فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🇮🇷حالا وقت پرچم زدنه😎💪
در دهه فجر بر سر در هر خانه ای پرچم جمهوری اسلامی بزنید . جشن بگیرید و اذین بندی کنید . از هنر استفاده کنید (رهبرانقلاب)
📺نماهنگ 🇮🇷پرچم منتشر شد
👥 با صدای گروه سرود ملکوت
🎬کارگردان : علی زمانی
🎞تهیه کننده : سعید عبدی
✍️شاعر: مهدی استخر
🎵آهنسازی و تنظیم : امید روشنبین
💠تهیه شده در شهر سرود مأوا
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
سلام به همراهان گرامی!
امروز اومدم با معرفی یه خوراکی خوشمزه و مقوی😍
🥞خاگینه زردک 😋
طبع غذا: گرم و تر رو به خشکی
✨تخم مرغ ۲ عدد
✨زردک ۳ عدد
✨بیکینگ پودر ۱ قاشق سوپ خوری(جایگزین جوش شیرین و ملاس)
✨آرد ۳ قاشق غذا خوری
❖ مواد شربت
🍇آب ۱/۲ پیمانه
🍇دوشاب (شیره انگور) ۱ پیمانه
🍇زعفران به مقدار لازم
❖ مواد میانی
▫️گردو ۵۰ گرم
▫️هل ۱/۲ قاشق چایخوری
▫️دارچین ۱ قاشق چایخوری
▫️گل محمدی ۱ قاشق مربا خوری
▫️خرما ۵ عدد
#صبحانه
#میان_وعده
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
هدیه برای همه.pdf
5.31M
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🎁#هدیه مبعث
👈بچه های گل ببینید این پنجشنبه چه کتابی براتون آوردم .
🌸#کتاب هدیه برای همه
👈شاعر:طاهره سادات خوش دل
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
خب بریم سراغ اسامی همراهان عزیز کانالمون که به معمای اول جواب درست دادن:👌✅
🌸معصومه خانم علی اصغری ۱۰ ساله از شهر تالش
🌸حسین آقا نوروزی نژاد ۷ ساله از آبادان
🌸زینب خانم برجی کلاس سوم از ساوه
🌸حورا خانم یوسفی ۱۲ ساله از تهران
🌸علی حسن زاده 8 ساله و ریحانه حسن زاده 10 ساله از اصفهان
🌸مجتبی کمالی ۸ساله از فلاورجان
احسنت به همشون👌👏👏👏
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
InShot_۲۰۲۴۰۱۳۱_۱۸۲۷۴۲۲۲۹_۳۱۰۱۲۰۲۴.mp3
13.2M
#امامکاظمعلیهالسلام
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد:
شناخــت شـخـصـیـت
امامکاظم علیهالسلام
#داستان_زندگی_امام_کاظم_علیهالسلام_قسمت۲
#داستان
#قصه
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
❣#سلام_امام_زمانم ❣
شوق تو به باغ لاله جان خواهد داد
عطـر تو به گلهــا هیجان خواهد داد
فـــردا کـه بـه آفـاق بپیـچــد نـــورت
تکبیــــر تو کعبــه را تکان خواهد داد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
از زیباترین انمیشن هایی
که درباره #نمــــــاز دیدم
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🇮🇷شعر زیبای امام خمینی
🌱من فقط عکس تو را
🌱دیدهام توی کتاب
🌷قصهها دربارهات
🌷خواندهام شب وقتِ خواب
🌱من شنیدم آمدی
🌱بهمن پنجاهوهفت
🌷آمدی با خندهات
🌷غصهها از بین رفت
🌱سالها مانند کوه
🌱در جماران بودهای
🌷واقعاً تو رهبرِ
🌷خوب ایران بودهای
🌱بودهای بابابزرگ
🌱تو برای بچهها
🌷ای امام نازنین
🌷کاش میدیدم تو را!
