eitaa logo
بُت شناسی
2.2هزار دنبال‌کننده
450 عکس
409 ویدیو
23 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
🔍 حافظ رجب بُرسی 🚩 حافظ رجب بُرسی که از او با عنوان محدث، عارف؛ ادیب، فقیه و شاعر سخن رفته است. اما کتب رجال و تراجم، در بیان نام اساتید وی و شاگردان تربیت یافته او خاموشند! " مشارق الانوار الیقین فی أسرار امیرالمومنین علیه السلام " از مشهور ترین کتب او به شمار می آید. ➖ شیخ حر عاملی، ضمن آنکه پاره ای از نوشته های شیخ رجب را در تالیفات خود ماخذ قرار می دهد و از او به عنوان فاضل، محدث ، شاعر و ادیب، سخن میگوید، معتقد است در کتاب "مشارق انوار الیقین " او، مطالب افراطی وجود دارد که می توان غلوّ به شمار آورد. 📚 مقاله مشارق، غلامرضا گلی زواره، کتاب ماه دین، فروردین ۱۳۸۰، ش ۴۱ و ۴۲، ص ۴۳ و ۲۶ به نقل از امل الآمل. ➖ علامه مجلسی نیز در " بحارالانوار " از احادیث مندرج در آثار برسی استفاده کرده، ولی این کتاب را حاوی مطالب اشتباه و مخلوط صحیح و سقیم، و غلوّ آمیز می داند و فقط روایاتی را از این کتاب نقل می کند که با نقل اصول معتبره موافقت دارد‌. ⬅️ مرحوم مجلسی در مورد حافظ رجب برسی در کتاب بحارالانوار مینویسد: کتاب «مشارق الانوار» و کتاب «الفین» برای حافظ برسی است و من اعتمادی به آنچه که به تنهایی از او نقل شده نکردم، چون در این دو کتاب مطالبی موهم، اشتباه و خلط صحیح و سقیم و غلوآمیز دارد، و ما از این دو کتاب آن چه از احادیثی که موافق اصول معتبره بود را استخراج نمودیم. »   📚بحارالانوار ج ۱ ص ۱۵۲ مرحوم مجلسی در مورد حافظ رجب برسی در بحار الانوار به نقل از ریاض به طور خلاصه مینویسد: «شیخ حافظ رضی الدین رجب بن محمد رجب متولد برس و اصالتش به حلّه بر می‌گردد. فقیه، محدث و صوفی مشهور، نویسنده کتاب «مشارق الانوار» مشهور‌. 📚 بحارالانوار ج ۱ ص ۱۵۲ 🌿 میرزا عبدالله افندی در " ریاض العلماء " برسی را با عبارت " الفقیه المحدث الصّوفی " معرفی می کند. ➖ مخالفت مولفان شیعه با حافظ بُرسی، عمدتاً به خاطر افکار غلوّ آمیز او، و در مرتبه بعد، تاثیر وی از تصّوف می باشد. 📚 موضع تشیع در برابر تصوف، ص ۱۹۰ و ۱۹۱ ➖ مرحوم تنکابنی نیز در " قصص العلماء " از وی با عنوان شیخ صوفی یاد می کند! 📚 قصص العلماء، ص ۴۹ ➖ نایب الصدر که خود در شمار صوفیه محسوب می شود، در " طرائق الحقائق" بُرسی را از اعاظم صوفیه و عرفای سلسله رضویه معرفی می کند! 📚تشیع و تصوف، ص ۲۶۸ به نقل از طرائق ➖ حافظ رجب در کتاب مشارق انوار به طور صریح، امّا فقط یک بار از حلاج و یک بار از ابن عربی با عنوان محی الدّین طائی و به عبارات و کلمات آنان در جهت بیان مطالب خویش استناد می کند‌. 📚 مشارق، ص ۴۱ ❌ حافظ بُرسی، نظیر ابن عربی وجود را به دو نوع مطلق و وجود مقید تقسیم می کند. وجود مطلق همان وجود واجب یا وجود حقّ متعال است. و وجود مقیّد، همان وجود ممکن یا وجود غیر خداست. شناخت ذات حق یا مقام وحدت ذات برای بشر غیر ممکن است. که در غیر این صورت، احاطه ممکن بر واجب پیش می آید. لذا فقط شناخت وجود مقیّد برای بشر امکان پذیر است و عرفا و سالکین از طریق شناخت صفات و افعال حقّ می توانند به معرفت الهی دست یابند. برسی در رساله ای دیگر با نام تفسیر سوره اخلاص به همین نکته اشاره می کند. 