╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 16
🔵 بخش چهارم
توحيد آن است كه، وظيفه تشريعي يك موحد آن است كه بداند كل اين نظام را خدا اداره ميكند و لا غير و از اينكه #عبادت به خود ما نسبت داده شد معلوم ميشود كه ديگر سخن از جبر نيست ميگوييم «اياك نعبد»(22) اين يك فعل اختياري است به ما نسبت داده شده است. استقلال انسان در بندگي همان تفويض باطل منتها براي اينكه روشن بشود ما در عبادت هم صاحب سمت و اختيار نيستيم به ما تفويض نشده است كه ما در عبادت مستقل باشيم، جملهٔ مباركهٔ «و اياك نستعين»(23)؛ يعني حتي في العباده هم به تو استعانت ميكنيم، در كنارش آمده است كه مبادا كسي خيال كند گر چه من هيچ استقلال ندارم ولي در عبادت مستقل هستم. در بنده بودن مستقل هستم. ميفرمايد در #بنده بودن هم مستقل نيستي. تو اگر بخواهي بنده باشي بايد در بندگي هم از ما #كمك بگيري. آن كه از ما كمك نگرفت نميداند بنده ماست. تو كه #ميداني بنده مايي اين هم لطف ماست. اين طور نيست كه انسان بگويد گر چه من در كارهاي ديگر سمتي ندارم ولي در اين كه بندهام مستقل هستم، اين ميشود تفويض. همانطوري كه جبر باطل است تفويض هم محكوم است كه انسان بگويد من در عبادت #مستقل هستم يعني بالاستقلال خدا را عبادت ميكنم. در اين كار هم از جايي مدد نميگيرم. اين چنين نيست بلكه در اين كار هم از خداي سبحان استمداد ميكند «اياك نعبد و اياك نستعين»(24)؛ تنها تو را ميپرستيم و در اين پرستش همگاني هم تنها از تو استمداد ميكنيم و لا غير. اگر ديگري #مددي به ما ميفرستد، مجراي #فيض تو است. در آنجا هم كه خودت فرمودي: «و استعينوا بالصبر و الصلوة»(25) صبر و صلاة جزء برنامههايي است كه #تو به ما آموختي. اين يك سر پلي است كه ما را به مقصد ميرساند و گر نه صبر و صلاة هم در عون نسبت به ما، اعانت نسبت به ما، #استقلال ندارد. اگر اين چنين است كه «إنْ كُلّ من في السماوات و الارض إلاّ آتي الرحمن عبداً»(26) خيليها بايد بميرند و در قيامت ببينند كه همه بندهوار ميآيند، يك انسان موحد #قبل از اينكه بميرد ميبيند