eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.3هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کودک نخورده شیرم خوابو تشنگی بمیرم از چشات گرفته با دلم چه کردی مادر بس که گریه کردی مادر این صدات گرفته بسه یکم آروم بگیر ، ای پسرم آروم بگیر تو گهواره نه لااقل ، تو بغلم آروم بگیر لالالالا گریه نکن ، جون بابا گریه نکن ببین رقیه رو گلم ، تو رو خدا گریه نکن "لای لای لای لای ، به التماس رباب لای لای لای لای ، ببند چشاتو بخواب" @Abozar_Biukafi با دیدن اشکای من یا نگات به چشمای من یا به آسمونه منم مثل تو امیدم به بارونه آخه شنیدم خدا روزی‌رسونه ببار بارون ببار ، دلمو نکن خون ببار بیا تا جلو چشم من ، نداره علی جون ببار ببار آسمون ببار ، به این چش گریون ببار از ترک لبهاش ببین ، داره میریزه خون ببار "بارون بارون، نیای رباب میمیره بارون بارون، ماهی بی آب میمیره" @biukafi_matn واسه‌م آبرو نمونده چیزی از عمو نمونده به جز مشک پاره چی میشه با خنده‌ی من نگاه شرمنده‌ی من بخندی دوباره بمیرم برات علی ، دست علی همرات علی از خیمه‌ها با قدّ خم ، داره میاد بابات علی لالالالالالا بخواب ، برو گلم اما بخواب نخوابیدی رو دست من ، تو بغل بابا بخواب "لای لای لای لای ، خوابیدی انگار علی "لای لای لای لای ، خدا نگهدار علی" *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آروم بگیر عزیز من ، علیِ اصغرم بخواب غصه نخور عمو رفته ، برگرده با یه مشک آب اینجوری گریه میکنی ، جونی برات نمونده اشکای تو عزیز من ، غم به دلم نشونده آفتاب سرخ کربلا ، صورتتو سوزونده "لا لا علی علی۳ جان" @Abozar_Biukafi سرباز کوچیکم حالا ، وقت نبرده میدونی تو با صدای گریه‌هات دشمنتو میلرزونی اسم قشنگ تو علی ، قوت قلب باباست خنده‌ی ناز تو علی ، لحظه‌ی خوب دنیاست اشکای تو عزیز من ، غصه‌ی قلب سقاست "لا لا علی علی۳ جان" @biukafi_matn سردار کوچیکم علی ، خون تو سهم آسمون داغ تو سهم قلب من ، گرفته قلبمو نشون نمیدونم با چه رویی ، به خیمه پا بذارم گرفته دنیا از دلم ، همه صبر و قرارم سه شعبه‌ای ازم گرفت ، همه دار و ندارم "لا لا علی علی۳ جان" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سراغ اشک نابتو ، چِشِ ترم میگیره روزی هزار دفعه دلم ، برا حرم میگیره دلم برات فقط دمِ ، دوسِت دارم میگیره یاحسین عشق تو کیمیاست برکت عمر سینه‌زناست من میخوام پای تو سر بدم پس بگو قتلگاهم کجاست ای امام ، علیک السلام ، آقام ای آقام سایتون ، باشه مستدام ، آقام ای آقام «یا حسین آقام آی آقام» @Abozar_Biukafi اگر که روضه‌هات نبود، نمی‌شدم اهل درد عزاداریا آخرش، آقا نمازخونم کرد به هرکی‌رفت‌از این خونه، میگم به‌هیئت برگرد سوره‌ی فجر و یاسینمی عالیَةُ المَضامینمی چی بگم از تو و خوبیات یک کلام آقا تو دینمی فرصته ، زیارت بده ، آقام ای آقام رخصته ، شهادت بده ، آقام ای آقام «یا حسین آقام ای آقام» *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بغض تو حنجره‌م یادم نمیره غروبای حرم یادم نمیره آرزو داشت بیاد آقا زیارت گریه‌ی مادرم یادم نمیره منو با غم تو بزرگم کرد زیر پرچم تو بزرگم کرد با محرّم تو بزرگم کرد بزرگ شدم پیش مردم با نوکری آخه پشت سرم بوده دعای خیر مادری دعا میکرد با خلوص نیت بشم مادرم گریه کرد برات ، گریه‌کن