📚تفسیر سوره توحید، از ملحقات کتاب رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم ص ۱۳۴ ⬅️ مرحوم خوانساری میگوید: اگر چه غلوّ در هر زمانی وجود داشته، لیکن در آن دوران مُعیّن که شیعه توانسته بود لباس تعصّب را از تَن بَرکَند، این بُرسی بود که موج تازهٔ غالیگری را برانگیخت که اوج گرفت و با خود،فرقه های غالی جدید به وجود آورد که به بابیگری و بهائیگری انجامید 📚روضات الجنّات ج۳ص۳۴۲ برسی در راه تبلیغ عقیده خود از اندیشه‌ها و اصطلاحات و تعبیرات فلسفی و عرفانی (مانند عقل فعّال، فیض اول) بهره می‌جُسته و به سخنان بزرگان تصوف و عرفان ، از جمله حلاج و محیی الدین ابن عربی استناد می‌کرده و تحت تأثیر اشعار صوفیانه کسانی چون ابن فارض بوده است.  📚کامل مصطفی شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سدة دوازدهم هجری، ج۱، ص۲۵۸، و ص۲۶۲ـ۲۶۳ ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۵۹ ش. @BotShenasi
🔍 دنیاگریزیِ داود طائی ➖داود طائی می گفت: اگر تو آب سرد می نوشی، غذایِ لذیذ می خوری، و در سایه راه می روی، پس چه موقع دوست داری بمیری و بر خداوند وارد شوی؟ ➖روزی مادر داود مشاهده کرد او در آفتاب نشسته و عرق از او روان است. به او گفت: تو همیشه روزه ای، پس چرا در این گرما نشسته ای؟ چه اشکالی دارد در سایه بنشینی؟ گفت: مادر، از خداوند شرم دارم که برای موافقت و خوشایند نفسم قدمی بردارم. ➖ به داود گفتند: چرا محاسنت را شانه نمی کنی؟ گفت: مگر فراغت یافته ام که این کار را انجام دهم؟ ➖ خانه داود خراب شد، به او گفتند: چرا خانه ات را تعمیر نمی کنی؟ گفت: من با خدا عهد کرده ام، که دنیا را آباد نکنم! ❌ آخرت گریزیِ داود طائی ➖ داود به یکی از مریدانش گفت: اگر سلامتی می خواهی، از دنیا بگذر، اگر کرامت می خواهی، آخرت را نیز ترک کن. یعنی از هر دو بگذر تا به حق برسی. دنیا و آخرت هر دو حجاب اند! هر کس می خواهد از تن فارغ شود، باید از دنیا اعراض کند، و هر کس می خواهد از دل فارغ شود، باید ارادت به آخرت را از دل بزاید! 📚الکواب الدریه ج ۱ ص ۲۷۴، ۲۷۵ 📚 تذکره الاولیاء، ص ۲۲۹، ۲۲۸، ۲۳۰ 📚کشف المحجوب، ص ۱۳۶ @BotShenasi
🔍 اقطاب صوفیه | سفیان ثوری 🏳 عطار در " تذکره الاولیاء "، سفیان ثوری را تاجِ دین و دیانت ، شمعِ زهد و هدایت، امام عالم، امیرالمومنین، عالمِ بی نظیر به علم ظاهر و باطن، از مجتهدان پنج گانه، و در نهایتِ ورع و تقوا، و غایت ادب و تواضع معرفی می کند! 🚩 سفیان نقل می کند: شبی در مسجد الحرام بودم. برای قضای حاجت خارج شدم. سگ هایی در اطراف حرم دیدم و ترسیدم عبور کنم. در این هنگام یکی از سگ ها به من گفت: سفیان! عبور کن، تو مشکلی نداری!، آسیب و ترس از ما برای کسی است که ابوبکر و عمر بغض بورزد! ⬅️از سفیان ثوری نقل شده است که ائمه عدل پنج نفرند. خلفای اربعه و عمر بن عبدالعزیز، هر کس به غیر این قائل باشد، از حق تجاوز نموده است. ➖ نقل شده است که سفیان ثوری، مدتی در سپاه هشام بن عبدالملک بود و از کسانی است که شاهد کشته شدن زید بن علی بن الحسین علیهم السلام بوده، چه بسا از کسانی باشد که به کشتن وی کمک کرده یا وی را خوار نموده باشد. ❌ هنگامی که تشیع ابان بن ابی عیاش، ناقل کتاب " سلیم بن قیس " آشکار شد، سفیان ثوری از جمله کسانی بود که به طعن وی زبان گشود و مطالب ناروایی درباره ابان نقل کرد تا وی را از چشم مردم بیندازد. 🚫 روزی سفیان با سگی نان می خورد، سوال کردند: چرا با زن و فرزندت غذا نمی خوری؟ و وی در پاسخ گفت: اگر به این سگ، نان بدهم، از من پاسبانی می کند تا نماز بخوانم، اما اگر به زن و فرزند بدهم، مرا از بندگی خدا باز می دارند. 🏴 روزی همسایه سفیان فوت کرد و وی در نماز او حاضر شد. مردم می گفتند: او مردی نیکو بود. وقتی سفیان این سخن را بشنید، گفت: اگر می دانستم مردم از او راضی اند، در تشییع جنازه او شرکت نمی کردم، زیرا تا کسی منافق نباشد، مردم از او راضی نمی شوند! ➖ خواجه عبدالله انصاری می نویسد که سفیان ثوری، لباس پشمینه صوفیان به تن می کرد‌. در چندین روایات نقل شده است که سفیان ثوری در میان مردم، لباس خشن و پشمی می پوشید و هرگاه امام صادق علیه السلام را با لباس فاخر و زیبا می دید، به حضرتش اعتراض می کرد و حضرت نیز پاسخی مناسب و در شان او بیان می فرمود، به گونه ای که با شکست و شرمندگی باز می گشت. 