eitaa logo
برای توجّه
468 دنبال‌کننده
5هزار عکس
6.1هزار ویدیو
28 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین هدف کانال، نشر خوبیها، واقعیت ها و حقایق، بدون جهت گیری است. 💥حرف حقّ و مطالب متنوع و مفید را نشر دهید. #کپی آزاد @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 16 🔵 بخش چهارم توحيد آن است كه، وظيفه تشريعي يك موحد آن است كه بداند كل اين نظام را خدا اداره مي‌كند و لا غير و از اينكه به خود ما نسبت داده شد معلوم مي‌شود كه ديگر سخن از جبر نيست مي‌گوييم «اياك نعبد»(22) اين يك فعل اختياري است به ما نسبت داده شده است. استقلال انسان در بندگي همان تفويض باطل منتها براي اينكه روشن بشود ما در عبادت هم صاحب سمت و اختيار نيستيم به ما تفويض نشده است كه ما در عبادت مستقل باشيم، جملهٔ مباركهٔ «و اياك نستعين»(23)؛ يعني حتي في العباده هم به تو استعانت مي‌كنيم، در كنارش آمده است كه مبادا كسي خيال كند گر چه من هيچ استقلال ندارم ولي در عبادت مستقل هستم. در بنده بودن مستقل هستم. مي‌فرمايد در بودن هم مستقل نيستي. تو اگر بخواهي بنده باشي بايد در بندگي هم از ما بگيري. آن كه از ما كمك نگرفت نمي‌داند بنده ماست. تو كه بنده مايي اين هم لطف ماست. اين طور نيست كه انسان بگويد گر چه من در كارهاي ديگر سمتي ندارم ولي در اين كه بنده‌ام مستقل هستم، اين مي‌شود تفويض. همانطوري كه جبر باطل است تفويض هم محكوم است كه انسان بگويد من در عبادت هستم يعني بالاستقلال خدا را عبادت مي‌كنم. در اين كار هم از جايي مدد نمي‌گيرم. اين چنين نيست بلكه در اين كار هم از خداي سبحان استمداد مي‌كند «اياك نعبد و اياك نستعين»(24)؛ تنها تو را مي‌پرستيم و در اين پرستش همگاني هم تنها از تو استمداد مي‌كنيم و لا غير. اگر ديگري به ما مي‌فرستد، مجراي تو است. در آنجا هم كه خودت فرمودي: «و استعينوا بالصبر و الصلوة»(25) صبر و صلاة جزء برنامه‌هايي است كه به ما آموختي. اين يك سر پلي است كه ما را به مقصد مي‌رساند و گر نه صبر و صلاة هم در عون نسبت به ما، اعانت نسبت به ما، ندارد. اگر اين چنين است كه «إنْ كُلّ من في السماوات و الارض إلاّ آتي الرحمن عبداً»(26) خيلي‌ها بايد بميرند و در قيامت ببينند كه همه بنده‌وار مي‌آيند، يك انسان موحد از اينكه بميرد مي‌بيند
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 16 🔵 بخش هفتم آنگاه اين تعبير را دارد كه (والله سبحانه غريمٌ لا يقضيٰ دينه)(37) خداي سبحان آن طلبكاري است كه حقش نمي‌شود. هر چه ما اين نكات را بگوييم باز مي‌بينيم بدهكاريم چون بالاخره يك چيزي براي خود انسان در اين وسط مي‌ماند و اين با سازگار نيست. اگر انسان چيزي براي خود ديد ولو در يك مرحله اين ديگر با توحيد سازگار نيست اين با آن بحث معروف كلام كه آيا جزاء به تفضل است يا استحقاق، خيلي فاصله دارد. ديگر جا براي اين نمي‌ماند كه انسان توهم كند كه ما استحقاق بهشت داريم كه جزا به استحقاق است. آنگاه معلوم مي‌شود كه همه اينها به الهي است ولاغير (والله سبحانه غريم لايقضي دينه) كه اگر كسي حمدي كرد و عبادتي نمود بايد يك حمد ديگر و عبادت ديگر بكند كه اين توفيق را پيدا كرده است. اين است كه خداي سبحان به او داد چون «بل الله يَمُنّ عليكم أن هداكم للأيمان»(38) اين است كه انسان بهترين راهش اين است كه چيزي نكند و طلبكار نباشد و بداند كه طلبكار نيست .