eitaa logo
برای توجّه
316 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
5هزار ویدیو
26 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین وَجعَلنی مِمَّن تَنتَصِرُ بِهِ لِدینِک وَ لا تَستَبدِل بِی غَیری 💥مطالب را کپی کنید و نشر دهید ثوابش به شما هم می رسد. @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 16 🔵 بخش هفتم آنگاه اين تعبير را دارد كه (والله سبحانه غريمٌ لا يقضيٰ دينه)(37) خداي سبحان آن طلبكاري است كه حقش نمي‌شود. هر چه ما اين نكات را بگوييم باز مي‌بينيم بدهكاريم چون بالاخره يك چيزي براي خود انسان در اين وسط مي‌ماند و اين با سازگار نيست. اگر انسان چيزي براي خود ديد ولو در يك مرحله اين ديگر با توحيد سازگار نيست اين با آن بحث معروف كلام كه آيا جزاء به تفضل است يا استحقاق، خيلي فاصله دارد. ديگر جا براي اين نمي‌ماند كه انسان توهم كند كه ما استحقاق بهشت داريم كه جزا به استحقاق است. آنگاه معلوم مي‌شود كه همه اينها به الهي است ولاغير (والله سبحانه غريم لايقضي دينه) كه اگر كسي حمدي كرد و عبادتي نمود بايد يك حمد ديگر و عبادت ديگر بكند كه اين توفيق را پيدا كرده است. اين است كه خداي سبحان به او داد چون «بل الله يَمُنّ عليكم أن هداكم للأيمان»(38) اين است كه انسان بهترين راهش اين است كه چيزي نكند و طلبكار نباشد و بداند كه طلبكار نيست .اين هستي را كه خدا به او داد اين كه خداي سبحان به او داد قابل حمد و قابل تقدير نيست يعني از انسان مقدور نيست كه بگويد حمد لذا كسي كه به اين پايگاه رسيده است و آن رسول خدا (عليه آلاف التحيه و الثناء) است مي‌گويد «لا احصي ثناء عليك»(39) آن را نداريم كه بر تو ثناي تو را احصا كنيم «انت كما اثنيت علي نفسك»(40)؛ تو بايد خودت را ثنا كني و الا آن قدرت در اختيار ما باشد كه تو را حمد بكنيم آنچنان نيست «لا احصي ثناء عليك، أنت كما اثنيت علي نفسك»(41)؛ اين يك سلسله از بحثها درباره آيهٔ كريمهٔ «اياك نعبد و اياك نستعين»(42) است كسي كه مي‌داند جهان به خداي سبحان مي‌رود اين دارد مي‌كند. كسي كه جهان به طرف خداي سبحان مي‌رود، اين استكبار است كه با عبادت نيست. «الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»(43). سؤال ... جواب: بله هستند اما اين كه اينها تكويناً عبدند، اين توحيد است. اگر كسي باشد مع ذلك عبد است از عبادت كند اين عبد تكويني است و عبد تشريعي نيست. حقيقتش در قيامت ظهور مي‌كند كه بنده‌وار مي‌آيد استكبارش هم در آن روز دامن‌گير اوست. كسي كه بداند جهان در تحت قدرت خداست اين عبادت است كسي كه نداند و بپندارد كه جهان خود ساخته است يا در اختيار ديگران است اين استكبار است «الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»(44) عبادت نه با سازگار است نه با . سؤال... جواب: بله ديگر تشريع معنايش اين است كه انسان معتقد باشد، چون تشريع و شريعت يك ايمان است و يك عمل صالح. ايمان به اينكه خداي سبحان آفريد و «رب العالمين» است، «الرحمن الرحيم»(45) است، «مالك يوم الدين»(46) است، اين ايمان. عمل را هم طبق دستور انجام دهد اين را مي‌گويند تشریع
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش پنجم سالك صراط اما چرا انسان صراط مي‌خواهد؟‌ صراط مال سالك و رونده است، انسان يك موجودي ايستايي نيست كه بماند و بپوسد و از بين برود مثل يك حجر نيست. انسان سالك است به كدام سمت؟ سالك الي الله اگر سالك است طريق مي‌خواهد. و اگر خدا است نامحدود است. و اگر طريق نامحدود است انسان از هر برود به مي‌رسد. منتها خدا حسنا دارد هم و است، هم «اشد المعاقبين»﴿24﴾. اگر به راه رفت به خداي ارحم الراحمين مي‌رود اگر بيراهه رفت به همان خدا مي‌رسد ولي آن خدايي كه «اشد المعاقبين»﴿25﴾ است او را مي‌بيند. آنگاه مي‌گويد «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿26﴾. اينطور نيست كه انسان به خدا نرسد. اينطور نيست انسان مثل حجر باشد بماند و بپوسد و ديگر هيچ. انسان خواه و ناخواه مي‌رسد. ولي سعي كند به غفار و ستار برسد نه خداي قهار. كه همان قهار همان غفار است همان غفار همان قهار است همان خداست ولي قرآن فرمود شما خواه و ناخواه به من مي‌آييد. ولي بيراهه نياييد مثل انساني كه در كنار درياي عظيم است، مي‌بينيد وقتي اين جدولها را نگاه مي‌كند، يك عده به حق در اين نهرهاي بزرگ راهي راهند، مي‌روند تا عمق دريا. عده‌اي هم در همين كناره‌هاي ساحل مي‌خشكند. فرمود اينچنين نيست كه شما به من و ما را ناتوان بكنيد. «و الذين يسعون في آياتنا معاجزين»﴿27﴾، آنهايي كه مي‌كنند ما را عاجز بكنند اينچنين نيست. «و لا يحسبن الذين كفروا سبقوا»﴿28﴾، آنهايي كه كافر شدند فكر نكنند كه زدند. جا بروند در مايند. منتها اين انساني كه به هر سمت برود به مي‌رسد،‌ خدا را قرآن كريم معرفي كرد كه «و لله الاسماء الحسني»﴿29﴾ قهار هست، غفار هست، ستار هست، «لا يعذب عذابه احد»﴿30﴾ هست «و لا يوثق وثاقه احد»﴿31﴾ هست، «ارحم الراحمين»﴿32﴾ هم هست. همهٴ اينها اسماء حسناي خداي سبحانند. تا كدام راه را كند. اين است كه در بين همهٴ اين راه‌ها، راه است. فرمود: «و أنَّ هذا صراطي مستقيما فَاتَّبعوه و لا تتبعوا السبل»﴿33﴾ راهي كه انسان را به خداي رحمان برساند،‌ است بقيه راهي است . انسان گم شده نه يعني به مقصد نمي‌رسد او را مي‌برند او اگر نخواست برود او را مي‌برند منتها «فاهدوهم الي صراط الجحيم»﴿34﴾. از اينكه به ما آموختند از خداي سبحان صراط مستقيم مسئلت كنيم، معلوم مي‌شود هست (يك) انسان است (دو) هست (سه) اگر راه را درست طي كرد به هدف راستينش اگر درست نكرد به هدفي مي‌رسد كه . اما آن معنا كه و كسي ايستا و واقف نيست در سورهٴ انشقاق «اذا السما انشقت»﴿35﴾ اينچنين فرمود:‌ آيه‌ 6 سورهٴ انشقاق «يا ايّها الانسان انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه»﴿36﴾ فرمود چه مؤمن و چه كافر بالاخره به الله مي‌رويد، منتها يا خدايي را مي‌كني كه «ارحم الراحمين»﴿37﴾ است يا خدايي را ملاقات مي‌كني كه «اشد المعاقبين»﴿38﴾ است همان جا مي‌گويي «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿39﴾. اينچنين كه انسان و حركت نكند،‌ يا خدا را با بعضي از اسماء حسنايش ملاقات نكند. آن اسماء حسناي حق را او هرگز نمي‌بيند «انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون»﴿40﴾ اما اين اسماء و را مي‌بيند، مي‌گويد «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿41﴾. در همين سورهٴ انشقاق كه فرمود انسان سالك است راهي است مقصدي دارد فرمود:‌ راه براي اينها دو قسمت است؛ «يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحاً»﴿42﴾؛ با و هر چه بيشتر «فملاقيه»﴿43﴾ بالاخره را . منتها دو دسته‌اند مردم «فاما من اوتي كتابه بيمينه فسوف يحاسب حساباً يسيرا و ينقلب الي اهله مسرورا»﴿44﴾ اهل نه يعني زن و بچه، اهل يعني آن همان ، هم عقيده‌ها ديگر. حالا خواه اهل و عيال او باشند، خواه ديگران. «و اما من أوتِيَ كتابه وراء ظهره فسوف يدعوا ثبورا و يصلي سعيرا»﴿45﴾ بعضی‌ها كتابشان را از پشت به اينها مي‌دهند، اينها همان‌هايي هستند كه «نبذوا كتاب الله وراء ظهورهم»﴿46﴾ آنكه امروز را پشت سر گذاشت فردا نامهٴ‌ را از پشت سر او به او مي‌دهند اين توسّع همان خواهد بود. پس هر است و هر هم به مقصد مي‌رسد و هر انساني هم به مي‌رسد، منتها انسان مقصد خود را با عمل صالح خود بايد تعيين كند. يا مقصد او «ارحم الراحمين»﴿47﴾ است، خداي غفار ستار است، يا مقصد او «اشد المعاقبين» است. كه «اشد المعاقبين»﴿48﴾ كه همان ارحم الراحمين است.