🌷خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی
یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی #سردار_سلیمانی تعریف میکند:
🕊به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید یوسف الهی حاضر شده بودم و میدانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد‼️ به شهید حاج قاسم عرض می کردم که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود😳که حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود...✋
حال که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبهرو شده ایم😭 و شواهد امر حاکی از این است که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم شدهام😭
#انتقام_سخت
#خاطره3⃣
🔸ایثار و خلوص سردار
حمید حسنی همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: ایشان خصایص اخلاقی بسیار زیادی همچون ایثار، از خودگذشتگی و مردم داری داشتند و به عنوان فرمانده هرگز به ما اجازه نمی دادند كه با مردم رفتار بدی داشته باشیم. ایشان به صله رحم خیلی اعتقاد داشتند و نیكی به پدر و مادر را سرلوحه كار خود قرار می دادند ایشان وقتی بعد از مأموریت به كرمان برمی گشتند بعد از فرودگاه مستقیم به رابر برای دستبوسی و دیدار با والدین می رفتند. خود ایشان به همسرشان و خانواده خود بسیار احترام می گذاشتند. حاج قاسم سلیمانی بسیار مظلوم بودند ایشان گاهی از خستگی زیاد در حسینیه پتویی زیر سرشان می گذاشتند و استراحت می كردند. آقای ترامپ مرتكب اشتباه بزرگی با به شهادت رساندن سردار سلیمانی شدی چرا كه حاج قاسم سلیمانی میلیون ها فرزند دارد و اگر گوشه ای ضربه ای به قاسم سلیمانی زدی باید نگران باشی كه از هزار گوشه به تو ضربه زده خواهد شد و انتقام سختی از شما می گیریم.
❣ #سلام_امام_زمانم❣
⚜کاش میشد یکبار از ته دل بگوییم
↫برای بدبختی و #بیچارگی ما، نه❌
↫برای درمان دردهای ما، #نه!!!
↫برای خوب شدن حال واوضاع ما، نه!
💥فقط
برای #دل_تنگی ما بیا ...
دلمان برایت تنگ شده💔 مهدی جان!
اما اوضاع دلهایمان
#خرابتر از این حرف هاست ...😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
بسم الله القاصم الجبارین
🌸شهیده صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود.
🔅انقلاب که شد در مدرسه شان انجمن اسلامی را راه داخت وفعالیتهایش را منسجم تر کرد.خانواده ودوستانش صدیقه را آخر هفته ها در کهریزک ویا معلولین ذهنی نارمک پیدا می کردند.صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد.
🔅پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.مدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم .باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم..".
🔅5 خرداد سال 59، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ،دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد...
🔅در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانومها بود.علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که
👈 "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".🤨
🍀خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و صدیقه را صدا می کند وبا خودش می برد .از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتمد ایشان امام زمان بودند..تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود...
🌹 در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه ،شهید محمود خادمی کم کم به او علاقه مند شد.محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟" گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام .من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."ولی محمود بعد از آشنایی با صدیقه رودباری تصمیم خود را گرفت وهمسر آینده خود را انتخاب کرد...
🥀28 مرداد سال 59، روزی بود که صدیقه ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.در همین هنگام دختری وارد جمع 3 نفره شان شد.صدیقه او را می شناخت.گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.
👈پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خود پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند😢.او بیشتر از 3 ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود که شهادت بود رسید.همانطور که در آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اظهار داشت که "هیچ گاه به این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است..."😭😭
👈پس از چند ساعت که از ان اتفاق دلخراش می گذشت،محمود با چهره ای غمگین وبرافروخته به جمع سپاهیان برگشت وبا حالت خاصی خبر شهادت او را اعلام کرد ودر آن جمع اظهار داشت"بچه ها من هم دیگه عمری نخواهم داشت.شاید خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود..."
🌸شهید محمود خادمی حدود 2 ماه بعد،در 14 مهر سال 59 ،محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی که داوطلب شده بود که دوست بیمارشان را به بیمارستان برساند شهید شد وبه این ترتیب بود که محمود خادمی نیز پس از 2 ماه جدایی از صدیقه به او پیوست تا همانطور که خود گفته بود"عقدشان در دنیایی دیگر ودر آسمانها بسته شود..."