اين هستي را كه خدا به او داد اين كه خداي سبحان به او داد قابل حمد و قابل تقدير نيست يعني از انسان مقدور نيست كه بگويد حمد لذا كسي كه به اين پايگاه رسيده است و آن رسول خدا (عليه آلاف التحيه و الثناء) است مي‌گويد «لا احصي ثناء عليك»(39) آن را نداريم كه بر تو ثناي تو را احصا كنيم «انت كما اثنيت علي نفسك»(40)؛ تو بايد خودت را ثنا كني و الا آن قدرت در اختيار ما باشد كه تو را حمد بكنيم آنچنان نيست «لا احصي ثناء عليك، أنت كما اثنيت علي نفسك»(41)؛ اين يك سلسله از بحثها درباره آيهٔ كريمهٔ «اياك نعبد و اياك نستعين»(42) است كسي كه مي‌داند جهان به خداي سبحان مي‌رود اين دارد مي‌كند. كسي كه جهان به طرف خداي سبحان مي‌رود، اين استكبار است كه با عبادت نيست. «الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»(43). سؤال ... جواب: بله هستند اما اين كه اينها تكويناً عبدند، اين توحيد است. اگر كسي باشد مع ذلك عبد است از عبادت كند اين عبد تكويني است و عبد تشريعي نيست. حقيقتش در قيامت ظهور مي‌كند كه بنده‌وار مي‌آيد استكبارش هم در آن روز دامن‌گير اوست. كسي كه بداند جهان در تحت قدرت خداست اين عبادت است كسي كه نداند و بپندارد كه جهان خود ساخته است يا در اختيار ديگران است اين استكبار است «الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»(44) عبادت نه با سازگار است نه با . سؤال... جواب: بله ديگر تشريع معنايش اين است كه انسان معتقد باشد، چون تشريع و شريعت يك ايمان است و يك عمل صالح. ايمان به اينكه خداي سبحان آفريد و «رب العالمين» است، «الرحمن الرحيم»(45) است، «مالك يوم الدين»(46) است، اين ايمان. عمل را هم طبق دستور انجام دهد اين را مي‌گويند تشریع
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 17 🔵 بخش اول اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين الرحمن الرحيم مالك يوم الدين اياك نعبد و اياك نستعين اسرار تقديم اياك بر نعبد(1) در اين آيهٔ مباركه عبادت و استعانت كه «اياك نعبد و اياك نستعين»(2) مطالبي به عرض رسيد، عنايت فرموديد كه خداي سبحان براي نكاتي، اياك را قبل از نعبد و همچنين اياك دوم را قبل از «نستعين»(3) ذكر فرمود و ادب عبادت و استعانت را هم به ما آموخت كه چگونه او را عبادت كنيم هرگز نمي‌شود خداي سبحان را بدون آموزش ادبي خدا، او را عبادت كرد. ب ) مشاهدهٴ معبود، عبادت را آسان مي‌كند نكته‌اي كه در تقديم اياك بر نعبد مطرح است آن است که، اگر انسان اول معبود را ببيند سنگيني عبادت براي او آسان مي‌شود چون مي‌داند كه را مي‌پرستد و اگر بشناسد كه او جمال محض است و كمال صرف، سختي عبادت بر او آسان مي‌شود. عبادت سخت است كار آساني نيست لذا صبر عند الاطاعة جزء بهترين فضايل است كه صبر را رأس ايمان قرار داده‌اند كه «الصبر من الايمان بمنزلة الراس من الجسد»(4) عبادت سخت است كه انسان بندگي و بردگي غير را بپذيرد آن خودخواهي نمي‌گذارد كه انسان بگويد من بنده‌ام وقتي معبود را با جمال و زيبايي مشاهده كند سختي عبادت بر او آسان مي‌شود از اينكه عبادت سخت است نماز دشوار است مي‌بينيد خداي سبحان از او به عنوان اينکه اين يك امر سنگين و بزرگ است ياد مي‌كند. مي‌گويد: نماز خيلي سخت است «انها لكبيرة الا علي الخاشعين»(5) گرچه از نظر وقت شايد بيش از يك ربع فرصت بيشتر نخواهد، اما بسياري از افراداند كه از خواندن نماز استنكاف دارند، سختشان است، پيشاني به خاك گذاشتن براي انساني كه داعيهٔ استقلال دارد است، از نظر زمان فرصت ندارند و از نظر كار هم مثل روزه يا مكه رفتن نيست كه مشكلاتي به همراه داشته باشد، اما همين كه انسان كند بگويد من ، اين با خوي و آدمي‌سازگار نيست لذا خداي سبحان فرمود: «وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(6) انسان خاضع است كه نماز را به خوبي انجام مي‌دهد وگرنه براي انسان نماز بسيار است. جريان «إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ»(7) را در سوره بقره آيه ٤5، اين چنين فرمود: «وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(8) به نماز و روزه يا به و صلاة استعانت كنيد و اين صلاة سنگين است يا إنها، يعني استعانت به صبر و صلاة است، كه ضمير يا به صلاة برمي‌گردد يا به استعانت صبر