eitaa logo
از سلطان‌آباد تا آذرباد
88 دنبال‌کننده
108 عکس
2 ویدیو
1 فایل
یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستان شهریوری! اینجا درباره نوشتن و ادبیات حرف می‌زنم، متن‌خوانی شبانه و پادکست‌های روایت هم داریم. ارتباط با ادمین @azarbadirr
مشاهده در ایتا
دانلود
از سلطان‌آباد تا آذرباد
اگر قرار باشد ظاهرگرایانه بخواهیم نگاه کنیم، ربط چندانی بین مسیحیت و فرهنگ ایرانی-اسلامی نیست. اما کمی که عمیق‌تر بشویم، حرف زیاد است. البته الان نمی‌خواهم نسبت این دو را باهم بسنجم، بلکه می‌خواهم به فراخور میلاد حضرت مسیح (علیه‌السلام) یک کتاب معرفی کنم. «مسیح در شب قدر» یک ناداستان عمیق که بخواهد دنیای نویسندگی ما را زیر و رو کند نیست. مسیح خاطرات دیدار رهبری است با خانواده شهدای مسیحی دفاع مقدس در سالیان گوناگون. از زمان ریاست جمهوری تاکنون. مسیح در شب قدر، ساده، صمیمی، به دور از شعارزدگی و مسئله‌مند است. دنبال تقدس‌سازی و مقدس‌مآبی نیست. با همان جذابیت‌های فرمی روایت‌نویسی که همه آن را بلدند شکل گرفته است و دنبال این نبوده است که با زلم‌زیمبوهای زبانی و کلامی، خودش را عزیز جلوه بدهد. البته آن چیزی که در این کتاب ورای علاقه قلبی من به رهبر جمهوری اسلامی ایران، آقا، در کتاب وجود دارد، مسئله‌مندی است. کتاب روایت نگرش رهبر یک کشور هشتاد نود میلیونی است به اقلیت‌های دینی کشورش. این می‌تواند برای ما هم به عنوان نویسنده و هم به عنوان یک انسان، یک الگو باشد که تا موضعمان را نسبت بهش مشخص کنیم. حرف‌های زیادی می‌شود درباره رواداری و تساهل و تسامح زد که اینجا با نمونه عینی‌اش مواجهیم. بیشتر از این توضیحی ندارم بگم جز اینکه ای دوست عزیزی که کتاب من را بردی، اگر کتاب را پس داده بودی، نیاز نبود من از اینترنت دنبال عکس کتاب بگردم! به امید ظهور امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و حضور حضرت عیسی (علیه‌السلام) در کنار ایشان. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
🪄🔮انتخابات در سرزمین میانه!🔮🪄 «کوهی باستانی، مورد توجه چندین امپراطوری و حکومت، جایی که در نزدیکیش‌اش یک معبد مهم ساخته شود تا محل پرستش یکی از خدایان باشد. در نزدیکی همین کوه، یک چاه وجود دارد که دو تن از فرشتگان در آن محبوس شده‌اند. پیروان مذهبی دیگر، آنجا را محل سقوط فرشتگان می‌دانند و آبی که از آن چاه می‌جوشد، تقدس دارد و توسط گروه دیگری از فرشتگان ایلی، قدرت خاصی پیدا کرده است. اکنون بخشی از این آب، به نقاط گوناگون دنیا برده شده است تا روی آن آزمایش شود.» 🔮🪄🔮🪄 متنی که در بالا خواندید حسابی شاخک‌هایتان را حساس کرد و با خودتان گفتید عجب ایده‌ای است برای رمان فانتزی! مگر نه!؟ خب اجازه بدهید این متن را همینجا بگذاریم و بعداً سراغش بیایم. پاراگراف بالا، فقط یک قلاب برای جذاب شما نبود، مقدمه‌ای است برای آنچه که می‌خواهم بگویم. نه تنها مخاطب عام که حتی جامعه نخبگانی ما اعم از نویسنده و هنرمند و ناشر و وزیر و نماینده، فکر می‌کنند ادبیات ژانر خصوصا ادبیات فانتزی، حکم مخدر ادبی را دارد. نوعی هروئین یا تریاک که آن را با خواندن مصرف می‌کنیم و ما را به عالم هپروت می‌رود و باعث می‌شود برای مدت کوتاهی از دنیای واقعی خلاصی پیدا کنیم. مضاف بر اینکه این ماده مخدر فقط روی نوجوانان و نهایت انسان‌های بین ۱۵تا ۳۰ سال اثر دارد و به محض اینکه شما سی سالگی را رد کردید یا به جرگه همسران و والدین درآمدید نسبت به این ماده مخدر، ایمنی پیدا می‌کنید! 🔮🪄🔮🪄 ادبیات فانتزی، فقط سرگرمی محض است و آن هم برای یک گروه سنی خاص! این درست‌ترین تلقی نادرستی است که اغلب افراد جامعه ما نسبت به آن دارند. وضع هم خیلی خراب است! وضع تولید و توزیع و ترویج ادبیات ژانر خصوصا ادبیات فانتزی در ایران بسیار بد است. نه نویسندگان تلقی درستی از آن دارند و فکر می‌کنند هر خیال‌بافی‌ای لزوما به فانتزی‌نویسی منجر می‌شود نه ناشر که تصویر روشنی از مخاطب و نویسنده ادبیات فانتزی دارد، نه وزیر و وکیل و خبرنگار و دیگر اعضای تأثیرگذار صنعت نشر در ایران می‌دانند با چه چیزی مواجه هستند. برخلاف آنچه ما تصور می‌کنیم، ادبیات فانتزی بعد از ادبیات عاشقانه، بیشترین سهم را از صنعت نشر دنیا طی سال‌های گذشته داشته است. سهم تولیدات سالانه ادبیات فانتزی نشان می‌دهد این ژانر نه تنها محدود به گروه سنی نوجوان نیست بلکه گروه بزرگسالان و بزرگسال-نوجوان هم سهم قابل توجهی را دارند. (در این یادداشت قرار است از کلمه برخلاف زیاد استفاده کنم!) 🔮🪄🔮🪄 از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
از سلطان‌آباد تا آذرباد
🪄🔮انتخابات در سرزمین میانه!🔮🪄 «کوهی باستانی، مورد توجه چندین امپراطوری و حکومت، جایی که در نزدیکیش‌ا
بخش دوم) برخلاف آنچه ما تصور می‌کنیم رمان فانتزی فقط سرگرمی صرف نیست. فقط یک مخدر چاپی نیست که با خواندنش نشئه شویم و یادمان برود که دنیا پر از رنج و بلا است. تا دلتان بخواهد ادبیات فانتزی درباره مسائل عمیق دینی، سیاسی و اخلاقی حرف زده است. این حرف زدن درباره مسائل کلان و عمیق هم چیزی نیست که تازه باب شده باشد. از همان ارباب حلقه‌ها و مجموعه نارنیا، مسائل دینی و سیاسی در ادبیات فانتزی حضور داشتند. کافی است دو کلیدواژه ارباب حلقه‌ها و مسیحیت را در فضای مجازی جست‌وجو کنید تا ببینید چقدر مقاله و پژوهش در این زمینه منتشر شده است. 🔮🪄🔮🪄 نمونه دیگرش جنگ ملکه است که استعاره‌ای است از مبارزات نژادی آمریکا در میانه‌های قرن بیستم. در مجموعه نارنیا، اصلاً شخصیت شیر همان عیسی مسیح است که به صلیب کشیده می‌شود. یا مجموعه ساحران باروت یک آزمایشگاه سیاسی است که دیدگاه‌های مختلف سیاسی اعم از سلطنت مطلقه و مشروطه و جمهوری را زیر ذره‌بین می‌گذارد و نقد می‌کند. فکر کنم الان متوجه شدید که فانتزی می‌تواند هم سیاسی یا هم دینی باشد. حالا برگردیم دوباره سراغ پاراگراف اول. آنچه که خواندید بخشی از تاریخچه جبل‌الشیخ است. حالا جبل‌الشیخ کجاست؟ همان جایی است که این روزها با سقوط دولت بشاراسد، صهیونیست‌ها آنجا را اشغال کرده‌اند و آمده‌اند که آنجا بمانند. ارتش اشغالگر صهیونیست‌ها خودش را برای حضور زمستانی در جبل‌الشیخ آماده کرده است. 🔮🪄🔮🪄 من نمی‌خواهم سریع بین اتفاقات امروز و آنچه که ما درباره علائم ظهور می‌دانیم ارتباط برقرار کنم. حرف من یک پله عقب‌تر است. ما هم به عنوان نویسنده ایرانی مسلمان، می‌توانیم آن فانتزی سیاسی مورد نظرمان را بنویسیم. خیلی خوب است که در رمان‌هایمان مستقیم به مسئله فلسطین بپردازیم اما این دلیل نمی‌شود باقی علاقه‌مندان به فلسطین –خصوصا فانتزی‌نویس‌ها- نتوانند درباره فلسطین بنویسند. فانتزی ایرانی و فانتزی دینی، قرار نیست فقط از تخیل سرچشمه بگیرد. ما ده‌ها و صدها متن داریم که می‌توانیم از آنها برای نوشتن فانتزی در فضایی واقع‌گرایانه استفاده کنیم و فقط نخواهیم قوه خیال مخاطبمان را قوی کنیم بلکه عقلانیت او را هم پر و بال بدهیم. 🔮🪄🔮🪄 آنچه که دربالا آوردم بخشی از تاریخچه منطقه ما است. بخشی از داده‌های دینی و اعتقادی منطقه ماست. (آنچه که در بالا آورده‌ام را صد در صد تأیید نمی‌کنم. آن را به چشم یک جرقه ذهنی ببینید.) باید به خودمان و فرهنگ خودمان رجوع کنیم. منطقه ما سرزمین میانه است. منطقه‌ای سرشار از تخیل که می‌تواند دست ما را هم بگیرد و ما را در کمال انسانیت‌مان یاری کند. 🔮🪄🔮🪄 از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
ولی خودمانیم، عنوان 《شیخ و اژدها》 عنوان جذابی برای یک رمان فانتزی است! 😁😁😁 فقط کی قراره بنویسدش!؟
نکته شماره ۱۱۸ یکی از تکنیک‌هایی که باعث شود بتوانید احساسات مخاطب را به سرعت درگیر کنید، استفاده از صحنه افتتاحیه بی‌ربط است. در چنین وضعیتی داستان با یک سؤال بزرگ یا یک هیجان شدید یا حس و حال سنگین شروع می‌شود. مثلا در داستان مسافر جمعه، نوشته خانم عالمی، شخصیت داستان وارد محله یخچال‌قاضی قم می‌شود و پنهانی نشانی خانه کسی را می‌پرسد و می‌رود. بعد از آن داستان به روستایی دوردست در شهر سبزوار می‌رود. ما در لحظه نمی‌فهمیم بین دو چه ارتباطی وجود دارد اما کل داستان کم‌کم به صحنه افتتاحیه می‌رسد. در اینجا نویسنده با ایجاد یک سؤال بزرگ، مخاطب را برای حوادث خط اصلی آماده می‌کند و او را وادار می‌کند تا داستان را پیش‌بینی کند. صحنه افتتاحیه به‌ظاهر بی‌ربط، مبتنی بر کنش است، ریتم پرهیجانی دارد و سراسر آن از ابهام پر است. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
همانطور که خبر دارید در فصل جدید متن‌خوانی قرار است در کنار خواندن متون کهن، به داستان هم بپردازیم. کتابی که انتخاب کردم، کلیله‌ودمنه است و اینجا چند نکته و پرسش احتمالی که درباره متن‌خوانی دارید می‌گویم. ۱. قرار است هم متن را بخوانیم و هم آن را تحلیل دراماتیک و تحلیل اخلاقی بکنیم و روی ایده‌های داستانی هم کار کنیم. پس برای تمرکز بیشتر، به جای جلسات هر روزه نیم‌ساعته جلسات دو روز در هفته خواهد شد و و هر جلسه هم ۹۰ دقیقه است. ۲. اینکه متن را کامل خواهیم خواند و چیزی قرار نیست جا بیفتد. پس حتما متن اصلی و کامل را تهیه کنید. ۳. زمان ثبت نام تا ۱۵ دی ماه، (یک هفته دیگر) است. ۴. روز و ساعت برگزاری جلسات، روزهای یکشنبه و چهارشنبه، است. زمانش هم عصر خواهد بود. بین ۳تا۶ عصر. ۵. ما درباره عام داستان‌نویسی حرف خواهیم زد. ایده‌های داستانی شما می‌تواند در طول دوره، داستان کوتاه، داستان بلند یا طرح رمان باشد. ۶. ان‌شاءالله آغاز جلسات از ۲۰ دی ماه خواهد بود و تعداد جلسات هم ۱۶ جلسه خواهد بود. ۷. برای ثبت نام به شماره ۰۹۳۸۰۵۳۱۴۵۷ در ایتا، بله یا تلگرام پیام بدهید. اگر سؤال دیگری هم بود می‌توانید در خصوصی بپرسید یا همینجا کامنت بگذارید. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستاری @Azarbadir
در فصل جدید متن‌خوانی قرار است در کنار متون کهن، به داستان هم بپردازیم. کتاب انتخابی کلیله‌ودمنه است. اینجا چند نکته درباره این دوره می‌گویم. ۱. قرار است هم متن را بخوانیم، هم آن را تحلیل دراماتیک و اخلاقی بکنیم و روی ایده‌های داستانی هم کار کنیم. پس برای تمرکز بیشتر، به جای جلسات هر روزه نیم‌ساعته جلسات دو روز در هفته و ۹۰ دقیقه خواهد بود. ۲. متن را کامل خواهیم خواند و چیزی قرار نیست جا بیفتد. پس حتما متن اصلی و کامل را تهیه کنید. ۳. زمان ثبت نام تا ۱۵ دی ماه، (یک هفته دیگر) است. ۴. روز و ساعت برگزاری جلسات، روزهای یکشنبه و چهارشنبه، است. زمانش هم عصر خواهد بود. بین ۳تا۶ عصر. ۵. ما درباره عام داستان‌نویسی حرف خواهیم زد. ایده‌های داستانی شما می‌تواند در طول دوره، داستان کوتاه، داستان بلند یا طرح رمان باشد. ۶. ان‌شاءالله آغاز جلسات از ۲۰ دی ماه خواهد بود و تعداد جلسات هم ۱۶ جلسه خواهد بود. ۷. برای ثبت نام به شماره ۰۹۳۸۰۵۳۱۴۵۷ در ایتا، بله یا تلگرام پیام بدهید. اگر سؤال دیگری هم بود می‌توانید در خصوصی بپرسید یا همینجا کامنت بگذارید. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستاری @Azarbadir
از سلطان‌آباد تا آذرباد
ولی خودمانیم، عنوان 《شیخ و اژدها》 عنوان جذابی برای یک رمان فانتزی است! 😁😁😁 فقط کی قراره بنویسدش!؟
عنوان 《شیخ و ربات》 هم گزینه خوبی است برای رمان علمی‌تخیلی! واقعا خیلی دوست دارم روش وقت بگذارم! 😁
نکته شماره ۱۱۹ بخش اول) هنگامی که می‌خواهیم افتتاحیه رمانمان را شروع کنیم با دو گونه افتتاحیه مواجهیم. افتتاحیه فراخ و افتتاحیه محدود. در افتتاحیه فراخ، یک اتفاق مهم روی داده است که تأثیر اساسی بر زندگی تعدادی از شخصیت‌ها می‌گذارد. اما شخصیت‌ها مسئول رخ دادن آن نیستند. این اتفاقات می‌تواند جنگ، انقلاب، زلزله، نزاع خیابانی، قطعی برق و ده‌ها اتفاق دیگر باشد که توسط دیگر انسان‌ها یا طبیعت انجام شده باشد. در چنین افتتاحیه‌ای نویسنده رمانش را با حادثه‌ای شروع می‌کند که بیرون از زندگی شخصیت‌ها رخ داده شروع می‌کند. بعد از آن شخصیت‌ها در داستان ظاهر می‌شوند. کانون توجه ما در داستان فراخ است. چرا که ابتدا جهان داستان به وجود آمده است و بعد اشخاص ظاهر می‌شوند. با کم شدن اهمیت آن حادثه، نمای داستان ما هم کم‌کم محدود می‌شود. مثال: جلال‌الدین به عنوان شاهزاده‌ای می‌خواره، مشغول لذت بردن از زندگی سلطنتی خودش است که خبر می‌رسد مغولان به حکومت آنها حمله کرده‌اند و او باید به پدرش کمک کند تا حکومتشان بر ایران حفظ شود. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستاری @Azarbadir
از سلطان‌آباد تا آذرباد
نکته شماره ۱۱۹ بخش اول) هنگامی که می‌خواهیم افتتاحیه رمانمان را شروع کنیم با دو گونه افتتاحیه مواج
نکته شماره ۱۲۰ بخش دوم) هنگامی که می‌خواهیم افتتاحیه رمانمان را شروع کنیم با دو گونه افتتاحیه مواجهیم. افتتاحیه فراخ و افتتاحیه محدود. در افتتاحیه محدود، یک یا چند تن از شخصیت‌های اصلی داستان، حادثه‌ای را به وجود آورده‌اند. این حادثه باعث سلسله‌ای از اتفاقات و حوادث فرعی دیگر می‌شود و داستان درباره نقش شخصیت‌ها در هر یک از این حوادث است که به زندگی آنها ارتباط دارد. در چنین افتتاحیه‌ای، کانون توجه ما محدود است. زیرا شخصیت‌ها باید پیش بروند تا زندگی‌شان جزئی از حادثه و مکان و زمان تاریخی رمان شود. بنابراین در این حالت، ابتدا شخصیت‌هایی داریم و سپس آنها پا به درون جهان می‌گذارند. مثال: حسام، مربی آموزش زبان انگلیسی یک روز بعد از خرید برای خانه، متوجه می‌شود توانایی عبور از یک دیوار و رفتن به گذشته را دارد. او تصمیم می‌گیرد به گذشته برود و جلوی ترورهای دهه شصت را بگیرد. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
نکته شماره ۱۲۱ آیا باید کتاب‌ها را پشت سر هم خواند یا می‌شود چند کتاب را همزمان خواند؟ پاسخِ این پرسش، قطعی نیست. بخشی از این پرسش به کارکرد و توانایی مغز شما در خواندن برمی‌گرد. همینطور باید عوامل محیطی را هم دخیل بدانیم. برخی انسان‌ها نمی‌توانند همزمان اطلاعات چند کتاب در ذهنشان نگه دارند و برخی هم توانایی تمرکز بر یک کتاب را ندارند. در چنین وضعیتی نمی‌شود برای همه یک نسخه واحد پیچید. پس از اینکه نمی‌توانید روی یک کتاب تمرکز کنید و دائم مجبورید از یک کتاب به یک کتاب دیگر بروید خودتان را سرزنش نکنید. همینطور از اینکه نمی‌توانید مانند دیگران همزمان چند کتاب را جلو ببرید به حساب ضعف خودتان نگذارید. مهم‌تر از این سؤال، دو نکته دیگر را باید رعایت کنیم. اول اینکه خودتان را عادت بدهید هر روز مقدار مشخصی کتاب خوب و مفید بخوانید. حالا فرقی نمی‌کند این مقدار مشخص از یک کتاب است یا چند کتاب. دوم اهمیت کتاب‌ها را مشخص کنید. کتابی را که تخصصی است و نیاز به تفکر مفصل و جدی درباره آن دارید، باید خُردخُرد بخوانید. این کتاب‌ها در دسته کتاب‌های بالینی قرار می‌گیرند. پس می‌توانید بخشی از مطالعه مفیدتان را به این دسته اختصاص بدهید و قسمت بیشتر را به مطالعات دیگری که تمرکز کمتری از شما طلب می‌کنند اختصاص بدهید. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir