eitaa logo
بصير
2.8هزار دنبال‌کننده
95.3هزار عکس
92.4هزار ویدیو
3.5هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ وسعت کربلا و شرط دینداری 🔻 نهضت (ع) نه‌تنها مُهر رسوايی به پيشانی حاكمان اموی زد، بلكه يك كار بزرگ ديگر هم كرد و آن اين كه را كه در شرايط سخت، امامشان را ياری نمی‌كنند شناساند تا برای هميشه نتوانند مزوّرانه در قرار گيرند و دين خود را به رخ مسلمانان بكشند. 🔸 گاهی می‌گويند فلانی چون زندان رفته، خوب است ولی آيا با اين همه زندانی كه رفته در خط ولايت هست يا نه؟ اگر بيشتر عمرش در زندان بوده و از جهاد اسلامی زخم‌ها به تن دارد، اكنون كه از جدا شده، تمام زحماتش را به هدر داده است. زبير در اوايل اسلام در دفاع از پيامبر بدنش ۲۵زخم برداشت ولی شيعه است كه می‌فهمد او از زحماتش نتيجه نگرفت چون پس از ۳۰سال در جنگ جمل رودرروی ولايت، يعنی علی(ع) ايستاد. 🔺 پيام كربلا اين است: ای مسلمانان! فریب سابقه ديندارانی كه در شرايط برخورد سخت دشمن سر خود را می‌گيرند و همه ادعايشان را ناديده می‌شمارند نخوريد كه امروز، اسلامِ مجسّم را ياری كردن شرط مسلمانی است. جمله‌ای كه سليمان بن صرد خزايی قبل از دعوت از امام به كوفيان گفت چه با معنی بود كه «مردم، اگر مرد كار نيستيد و بر جان خود می‌ترسيد، بيهوده اين مرد را نفريبيد.» در كربلا همين روحيه بود كه رسوا شد. امروز هم اگر شما كربلايی شديد، چنين روحيه‌ای را رسوا می‌بينيد، نه سياستمدار و زرنگ. 👤 📚 از کتاب «کربلا مبارزه با پوچی‌ها» https://eitaa.com/Basir_MN
📌چرا محمدبن بردار امام علیه السلام در حاضر نبود؟ 📢پاسخ: محمدبن حنفیه برادر ناتنی امام (ع) است. مادرش، دختری از نسل مسلمه حنفیه یمنی است. لذا او را ابن حنفیه می نامند. 📍علل عدم حضور در کربلا: 1️⃣برخی براین باورند که محمد در زمان قیام کربلا بوده است. اما در هیچ منبع کهنی، به این مطلب اشاره نشده است، جز متنی با عنوان # که به ضمیمه شده و متن مال سید ابن طاووس نیست. ❌مرحوم بیمار بودن ابن حنفیه را در زمان قیام صحیح نمی داند. ❌در گفت وگوی امام حسین(ع) با محمدبن حنفیه نیز سخنی از نیست. 2️⃣برخی علت نیامدن ابن حنفیه را وی از طرف امام حسین(ع) می دانند. ❌تنها منبع این خبر است. به عقیده برخی مورخان از جمله استاد ، این روایت برای دفاع از محمد جعل شده است. ❌برفرض پذیرش این روایت، ابن حنفیه تمایلی به همراهی با امام نشان نمی دهد و امام نیز او را مجبور نمی کند. 📌در برخی منابع آمده است که امام حسین(ع) خطاب به ابن حنفیه نوشت: از بن علی(ع) به محمدبن حنفیه و هر کسی که از نزد او است. هرکس به من بپیوندد به می رسد و هر کس روی گرداند به پیروزی دست نیابد. همچنین محمدبن حنفیه هنگام حرکت امام حسین(ع) از به نیز، همراه امام نبود. 📍در بندی می توان گفت: ابن حنفیه اگرچه حرکت امام را مشروع می دانست، اما روحیه و تفکر نداشت. 📚صفار، بصائرالدرجات، ص۶؛ 📚طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۷۷ 📚ابن قولویه قمی، کامل الزیارت، ص۱۵۷ 📚مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۵۷؛ 📚مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲ 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۲۱. https://eitaa.com/Basir_MN