و صلاة «وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا»(9) يعني آن صلاة «لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(10) يا استعانت به صبر و صلاة «لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(11)، صبر هم يكي از مصاديقش روزه است كه گفتند منظور اين آيه نماز و روزه است، نماز هم است روزه هم است اگر كسي بخواهد را تحمل كند بايد معبود را ببيند، اگر جمال معبود را ديد آن معبود عبادت را مي‌كند لذا اياك كه خطاب به معبود است قبل از عبادت ذكر شده است تا را در كام كند و آسان كند. اگر كسي نماز را با خواند را انجام داد ولي از نماز نبرد بعنوان اسقاط وظيفه را انجام داد. اما عده اي دارند که از نماز بيرون نيايند چون از اين نماز بحق لذت مي‌برند اگر كسي گفت اول تا آخر دنيا اگر يك شب بود و من سجده مي‌كردم ميگفتم هذه ليلة السجود(12) و يا به ركوع مي‌رفتم و مي‌گفتم هذه ليلة الركوع چون در آن حال مي‌برد و ممكن نيست حال لذيذ را رها كند. اين يكي از نكات تقديم اياك بر نعبد است كه «اياك نعبد»(13).
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 18 🔵 بخش اول اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين الرحمن الرحيم مالك يوم الدين اياك نعبد و اياك نستعين عبادت راه تقرب به خدا اين آيهٔ‌ مباركهٔ «اياك نعبد و اياك نستعين»(1)، نكاتي را در بر داشت و دارد كه عنايت فرموديد و تاحدودي روشن شد كه تنها راه تقرب به خداي سبحان عبادت است. برتري عبادت بر رسالت لذا وقتي سمتهاي انبيا و اوليا را در قرآن يا در روايات و ادعيه بيان مي‌كنند،‌ اول از عبادت آنها شروع مي‌كنند. در تشهد كه سخن از شهادت به رسالت رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) است،‌ اول عبادت آن حضرت مطرح است كه مي‌گوييم: اشهد ان محمدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) عبده و رسوله. كه عبادت آن حضرت قبل از رسالت او ذكر مي‌شود. براي اينكه عبادت نسبت عبد است به مولا و رسالت آن چهرهٴ ارتباطي عبد است با ساير عبيد. رسول خدا دو ارتباط دارد يك ارتباط با خداي خود دارد، آن ارتباط، عبادت است. يك ارتباط با خلق خدا دارد كه رسالت است، كه پيام خدا را به خلق خدا مي‌رساند. آن پيوندي كه بين حضرت و خداست عبادت است، آن رابطه‌اي كه بين حضرت و ديگر انسانهاست رسالت است كه پيام خدا را به مردم مي‌رساند. آن ارتباطي كه بين انسان و خداي انسان است،‌ مقدم است و اولي است بر ارتباطي كه انسان با ديگر انسانها دارد. لذا عبادت آن حضرت جنبهٴ عاليه‌اي است نسبت به رسالت آن حضرت. كه حضرت داراي اين سمتهاي گوناگون است سمت عبادتش بر سمت رسالت او فضيلت دارد از اين جهت قبل از رسالت او ذكر مي‌شود. چه اينكه ساير انبيا هم اگر به كمالاتي رسيدند و خداي سبحان آنها را به مي‌‌ستايد و معرفي مي‌كند،‌ محصول آنهاست.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 18 🔵 بخش پنجم نفرین اولیای خدا به تبهکاران همواره زنده است و قرآن كريم كه «شفاء لما في الصدور»(32) است هم خطر اين عامل قريب را گوشزد كرده است هم خطر آن عامل بعيد را آنگاه انسان خود را بسنجد، ببيند اگر ابراهيم خليل (سلام الله عليه) بود و او در حضور ابراهيم خليل بود، يا ولي عصر ظهور كرد همان سخن ابراهيم خليل را نسبت به بت پرستان به انسان مي‌گويند يا نه؟‌ اگر بت تنها در بتكده نيست بصورت چوب و سنگ نيست، اگر اميال و اهواي دروني هم يك بتي است در بتكدهٴ درون آنگاه مي‌بينيم وقتي ابراهيم خليل مي‌گويد «اف لكم و لما تعبدون من دون الله»(33) به ماها چي مي‌گويند؟ فرمود: اف به شما و معبودهاي شما. يعني عابد و معبود چون كلاهما في النار است ديگر. فرمود:‌ «اف لكم و لما تعبدون من دون الله»(34) در سورهٔ جاثيه مسألهٴ هواپرستي را بيان فرمود. آيهٔ 23 سورهٔ جاثيه اين است: «أفرءيت من اتخذ الهه هواه»(35) اينكه انسان مي‌گويد من هر چه دلم بخواهد مي‌كنم، تابع قانون الهي نيست مطيع هواي خودش هست اگر از هوي اطاعت كرد، مي‌گويند از هوي عبادت كرد. مي‌گويند هوي اله اوست. اگر كسی مطيع هوي بود، هواي او اله اوست اين مي‌شود عبد الهوي. «أفرأيت من اتخد الهه هواه و اضله الله علي علم و ختم علي سمعه و قلبه و جعل علي بصره غشاوة»(36) اين عامل قريب. اما عامل بعيد را كه در سورهٔ يس آيهٔ 60 به همه اينچنين اعلام كرد: فرمود «أ لم اعهد اليكم يا بني آدم ان لا تعبدوا الشيطان إنّه لكم عدوّ مبين»(37) شيطان به عنوان عامل بعيد، خطر شيطان پرستي را در سورهٔ يس بيان كرد. به عنوان عامل ، خطر هوي پرستي را در سورهٔ‌ جاثية بيان كرد. اگر كسي در اثر گرفتاري خطر عامل قريب يا عامل مبتلا شد به بت پرستي آنگاه مشمول اين توبيخ ابراهيم خليل (سلام الله عليه) خواهد شد كه حضرت فرمود: «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(38) آيهٔ 67 سورهٔ انبياء. اينكه ابراهيم خليل فرمود «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(39) اگر قرآن مي‌گويد بعضي هوي پرستند و اله آنها هواي آنهاست پس انسان مي‌شود . و سخن ابراهيم خليل اين است كه: اگر كسي غير خدا را عبادت كرد اف بر او. «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(40) اين اف يك گذر نبود كه حضرت گفت و گذشت همواره اين حرف هست «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(41) امروز ولي عصر (عليه‌السّلام) مي‌گويد كه «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(42) اگر كسي عبد هوي شد اين قرآن كه «يجري الشمس و القمر»(43) همواره زنده است. لسان قرآن اين است كه اگر كسي غير خدا را عبادت كرد به او بگويد «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(44) از آن طرف انسان را به جايي مي‌رساند كه در اثر به مي‌رسد از اين طرف هم در اثر به جايي مي‌رسد كه مشمول اين است «أف لكم و لما تعبدون من دون الله»(45) اگر اين دو دشمن يعني هوي كه عامل قريب است و شيطان كه عامل بعيد است، مهار شدند انسان مي‌شود موحد راستين.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 19 🔵 بخش اول الحمد لله رب العالمين الرحمن الرحيم مالك يوم الدين اياك نعبد و اياك نستعين حصرعبادت و استعانت در اين آيهٔ مباركهٔ «اياك نعبد و اياك نستعين ، مطالبي به عرض رسيد. و يكي از آن فوائد حصر اين است كه انسان وقتي گفت «اياك نعبد» نه خود به غير خدا عبادت مي‌كند نه حاضر است معبود كسي قرار بگيرد. تاكنون بحث در اين بود كه مقتضاي حصر عبادت از آن خدا، اين است كه انسان غير خدا را نپرستد. اگر مجاز نيست كه خدا را بپرستد، مجاز هم نيست كه ديگران قرار بگيرد براي خود، بنده فراهم كند كه عده‌اي او را بپرستند. عبادت بالقول المطلق منحصر مي‌شود دربارهٔ‌ خداي سبحان. نه كسي حق دارد عابد غير خدا باشد و نه حق دارد معبود ديگران باشد. كه اگر كسي خواست كسي را عبادت كند، انسان كه مي‌گويد «اياك نعبد»يعني تو معبودي و همگان تو‌اند، بايد آن وهم را هم بگيرد. پس همانطوري كه حق ندارد غير را كند،‌ حق ندارد خود هم معبود ديگران باشد. و چيزي از اين اطلاق خارج نشده است كه تخصيص پذير باشد. اگر خداي سبحان دستور داد كه به پيامبر بگذار كه كنيد و نه ، دربارهٔ ائمه (عليهم السلام) اطاعت كنيد و نه عبادت، دربارهٔ پدر و مادر اطاعت كنيم و نه عبادت، در يك محدوده‌اي، اينها هم باز به فرمان خداي سبحان است كه بحثش گذشت. و اما مسئلهٔ «و اياك نستعين»آن هم اينچنين است. يعني چيزي از اين اطلاق حصر خارج نشده است. مقتضاي حصر آن است كه خدا مستعان است و لا غير. اين حصر ايجاب مي‌كند كه انسان از غير خدا نگيرد يك و خود را هم و معاون كسي نداند دو. همانطوري كه حق ندارد از خدا كند، حق ندارد كه خود را معين و معاون ديگران بداند. اگر خدا مستعان است و لا غير «و الله المستعان»(5)، اگر مستعان خداست و لا غير، انسان نمي‌تواند مستعان ديگري باشد كه ديگري از او كمك طلب كند. آنگاه آياتي كه مي‌گويد يكديگر را كمك كنيد،‌ بايد در كنار اين آيه روشن بشود يعني چه. پس مقتضايِ حصر استعانت در خداي سبحان آن است كه او مستعان است و لا غير. «و الله المستعان»(6) نه انسان مي‌تواند از غير خدا استعانت كند و نه مي‌تواند ديگري باشد كه ديگري از او بگيرد و از او بخواهد.