🔅🔅🔅مزار شهید صدیقه رودباری،قطعه 24/ردیف32/شماره8 بهشت زهرا(س)🔅🔅🔅
#شهیده_صدیقه_رودباری
#شهدا_عند_ربهم_یرزقونند
#شهادت_رویا_نیست
#آرزوی_شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❣ #سلام_امام_زمانم❣
⚜کاش میشد یکبار از ته دل بگوییم
↫برای بدبختی و #بیچارگی ما، نه❌
↫برای درمان دردهای ما، #نه!!!
↫برای خوب شدن حال واوضاع ما، نه!
💥فقط
برای #دل_تنگی ما بیا ...
دلمان برایت تنگ شده💔 مهدی جان!
اما اوضاع دلهایمان
#خرابتر از این حرف هاست ...😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
🔰اگر با دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی🧐 می بینی که #جنگ هنوز هم ادامه دارد. سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای #جانباز_شیمیایی تداعی می کند
🔰 #ویلچری که چرخ هایش، روزگاری را حکایت میکند که رزمنده ای👤 دست و پایش را برای حفظ این #مملکت به ودیعه گذاشته است
🔰درمیان چشمک ستارگان🌟 شهر، رویای صادقه ای که دل خوشی #فرزند_شهیدی است.
🔰در کوچه پس کوچه های بی کسی، سنگ قبر بانام #شهیدِ_گمنام مونس روزهای تنهایی مادری♥️ است..
🔰در محله ی #انتظار، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود😔کمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ #غیرت بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد #دمشق.
🔰"محمد جنتی" هر چه داشت در طبق #اخلاص گذاشت و فدای #بانوی_دمشق کرد. مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. شهادتش🌷 دل هیئت #فاطمیون و زینبیون و حیدریون را سوزاند. حاج حیدرِسوریه شهید و #جاویدالاثر شد .شاید هم میخواست قلبش💖 را در آنجا جا بگذارد.
🔰توسل به #امام_حسن(ع) سبب شد بعد از دوسال پیکرش⚰ بر گردد. و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار #خاطرات جامانده زندگی می کنند.
🔰ترکش های💥 زخم زبان عده ای، دلِ داغدار خانواده #مدافعان_حرم را می سوزاند💔
هنوز هم جنگ ادامه دارد...
#شهید_محمد_جنتی
#سالروز_شهادت
📅تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸
📅تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶
❣محل شهادت: سوریه
🗺محل دفن: تهران.بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
49.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ امتحانسخت
تقدیم به سردار رشید اسلام سپهبد شهید حاج قاسمسلیمانی و یاران شهید همراهشون
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
#سردار دلگرمی #خانواده_مدافعان_حرم بود💔
با خواهر #شهید_علی_امرایی هم کلام میشویم. «اعظم امرایی» میگوید: «کار پدر و مادرم از جمعه تا امروز شده گریه. سردار، دلگرمی خانواده شهدای مدافع حرم بود.»😔
او از تیر ١٣٩۴می گوید، از لحظه شهادت سه شهید؛ «داعش در حال پیشروی بوده و #مدافعان_حرم، برای اجرای یک عملیات از منطقه درعا به سمت دمشق حرکت میکنند. برادرم علی، #ابراهیم_غفاری و #محمد_حمیدی با هم بودند که ماشینشان در اثر اصابت راکت منفجر میشود و هر سه نفر در یک زمان به #شهادت میرسند.😔 ماشینی که در آن #سردار_سلیمانی و چند نفر دیگر از مدافعان حرم بودند با فاصله ۱۷ دقیقه از ماشین برادرم به همان نقطهای میرسند که این سه نفر شهید شده و تکههای بدنشان در اطراف ماشین پراکنده شده بود.»💔
ما که آنجا نبودیم، اما همرزمان برادرم وقتی به دیدنمان آمدند ماجرا را روایت کردند. میدانم از جمعه تا الان، همه آن لحظات را چندبار مرور کرده اند و اشک ریخته اند.😔