✍شاعر: خانم داوری
#شعر
#دهه_فجر
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
☘️💖☘️💖☘️💖☘️💖
✨امام زمان(عج): هیچ عملی همانند نماز، بینی شیطان را به خاک ذلت نمیمالد و او را ذلیل نمیکند.
#حدیث
#نماز
#امام_مهدی_عج
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
@nightstory57(5).mp3
14.06M
#امامکاظمعلیهالسلام
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد:
شناخــت شـخـصـیـت
امامکاظم علیهالسلام
#داستان_زندگی_امام_کاظم_علیهالسلام_قسمت۳
#داستان
#قصه
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🔴 آیه گرافی
🟡 فَنَجَّيْناكَ مِنَ الْغَمِّ ...
🔸 ما تو را از اندوه نجات خواهیم داد...
🏷️ سوره طه آیه۴۰ 🌸
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🔑 #تست_هوش
باتوجه به تصویر بجای علامت سوال چه عددی قرار می گیره؟
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
🌺سلام
یه خبر خوب !
شما هم دعوت هستی به یه پویش !
فقط کافیه خودت تنهایی یا با بابا مامان و خواهر برادرات و یا حتی با هم کلاسی ها و معلم عزیزتون،
توی خونه، و یا در راهپیمایی ۲۲ بهمن، با نماد پویش دعوت ✌️
عکس بگیرید وبرای ما بفرستید
فقط کافیه دستاتون رو اینطوری کنید✌️
و عکستون رو به این آی دی بفرستید👇
@Tmontazer313
ما هم تصاویر شما را در کانال بنده امین من میگذاریم و میرید توی قرعهکشی آخر ماه😍
راستی پرچم کشورمون یادتون نره🇮🇷
منتظرتون هستیما😊
پویش ملی #دعوت
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
خط های طلایی
لیسَک و صَدفی دو بچه حلزون تُپُلی، زیر سایه درختهای موز بازی می کردند که صدای لاکی رو شنیدن:
_ هی بچه ها اینجا رو ببینید!
صَدفی: وااااااای! این جعبه رو از کجا پیداش کردی! چه قشنگه
لاکی: البته من این جعبهِ تَق تَقی رو پیدا نکردم، اون منو پیدا کرد! زیر برگِ موز خوابیده بودم تا دوش قطره ای بگیرم، که یهو این تَق تَقی افتاد رو لاکم.
لیسَک: لاکی این تو لَق میزنه، یالا بازش کن ببینیم توش چیه؟!
بچه حلزونا در جعبه رو باز کردن و یک تکه اسفنجِ خیسِ طلایی پیدا کردن. با بدنِ نرم و شفاف، رو اسفنج راه رفتند و از طلایی شدن کلی ذوق کردن. صدفی شادی کنان گفت:
_ بچه ها اینجا رو! پشت سرمون خط های طلاییه!
لیسَک: نابغه! خب خودمون اون رَدها رو جا گذاشتیم دیگه!
لاکی: بچه ها یک فکر بِکر! یک بازی جدید! فقط باید بریم و بقیه بچه حلزونا رو خبر کنیم.
لاکی، صدفی، لیسَک و بچه حلزون های دیگر با تَق تَقی رفتند بالای تخته سنگ بزرگه.
بازی اول با لاکی شروع شد. لاکی وسط نشست و بچه حلزون های دیگه ک خودشونو طلایی کرده بودن، یک طرف نشستند. لیسَک بلند گفت: بچه ها اون هایی که لاکی رو بیشتر از بقیه دوست هاشون قبول دارند و وقتی مشکلی داشته باشن ازش کمک میگیرن از جای خودشون راه برن تا به لاکی برسن. اینطوری یک خط طلایی برای لاکی درست میشه.
تمامِ بچه حلزونا لیز خوردند طرف لاکی و اونو روی لاکشون گذاشتند و براش شعر خوندند و بلند بلند خندیدند.
لیسک خط های طلایی لاکی رو شمرد و یک گوشه نوشت.