📚تذکره الاولیاء، ص ۱۹۳ ، ۱۹۵ و ۱۹۶ 📚فصل الخطاب، ص ۳۸۹-۳۹۰ 📚 الکواکب الدریه ج ۱ ، ص ۳۰۶ 📚 المسترشد فی امامه علی بن ابی طالب ص ۱۴۸/ مجمع البحرین ج۳، ۲۳۸ 📚 کتاب سلیم بن قیس ج ۱، ص ۶۳ و ۶۴ 📚 طبقات صوفیه، ص ۵۰ 📚 بحارالانوار، ج ۴۷ ص ۲۲۱ @BotShenasi
🔍 اقطاب صوفیه | سفیان ثوری   یَا سَدِیرُ إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَیَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ یَأْتُونَا فَیُعْلِمُونَا وَلَایَتَهُمْ لَنَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ إِلَی وَلَایَتِنَا ثُمَّ قَالَ یَا سَدِیرُ أَ فَأُرِیکَ الصَّادِّینَ عَنْ دِینِ اللَّهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَی أَبِی حَنِیفَةَ وَ سُفْیَانَ الثَّوْرِیِّ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ وَ هُمْ حَلَقٌ فِی الْمَسْجِدِ فَقَالَ هَؤُلَاءِ الصَّادُّونَ عَنْ دِینِ اللَّهِ بِلَا هُدًی مِنَ اللَّهِ وَ لَا کِتَابٍ مُبِینٍ إِنَّ هَؤُلَاءِ الْأَخَابِثَ لَوْ جَلَسُوا فِی بُیُوتِهِمْ فَجَالَ النَّاسُ فَلَمْ یَجِدُوا أَحَداً یُخْبِرُهُمْ عَنِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ عَنْ رَسُولِهِ ص حَتَّی یَأْتُونَا فَنُخْبِرَهُمْ عَنِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ عَنْ رَسُولِهِ صلی الله علیه و آله. امام باقر علیه السلام فرمود: ای سدیر، بمردم دستور داده اند که بیایند اطراف این خانه سنگی طواف نمایند بعد بیایند پیش ما و ولایت و ارادت خود را بما اهل بیت اعلام نمایند این آیه اشاره به همین مطلب است «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی» با دست بسینه خود اشاره نمود هدایت یابند بولایت ما خاندان. فرمود: سدیر میخواهی کسانی که مانع دین خدا میشوند به تو نشان دهم به ابو حنیفه و سفیان ثوری نگاه نمود که در گوشه ای از مسجد اجتماع کرده بودند. فرمود: اینها مانع دین خدایند بدون اطلاعی از جانب خدا و یا کتاب مبین. اگر اینها در خانه خود بنشینند مردم در اطراف جستجو میکنند وقتی کسی را پیدا نکردند که آنها را از خدا و پیامبر اطلاع دهد پیش ما می‌آیند و ما آنها را از خدا و پیامبر خبر میدهیم. 📚 بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۳۶۴ 🚩 نقل شده عده ای نزد امام صادق علیه السلام آمدند و احادیثی را نقل کردند که سفیان ثوری به تقل از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام برای آنان بیان کرده بود. امام صادق علیه السلام آن احادیث را شنیدند و تمام آنها را انکار کردند و فرمودند: که این احادیث را من نقل نکرده ام و هرکس بر ما اهل بیت علیهم السلام دروغ ببندد، خداوند او را در روز قیامت، نابینا محشور می گرداند و اگر دجال را درک کند، به او ایمان می آورد. بعضی از آن احادیث که سفیان جعل کرده بود عبارتند از: 🚫 حب ابوبکر و عمر، ایمان است و دشمنی با آنها کفر! 🚫 سفیان ثوری از محمد بن منکدر نقل می کرد که امیرالمومنین علیه السلام روی منبر مسجد کوفه می گفت: اگر ببینم یک نفر مرا بر ابابکر و عمر ترجیح می دهد و مرا از آنان بالاتر می داند، او را به اندازه شخص تهمت زن و مفتری تازیانه می زنم 🚫علی بن ابی طالب علیهماالسلام دوست می داست در نخلستان های ینبع و زیر سایه درختان خرما باشد و از خرما های آنان بخورد، اما در جنگ جمل و نهروان شرکت نکند. 