eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
*لبخند بزن بسیجی* بپرید بالا همه را جمع کرد داخل میدان صبحگاه و خودش ایستاد وسط؛ کوچک و بزرگ، پیر و جوان؛ یعنی با ما چه می خواست بکند؟ این اولین باری بود که تنبیه می شدیم. برخوردش هم طوری نبود که بشود حدس زد شوخی می کند. نگران بودیم؛ چون وضع با همیشه خیلی توفیر می کرد: به فرمان من! بپرید بالا. همه پریدیم بالا. گفت: نشد؛ بپرید بالا و تا نگفتم سه، نیایید پایین! که دوباره اخم ها یکی یکی باز شد و دیدیم او اگر بخواهد هم نمی تواند عصبانی شود. ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃💖 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_بیست_و_دوم(الف) ✍حالا دیگر جز عربده های پر تملق پدر رجوی زده
💐🍃🌸 🍃💖 🌸 (ب) آن شب بعد از خیابان گردی های اجباری با عثمان،به خانه برگشتم همان سکوت و همان تاریکی. برای خوردن لیوانی آّب به آشپزخانه رفتم که صدای باز و سپس کوبیده شدن در خانه بلندشد. پدر بود،مثل همیشه مست و دیوانه. خواستم به اتاقم بروم که صدایش بلند شد،کشدار و تهوع آور... - سااارا صبر کن ایستادم نگاهش کردم این مرد،اسمم را به خاطر داشت؟ تلو تلو خوران دور خودش میچرخید: - دختر چقدر خوشگل شدی کی انقدر بزرگ شدی؟ دست به سینه، تکیه زده به دیوار نگاهش کردم. این مرد چهار شانه و خالی شده از فرطه مصرف الکل،هیچ وقت برایم پدری نکرد. پس حق داشت که بزرگ شدنم را نبیند. جرعه ای دیگر از شیشه اش نوشید: - چقدر شبیه اون مادر عفریته ای،اما نه،نیستی. تو مثه من سازمانو دوس داری نه؟مث من عاشق مریم و رجوی هستی تمام عمرش را مدام در صورت خودش تف انداخت،سازمان قاتلی که برادر و آسایش و زندگی و زنو بچه اش را یک جا از او گرفت. دانیال چقدر شبیه این مرد بود قد بلند و هیکلی،او هم ما را به گروه و خدای قصابش فروخت. تعادل نداشت: - سارا امروز با چندتا از بچه های سازمان حرف زدم. میخوام هدیه ات کنم به رجوی بزرگ. دختر به این زیبایی،هدیه خوبی میتونه باشه،اونقدر خوب که شاید رجوی یه گوشه چشمی بهم بندازه. تهوع سراغم را گرفت،انگار شراکت در ناموس از اصول مردان این خانه بود. حالا حرفهای صوفی را بهتر باور میکردم،پدری که چوب حراج به زیبایی های دخترش بزند،باید پسری مثل دانیال داشته باشد. جملات صوفی در گوشم تکرار شد. جملاتی که از نقشه های دانیال برای رستگاریم در جهادنکاح میگفت انگار پدر قصد پیش دستی کردن را داشت. مست و گیج به سمتم می آمد و کریه میخندید. بی حرکت و سرد نگاهش کردم، چرا دختران مردی به نام پدر را دوست دارند؟ چه فرقی بود میان این مرد و عابران تا خرخره خورده ی کنار رودخانه؟ هر چه نزدیکتر میشد،گامی به عقب بر نمیداشتم. ترسی نمانده بود تا خرج آن لحظات کنم. سر تکان دادم و به سمت اتاقم رفتم که دستم را از پشت کشید: - کجا میری دختر صبر کن بذار دو کلمه اختلاط کنیم. باید واست از سازمان و وظایفت در مقابل رجوی بگم. اون تمام زندگیشو صرف رستگاری خلق کرده. خلق بی عاطفه، خلق قدرنشناس اما من مث بقیه نیستم تو رو،پاره تنمو بهش هدیه میدم... ⏪ @khamenei_shohada 🌸 🍃💖 💐🍃🌸