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 22 🔵 بخش نهم آن دين است و اسلام است كه مي‌گويد انسان مثل آن طائري است كه در قفس طبيعت است با موت از قفس دنيا به عالم برزخ مي‌رود. بين اين دو چيز خيلي فرق است. آنها مي‌گفتند به اينكه انسان در دنيا زندگي مي‌كند و لا غير ما بتها را مي‌پرستيم فقط براي نفع دنياييمان. در اين كريمه مي‌فرمايد بعضي از نمازگزارها و عبادت كننده‌ها اينچنين‌اند. فقط را قرار بدهند خدا را وسيله قرار مي‌دهند كه تأمين بشود. لذا اين ادعيه را مي‌گردند ببينند كدام دعا اگر انسان بخواند روزي او بيشتر مي‌شود. ديگر به اين فكر نيستند روزي تنها نان و لباس و امثال ذلك نيست. در بحثهاي پارسال بود ظاهراً به عرضتان رسيد كه حضرت امير (سلام الله عليه) آنطور كه در نهج است فرمود: كه اگر خواستيد ببينيد ثروت چقدر عزيز است، چقدر محترم است ببينيد پيش چه كساني است.﴿88﴾ خدا به چه كساني داد. اين را حضرت استدلال كرد فرمود گذشته از آن معارف عقلي اگر خواستيد ببينيد اين چقدر خدا مي‌ارزد ببينيد كه پيش چه كساني هست خدا به چه كساني داده است . بنابراين انسان اين را ورق ببيند چي روزي آدم را مي‌كند. اگر كتاب دعا را ورق زد كه روزي آدم را زياد بكند، مهمترين رزق،‌ است. آن معارف است كه هيچ بالاتر از رزق توحيد نيست . و در كنار او همهٴ هست. سؤال... دنياي حَسَن و غير حَسَن جواب: آيهٴ كريمه اين است كه مردم را فرمودند چند دسته هستند؛ «فَمِن الناس مَن يقول ربنا ءَاتنا في الدنيا و مالَه في الاخرة من خَلٰاق»﴿89﴾ اين يك. «و منهم من يقول ربنا اتنا في الدنيا حسنة و في الاخرة حسنة و قنا عذاب النار»﴿90﴾ اولئك كذا و كذا و كذا. مردم فرمود دو قسمند؛‌ بعضي دنياي حسنه مي‌خواهند يعني بعضي دنيا مي‌خواهند هر چه شد. آنكه دنيا مي‌خواست معلوم مي‌شود به فكر حلال و حرام نيست. «و ما له في الآخرهٴ من نصيب»﴿91﴾. اما اينكه دنياي حلال مي‌خواهد از هر دو عالم برخوردار است. (و الحمد لله رب العالمين
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش هفتم اتحاد سالك و صراط اين بزرگراه بيش از يكي نيست. از يك سمت به خداي سبحان از سمت ديگر به دست همهٴ‌ سالكان الي الله است. يك‌سرش به دست ،‌ يك سرش در هرانساني است كه اين بزرگراه اگر طي بشود انسان را به الله مي‌رساند. اين يك دانه هم بيشتر نيست، تثنيه هم ندارد هم ندارد. و واحد هم هست و بزرگراه هم هست. آن راههاي فرعي به اين راه اصلي ختم مي‌شوند. آنها راههاي مستقل نيستند. پس اگر در سورهٴ عنكبوت فرمود «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿61﴾ يعني سبلي كه به همين صراط ختم مي‌شود. و صراط واحد است. آنگاه به رسول خدا فرمود در اين مستقيمي. «انك علي صراط مستقيم»﴿62﴾‌ و من هم بر صراط مستقيم است «ان ربي علي صراط مستقيم‌»﴿63﴾‌ و من همهٴ موجودات را بر صراط مستقيم تدبير مي‌كنم «ما من دابه الا هو آخذ بناصيتها ان ربي علي صراط مستقيم»﴿64﴾ و چيزي در جهان تكوين معصيت نمي‌كند و در بين موجودات تنها است كه يك موجود دو بعدي است كه «اما شاكراً و اما كفورا»﴿65﴾ و او هم اگر كفر ورزيد بالاخر از حيطهٴ ما بيرون نمي‌رود. به ما مي‌رسد منتها بيراهه آمده است از ما دور شد. «اولئك ينادون من مكان بعيد»﴿66﴾ اينكه از راه و دعا آمده است يك راه نزديكي را طي كرده است. «اذا سألك عبادي عني فاني قريب»﴿67﴾ اينها راهشان است. آن راهش را كرده از ما فرار كرده از رحمت ما گريخته گرفتار قهر ما شده. اين دعاي پر بركت امام سجاد ﴿سلام الله عليه﴾ در سحرهاي ماه مبارك رمضان به نام دعاي ابو حمزهٴ ثمالي حضرت در آنجا عرض مي‌كند خدايا «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿68﴾ آنكه به سمت تو آمده راهش نزديك است. دور نيست. آنكه راه تو را طي نكرد او راهش دور است. اما «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿69﴾ اين كه انسان گاهي سؤال مي‌كند كنيم؟‌ اين داريم آنچه را كه آنرا مي‌گيريم. و گرنه راه باز است هم است نمي‌خواهيم برويم. و گرنه راه روشن است و رفتنش هم معلوم. «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿70﴾ اين انسان راهش است. هم مي‌فرمايد «فاني قريب اجيب دعوة الداع»﴿71﴾ هم امام مي‌فرمايد به اينكه اگر كسي بخواهد به سمت تو رحلت كند، سفرش است. «ان الراحل اليك قريب المسافة»﴿72﴾. قران و عترت ﴿عليهم السلام﴾، مصداق صراط مستقيم بنابراين آن را مي‌گويند مستقيم. گاهي تطبيق مي‌شود بر قرآن گاهي بر امام گاهي بر دين همه و همه مصاديق اين راه هستند و درست هم هستند. چون قرآن و امام «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»﴿73﴾ دين هم كه مجموعاً و است. اينطور نيست كه اگر در روايات براي صراط مصاديقي ذكر كردند، بين اين مصاديق اختلاف باشد همه از باب جري و تطبيق است. همه اين معنا را بر يك بعدش يا يك حمل كرده‌اند و همهٴ اين سمتها و ابعاد است و . سؤال... جواب: الان در صراط مستقيم بحث مي‌كنيم ديگر. وقتي صراط مستقيم در برابر سبيل تشريع شد مستقيم است يعني تخلف ندارد اختلاف ندارد اين نشانهٴ آن است سبيل ممكن است متعدد باشد، اما صراطي كه محل بحث است و قرآن او را به نام صراط مستقيم توصيف كرده است و مصداقش را هم دين مي‌داند اين ديگر بيش از يكي نخواهد بود.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 36 ارتباط سورهٴ حمد با درهاي بهشت در سخن صدر المتألهين بياني ديگران دارند دربارهٴ اينكه اين سورهٴ مباركهٴ فاتحه با آن مقدمه‌اي كه انسان در هنگام قرائت يا هنگام نماز انجام مي‌دهد، شامل هشت بخش از درهاي هشتگانهٴ بهشت است از اين جهت كه بهشت داراي ابواب ثمانيه است،‌ داراي است، اگر كسي سورهٴ مباركهٴ حمد را در نماز با آن آداب معيني كه گفته‌اند قرائت كند، از هر دري از اين درهاي بهشت مي‌شود. 📌 يكي در معرفت است، كه انسان قبل از اين سوره مي‌گويد «إني وجهت وجهي للذي فطر السماوات و الارض» با معرفت شروع مي‌كند و از در وارد بهشت مي‌شود. 📌 وقتي آيهٴ مباركهٴ «بسم الله» را مي‌گويد از در وارد بهشت مي‌شود. 📌وقتي آيهٴ مباركهٴ «الحمد لله رب العالمين» را مي‌گويد از در وارد بهشت مي‌شود. 📌 وقتي «الرحمن الرحيم» را مي‌گويد از در وارد بهشت مي‌شود. 📌 وقتي «مالك يوم الدين» را مي‌گويد از در وارد بهشت مي‌شود . چون بهشتيان كساني‌اند كه «يدعون ربهم خوفا و طمعا 📌 وقتي «اياك نعبد و اياك نستعين» را مي‌گويد از راه و خالصه وارد بهشت مي‌شود. 📌 وقتي «اهدنا الصراط المستقيم» را مي‌گويد از راه  «ادعوني استجب لكم» وارد بهشت مي‌شود. 📌وقتي «صراط الذين انعمت عليهم» را مي‌گويد از راه ائتسا و اقتداي به انبيا و اولياي الهي وارد بهشت مي‌شود. چون خداي سبحان انسان را امر كرد كه به اينها كنيد «لقد كان لکم في رسول الله اسوة حسنة» يا نسبت به بزرگان ديگر فرمود: «لقد كان لکم فيهم اسوة حسنة» باب اقتداي به سيرهٴ سلف صالح يعني انبيا و اولياي الهي. 🔳اين را هم بعضي از بزرگان اهل تفسير فرمودند كه از مجموع مقدمهٴ اين سوره و آيات هفتگانهٴ اين سوره انسان مي‌تواند به يكي از اين درهاي هشتگانهٴ‌ وارد بشود.