سردار و همراهان وقتی در جاده به ماشین سوخته میرسند پیاده میشوند و از روی نشانهها متوجه میشوند این ماشین علی و دو نفر دیگر است. سردار جلو میرود و به بچهها میگوید کسی دست نزند☝️، تکههای بدن این سه شهید را خودم از لا به لای گدازههای ماشین جمع میکنم. بچهها اصرار میکنند اجازه بدهید ما جلو برویم. اما سردار میگوید بگذارید خودم این کار را انجام دهم. پیکر علی ما سوخته بود😭. هر چه میگردد از پیکرش جز یک دست، چیز دیگری پیدا نمیکند. انگشتر علی هنوز دستش بود💔. سردار، پیکر سوخته و مثله شده این سه نفر را لای پارچههای جداگانهای میپیچد. همرزمان میگفتند سردار با اشک تکههای بدن بچهها را جمع میکرد.😭 مدافعان حرم، دلیل اشکهای او را خیلی زود فهمیدند❗️ وقتی حاج قاسم سلیمانی به آنها گفت داعشیها برای ماشینی که من در آن بودم نقشه کشیده بودند.😞 ماشین علی امرایی و حسن و محمد را اشتباهی به جای ماشین ما زدند.»😭
حرف هایمان به اینجا که میرسد مادرشهید اشکها رااز صورتش پاک میکند و میگوید: «سردار زود بود برود. من مادرم، هنوزم داغدارم☝️. تا صدسال دیگر هم داغ علی برایم تازه است. اما خوشحالم که پسرم بلاگردان سردار شد. حاج قاسم باید میماند تا فقط با شنیدن نامش احساس امنیت کنیم. سردار باید میماند...»😔
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌿ازحاج احمد #متوسلیان سوال شد؟
چرا اسـم تیپی کہ تشڪیل داده
اسـت را #محــــمدرســــولالله
گـــــذاشته؟؟
در جواب گفت: به این دلیل کہ هروقت اسم لشڪر ۲۷ برده میشود ذڪر #صـلوات را بہ همراه داشته باشـد.🌺
#اَللهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُمْ
سجده بیاورید به شڪرانه عاشقان💫
امشب خدا دوباره #علی آفریده است💫
❣#میلاد_حضرت_علی_اڪبر علیه السلام و #روز_جوان مبارڪ باد✨
مداحی آنلاین - سید رضا نریمانی (4).mp3
3.58M
🌸 #میلاد_حضرت_علی_اکبر (ع)
دست خدا و نفس پیمبر فقط علی است
شمشیر و شیر خالق اکبر فقط علی است
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع_مبارک
══💝══════ ✾ ✾ ✾
درست در روز ۲۰ فروردین بود که خبری شنیدیم که نه تنها یک شخص و یک خانواده بلکه یک شهر را عزادار کرد😔خبری که باعث شد خون تمام همرزمانتان به جوش آید. خبری که باعث افتخار خانواده تان شد.
بله، خبر شهادت شما خون کنگاور و کنگاوریان را به جوش آورد.❗️
خوب به یاد دارم روز ۲۰ فروردین خبر شهادت شما در فضای مجازی پیچید. اما گفته بودند که شما ۱۶فروردین به شهادت رسیدید❗️
نمیدانم چه سری در این بندگی بود که حتی بعد از سه سال هنوز پیکرتان در جوار عمه سادات مانده💔.نمیدانم چه سری در راز و نیاز هایتان بود که هنوز هیچ سنگ مزاری ندارید.نمیدانم....
اما یک چیز را خوب میدانم این که مگر میشود کسی چون شما که از تمام دلبستگی های دنیایی بریدید تا به دفاع از حرم آل الله برسید،شهید نشود....🕊
✏️بستگان شهید
مادر شهید: تنها خواسته ام از مسولین این است تا پیکر فرزند شهیدم را به زادگاهش باز گردانند تا تسلی بر دل داغدارمان باشد😔
مدافع حرم زینبی یار دیرین حاج قاسم
سردار شهید حاج مراد عباسی فر
#سالروزشهادت🌹
🌿شادی روح شهید صلوات🌿
همسرم بسیار مرتب و شیکپوش بود👌. زندگی را دوست داشت. عاشق زندگی بود. محمدآقا وقتی پاسدار شد برای این نبود که منبع درآمدی داشته باشد، نه! میتوانست درآمد زیادی را هم از کار و کاسبی دیگر تأمین کند❗️ اما سپاه را انتخاب کرد. زمانی که در آزمونهای مربوطه برای استخدامی سپاه شرکت کرد، مشکلات و مباحثی وجود داشت که مانع جور شدنش میشد. محمدآقا به حضرت زینب (س) متوسل شد و جور شد🌹. عدد ابجد نام بیبی زینب (س) ۶۹ است و ایشان این عدد را خیلی دوست داشت و طبق این علاقه نذر میکرد. به خانمامالبنین ارادت داشت و برای وفات ایشان در منزل مراسم میگرفت. میلاد امام حسین (ع) را هم جشن میگرفت و مراسم جشن به پا میکرد.🎉 محمدآقا یک آدم عادی بود. خیلی مذهبی نبود. با دلش زندگی میکرد. هم خودش لذت میبرد و هم اطرافیانش. من همیشه میگفتم شما بیش از حد مهربان هستید🌷. شاید کمتر کسی در برخورد اولیه متوجه میشد که ایشان نظامی است. عاشق زندگی بود. برای بچهها آرزوهای بزرگ داشت. همسرم کلاس خط میرفت✍ و به دخترم قول داده بود با هم به کلاس خط بروند. همسرم که شهید شد دخترم گفت: بابا قول داده بود من را به کلاس خط ببرد😔. بعد از شهادت محمد در میان وسایلش دفترچه خطی را پیدا کردم. گفتم ببین بابا تا اینجا هم در فکر تو بوده و این دفتر را گذاشته که شما تمرین کنید🗒. همین هم باعث آرامش خاطرش شد. زیارت عاشوراهای بعد نماز صبحش قضا نمیشد. اگر نماز صبحش قضا میشد به محض اینکه بیدار میشد نمازش را میخواند. در هیچ شرایطی زیارت عاشورایش ترک نشد.👌
شهید مدافع حرم محمد جنتی🌹
#سالروزشهادت🕊
#خاطرات_شهید
● یکی از دوستانش میگفت حاج حیدر را میخواهید پیدا کنید به مقر حزب الله بروید. هم آنها به حاج حیدر علاقه داشتند هم برادرم به آنها، با جهاد مغنیه ارتباط خیلی خوبی داشت. حاج قاسم ارادت زیادی به او داشت، چند روز بعد از شهادتش در رونمایی از کتاب «وقتی مهتاب گم شد» نوشته بود که یکی از بهترین نیروهایم را در سوریه از دست دادم. دوستانش به او حاج قاسم کوچک میگفتند. با شهید قمی رفیق بود، حیدر مدتی فرماندهی عملیات حیدریون را برعهده داشت که وقتی فرمانده زینبیون شد حسین قمی جای او را گرفت.
●: هم با عراقیها هم با حزب الله لبنان کار میکرد، بیشترین دوستانش از بچههای حزب الله بودند، با خیلی از فرماندهان عراقی، سوری، افغانستانی و پاکستانی ارتباط داشت.
●برادر شهید جنتی به مهمترین ویژگی شهید در ارتباط با گروههای مختلف نظامی اشاره و بیان کرد: تسلط خیلی خوبی به زبان عربی داشت. یکی از بچههای اهوازی میگفت ما که عرب هستیم وقتی به جلسات حاج حیدر میرفتیم چنان با عربی فصیح صحبت میکرد که اگر او را نمیشناختیم، فکر میکردیم اهل کشوری عربی است. همینطور با بچههای پاکستانی که این اواخر فرمانده آنها شده بود به خوبی ارتباط برقرار میکرد
📎 پ ن : فرمانده ای که به حاج قاسم کوچک مشهور بود.
#شهید_محمد_جنتی
#حاج_حیدر
#سالروز_شهادت 🌷
♥️•﷽•♥️
لطفا تا آخر بخوانید
سردار سلیمانی:
وای به روزی که لباس رزم بپوشم
👈حماسه حاج قاسم👇
در تاریخ ۹۳/۹/۲۳ شبکه تلویزیونی الفرات عراق یک میهمان ویژه داشت که در خلال آن می خواست از شکست یک عملیات ویژه داعش پرده بردارد.
میهمان شبکه یکی از روسای قبایل عراق و فرمانده نیروهای مردمی عراق آقای ابوحسن میگفت: ما اطلاع یافتیم که ۳۷۰ نفر از نیروهای داعش طی عملیاتی قصد گروگانگیری ایرانیان زائر را در نزدیکی کربلا دارند.
فرمانده عراقی می گفت: ما طبق وظیفه موضوع را سریعا به حاج قاسم سلیمانی اطلاع دادیم چون ایشان فرمانده حفاظت از زوار اربعین بودند
این فرمانده عراقی توضیح میدهد: حاج قاسم سریعا مسیر حرکت داعش را رصد کردند و با ۲۰ نفر از نیروهای زبده اش در سر راه نیرویهای داعش کمین کرد.
فرمانده عراقی چنین توضیح داد: نیروهای حاج قاسم سلیمانی با نیروهای داعش درگیری شدند واین درگیری نیم ساعت بطول انجامید
ابو حسن می گوید: بعد از اتمام درگیری من با نیروهایم به منطقه درگیری رفتم و با چشمان خودم دیدم که تمام نیروهای داعش بجز یک نفر که اسیر شده بود کشته شده بودند
ابوحسن چنین توضیح داد: حاج قاسم سلیمانی که کت و شلوار تنش بود رو به اسیر داعشی کرد و کت و شلوارش را نشان داعشی داد و گفت ببین من قاسم سلیمانی کت وشلوار تنمه وای بروزتان اگر لباس رزم بپوشم…..
ابوحسن در پایان گفت : طی اعترافاتی که این اسیر کرده بود نیروهای داعش از طرف سرکرده ی خودشان ماموریت داشتند که زنان ایرانی را در بازار موصل بعنوان کنیز بفروشند
ای خدا کجا رفت سردار ما😭
شادی روح مطهر قهرمان ملی ایرانی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
پنج صلوات
#شهیـــــدانه
🍁نگاه مضطرت را به آسمان نگاه #شهـــــدا بینداز
تا لابلای سو سوی عاشقانهشان♥️
#تو را هم با خود حل کنند...
آنقدر که آسمان نیمه #شبت
نور باران✨ شود...
و تو را هم مثل خود
ستــ⭐️ـــاره کنند..
#نگاهشان_زیباست
#شهـــــدا_همیشه_نگاهی🌷
#سردار_شهید_حمید_محمدرضایی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹🍃🌹🍃
♦️حاج اصغر در #فرماندهی عجیب بود. چه در تدارکات که برای مثال وسط بیابان بی آب و علف🏜 و در نقطه صفر عملیات به ۲۵۰۰ نفر از مردم #داوطلب سوری مرغ اسپایسی و هندوانه🍉 خنک و دمنوش میداد. و چه در عملیات که همیشه خودش #خط_شکن بود.
♦️مثلا جایی در #المیادین جنگ گره خورده بود. چند یگان رفته و موفق نشده بودند😢 حالا یگان #حاج_اصغر میخواست عمل کند💪
♦️هیچ کدام از نیروها عمل نمیکردند🚷 تا این که حاج اصغر در یک خودرو را باز کرد، راننده را کشید پایین و #خودش نشست پشت فرمان و به تاخت رفت تا مرز مواضعی که باید میرفتیم. از آنجا بیسیم📞 زد: من اینجا هستم! #بیایید.
✍همرزم شهید
#شهید_اصغر_پاشاپور
🌹🍃🌹🍃
بهشمیگفتن..
حرانقلابخمینے..
یعنے #شهید_ابوالفضل_ضرغام
بهشمیگفتنضرغام..
همرزمحاجقاسمسلیمانی
یعنے #شهید_اصغر_پاشاپور
همین ۲ماه پیش..
توو #خان_طومان شهیدشد
بهمن۹۸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
تمام شهر را گشتم
ڪہ پیدایت ڪنم اما
نه خود بودی نه چشمی
ڪه شود همتای چشمانت ...
#حاج_قاسم_سلیمانی ❤️
#شهادت❤️
«یادمان باشد که حاج قاسم هنوز زنده است»
⭕️ ماجرای شنیدنی جانبازی حاج قاسم سلیمانی در جبهه جنگ به روایت سردار مرتضی قربانی
🔺شب عملیات قبل از اینکه به خط بزنیم آمد و گفت «من خودم باید همراه نیروها بروم.» خیلی موافق نبودم، گفتم: جانشینت را بفرست. اصرار کرد و گفت «نه، باید خودم بروم.» رمز عملیات که اعلام شد، همراه نیروها زد به خط. دشمن آتش شدیدی میریخت. گردان سلیمانی خط اول را شکستند و راه افتادند به سمت خط دوم. چیزی نگذشته بود که خبر رسید فرمانده گردان شهید شده. چند نفر را فرستادم تا هر طور که شده بیاورندش عقب.
🔺توی اورژانس سوسنگرد دیدمش. بیهوش بود. تیر دوشکا دست راستش را آش و لاش کرده بود و بند به استخوان. ترکش هم خورده بود به سینهاش.خونریزی داشت. گفتم آمبولانس بیاید و بفرستندش اهواز.
🔺20روز بعد عملیات قاسم را در قرارگاه دیدم. در تهران جراحت دستش را ترمیم کرده بودند. هنوز خوب خوب نشده بود که برگشت منطقه. معطل نکردم و همانجا او را به آقا محسن رضایی معرفی کردم، گفتم: این آقای سلیمانی هم شجاعه، هم مقتدر. از پس اداره یک تیپ نیرو به راحتی برمیاد. آقا محسن هم حکم فرماندهی تیپ ثارالله (ع) را برایش نوشت.