تربیت بشم @Abozar_Biukafi نوکرت رو به این دربار آورده کلاف دل سر بازار آورده دست بابامو میبوسم حسین جان آخه من رو حسینی بار آورده هی میگفت تو هر انجمن بابا آبرو بشو واسه من بابا سینه‌زن بشو سینه زن بابا بزرگ شدم سرِ سفره‌ت به جون تو با همین آب و نون تو ، میمیرم من بدون تو رو پیشونیم، بنویس که خریده شد صدام بزن آقا از اون رگایی که بریده شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 *بخش اول صوت* (ع) مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از آن زمان که مست می نوکری شدیم پایین پای مرقدتان منبری شدیم مثل خودت شدیم که پیغمبری شدیم مثل خودت شدیم، علی اکبری شدیم مدیون لطف و مرحمت بی حد حسین آقای ما شده پسر ارشد حسین صورت پیمبری، قد و بالا پیمبری خُلق عظیم و منطق والا پیمبری رحمت پیمبری، دل دریا پیمبری جای پیمبران همه یک‌جا پیمبری در خانواده عشق زبانزد تویی و بس آئینه‌ی صفات محمد توئی و بس @Abozar_Biukafi ای عاشق صلاة شب تو خدای تو جبریل در توسل نعلین پای تو اینکه دل حسین بگیرد برای تو یعنی تمام خلق دو عالم فدای تو با قد کشیدنت جگری ذوق می‌کند تو راه میروی پدری ذوق می‌کند با قامتت قیام پیمبر بلند شد صوت رجز به لهجه‌ی حیدر بلند شد وقتی صدای ضجه‌ی لشکر بلند شد در خیمه‌گاه صاحب معجر بلند شد خالی شده‌ست معرکه چون شیر میرسد دارد صدای نعره‌ی تکبیر میرسد تسلیم محض توست سپرهای ریخته زهره دریده‌ای ز جگرهای ریخته دورت چقدر پر شده پرهای ریخته میدان شده جهنم سرهای ریخته برگرد این لب تو بدهکار مانده است یک دل کنار خیمه گرفتار مانده است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ....با قد کشیدنت جگری ذوق می‌کند تو راه میروی پدری ذوق می‌کند اومد محضر امام صادق (ع) سؤال کرد: آقاجان بهترین لحظه‌ی زندگی پدر و مادر کِی هست؟ فرمود اون زمانی که جوونش جلوش راه بره. (سؤال رو تغییر داد.) گفت بدترین لحظه‌ی عمر پدر و مادر کِی هست؟ تا اینو پرسید آقا شروع کرد به گریه. آخه خودش هم اهل روضه‌ست. فرمود سخت‌ترین لحظه‌ی عمر پدر و مادر اون لحظه‌ایه که بابا بیاد بالای جنازه، کنار بدن بی‌جان جوانش… فرمود یه مقداری بیشتر راه برو علی اکبر دل بابا واشه. آخه یه نفر هم تو خیمه‌ست تو راه میری یاد مادرش میفته.... @Abozar_Biukafi حضرت علی اکبر رو تو عالم رؤیا دیدن، گفت این پیغام من رو به مردم برسونید؛ چرا هرکی حاجت میخواد فقط از عمو جانم عباس طلب میکنه، فقط درِ خونه‌ی داداشم علی اصغر میره؟ چرا کسی از من حاجت طلب نمیکنه؟! امشب طلب حاجت کن از علی اکبر... برگشت اومد کام در کام بابا گذاشت، دل بابا رو برد. وقتی خواست بره سمت میدون، مقتل مینویسه "ونَظَرَ نَظَرَ ءایِس"خیلی ناامیدانه نگاه کرد. از تو خیمه‌ها صدا بلند شد "اِرحَم غُربَتَنا" به غربت ما رحم کن علی جان... رفت میدون. شروع کرد به رجز خوندن. تا گفت من علی ابن الحسینم. (گفتن اسمت علیه؟) ما با این اسم خیلی کار داریم. تو کربلا هرکی اسمش علی بود خیلی زدنش. خیلی بد کشتنش. یکی گفت الان داغش رو رو دل باباش میزارم. ارباب ما داره نگاه میکنه. اومدن دورش رو گرفتن. یکی یه شمشیر بلند کرد گفت الان شبیه علی میشی. فرق رو زد…. یکی دیگه گفت نباید فقط شبیه علی بشی. من شنیدم تو شبیه نفر دیگه هم هستی. نیزه‌ش رو بلند کرد، زد