🚫وقتی علی علیه السلام متوجه خون ریزی زیاد در جنگ جمل شد، به پسر خود حسن علیه السلام فرمود: پسرجان! هلاک شدم (العیاذبالله) پسرش حسن نیز گفت: باباجان! من که گفتم جنگ نکن! علی فرمود: نمی دانستم کار به این جا میرسد. 🚫نبیذ همه نوعش حلال است مگر شراب! 🚫 هرکس شراب ننوشد، در دین بدعت گذاشته است‌. 🚫 هرکس در وضو روی کفش خود مسح نکند، در دین بدعت گذاشته است. 🚫 هرکس مارآبی و غذای یهود و نصاری، و گوشت ذبیح آن ها را نخورد، گمراه است. ➖ روزی سفیان ثوری از مردی از قریش درخواست می کند که وی را نزد امام صادق علیه السلام ببرد. سفیان از امام صادق علیه السلام درخواست می کند که خطبه رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد خَیف را برای وی نقل کند، تا سفیان بنویسد. پس سفیان آن حدیث را نوشته، و بعد از عرضه به امام صادق علیه السلام از نزد ایشان می رود. در بین راه در مضمون آن حدیث و نتایج حاصل از آن با آن مرد قریشی گفتگو می کند‌. و چون برایش ناخوشایند بود، آن حدیث را پاره می کند‌‌. 📚 بحارالانوار ج ۴۷، ص ۳۵۴ و ۳۵۷ به نقل از رجال کشی. 📚الکافی، ج ۱، ص ۴۰۳ و ۴۰۴ @BotShenasi
🔍 اقطاب صوفیه | معروف کرخی ➖ نسبت اکثر مشایخ صوفیه به معروف کرخی منتهی میشود. و لذا به او " امّ السّلاسل " می گویند. هدف بسیار فرقه های صوفیه، به ویژه اکثر فرقه های شیعی مسلک، آن است که نسبت خود را به معروف کرخی، و از آن طریق به امام رضا علیه السلام برسانند. لذا مشروعیت سلسله ها صوفیه عمیقاً به اثبات معروف کرخی، وابسته است، به همین دلیل صوفیه برای اثبات چنین شخصیتی بسیار تلاش می کنند، در حالی که معروف کرخی شخصی مجهول الهویه است. ابوعبدالرحمن سلمی اولین کسی است که اسلام آوردنِ معروف کرخی را در هشت سالگی و به دست امام رضا علیه السلام و سپس دربانی آستان حضرتش را در " طبقات الصّوفیه " بدون ذکر سند و منبع نقل کرده است. بعد از این کتاب است که داستان معروف کرخی در دیگر کتب صوفیه و اهل سنت نقل می شود. ⬅️ اولین کتاب شیعه که از معروف کرخی نام می برد، مناقب ابن شهر آشوب است. ابن شهر آشوب داستان اسلام آوردن معروف به دست امام رضا علیه السلام و خدمتگزاری وی را از " مناقب الابرار " ابن شَهرَزُوری نقل می کند که از کتب اهل سنت می باشد! اما در هیچ یک از کتب رجالی شیعه، نامی از معروف، برده نشده، و دربانی با نام معروف برای امام رضا علیه السلام ثبت نشده است. ➖ حتی شیخ صدوق در کتاب " عیون اخبار الرضا علیه السلام " یک حدیث هم در مدحِ معروف یا به نقل از وی نقل نمی کند. علمای رجال نیز که نام تمام ملازمین و راویان احادیث حضرت از سنی و شیعه را ثبت نموده اند، اگر کسی چون معروف، دربان حضرت بود، قطعاً در کتاب های خود از او نام می بردند! ➖ در " جامع الاسرار" مدعی می شود که معروف کرخی از حضرت رضا علیه السلام کسب علم کرده است! ⬅️ روضه الجنات از ابن ابی جمهور أحسایی در " المَجلی " نقل می کند که جنید بغدادی از دست دایی خود، سریّ سقطی، خرقه پوش ولایت شد، و سریّ هم از معروف کرخی، و معروف نیز از حضرت رضا علیه السلام خرقه پوش ولایت شد! (العیاذ بالله). ❌ اما علامه بزرگوار مجلسی رحمه الله در " عین الحیاة "، سِمَت دربانی معروف را نزد حضرت رضا علیه السلام شدیداً انکار می کند! ⏪ ادامه در مطلب بعد ... 📚ارزش میراث صوفیه، ص ۵۸ 📚بحارالانوار، ج ۴۹ ص ۲۶۲به نقل از مناقب 📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص ۳۸۲ 📚موضع تشیع در برابر تصوف، ۱۲۴، ۱۱۲ @BotShenasi
AUD-20181128-WA0036.mp3
2.09M