🔴 🔻بیانیه مهم حزب خطاب به شهروندان عراقی 🔹حزب "اشراقة کانون" در بیانیه ای خطاب به شهروندان عراقی با تاکید بر اینکه حرمت ماه را نگهدارید، اعلام کرد: آیا راه رسیدن به قدرت بر روی پیکر فرزندان حسین می گذرد؟ 🔸آیا امروز کلام حق از وجدان فرزندان حسین از بین رفته است؟ 🔹در ادامه بیانیه آمده است که ای فرزندان حسین شکوه و عظمت و حرمت ماه حسین را حفظ کنید و به کلمه فصل الخطاب و صواب میان خودتان بازگردید. 🔹در ادامه بیانیه آمده است: شما را به نماز وحدت و مجلس عزای یکپارچه دعوت می کنیم تا پلشتی ها و زشتی ها را از قلب ها و ذهن هایتان بزداید. https://eitaa.com/Basir_MN
📌 شرط حضور حضرت (س) در هنگام ازدواج 💠 سوال: آیا امیرالمؤمنین علیه السلام هنگام حضرت (س) با شرط کرد که اگر زینب(س) خواست برادرش امام علیه السلام را در سفر همراهی کند، عبدالله بن جعفر مانع او نشود؟ 💠 پاسخ: خیر. هیچ یک از معتبر و کهن تاریخی، چنین مطلبی را گزارش نکرده اند؛ اما در برخی از آثار معاصران همانند کتاب الائمه به این نکته اشاره شده است و جای تأمل دارد. 📚وفیات الائمه، ص۴۴۴ بنابراین، شرطی نبود و حضور حضرت (س) بنابر بصیرت خود و اذن شوهرش بود. https://eitaa.com/Basir_MN
🏴 علت پوشيدن لباس سياه، نوکري امام حسين عليه السلام در هيئت‌ها (غذا درست کردن، چاي دادن، و ...) و عزاداري 📌آیا دادن به امام (ع) و لباس مشکی پوسیدن پسندیده است؟ آیا در عصر اهل بیت علیهم السلام این کارها مجاز بوده؟ ♦️ پاسخ: «لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ وَ كُنَّ لَا يَشْتَكِينَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَم‏.» وقتى امام (ع) شهید شد، زنان بنى هاشم لباس پوشيدند. از گرما و سرما شكايتى نداشتند. امام (ع) به علت اينكه آنان ماتم زده بودند، براى ايشان غذا درست ميكرد، (تا زنان به عزادرای بپردازند.) 📚برقی، محاسن، ج2، ص420. https://eitaa.com/Basir_MN
🏴 از کاروان حسيني سؤال: اگر کاروان امام حسین علیه السلام نداشتند، پس شب چه وجهي داشت؟ پاسخ: در تاريخ عاشورا سه نکته، قطعي است: ◀️مسأله آب از همان آغاز براي يزيديان، يک حربه نظامي بود. حرّ به فرمان ابن زياد مأمور بود تا امام حسين(عليه السلام) را در يک سرزمين بدون آب فرود آورَد و کربلا اين گونه بود. در روز هفتم محرم، به عمربن ‌سعد فرمان داد تا آب را بر روي کاروان حسيني ببندد. لذا شريعة فرات را با پانصد سوار بستند. اهداف دشمن از منع آب: 1- کاهش توان رزمي نيروهاي امام بر اثر تشنگي؛ 2- فشار بر اطفال و زنان و نهايتاً فشار بر امام براي تسليم شدن؛ 3- استفادة تبليغي و برانگيختن کينه هاي ديرين با اتهام دروغين بستن آب بر روي عثمان از سوي امام علي(عليه السلام). ◀️کاروان حسيني در اين سه روز با سختي زياد و بسيار محدود به آب دسترسي داشت. امام حداقل يک بار اقدام به حفر کوچک کرد و به آب رسید و آب آن تمام شد حضرت و گروهي از ياران امام نيز توانستند آب را بشکنند و مقداري آب بياورند. ◀️ تشنگي و در جزء قطعيات تاريخي است؛ البته فراز و نشيب داشته و اوج آن در روز عاشورا بوده است؛ به سببِ: شرايط جنگي به‌شدت نابرابر،‌ مبارزه و جراحت، گرماي شديد و محاصره کامل. چنان که حر خطاب به کوفيان گفت: «...