آیت الله جاودان؛ یکبار مرحوم آیت الله حق شناس مرا صدا کردند و به من گفتند: من جان ندارم که آنچنان کنم ولی سعی میکنم نکنم تا آن دو رکعت نمازی که می‌خوانم بماند. آدم اگر هرروز فقط یک آجر بفرستد و آن را خراب نکند بالاخره طی ده سال می تواند یک خانه بسازد‌ .... اما اگر هر روز یک طبقه بسازد و آن را خراب کند در آخر چیزی نمی ماند. عمل انسان را تباه می‌کند. .
🌺 تفسیری صفحه ۵۲:🌺 دوستان خدا، دوست داران مردم: حتماً همة شما تصاوير كاريكاتوري را ديده­ ايد. در تصاوير كاريكاتوري، اعضاي بدن افراد از اندازه طبيعي بزرگ­تر يا كوچك­تر ‏مي­ شود و شكل افراد از تعادل خارج ‏مي­ گردد. ولي در تصاوير واقعي، هر عضو به اندازة مناسب خودش است و به صورت طبيعي ديده ‏مي­ شود. همان­طور كه ظاهر غيرمتناسب انسان­ ها عجيب و خنده­ دار است، و صفات غيرمتناسب انسان­ها نيز تعجّب­ آور ‏مي­ باشد. فرض كنيد كه تمام وقت كسي به كسب و كار بگذرد و يا شخصي هميشه در حال تفريح و استراحت باشد. حتماً مردم از كسي كه دائماً مشغول و است و كار ديگري انجام نمي­ دهد، تعجّب ‏مي­ كنند. دين برخلاف بسياري از اديان ديگر به تمام جنبه­ هاي زندگي انسان اهميّت ‏مي­ دهد. به انسان­ها توصيه ‏مي­ كند كه هم نسبت به وظيفة خود در برابر خدا اهميّت بدهند و هم نسبت به بندگان خدا احساس مسئوليّت نمايند. يك­بار ديگر در معناي اين آيه و آية قبل دقّت ‏مي­ كنيم. از نظر خداوند، بندگان خوب او داراي اين ويژگي­ ها هستند: 1. دارند. 2. از كارهاي بدشان پشيمان­ اند و از خدا ‏مي­ خواهند كه آنها را ببخشد. 3. به پس از توجه دارند و از گرفتار شدن در آتش ‏مي­ ترسند. 4. در برابر مشكلات زندگي صبر ‏مي­ كنند و در انجام دستورات خدا، ‏مي­ ورزند. 5. هميشه راستگو و درستكارند. و القانتین 6 . نسبت به مردم بي­نوا احساس مسئوليت كرده، به امور آنان رسيدگي ‏مي­ نمايندو از مال خود به آنها انفاق ‏مي­ كنند. 7. در سحرگاهان كه ديگران در خواب به سر ‏مي­ برند، با خداي خود راز و نياز ‏مي­‌كنند و از او ‏مي­ خواهند كه از اشتباهات آنان چشم پوشي كند. آري؛ بندگان خوب خدا، به او عشق ‏مي­ ورزند و بندگانش را دوست دارند. از رنج آنها درد ‏مي­ كشند و با خشنودي­شان خوشحال ‏مي­ شوند. به راستي پيشواي بزرگ ما ا‏ميرمؤمنان علي(ع)نمونة كامل چنين افرادي است. عبادت او زبانزد دوست و دشمن بوده است. گفته­ اند كه روزي معاويه­ بن­ ابي­ سفيان ـ دشمن بزرگ علیه السّلام ـ از شخصي به نام«ضِرار» كه امام را به خوبي ‏مي­شناخت درخواست كرد كه ويژگي­هاي آن حضرت را براي او توصيف كند. ضِرار شروع به توصيف امام كرد و از اخلاق نيكوي او و عبادت و راز و نياز بي­ مانند او به درگاه خدا سخن گفت. او آنقدر عبادت امام را توصيف كرد كه سنگدل به گريه افتاد و از او خواست كه سخنش را تمام كند.