eitaa logo
برای توجّه
320 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
5هزار ویدیو
26 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین وَجعَلنی مِمَّن تَنتَصِرُ بِهِ لِدینِک وَ لا تَستَبدِل بِی غَیری 💥مطالب را کپی کنید و نشر دهید ثوابش به شما هم می رسد. @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 19 🔵 بخش دوم عدم تنافي حصر استعانت و استمداد از غير خدا و اما اينكه در بعضي از آيات فرمود «تعاونوا علي البر و التقوي كه اين دستور تعاون هر دو بعد را تصحيح مي‌كند. هم به انسان اجازهٴ‌ استعانت مي‌دهد كه بشود مستعين هم به ديگري اجازهٴ‌ مستعان شدن مي‌دهد كه بشود معين. آيا آن آيه‌اي كه مي‌فرمايد يكديگر را كمك كنيد با حصر استعانت منافات دارد يا نه؟‌ در سورهٔ‌ مائده آيهٔ دوم اينچنين است:‌ «وتعاونوا علي البر و التقوي و لا تعاونوا علي الأثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شديد العقاب» اين تعاون بر بِرّ، يعني از يكديگر در كار نيك كمك بگيريد و يكديگر را در كار نيك مدد بكنيد. پس انسان هم مي‌شود مستعين، هم مي‌شود مستعان. آيا با حصر استعانت در خداي سبحان سازگار است يا نه؟ از ديگران، استعانت از و خداست ‌ اگر خداي سبحان به چيزي دستور استعانت مي‌دهد نه از آن است كه در برابر خدا يك موجودي است كه مستعين است يا مستعان. آنجايي كه وجه خدا و فرمان خدا و اطاعت خداست، اگر در آن راه كسي برداشت در حقيقت خدا و خداست كه مستعين است و مستعان. اينطور نيست كه انسان در برابر خدا باشد و را بكند،‌ چون خاصيت آن است كه سراسر كه در جهان اتفاق مي‌افتد انسان از آن بداند و لا غير. همه از و حق هستند يك موحدي كه در توحيد افعالي بينش توحيدي دارد، آنچه كه كار خير است و در جهان مي‌گذرد همه و همه را شئون الهي مي‌داند. و ديگران هر چه هستند درجات شئون فاعليت خداي سبحان مي‌داند. همانطوري كه آب را مي‌گويد خدا آ‌فريد و به او خاصيت سيراب كردن داد و غذا را خدا آفريد و به او اين خصوصيت را داد، مي‌گويد زيد را هم خدا آفريد و اين كاري كه از دست زيد برآمده است اين در حقيقت يدالله است. چون اين كارها از اوصاف فعليهٴ‌ خداست نه از اوصاف ذاتيه. و اوصاف فعليه زائد بر ذات است نه در مقام ذات. اوصاف فعلي را از مقام فعل انتزاع مي‌كنند نه از مقام ذات. اگر اوصاف فعليه از مقام فعل انتزاع مي‌شود نه از مقام ذات و سراسر جهان فعل خداي سبحان است پس هر جا كار خيري است، انسان در حقيقت از وجه‌الله استعانت كرده است، نه از غير وجه خدا. و اگر انسان توفيق آن را داشت كه كار خيري انجام بدهد، بايد بداند كه خود شأني از شئون الهيست در مقام فعل. قهراً اگر تعاوني هم در بين است كه هم به انسان اجازهٴ‌ مستعين شدن مي‌دهد هم به انسان اجازهٔ‌ مستعان شدن، در محور فعل است نه در محور ذات و كل عالم را رب العالمين دارد اداره مي‌كند. بنابراين اين با حصر استعانت در خداي سبحان منافات ندارد و سخن از تخصيص نيست كه خدا مستعان هست مگر در كارهاي خير كه انسان مي‌تواند از يكديگر استعانت كند يا خدا مستعان است در اصل عبادت ولي در كارهاي عادي ديگران مستعانند، اينچنين نيست كه تخصيصي خورده باشد.