُ ما لا يَفهَمُ‌! أنَا سائِلٌ فَأَجِب) 🔺ياران و شيعيان حضرت، از هر طرف به قصد و او يورش برده و بر او هجوم آوردند. حضرت آنها را از اینکار كرد و به آنان فرمود: (فَوَثَبَ بِهِ أصحابُ عَلِيٍّ و شِيعَتُهُ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ و هَمّوا بِهِ‌، فَنَهاهُم) ➕«او را رها کنید و در این مسئله ، كه با و ، حجّت‌هاى الهی اقامه و برپا نشده و با آن، برهان‌هاى الهی، آشكار نمى‌گردد» (دَعوهُ و لا تَعجَلوهُ‌؛ فَإِنَّ الطَّيشَ لا تَقومُ بِهِ حُجَجُ اللّٰهِ‌، و لا تَظهَرُ بِهِ بَراهينُ الله) 🔺آن گاه به آن مرد، رو كرد و فرمود: ➕«به هر زبانى كه مى‌خواهى و بدانچه در دل داری، بپرس. من پاسخ مى‌دهم. و ، خداوند را به غضب نیاورده و هيچ نيازى، او را به خشم نمى‌آورد». (سَل بِكُلِّ لِسانِكَ و ما في جَوانِحِكَ‌، فَإِنّي مُجيبٌ‌؛ إنَّ اللّٰهَ تَعالىٰ لا تَعتَلِجُ عَلَيهِ الشُّكوكُ‌، و لا يَهيجُهُ وَسَنٌ‌) 🔺آن مرد شروع به پرسش از حضرت کرد. هر چه پرسید حضرت پاسخ را داد و آن مرد نیز تایید کرد، تا آنجا که آن مرد سرش را تكان داد و گفت: كه خدايى جز خداى يكتا نيست و شهادت مى‌دهم كه محمّد، رسول خداست. 📌چقدر امروز به این شیوه مواجهه و در گفتگوها محتاجیم... مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جمع بندی و دو عبرت مهم در تعامل امام حسن(ع) با جریان انقلابی نسبت به ماجرای صلح با معاویه 1️⃣ نکته مهم در ذکر این شخصیت های برجسته از اصحاب، در عدم فهم امام، بدین جهت بود بتوان از این ماجراها برای امروز و ها گرفت. 🔺همه را با دلاوری هایش کنار و شهادتش به عشق مولی میشناسند و او را چنین میکنند، همه را به زیارت عاشقانه میشناسند اما بخش مهم دیگری هم در زندگی این بزرگان هست که به آنها توجه نمیشود و آن، امام حسن است. 🔺این شخصیت های برجسته، حقیقتا بودند و به دنبال حق و اما حق طلبی شان بود! دچار در حق طلبی و عدالت خواهی بودند، ای که است و هیچ نیست. 🔺پس این آسیب اول برای ما که متوجه این باشد، اینکه در عدالتخواهی لازم و ضروری است اما همراه با و . 2️⃣ اما نکته جالب تر و مهمتر، با این جریان است. حضرت، را از خود نمیراند، نمیکند، به آنها انواع و اقسام ها از و و... نمیزند، درحالی که اگر ما آنجا بودیم چه بسا خیلی راحت، با این جریان انقلابی، با انواع و اقسام برچسب ها به مقابله میپرداختیم. 🔺حضرت با اینکه میداند این جریان دچار شده اما با و و بالا با این جریان تعامل کرده و در واقع میکند. 🔺آن دسته از عبارات سیدالشهدا که به نحوی بوی ناراحتی و برادر میدهد، دقیقا در تخاطب با همین جریان است و در همین پازل ترسیم شده معنا میشود 🔺یعنی حضرت برای همراهی و توجیه همین جریان انقلابی، از عباراتی استفاده میکند که این جریان، بیش از این دچار نشود. پس این دسته عبارات سیدالشهدا به معنای مخالفت با طرح امام حسن نیست بلکه برای مراعات حال امثال حُجر بن عَدی و جریان انقلابی ناراحت از صلح است 🔺لذا وقتی برخی از همین جریان انقلابی نزد سیدالشهدا آمده و با ایشان میخواهند بیعت کنند، حضرت میفرماید: «مَعاذَ اللّٰهِ أن ابايِعَكُم ما كانَ الحَسَنُ حَيّاً!» پناه بر خدا، از اين كه تا زمانی كه حسن زنده است، با شما بيعت كنم! هرگز! 🔺یا وقتی بعد از بیعت امام حسن با معاویه، بن عباده در بیعت با معاویه شک کرد و منتظر امر سیدالشهدا ماند، سیدالشهدا به او گفت: «يا قَيسُ‌، ». وقتی حسن بیعت کرده، وظیفه ماست که ما هم به تبعیت از او بیعت کنیم. 🔺پس سیدالشهدا از طرفی کاملا در چارچوب و حرکت میکند و از طرف دیگر، به نحوی با مخالفین انقلابی طرح صلح تعامل میکند که بتواند آنها را مدیریت کرده تا طرح امام خویش را بهم نزنند. 🔺لذا به آنها نمیگوید که شما چقدر نفهم هستید که طرح امام خویش را نمیفهمید، شما چقدر و هستید بلکه حضرت با بالا با آنها همراهی کرده و به دنبال رشد آنها در است 🔺و به آنها میگوید من هم ناراحت هستم که با معاویه صلح کردیم اما چه میشود کرد؟ فعلا چاره ای نداریم و باید کنیم تا معاویه بمیرد و آنگاه مجدد کار را بررسی کنیم و ببینیم چیست. 🔰 این نوع تعامل و مواجهه با جریانی که میدانیم درحال کردن است، برای امروز ما بسیار لازم و ضروری است... ای کاش از حسین(ع)، کمی هم راه و روشش را بیاموزیم. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9