بعد یکی یکی نوبت بقیه بچه حلزونا شد ک وسط بشینن و بقیه براشون خط طلایی بکشن.
وقتی دور دهم بازی تموم شد، لیسک ی سوت بلند زد و گفت: بازی تموم! من خطهای طلایی همه رو شمردم و حالا با افتخار اعلام میکنم که لاکی عزیزمون، با ده تا خط طلایی برنده ی جایزه رئیسِ بچه حلزونا شد.
بعد از کلی شادی و خنده، بچه حلزونا به خونه هاشون رفتن و فقط لاکی و لیسک و صدفی پیش هم موندن.
صدفی: خوش به حالت لاکی تو رئیس شدی!
لیسک: تو حقته که رئیس بشی لاکی! آخه همیشه حواست به همه هست و خیلی هم مهربونی!
لاکی: خب این که کاری نداره؛ از این به بعد من از شما کمک میگیرم تا دفعه بعد شما رئیس بشید.
بچه حلزونا به حرف لاکی میخندیدن که یکهو سر و صدایی به گوش شون رسید. لیسَک جعبه تَق تَقی رو قایم کرد و گفت:
_ بچه ها! میگم جعبه مونو قایم کنیم، یک وقت....
_ عه این بابامه!
بابای لاکی از دور چشمای شاخکی شو برای بچه ها درشت کرد و لبخند زد.
_ سلام بابا چرا انقدر عرق کردین!؟
_ سلام پسرم سلام بچه ها! اخه خیلی خسته شدم، از صبح تا حالا داریم دنبال استامپِ رای ها میگردیم.
صدفی: دنبال چی چی عمو؟
باباحلزون: استامپ ی جعبه اس که جوهر رنگی توشه برای مُهر کردنِ برگِ رای ها! امروز قراره رئیسِ حلزونا انتخاب بشه. صبح که داشتیم همه چیزو برا رای دادنِ حلزونا آماده می کردیم، استامپ از روی لاکِ حِلی حلزون لیز خورد و دیگه هم پیدا نشد.
لاکی: میگم بابا ما هم یک جعبه تق تقی داریم، شاید ب دردتون بخوره، لیسک برو بیارش!
لیسک: ایناها اینجاس عمو! اینم خدایی کارش خوبه ها، ده دور باهاش خط بازی کردیم!
باباحلزون: بچه ها این که استامپ رای هاس! پیشِ شما بود پس! ای ناقلاها!
صدفی: عموجون! چطوری میخواین رئیس حلزونا رو انتخاب کنین!؟ بذارین ما بازی مونو به شما یاد بدیم! خیلی خوبه! شاید بازم لاکی رئیس حلزونا بشه!
باباحلزون از بازی خطهای طلایی خیلی خوشش اومد و به لاکی و دوستاش، چند تیکه شیرینی برگی جایزه داد.
باباحلزون: بچه ها البته ما بزرگترها رئیس مونو یک جورِ دیگه انتخاب میکنیم. ما اسم حلزونی رو ک به نظر خودمون، قوی تر و مهربون تر و عاقل تر از بقیه س، رو برگ های ریز می نویسیم و بعد هم مهر طلایی روش میزنیم و تو صندوق رای میندازیم، بعدم رای ها رو میشماریم و بهترین رئیس رو انتخاب میکنیم.
صدفی: عمو! پس ما ک همه حلزونا رو نمیشناسیم و نوشتن هم بلد نیستیم نمیتونیم رای بدیم؟!
باباحلزون:
_ خب، الان نه اما بعدا چرا! ولی یک کار خیلی خوب میتونید انجام بدید!
اون شب بچه حلزونا با هم قرار گذاشتن، فردا صبح، مامان و باباهاشون رو از خواب بیدار کنن تا برای رای دادن خواب نمونن. اما همه شون به یک چیز خوب فکر میکردن به این که کی قراره رئیس حلزونا بشه!
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─