🌹تاریخ تولد 1355 🌹محل تولد : تبریز 💠يازده بهار بيشتر از عمر پربارش نگذشته بود كه رهسپار منطقه عملياتي بيت المقدس 2 گشت 💠 ابراهيم احمد پوري فعالي زمانيكه در منطقه عملياتي والفجر 1 در دماي 50 درجه در ساعت 12 ظهر مشغول جست و جوي پيكر پاك شهدا بود در تاريخ 7/4/1374 در فكه بر اثر انفجار نارنجك پوسيده‌اي به شهداي گلگون كفن جنگ تحميلي پيوست. پيكر معطر ابراهيم در حاليكه انگشتان دست و پاي راستش قطع شده بود, در گلزار شهداي وادي رحمت تبريز آرميد تا روحش در آسمانها به جست و جوي شهيدان اسلام برود. ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#معرفی_شهید 🌹تاریخ تولد 1355 🌹محل تولد : تبریز 💠يازده بهار بيشتر از عمر پربارش نگذشته بود كه رهسپا
🔰سرباز (عج) ابراهيم در اكثر مواقع لباس خاكي رنگ مي‌‌پوشيد و هميشه سعي داشت با لباس سپاه از پادگان خارج شود. آنقدر تواضع در وجودش بود كه حتي در پوشيدن لباس مراعات مي‌كرد. يك روز دژبان مقابل درب جلوي ما را گرفت و گفت:«برادر! چون شما سرباز هستيد, نمي‌توانيد از پادگان خارج شويد.» من فوراً در مقابل احمد پوري ايستادم و گفتم: «ايشان كارمند رسمي سپاه است, و ليكن لباس خاكي رنگ پوشيده است.» اما ابراهيم بدون آنكه ناراحت شده باشد, گفت: «ايشان راست مي‌گويند, من سربازم سرباز حضرت وليعصر (عج)». راوي:دوست شهيد  ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــ @khamenei_shohada
29.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گناه کار نیاید آمدم ای شاه پناهم بده (ع) مبارکباد ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست بارگاهش به خداقطعه‌ای ازعرش خداست🍃 ابر و بادومه و خورشید و فلک می گویند چشم واکن که جهان گوش به فرمان رضاست (ع) مبارکباد ـــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ @khamenei_shohada
سخت است براےمادر، جوان رعـنایش را خودش بدرقہ‌ے قربانگاه ڪند... ❣اما مادران درمڪتب امام حسـین(ع) گویند: ❣جوانم بہ فداےاباعـبـدالله ــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @khamenei_shohada
✅آمدن (ع) به خراسان، امید شیعیان را زنده کرد ✍رهبر انقلاب: بعد از حرکت حضرت رضا به ‌طرف ایران و آمدن به خراسان، یکى از اتّفاقاتى که افتاد همین [نفوذ ائمه] بود که شاید در محاسبات امام هشتم (ع) وجود داشته؛ چون قبل از آن، شیعه تَک‌وتوک همه‌ جا بودند امّا بی‌ارتباطِ به هم، ناامید، بدون اینکه هیچ چشم‌‌اندازى داشته باشند؛ سلطه‌‌ى حکومت خلفا هم که همه‌ جا بود. ۱۳۸۲/۲/۲۰ ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــ @khamenei_shohada
✍ شهید کاظمی آرزوی پیرزن را برآورده کرد 🌹نجف آباد اصفهان که بودیم یه پیرزن سراغ حاج احمد رومی گرفت. وقتی حاجی برا سر کشی اومد، پیرزن رفت ملاقاتش و بعد از چند دقیقه گفتگو رفت...🌺 🌹یک هفته بعد پسر پیرزن اومده بود برای تشکر. می گفت: حاج احمد مشکلم رو حل کرده. بعد فهمیدیم پسر پیرزن به خاطر نداشتن دیه قرار بوده بره زندان. اما حاج احمد بخشی از ارثیه ای که از پدر و مادرش بهش رسیده رو میده تا ديه رو پرداخت کنن. و اینجوری پسر پیرزن آزاد شده بود..🌺 📌خاطره ای از زندگی سرتیپ شهید احمد کاظمی🕊🌹 📚منبع: فصلنامه نگین ایران ، شماره ۱۶ ، صفحه ۲۷❤️ ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @khamenei_shohada
@khstiker۷.attheme
124.4K
(ع) 📲 ♨️تم های زیبا و جذاب 💯 ایتایی زیباتر با تم های زیباو جذاب دنیای تم و استیکر http://eitaa.com/joinchat/3683975181Cd7403b6b80