💠 مدل حکمرانی بنی امیه و تفاوت آن با مدل حکمرانی علوی
🔺 یکی از مهمترین نقاطی که بین #حکمرانی_علوی و #حکمرانی_بنی_امیه تفاوت وجود دارد، در مسئله نوع نگاه به #مردم و تعامل با مردم است. در ادامه برخی شواهد مرتبط را می آوریم.
1️⃣ #مسلم_بن_عقیل وقتی در کوفه دستگیر میشود، خطاب به #عبیدالله_بن_زیاد عبارت مهمی دارد:
➕«فَقَالَ مُسْلِمٌ:
🔷 ما لِهَذَا أَتَيْتُ وَ لَكِنَّكُمْ أَظْهَرْتُمُ الْمُنْكَرَ وَ دَفَنْتُمُ الْمَعْرُوفَ:
🔸براى اين چيزها، به اين سرزمين نيامدم؛ امّا این مدل و مشی شما بوده که #منکر و زشتی ها را آشکار و #ترویج کردید، #معروف و خوبی ها را پنهان کرده و مانع ترویج آنها شدید. شما #کارخانه_تولید_منکر و محو معروف بودید.
🔷 و تَأَمَّرْتُمْ عَلَى النَّاسِ #بِغَيْرِ_رِضًى مِنْهُمْ:
🔸و #بدون_رضايت_مردم، خود را فرمانرواى آنها نموديد چرا که اساسا رضایت و #انتخاب_مردم برای شما مهم نبود.
🔷 و حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى غَيْرِ مَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ:
🔸 و #مردم را به كارهايى وا داشتيد كه #امر_الهى نبود،
🔷 و عَمِلْتُمْ فِيهِمْ بِأَعْمَالِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ:
🔸 در واقع مدل و مشی حکمرانی شما میان مردم، همان مدل و مشی #كسرا و #قيصر در #ایران و #روم بود.
🔷 فأَتَيْنَاهُمْ لِنَأْمُرَ فِيهِمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ نَدْعُوَهُمْ إِلَى حُكْمِ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ كُنَّا أَهْلَ ذَلِك.»
🔸 اما ما اهل بیت نزد مردم آمده ایم تا ميان آنان، #امر_به_معروف و #نهى_از_منكر كنيم و آنها را به حكم كتاب و سنّت، فرا بخوانيم كه ما اهل آن هستيم.
پ.ن: اساسا ذهنیت و #ارتکاز_شیعه و اصحاب در ابتدا اینگونه بوده: «#بسط_ید و حکومت=#مشروعیت_الهی+#رضایت_مردم»
اما بعدا با آمدن سلطان ها و پیاده کردن مشی بنی امیه ها، این نگاه شیعه فراموش شد.
در اینجا یک شاهد برای کشف چنین ارتکازی در ذهن اصحاب آمد و در ادامه موارد دیگری هم ذکر میشود.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 پرده سوم: «اهالی تپه ندبه» یا «تماشاگران خاموش» ➕«إنَّ أشياخا مِن أهلِ الكوفَةِ لَوُقوفٌ عَلَى ال
💠 پرده چهارم: سکوت اهل قعود در ماجرای شهادت مسلم و هانی
🔺جریان «#اهل_قعود» و «اهالی تپه ندبه»، همین سبک کنشگری را پیش از حادثه کربلا نسبت به «نماینده امام» در کوفه یعنی #مسلم_بن_عقیل و همچنین #هانی_بن_عُروه که از بزرگان شیعه و اشراف و رؤساى کوفه بود، نیز پیاده کردند.
این ماجرا در واقع خود یک «#عاشورا_درمقیاس_کوچک» بود.
🔺وقتی مسلم وارد کوفه شد، افراد زیادی دور و برش را گرفتند، اما به مرور با سیاست های ابن زیاد، همه خود را کنار کشیدند و مسلم تنها ماند و شهید شد.