⬅️ در تمام منابر مسلمین غیر از سیستان، ۶۱ سال بر ۷۵هزار منبر به امر معاویه لعین ، امیرالمومنین السلام لعن می‌شد. ✍🏻.. یکی از مفاد آتش بس میان امام مجتبی علیه‌السلام و معاویه ، عدم جسارت به امیرالمومنین علیه السلام بود ➖ولی معاویه ملعون نه تنها به این تعهد که به هیچ یک از شروط صلحنامه خود با امام مجتبی علیه السلام عمل ننمود!!! 🚩 پیشنهاد میکنیم سوز و گداز و غیرت بی‌مانند را در هنگام شرح این فراز تلخ تاریخ بشنوید! @BotShenasi
🔍 اقطاب صوفیه | معروف کرخی ۲ ➖مواردی که اثبات جعل داستان دربانی معروف کرخی می‌ کند: ⬅️ الف) بنابر نقل صوفیه، مرگ معروف کرخی در سال ۲۰۰ هجری و در خانه امام رضا علیه السلام اتفاق افتاده است، اما محل دفن وی در بغداد گزارش شده است. و در آن زمان انتقال میّت میان مردم عرف نبوده است. ⬅️ ب) نقل شده است که معروف کرخی هرگز از بغداد خارج نشد، و از طرفی هیچ گزارشی از رفتن حضرت رضا علیه السلام به بغداد در دسترس نیست! پس ارتباط معروف با امام رضا علیه السلام چگونه میسّر شده است؟ از این رو بعضی از منابع اهل سنت چون " طبقات الحنابله " و " تاریخ بغداد "، نام معروف را در ردیف موالیان حضرت نمی آورد! ⬅️ ج) ولادت امام رضا علیه السلام در سال ۱۴۸ هجری است. اگر حضرت در سن بیست سالگی، معروف کرخی را در سن ۸ سالگی مسلمان کرده باشد، از آنجا که معروف در سال ۲۰۰ هجری از دنیا می رود، پس سن او در هنگام مرگ باید حدود ۴۰ سال باشد، در حالی که نقل است معروف کرخی در سن پیری از دنیا رفته است! ⬅️ د ) مرحوم ابن فهد حلی در "التّحصین " روایتی از معروف کرخی به نقل از امام صادق علیه السلام نقل می کند که در موضوع نصیحتی است که آن حضرت در زمینه عزلت از خلق به معروف می فرمایند. این روایت نشانه ای است بر این که معروف کرخی قبل از امام رضا علیه السلام زندگی می کرده و مسلمان بوده است‌. ➖ به نقل از " تذکرة الاولیاء " وقتی معروف کرخی از دنیا رفت، به واسطه حسن خلق و تواضع، همه ادیان از یهودیان، مسیحیان و مسلمانان ادعا کردند که معروف از آنها است. خادم گفت: معروف به من گفته است: هر کس بتواند جنازه مرا از زمین بلند کند، من از آن قوم خواهم بود! یهودیان و مسیحیان نتوانستند جنازه را بردارند. و فقط اهل اسلام توانستند، جنازه او را بلند کنند. ❌ نتیجه منطقی این داستان آن است که اگر معروف، به مسلمانی مشهور بود، هرگز کفّار او را از خودشان نمی شمردند. 📚مقاله نقد و بررسی معروف کرخی از امام رضا علیه السلام، ایوب هاشمی، مجموعه مقالات برهان مبین، مقاله ۱۷؛ مهر ماه ۱۳۹۱ 📚التحصین فی صفات العارفین، ص ۱۱/ مجمع البحرین، ج ۵؛ ص ۹۹/ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۸۷ 📚 تذکرة الاولیاء ، ص ۲۸۳ 📚موضع تشیع در برابر تصوف، ص ۱۲۷ @BotShenasi
🔍 بررسی ابن ابی جمهور احسایی ➖ ابن ابی جمهور احسایی (م بعد از ۹۰۴)، از علمای قرن نهم و دهم هجری است که در احساء واقع در بحرین به دنیا آمد، و پس از خواندن مقدّمات به نجف رفت، و به فرا گرفتن علوم پرداخت. وی سالهای پایانی عمر خویش در کنار آستان مقدس رضوی سپری کرد و همان جا از دنیا رفت. ابن ابی جمهور، مذاق عرفانی داشت و به صوفیه متمایل بود. ⬅️ میرزا عبدالله افندی در " ریاض العلماء " درباره وی می نویسد: " ابن ابی جمهور، فقیه، حکیم، متکلّم، محدث و صوفی است. صاحب فضایل فراوانی است، ولی تمایل شدید به تصوف، حق (مقامات علمی) وی را از بین برده است " 📚 مستدرک الوسائل، الخاتمة ج ۱، ص ۳۳۴ ⬅️ مرحوم خوانساری در " روضات الجنّات "، ابن ابی جمهور را به تصوف منتسب می کند. همین امر سبب شده است که با آن که وی شاگردان بسیاری داشته است، اما حتّی از یک فقیه یا متکلم از شاگردان وی که مورد قبول باشد، در کتب بزرگان، نامی مشاهده نمی شود. 