مادرتان به عزايتان بنشيند؛... حسين و زنان و دختران و يارانش را از آب فرات بازداشتيد... و اينان از عطش پَرپَر مي‏زنند...» و حضرت علي اکبر به امام عرض کرد: العطش قد قتلنی؛ «تشنگی مرا کشت...» ◀️پس از توجه به سه نکتة قطعي بالا، بايد گفت غسل شب عاشورا، در روايتي از امام (عليه السلام) آمده است که امام (عليه السلام) در شب عاشورا(نزديک نماز صبح)، به يارانش فرمود: «...برخيزيد آبي بنوشيد که اين،‌ آخرين توشة شماست؛ بگيريد و غسل کنيد...» 📚شیخ صدوق، الأمالي، ص221 غسل کردن، نمادي از طهارت و آمادگي براي شهادت است؛ اما صرفاً در «يک» خبر آمده، لذا ظني است و متواتر و قطعي نيست. البته غسل بر خلاف عادت و ذهنيت ما، به آب فراوان نياز ندارد و با آب اندک هم ممکن است. همچنين احتمال دارد از آبی غيرقابل شرب برای غسل استفاده شده باشد. نيز در منابع تاريخي دارد که امام حسين(عليه السلام) صبح عاشورا قرار داد و در آنجا در ظرفي مقداري و مادة خوشبو گذاشتند و خود امام و بعداً اصحاب رفتند و آنجا بدنشان را آغشته به آن و خوش‌بو کردند و به نوعي مهياي شدند. در متن عربي گزارش اخير، لفظ «توره» به معناي ظرفي است که مشک را در آن گذاشتند؛ اما اين عبارت را نوعا به اشتباه «نوره» گفته و اشکال شده است که صبح عاشورا با کمبود آب، تنظيف بدن چه وجهي داشت 📚مقتل جامع سيدالشهداء ج1، ص742. چنانکه مسکویه رازی نیز در کتاب به کردن بدن توسط امام (ع) در شب عاشورا اشاره کرده است. 📚ابن مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۷۰ https://eitaa.com/Basir_MN
📌 ... 📍اسم دیگر جناب علی اصغر چیست؟ 📍آیا علی اصغر در کربلا شش ماهه بوده است؟ 📍کی به دنیا آمده است؟ 📍 : ◀️بیشتر منابع تاریخی از طفلی به نام یا عبدالله (شيرخواره) برای امام حسین(ع) نام برده اند. 🏴عبدالله بن (ع) که نزد ما به علی اصغر مشهور است بنا به نقل ابومخنف از امام (ع) به تیر یکی از بنی‌اسد در دستان پدرش شد. تعبیر بلاذری صریح‌تر و دلخراش‌تر است: رَمى حرملةُ بن كاهل الوالبي [الاسدی] عبدَالله بن حسين(ع) بسهم فَذَبَحَهُ‏. ◀️طبری شیعی، نام او را علی نهاده است. ◀️این منابع، درباره او سخنی نگفته اند و تنها به عناوینی مانند: ، ، و یا شيرخواره اکتفا کرده اند. ◀️طبق برخی شواهد تاریخی کهن ازجمله (م۲۹۲ق): این طفل در به دنیا آمده است. ◀️بلعمی متوفی قرن چهار، طفل شيرخواره را یک ساله دانسته است و سرانجام کسائی مروزی در شعری این طفل را ۵ ماهه معرفی کرده است. البته اخبار آنان بدون سند بوده و قابل اعتماد نیست ◀️برخی هم ۳ساله ذکر کرده اند. 📍جمع بندی: 1️⃣امام (ع) طفلی بنام عبدالله یا علی داشته و به جهت کوچک بودن به یا مشهور گشته است. 2️⃣منابع کهن و معتبر درباره سن دقیق علی اصغر سخن نگفته اند، از این رو ، عبارت عبدالله یا علی شيرخواره را بکار می برند. 3️⃣در هیچ منبع کهنی به ۶ ماهه بودن علی اصغر اشاره نشده است. اما در دو قرن اخیر و عمدتا بعد از صفویه روایت ۶ماهه بودن علی اصغر، بدون هیچ سندی در روضه ها خوانده می شود. بنابراین باید از علی اصغر به عبدالله رضیع یاد کرد. 📚یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۵؛ 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵؛ 📚ذبيح الله صاحبکاری، سیری در مرثیه عاشورایی، ص۱۶۹؛ 📚بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج۴، ص۷۱۰؛ 📚تسميه من قتل مع الحسين، فصلنامه تراثنا، ش۲، ص۱۵۰؛ 📚خوارزمی، مقتل الحسين، ج۲، ص۳۷؛ 📚طبری، دلائل الامامه، ص۷۱. https://eitaa.com/Basir_MN