مسلم در مدینه #غریب بود و با او چنین کردند اما چرا نسبت به هانی بن عروه که این همه آدم در کوفه داشت، چنین مسئله ای رخ داد؟
🔺مسعودی(مروج الذهب، ج3، ص59) نقل میکند:
هانی رئیس قبیله بنی مراد بود، چهار هزار اسب سوار و هشت هزار پیاده نظام داشت یعنی در مجموع 12 هزار جنگجو، اگر همپيمانان و هم قسمان بنى مراد از كِنده به آنها اضافه مىشدند، جمعا 30 هزار نفر بودند.
(و هو شيخها و زعيمها، و هو يومئذ يركب في أربعة آلاف دارع، و ثمانية آلاف راجل، و إذا أجابته أحلافها من كندة و غيرها، كان في ثلاثين ألف دارع)
🔺با اين حال زمانى كه او را دستگير كرده و در بازار به روى زمين مىكشيدند، در برابر فرياد استغاثۀ او، كمتر دادرسى براى او يافت مىشد، کسی به حمایت از او جلو نیامد و همه سکوت کردند، همه دچار ضعف و سرافکندگی شدند.
(فلم يجد زعيمهم منهم أحداً، فشلاً و خذلاناً)
🔺حتی وقتی او را به صورت ایستاده در بازار، با زجر گردن زدند، درحالیکه او از قوم خودش کمک میخواست، کسی مخالفت نکرد و به کمک او نیامد!
(ثم أمر بهانئ بن عروة فأُخرج إلى السوق، فضرب عنقه صبراً، و هو يصيح: يا آل مراد!)
🔺برای اینکه هانى را تحقیر کنند، او را با دستان بسته به محله ای که برای #انباشت_زباله بود بردند، او را به بازار خريد و فروشِ گوسفند بردند تا آنجا گردنش را بزنند، درحالیکه او پيوسته از قبيله مَذحِج که هم پیمان او بودند کمک میخواست اما کسی به او کمک نکرد.
(أمَرَ بِهانِي فَسُحِبَ إلَى الكُناسَةِ، فَصُلِبَ هُناك [تاریخ طبری، ج5، ص350]/ فَأُخْرِجَ هَانِئٌ حَتَّى انْتُهِيَ بِهِ إِلَى مَكَانٍ مِنَ السُّوقِ كَانَ يُبَاعُ فِيهِ الْغَنَمُ وَ هُوَ مَكْتُوفٌ فَجَعَلَ يَقُولُ: وَا مَذْحِجَاهْ ... أَيْنَ مَذْحِج؟ [ارشاد، ج2، 64؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۹])
🔺ماجرای «اهالی تپه ندبه»، صرفا یک گزارش تاریخی و یک واقعه ایستا نیست، بلکه #آینهای برای امروز ماست. به عبارت دیگر، این پدیده اجتماعی، بازتابی از یک «#الگوی_رفتار_اجتماعی» است که در هر زمان و مکان قابل تکرار است. در واقع این جریان را باید به مثابه یک «#پدیده_اجتماعیِ_تکرارشونده» دید: کسانی که با وجدان بیدار، اما اراده خاموش، در لحظه ها و بزنگاههای تاریخی، نقش تعیینکنندهای در شکست حق و عدالت ایفا میکنند.
🔺این حقیقت میتواند درون ما نیز بروز و ظهور یابد؛ آنگاه که حقیقت را فهمیدیم اما ساکت ماندیم، صرفاً اشک ریختیم، اما از جای خود برنخاستیم. در عرصه اجتماعی نیز یک جامعه میتواند دچار «#قعود_اجتماعی» بشود، مانند جامعه کوفه. رفتار «اهالی تپه ندبه»، نماد تاریخی نوعی «بیماریِ اجتماعی» است: انفعالِ آمیخته با عاطفه، بیعملیِ توجیهشده با دعا، که هیچ «#تغییر_اجتماعی» در پی ندارد.
💢 آیات و روایات اجتماعی|#عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9