📚 تشیع و تصوف، ص ۳۳۹ ⬅️ دو کتاب مشهور ابن ابی جمهور عبارتند از : " عَوالی اللَّئالی العزیزیّة فی الأحادیث الدّینیّة " و " المَجلَیِ لِمِرآةِ المَنجَی " به کتاب " عوالی اللئالی " از دو جهت نقد شده است: ⬅️ الف ) استفاده فراوان از روایات مُرسل، آحاد و منقول از عامه. ابن ابی جمهور در نقل احادیث عامه به گونه ای زیاده روی کرده است که بعضی مشایخ حدیث، به دلیل وجود این کتاب، ابن ابی جمهور را مورد وثوق ندانسته اند. 📚 مقاله زندگی نامه ابن ابی جمهور، رشیدیان، کیهان اندیشه ، ش ۷۲، خرداد و تیر ۱۳۷۶؛ ص۱۰۱-۱۰۹ 📚تشیع و تصوف، ص ۳۳۳/ خیراتیه ج ۲ ص ۴۰۲ به نقل از ریاض الجنان ➖ علامه مجلسی رحمه الله در بحارالانوار می نویسد: ✍ و کتاب عوالی اللآلی و إن کان مشهورا و مؤلفه فی الفضل معروفا لکنه لم یمیز القشر من اللباب و أدخل أخبار متعصبی المخالفین بین روایات الأصحاب فلذا اقتصرنا منه علی نقل بعضها و مثله کتاب نثر اللآلی و کتاب جامع الأخبار. و کتاب «عوالی اللئالی» اگرچه مشهور است و نویسنده اش در فضل و علم معروف می‌باشد، لکن پوست از مغز تشخیص داده نمی شود و در آن اخبار متعصبین از مخالفین بین اصحاب را داخل نموده و مانند آن، کتاب «نثر اللئالی» و کتاب «جامع الاخبار» است. 📚بحارالانوار، جلد ۱، صفحه ۳۱ ✍ و من تصانیفه کتاب غوالی اللّئالی فی الحدیث، و لکنّه یمیل إلی الحکمة و التصوّف، و له تصانیف فیها ما لا أرتضیه. انتهی. از تالیفات او کتاب «غوالی اللئالی» در حدیث است و لکن او میل به حکمت و تصوف داشت و برای او در این زمینه تالیفاتی است که مورد رضایت ما نیست.  📚بحارالانوار ، جلد ۱، مقدمه صفحه ۱۸۴ ✍محمد بن زین الدین ابی الحسن علی بن حسام الدین ابراهیم بن حسین بن ابراهیم ابن ابی جمهور هجری احسایی، عالم فاضل و جامع علوم معقول و منقول، فقیه، محدث، حکیم و متکلم از معاصرین شیخ علی کرکی می‌باشد. راوی اخبار است که نزد شیخ فاضل شرف الدین حسن بن عبدالکریم فتّال غروی، خادم حرم امیرالمومنین و نزد شیخ علی بن هلال جزائری در کرک شاگردی کرد. در او تمایلاتی به تصوف دیده می‌شد.  📚بحارالانوار جلد ۱، مقدمه صفحه ۱۸۴ ⬅️ قال صاحب الحدائق بعد نقل مرفوعة زرارة فی الأخبار العلاجیّة: إنّ الروایة المذکورة لم نقف علیها فی غیر کتاب العوالی، مع ما هی علیها من الإرسال و ما علیه الکتاب المذکور من نسبة صاحبه إلی التساهل فی نقل الأخبار و لإهمال و خلط غثّها بسمینها و صحیحها بسقیمها کما لا یخفی علی من لاحظ الکتاب المذکور. ➖و قال صاحب الریاض بعد الثناء علیه: لکنّ التصوّف الغالی المفرط قد أبطل حقّه. ✍صاحب حدائق بعد از روایت مرفوعه ای از زراره در الاخبار العلاجیه می‌گوید: «همانا روایت ذکر شده در غیر از کتاب عوالی نیامده، با اینکه مرسل هست و به نویسنده این کتاب نسبت تساهل و اهمال در نقل روایات هم داده اند و اینکه احادیث صحیح و غیر آن را خلط نموده، چنان چه کتاب را ملاحظه کنید این دور از واقعیت نیست. » ✍صاحب ریاض بعد از تعریف از او می‌گوید: «لکن تصوف و غلوگری افراطی باعث گردید که حقانیت او از بین برود. »  📚بحارالانوار، جلد ۱، مقدمه صفحه ۱۸۴ @BotShenasi
🔍 بررسی ابن ابی جمهور احسایی ۲ ➖ ب) تمایل شدید نویسنده به صوفیه! ابن ابی جمهور در ای کتاب، بعضی احادیثی را نقل می کند که مذاق صوفیانه دارد. نظیر حدیث خرقه. وی همچنین با استناد به روایتی از امیرالمومنین علیه السلام، به تبیین کلمه تصوف می پردازد و آن را حقیقتی مرکّب از تقوا، صبر، وفا و فنا معرفی می کند. 📚 مقاله زندگی نامه ابن ابی جمهور، رشیدیان، خرداد و تیر ۱۳۷۶ ، ص ۱۰۱-۱۰۹ 📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص ۴۱۴ ⬅️ سید نعمت الله جزایری در شرحی که بر کتاب " عوالی اللئالی " نوشته و آن را " الجواهر الغوالی فی شرح عوالی اللئالی " نام نهاده است، ابن ابی جمهور را عالم ربّانی و علامه ثانی خوانده و می نویسد: " آگاهی و معرفت کامل ابن ابی جمهور به علم فلسفه و حکمت، و علم تصوف و حقیقت آن، سبب قدح در جلالت شأن وی نمی شود؛ زیرا اکثر علما گذشته و حال همچون علوم ریاضی، نجوم، منطق، در این دو علم نیز تحقیق کرده اند، و تحقیق در این علوم و مشابه آن دلیل بر عمل به احکام و اصول آن علوم، و اعتقاد به آنها نمی باشد، بلکه حاکی از آگاهی این دانشمندان به این علوم، و اطلاع از مذهب و روش کسانی است که به واقع، اهل آن علوم بوده اند. " 📚 مستدرک الوسائل، الخاتمة ج ۱، ص ۳۴۳ و ۳۴۴ ➖ اما به نظر می رسد بیانات ابن ابی جمهور در " عوالی اللئالی "، چیزی بیش از آگاهی و تبیین دیدگاه صوفیه باشد، و از تمایل نویسنده به تصوف حکایت می کند. به ویژه این گرایش در کتاب دیگر ابن ابی جمهور، با نام " المَجلَی لِمِرآةِ المَنجَی " نمایان تر است. ⬅️ مرحوم مجلسی اول در رساله " تشویق السالکین " می نویسد: " شیخ ابن ابی جمهور احسایی که از افاضل علمای شیعه است، بیان حقیقت تصوف و علوّ شأن این طبقه عظمی را، و تحقیقات و تدقیقات آن را به قدر آن که در حیّز بیان درآید، در کتاب " المجلی " که در علم کلام نوشته، نموده، و در آنجا بیان نسبت فرقه و سلسله خود را با باقی مشایخ صوفیه به حضرات ائمه هدی علیهم السلام نموده، و همچنین در "عوالی و اللئالی" و غیره از تصنیفات خود، سخنان و احادیث معتبره و تعریف تصوف را نقل کرده است. " 📚 رساله تشویق السالکین، ص۱۲ ⬅️ شیخ یوسف بحرانی در " لؤلؤة البحرین" می نویسد: " شیخ محمد بن ابی جمهور، فاضل، مجتهد و متکلم بود. وی کتابی دارد به نام المجلی که بر مذاق صوفیه نگاشته است. " 📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص۴۱۳ ⬅️ محدث نوری نیز در خاتمه " مستدرک الوسائل " می نویسد: " در مورد کتاب های ابن ابی جمهور از دو جهت، انتقاد شده است که یک جهت آن، میل وی به تصوف، بلکه زیاده روی در آن است، و صاحب ریاض به آن اشاره می کند" 📚مستدرک الوسائل، الخاتمة ج ۱ ص ۳۳۸ ➖ ابن ابی جمهور در " المجلی " به موضوع خرقه های صوفیه می پردازد. وی مدعی است که خرقه جنید با چند واسطه، به معروف کرخی و امام رضا علیه السلام میرسد، و به طریقی دیگر خرقه معروف کرخی با چند واسطه به حسن بصری و امیرالمومنین علیه السلام می رسد. وی همچنین سلسله خرقه شقیق بلخی را نیز به اویس قرنی و امیرالمومنین علیه السلام می رساند. ابن ابی جمهور در همین کتاب، ذوالنّون مصری را از شاگردان امام عسکری علیه السلام معرفی می کند. در واقع ابن ابی جمهور، اهل بیت علیهم السلام را اولیای عارفان و شیخ مشایخ صوفیان به شمار می آورد. ⬅️ میرزا عبدالله افندی در " تعلیقة امل الآمل " می نویسد: ابن ابی جمهور در کتاب" رسالة مسلک الافهام فی علم الکلام " سعی کرده است که بین اقوال متکلّمین و حکما، صوفیه، اشعریه و معتزله جمع کند. وی همچنین کتاب " المجلی " را که شرحی بر " رسالة مسلک الافهام " می باشد، بین طریق حکما، متکلمین و صوفیه جمع کرده است" 📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص ۴۱۴-۴۱۵ 📚موضع تشیع در برابر تصوف، ص ۲۲۸ 📚تعلیقة امل الآمل، ص ۲۵۷ @BotShenasi