5.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا امام علیه السلام، پس از شنیدن خبر شهادت مسلم و هانی (بی‌وفایی کوفیان)، بازنگشتند؟ از: حجت الاسلام ◄مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزه‌های علمیه) https://eitaa.com/Basir_MN
📌آیا پسران ام البنین و برادران حضرت در بودند؟ سرنوشت آنان چه شد؟ : حضرت عباس، بردران خود به نامهای ، و را نیز تشویق میکرد تا به میدان نبرد بروند. وی، خطاب به برادران فرمود: جانم به فدایتان باد، پیش بروید و از سرور خود (ع) دفاع کنید تا در پیشگاه او جان دهید. بردران یکی پس از دیگری به میدان رفتند و پس از به رسیدند و دشمن سر آنان را از تن جدا کرد. 📚 دینوری، اخبارالطوال، ص۳۸۰، 📚طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸ـ۴۴۹. 📚ر.ک. مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام. https://eitaa.com/Basir_MN
🏴روضه حضرت ◀️اهل حرم نياز شديد به داشتند؛ امام (ع) و برادرش عباس در صدد تهيّه آب برآمدند‎ و با هم وارد ‎ميدان جنگ شدند و به سمت فرات حرکت کردند.(1) ◀️مردي از بني‌دارِم گفت: واي بر شما! ميان امام حسین(ع) و آب حائل و مانع شويد و نگذاريد او به آب دسترسي پيدا کند. ◀️لشكر ، عباس را از هر طرف كرده و او را از امام حسين(ع) جدا كردند. عباس [که از برادرش جدا شده بود] به تنهايي با آنان جنگيد.(2) ◀️حضرت عباس در حالي که براي آوردن آب عازم شده بود، اين‌گونه رجز مي‌‌خواند: «جان من فداي [حسين] برگزيدة پاك باد. من عباس هستم و هر بامداد، كارم سقّايي است. آن روز كه با شرّ روبرو گردم، از آن نمي‎هراسم». آن گاه حمله برد و دشمن را متفرّق كرد.(3) ◀️در اين هنگام زيد بن‌ورقاء جُهَني، پشت درخت نخلي كمين كرد، حُكَيْم بن‌طُفَيْل سِنْبِسي نيز او را ياري كرد؛ حُكَيْم، ضربتي بر عباس وارد كرد، عباس را به دست چپ گرفت و به آنان حمله كرده و اين رجز را مي‎خواند: «به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع كرديد، من پيوسته از دين خود و از امام راستگوي داراي يقين كه نوة پيامبر پاك و امين است، دفاع مي‎كنم».‏ ◀️حضرت عباس آن‌قدر جنگيد كه بي‎حال و ناتوان شد. در اين زمان حُكَيْم بن‌طُفَيْل طائي ملعون پشت نخلي كمين كرد و ضربتي بر او وارد كرد. ◀️سپس حُكَيْم بن طُفَيْل جلو آمد و او را با به قتل رساند.(4) و اين، زماني بود که عباس [بر اثر تيرها و ضربات ديگر دشمن] زخم‌هاي شديدي برداشته بود و ديگر توان حرکت نداشت و بدين‌گونه او پس از كشتن گروهي از دشمن، به رسيد.(5) ◀️بنابر برخي گزارش‎ها، حُكَيْم بن‌طُفَيْل، پس از به شهادت رساندن حضرت عبّاس، لباس او را به برد. ◀️چون امام حسين(ع)، عباس را در كنار فرات بر زمين ديد، به سبب كشته شدن عباس به شدّت گريه كرد(6) و [با حالت انکسار] فرمود: الآنَ اِنْكَسَر ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتي؛ «اكنون كمرم شكست و رشتة تدبيرم گسسته شد».(7) 📚(1)، (2)،شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(3)ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‎طالب، ج4، ص117؛ 📚(4)ابن‌سعد، ترجمة‌الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شمارة 10، ‌ص 184؛ 📚(4)طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص 468؛ 📚(4)ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص85؛ 📚(5)شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(5)ابوحنيفه دِيْنَوَري، الاخبار الطوال، ص380. 📚(5)ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج 5، ص 114؛ 📚خوارزمی، مقتل‌الحسين، ج2، ص 30. 📚(6)سيد ابن‌طاووس، الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 170. 📚(7)قاضي نُعمان، شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار، ج3،ص191. https://eitaa.com/Basir_MN
📌 امام (ع) در ◀️امام حسين(ع) آنقدر جنگيد تا آن كه پيكر پاکش دهها برداشت و در حالي كه از نبرد، ناتوان شده بود، ايستاد تا اندکي بياسايد. در همان حال كه ايستاده بود، سنگي آمد و بر او خورد و ‎ از پيشاني‎اش جاري گشت. ◀️ در ميان سپاهيانش ندا داد: چرا ايستاده‌ايد؟ دربارة او منتظر چه هستيد؟ تيرها او را از پا افکنده است، به او کنيد، مادرتان به عزايتان بنشيند؛ به دنبال اين فرمان، از هر طرف به امام حمله کردند و زخم شمشيرها او را از پا درآورد. ◀️نخستين كسي كه سراغ امام حسين(ع) رفت، زُرْعَة بن‌شَريك تَميمي بود كه بر او ضربه‎اي زد. عمرو بن‌طلحه جُعْفي هم از پشت سر بر شانة حضرت ضربه محكمي زد. سنان بن‌انس هم تيري بر گلوي حضرت زد. صالح بن‌وَهَب يَزَني هم با ضربتي بر پشت امام وارد کرد،‌ بر اثر اين زخمها و ضربت‌ها امام حسين(ع) از اسب بر زمين افتاد. ◀️امام برخاست و نشست و از گلويش بيرون کشيد و دستانش را به هم وصل کرد و زير گرفت و هر وقت پر از مي‌شد سر و محاسن خود را با آن آغشته مي‌کرد و مي‌فرمود: خدا را با اين وضع ملاقات مي‌کنم در حالي که حق من غصب شده است. آنگاه از اطراف امام پراکنده شدند در حاليکه او گاهي با صورت روي زمين مي‌افتاد و گاهي برمي‌خاست. در اين حال بن‌اَنس به او نزديک شد و با نيزه ضربتي بر او زد که در اثر آن، امام نقش بر زمين شد. سنان به بن‌‌يزيد اصبحي گفت: سر او را از بدن جدا کن. خواست اين کار را بکند، امّا دچار سستي شد و لرزه بر اندامش افتاد. لعنت الله علیه به او گفت:‌ خدا بازوانت را سست و دستانت را از بدن جدا کند. آنگاه از اسب فرود آمد و سر مبارک امام را از تن جدا کرد و آن را به خولي داد. اين در حالي بود که قبلاً زخمهاي متعددي با شمشير بر آن حضرت وارد شده بود. 📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص453. 📚ابن‌اعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 118؛ 📚شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 112؛ 📚ابن‌اعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 118؛ 📚خوارزمي، مقتل‌الحسين، ج2، ص35. 📚ر.ک. مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام. 📲 🏴ویژه https://eitaa.com/Basir_MN