به پهلوش. از روی مرکب داره می‌افته. میگه "یا ابتاه، عَلیکَ مِنِّی السلام" راوی میگه اباعبدلله خودش رو رسوند. یه چند قدم که نزدیک شد، (باورش نمیشه) اینا تو چند دقیقه با این بدن چی‌کار کردن. بدن رو پاره پاره کردن. حالا یک دشت پر از بدن علی اکبر شده. شیخ شوشتری میگه ارباب رو زانوهاش اومد جلو. دیگه نمیتونه راه بره؛ (راوی میگه صدای گریه‌ی بلند حسین رو کسی تا اون موقع نشنیده بود.) حضرت بلند بلند گریه کرد، اما آرام نشد؛ صورتش رو گذاشت رو صورت علی…. حسین… @biukafi_matn تو همین حال بود. دید یه خانمی هی میگه وای برادرزاده‌ام. حضرت زینب اومد خودش رو انداخت رو بدن علی.... اما خداروشکر اینجا اباعبدالله بود زینب رو برگردوند. اما من یه‌جای دیگه سراغ دارم. زینب دوان دوان از خیمه تا گودال خودش رو رسوند. اما بمیرم، کسی نبود از کنار بدن حسین ببردش. یه محرم نبود. (چی‌کار کردن؟) یه نامردی کعب نی برداشت. بعضی‌ها که نیزه داشتن... (بازم پای علی وسط اومده) این دختر علیه، الان مثل مادرش می‌زنیمش؛ حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 / *بخش سوم صوت* (ع) مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای وای خدا، بابام داره از راه میاد از وسط هلهله‌ی سپاه میاد هرچی تقلا می‌کنم تو قتلگاه نمیتونم پاشم جلو پای بابا اکبر بشه، فدای غصه‌هات گریه نکن، قربون اون چشات چقدر بابا، یه روزه پیر شدی داره می‌لرزه دست و پات "اکبرت قربون غربتت بابا" @Abozar_Biukafi اکبر من، پیغمبر کرببلا شبیه دونه‌ی انار پخشی بابا من نمیبینم یا بابا تو درهمی هرچی میچینم رو عبا بازم کمی پاشو بابا، نزار عمه بیاد از این چشا، هر چیزی بر میاد یه عمره تو پرده‌ها بوده و این زحمتو نده به باد *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ افتادی منم دارم میفتم تو میری و منم دارم میمیرم نیرویی توی زانوهام نمونده پاشو علی شاید که جون بگیرم دم غروب عمر تو شد، پر نزن شبه پیمبر میون خیمه خواهر تو، میزنه بر سینه و سر بارونی شده چشمای من بی تو بابا بر گریه‌های من دارن میخندن دشمنها شد ماجرای تو مثل ماجرای زهرا "وای ، وای" @Abozar_Biukafi رو زانوهام، کنار تو رسیدم پاشو ببین، جونم به لب رسیده از تو چرا، چیزی نمونده باقی از هم چرا، پیکر تو پاشیده چشای من خیره شدن به چشمای بی حرکت تو تا که آروم شم صورتم رو میذارم رو صورت تو بابای تو دیگه درحالت احتضاره با دیدنت عمو عباست دل بیقراره بالای سر تو زینب داره خون میباره "وای ، وای" *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با چهره‌ای غرق در خون تنها موندی بین میدون لشکری با بغض حیدر به سوی تو میرسند از هر طرف شمشیر و سرنیزه به کف با کینه‌ی مادر من گرفتن کوفیا پهلوتو هدف شمشیر و سرنیزه به کف ببین عزیزدلم ، رفته رمق از پاهام همین که فریاد زدی ، علیکَ مِنِ السّلام پر شده دشت، از بوی تو، علی جانم از خون خضاب، شد موی تو، علی جانم "واویلتا، واویلتا، واویلتا" @Abozar_Biukafi پاهاتو نکش رو خاکا تا زنده بمونه بابا توی قتلگاه چه کردن کوفیا با بال و پَرتِ شد ارباَ اربا پیکرت یه بابای قد خمیده میمیره از داغ جسم پرپرت شد ارباَ اربا پیکرت پشت و پناه حرم ، ای آرزوی بابا پاشو ببر عمه‌تو ، از بین نامحرما دل منو، آتیش زدی، علی جانم یا وَلَدی، یا