⬅️مُتکلّم عالیقدر شیعه مرحوم سیّد إسماعیل طبرسی نوری رحمه الله: ✍از جملهٔ آن اَسماء و صفاتی که جایز نیست اِطلاق نمودنِ آن بر غیر ذات حقّ تعالیٰ،لفظ «الرحمن» است که این صفتِ خاصّه ای است که اِطلاق بر غیر خدای تعالیٰ،معقول نیست بشود! .... و از آن جمله است لفظ «لم يلد و لم يولد»،و از آن جمله است «وحده لا شريك له»، و از آن جمله است «قدیم» و «اَزَلی» و «سَرمَدی» و امثال آن از خصایص اَسماء و صفات که احدی را نمی رسد که تَفَوُّه بنماید به اِطلاقِ «سَرمَدی» و «قدیم» و «اَزَلی» و امثال آن بر محمد و آل محمد(علیهم السلام) بر سبيل حقیقت،و عدم صحّتِ نسبت و اطلاق آنها بر ذات باری تعالیٰ نه حقیقتاً و نه مَجازاً ! 📚کفایة الموحّدین؛ج۱ص۵۲۸-۵۲۹ @BotShenasi
🔍 بررسی ابن ابی جمهور احسایی ۳ ⬅️ در واقع، کتاب " المجلی " دائرة المعارفی است که تقریباً همه مسائل شناخته شده آن عصر را در بر می گیرد. هدف ابن ابی جمهور آن بوده است که دست آوردهای علم کلام را با نتایج فلسفه و تصوف در آمیزد! تا با آمیختن آنها، چهارچوبی نظری برای فرقه های واحد و با عقیده واحد فراهم آید! ➖او در این کتاب، به نحو آزادانه ای، کلام معتزلی را با فلسفه ارسطویی، فلسفه اشراقی و تعالیم وحدت وجود ابن عربی در هم آمیخته است و ترکیبی از این مکاتب پدید آورده است. در واقع ابن ابی جمهور، شکل تکامل یافته ای از سید حیدر آملی است، وی در " المجلی " از کتاب های " جامع الاسرار " و "تص النصوص " بسیار استفاده کرده و گاه عین عبارات سید حیدر را آورده و او را با عناوین " سید علامه "، " داره قوه مکاشفه راستین "، " فاضل متاخر، قطب الاقطاب" یاد کرده است! 🚩ابن ابی جمهور برای عارفان قبل از خویش احترام خاصی قائل بوده است. برای بیان مقاصد خودش به سخنان آنها تمسک می جوید. وی از کسانی چون افلاطون، ارسطو، فرفوریوس، بایزید، حلاج، شبلی، محمد غزالی، سعدالدین حموی، فارابی، ابن سینا، فخر رازی، سهروردی، ابن عربی، و... یاد می کند و به سخنان آنها استناد می کند! ✍ابن ابی جمهور، اقتباس از فلسفه و تصوف را عقیده اخیار و ابرار می شمارد! وی تصریح میکند که پیروی از حکما و عرفا، بخاطر آن است که آنان متابعت ائمه علیهم السلام می کرده اند. و عقیده آنها، همان عقیده ای است که کِبار و ائمه اطهار علیهم السلام دارا بوده اند! ابن ابی جمهور از پیروان ابن ابی عربی است و از او با عنوان " شیخ اعظم " یاد می کند! ⬅️ به نظر هانری کربن، عرفان ابن عربی یا الهیات تصوف، و تعلیمات اهل بیت علیهم السلام که از راه روایات رسیده است، به وسیله سید حیدر آملی و ابن ابی جمهور در قرن هشتم و نهم درهم آمیخت! 🔖 ابن ابی جمهور در بحث ولایت و انسان کامل به سخنان ابی عربی، و در تاویلات قرانی به اقوال عبدالرزاق کاشانی استناد می کند. او در توحید به طریقه اهل تصوف قائل است، و توحید را قائل بودن به یک موجود می داند! ابن ابی جمهور همچون ابن عربی به جمع دو مقام تشبیه و تنزیه در حق متعال قائل است و معتقد است که موحّدِ واقعی کسی است که به این دو مقام معتقد باشد. 📚 تشیع و تصوف ۳۳۳ تا ۳۳۵ ، ۲۲۸ و ۲۲۹، ۳۳۹، ۳۳۶ 📚مقاله: تاثیر شهرزوری بر ابن ابی جمهور احسایی، ترجمه کاظم رحمتی، کتاب ماه دین، ش ۴۹و ۵۰، آبان و آذر ص ۴۶ و ۵۳ 📚مقاله: زندگی نامه ابن ابی جمهور، رشیدیان، کیهان اندیشه، ش۷۲، خرداد و تیر۱۳۷۶، ص ۱۰۱-۱۰۹ @BotShenasi
⬅️کاهو فروش و شعار صوفیه ... ✍ در عصر پادشاهی خاندان صفویه که اساس سلطنت و پادشاهی آنان به وسیله صوفیان قزلباش پی ریزی شد، نخست این خاندان همه گونه طرفداری از این گروه میکردند. 🌿 ولی در زمان حکومت شاه سلطان حسین در اصفهان دستور اکید داده شده بود که حتی اگر کسی کاهو را با ضمهٔ کشیده بر روی «هو» بگوید، او را نیز توبیخ و جریمه کنند. 📚تاریخ صوفی و‌ صوفیگری جلد۱ ص ۴۷ @BotShenasi