[1] اما ‏همين انسان عبادتكار، بزرگ­ترين ياور فقيران و بي­نوايان بود. در تاريخ نقل شده است كه پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع) و در هنگام غسل او، حاضران مشاهده کردند که بر پیشانی و شانة آن حضرت جای زخم و پینه وجود دارد. همه می­ دانستند که پینة پیشانی به خاطر سجده­ های طولانی امام است؛ برخی از زخم شانة آن حضرت تعجّب کردند و از علّت آن جویا شدند. محمّد حنفیّه ـ یکی از فرزندان امام(ع) ـ توضیح داد که امام(ع) در هر روز حداقل یک بی­نوا و اگر می­توانست افراد بیشتری را سیر می­ کرد. هنگامی­که شب می­ شد، اضافة غذای خانواده­ اش را در کیسه­ ای می­ گذاشت و در زمانی­که مردم خواب بودند، به نزد فقرای آبرومند می­ برد و به طور ناشناس، آن غذاها را بینشان تقسیم می­ کرد و زخم شانه­ هایش به خاطر کشیدن آن بار شبانه است. [1] ، ج41، ص14
.ـ🍁🍂🍁🍂 ـ🍂🍁🍂 ﷽ ـ🍁🍂 ـ🍂 ✅ 📣 همه ما حرف‌های زیادی دربارهٔ فوايد  شنیدیم، با این وجود، حال انجام اون رو نداریم. ♥️ شاید به‌خاطر اینه که نمی‌دونیم توی این زمینه چقدر بهمون آسون گرفته و چه های مختلفی برامون گذاشته. 🖍 مثلاً 🔸اگه نمی‌تونی رو قبل اذان صبح بخونی، آخر شب و قبل خواب بخون؛ چون وقت از نیمه‌شب شروع می‌شه تا اذان . ما هم که معمولاً تا  بیداریم، پس چرا بشیم؟ 🔶اگه با هم خوندن همهٔ یازده رکعت برات سخته، جداجدا بخون. 🔹اگه یازده رکعت برات سخته، رکعت رو بخون؛ چون این سه رکعت . حال اینم نداری؟! یک رکعت رو بخون.😞 🔷اگه اینم برات سخته، سوره رو بی‌خیال بشو و فقط رو بخون؛ اگه بازم حال نداری، رو هم نخون.😕 🔸اگه یا اذان صبح برات سخته، ولش کن و همون بخون.😍 🔷اگه حال سر پا وایسادن نداری، ولش کن و یا  بخون. 🔹اگه همهٔ اینها هم که گفتم، برات سخته؛ اشکال نداره، بذار فردا قضاش رو بخون. همهٔ آپشن‌های بالا برای شبم هست. 💥 هم این‌قدر زیاده که گفتن به جای سر خوندن، بهتره بذاری فردا رو بخونی.😃 🔶تازه توی همه موارد، اگه وقت و حالِ رو به قبله وایسادن و معمولی نماز خوندن رو هم نداری، مهم نیست. موقع راه رفتن یا رانندگی بخون، رکوع و سجده رو هم بی‌خیال و فقط ذکرشون رو بگو و با سر اشاره کن.🤩🤩 🔺‼️دیدی چقدر حال داده؟! یعنی یک رکعت آخر رو فردا در حال حرکت و بدون و بخونی، بیشتر از یک طول می‌کشه؟🦋🌺 📛 بی‌خود هم نگو این‌طوری به دلم نمی‌چسبه. اینها وسوسه هست.😞 خدا زود راضی می‌شه. کلاً دنبال بهانه است که ما رو بیامرزه و ببره .😇 ✍️ فواید زیادی داره، اما فوایدش فقط مربوط به عالم نیست.😌 توی همین دنیا باعث سلامتی ، تضمین و روزی، دفع و… می‌شه.😉 ⭕️✔️ این این‌قدر مهمه که به محروم از اون در روایات، « » گفته شده.