وَلَدی، علی جانم "واویلتا، واویلتا، واویلتا" *شاعر : یوسف رحیمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال نشر مداحی های حاج ابوذر بیوکافی👇👇👇 @hajabozarbiukafi کانال متن اشعار حاج ابوذر بیوکافی👇👇👇 @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ احرام عشق غیر محرم نمیشود بی بیرق و سیاهی و پرچم نمیشود در مجلس عزای تو ای کعبه‌ی دلم چشمم بدون زمزمه زمزم نمیشود ارکان عشق تکیه به کرببلا زدند ورنه مقام عرش معّظم نمیشود دل میزند به عشق تو هر دم به سینه‌ام هر سینه‌ای حسینیه‌ی غم نمیشود با ذکر یاحسین دلم دم گرفته است دیگر دَمی به خوبی این دم نمیشود یک سال را به خاطر یک ماه زنده‌ایم دنیای ما بدون محرّم نمیشود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 با نوای حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای بهترین آقای هستی ای عُروَةالوثقای هستی هستی علی بابای هستی یاعلی یاد تو از سرم رفتنی نیست من پر از گریه‌ام، حال دل گفتنی نیست چشمی که تر نشد، لایق روشنی نیست من برا تو در این مسیر ، می‌خونم حضرت امیر من فقط با تو دلخوشم ، دلخوشیم‌و ازم نگیر "علی،علی، اول مظلوم عشق علی،علی، تنها مفهوم عشق" @Abozar_Biukafi ای از برادر مهربان‌تر از هرچه دلبر مهربان‌تر حتی ز مادر مهربان‌تر یاعلی با تو من مست عطر وصالم تا نجف میزنه پر کبوتر خیالم هرکی از تو میگه دیدنی میشه حالم من برای تو میمیرم ، با ولای تو میمیرم به همین سادگی یه روز ، به هوای تو میمیرم "علی،علی، مقصود هر گدا علی،علی، شاه مشکل گشا" *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 *بخش اول صوت* (ع) مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محشر شده هرگاه نوشتند اباالفضل بر حلقه‌ی درگاه نوشتند اباالفضل جای لغت ماه نوشتند اباالفضل روی علم شاه نوشتند اباالفضل ما دور و برت آرزویی دور نداریم دست تو که باشد گره کور نداریم شخصیت والای علمدار تو هستی سرها همه بَر دارِ تو، سردار تو هستی انگار خود حیدار کرار تو هستی سقا و ابالقربه و طیار تو هستی می‌خواست خدا بال و پری داشته باشی یک رتبه‌ی شایسته تری داشته باشی همراه عَلَم، عِلم امامت به ید توست انگار همه روح شهامت به ید توست آقا توئی و جان غلامت به ید توست چشم همه فردای قیامت به ید توست هستیِّ شفاعت به تو و هستِ تو محتاج یکپارچه محشر به دو تا دست تو محتاج @Abozar_Biukafi الحق که خدا دیده‌ی مستی به تو داده چه غیرت ناموس‌پرستی به تو داده ماهی و مدار تو به دور سر زینب ای قامت انگشت‌نما، دلبر زینب قربان وقار و ادبت محضر زینب زانو بزن و یاد کن از مادر زینب تا روز قیامت نَفَست وقف دَم اوست پای تو رکاب قدم محترم اوست خوب است تو را قبله‌ی عشق همه کردند با یاد تو یاد پسر فاطمه کردند با سوز لبِ تشنه تو را زمزمه کردند امشب دل خود را حرم علقمه کردند ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* (ع) مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این آقا خیلی مؤدب بود؛ شیخ جعفر شوشتری میفرماید: وقتی اومد محضر اباعبدلله، جمله‌ای نگفت که حضرت اذیت بشه. فقط سرش رو انداخت پایین؛ عباسم، عزیز دلم، سرت رو بلند کن. آروم سرش رو بلند کرد. فرمود چی شده ای کاشف الکرب حسین؟ گفت داداش دنیا رو سینه‌م سنگینی میکنه، میزاری من برم؟ تا این رو گفت حضرت فرمود: "انتَ صاحبُ لوائی" تو علمدار منی. حالا که میخوای بری برو، ولی اول برو برا بچه‌ها آب بیار. چون از دیشب آب رو بستن.... مرد غیرتیه. ماهم اگه این صحنه رو ببینیم آتیش می‌گیریم. اومد تو خیمه دید بچه‌ها لباس عربی‌شون‌رو بالا زدن. هی میگن واعطشا.... مشک رو برداشت. رفت رو به سمت میدون... @Abozar_Biukafi (این رو باید اینجا بگم.) این آقا کسیه که تو جنگ صفین وقتی ابوشعثا با هفت تا پسرش با اون‌همه ادعا اومد به جنگ امیرالمؤمنین؛ آقا اباالفضل نقاب زد. یه نوجوونه؛ دونه دونه پسرای ابوشعثا اومدن میدون. هر هفت تا رو کشت.خود ابوشعثا گفت حالا داغ هر هفت تا رو یه جا رو دل باباش میزارم. اومد بجنگه عباس در یک لحظه سرشو جدا کرد. سر رو به پایین پای اسبش انداخت؛ اومد دوید تو بغل بابا. امیرالمؤمنین بغلش کرد. آروم نقاب رو برداشت. ماه قمر منیر بنی‌هاشم هویدا شد. همه گفتن این کیه؟ یکی گفت این عباس پسر علیه... حالا این مرد شجاع این مرد جنگ‌آور زده به میدون. همه میدونن اگه دست به شمشیر ببره دیگه کسی باقی نمی‌مونه. اینا اومدن شگرد جنگ رو تغییر دادن. گفتن اگه رو در رو بجنگیم کسی از ما باقی نمیمونه. از پشت سر اومدن، نامردی کردن. اولین کاری که کردن دست عباس رو زدن. صدای "ولله ان قَطَعتمو یَمینی" بلند شد. (دیدن جلوش رو نمیتونن بگیرن. این مرد قول داده آب رو به حرم برسونه.) دست دوم روهم زدن. مشک رو گرفت به دندون. هنوز امیدواره؛ اما کاری کردن تا قیامت ام‌البنین شرمنده شد. یکی گفت تا مشک رو داره میره… مشک رو نشونه رفتن؛ ای‌کاش فقط مشک رو می‌زدن. یکی عمود آهنین برداشت. آنچنان ضربه‌ای به فرق ابالفضل زد. از بالای مرکب اون یل افتاد زمین. سیدالشهدا خودشو رسوند. اومد بالای سر بی‌جان عباس؛ سر شکافته شده رو به دامن گرفت... @biukafi_matn گفتم اینقدر شجاع بود رسم جنگ رو عوض کردن. همین که افتاد زمین، اینا از شیر زخمی هم می‌ترسن. گفتن بریم سریع کارش رو تموم کنیم. اینقدر بهت بگم به پاهاشم رحم نکردن. (واسه همینه قبرش کوچیکه) پاهاش روهم بریدن.... حرف من اینه؛ سیدالشهدا تا دید اینا میخوان کار رو تمو کنن سریع خودش رو رسوند بالای سر عباس. اینا فرار کردن دیگه اجازه و فرصت نداد بیشتر لطمه وارد کنن. اما من بمیرم برای آقا، که توی قتلگاه اینا ریختن سرش، چون فرصت داشتن، دیگه کسی هم باقی نموده بود. حتی به انگشت و انگشتر رحم نکردن. پیراهن رو بردن، بدن رو تیکه تیکه کردن. هی با نیزه زدن.... کار به جایی رسید پیرمردا هم با عصا میزدن... حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn
📋 (ع) / بخش سوم صوت مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علمدارم، خدای غیرت حرم بدون تو چه‌جور تا خیمه‌ها برم دعات گرفت آخر رسیدی به مراد داره بوی چادر مادرم میاد بگو داداش، از صورت کبود نگو هنوز، چادرش خاکی بود چطور گرفت، این سر و دامنش وقتی که رفتی به سجود "باوفا پاشو که قد من خمید" @Abozar_Biukafi داداش حسین، عباس به آرزوش رسید نمرد و آخر حضرت مادرو دید گفت به حسین من بگو با اشک وآه منتظرم باشه تو خاک قتلگاه راستی چرا، قامت خمیده بود رو صورتش جای کشیده بود خوب فهمیدم، چرا داداش حسن جونش به لب رسیده بود *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی @biukafi_matn