🔍 اقطاب صوفیه | معروف کرخی ۲
➖مواردی که اثبات جعل داستان دربانی معروف کرخی می کند:
⬅️ الف) بنابر نقل صوفیه، مرگ معروف کرخی در سال ۲۰۰ هجری و در خانه امام رضا علیه السلام اتفاق افتاده است، اما محل دفن وی در بغداد گزارش شده است. و در آن زمان انتقال میّت میان مردم عرف نبوده است.
⬅️ ب) نقل شده است که معروف کرخی هرگز از بغداد خارج نشد، و از طرفی هیچ گزارشی از رفتن حضرت رضا علیه السلام به بغداد در دسترس نیست! پس ارتباط معروف با امام رضا علیه السلام چگونه میسّر شده است؟ از این رو بعضی از منابع اهل سنت چون " طبقات الحنابله " و " تاریخ بغداد "، نام معروف را در ردیف موالیان حضرت نمی آورد!
⬅️ ج) ولادت امام رضا علیه السلام در سال ۱۴۸ هجری است. اگر حضرت در سن بیست سالگی، معروف کرخی را در سن ۸ سالگی مسلمان کرده باشد، از آنجا که معروف در سال ۲۰۰ هجری از دنیا می رود، پس سن او در هنگام مرگ باید حدود ۴۰ سال باشد، در حالی که نقل است معروف کرخی در سن پیری از دنیا رفته است!
⬅️ د ) مرحوم ابن فهد حلی در "التّحصین " روایتی از معروف کرخی به نقل از امام صادق علیه السلام نقل می کند که در موضوع نصیحتی است که آن حضرت در زمینه عزلت از خلق به معروف می فرمایند. این روایت نشانه ای است بر این که معروف کرخی قبل از امام رضا علیه السلام زندگی می کرده و مسلمان بوده است.
➖ به نقل از " تذکرة الاولیاء " وقتی معروف کرخی از دنیا رفت، به واسطه حسن خلق و تواضع، همه ادیان از یهودیان، مسیحیان و مسلمانان ادعا کردند که معروف از آنها است. خادم گفت: معروف به من گفته است: هر کس بتواند جنازه مرا از زمین بلند کند، من از آن قوم خواهم بود! یهودیان و مسیحیان نتوانستند جنازه را بردارند. و فقط اهل اسلام توانستند، جنازه او را بلند کنند.
❌ نتیجه منطقی این داستان آن است که اگر معروف، به مسلمانی مشهور بود، هرگز کفّار او را از خودشان نمی شمردند.
#معروف_کرخی #اقطاب_صوفیه
📚مقاله نقد و بررسی معروف کرخی از امام رضا علیه السلام، ایوب هاشمی، مجموعه مقالات برهان مبین، مقاله ۱۷؛ مهر ماه ۱۳۹۱
📚التحصین فی صفات العارفین، ص ۱۱/ مجمع البحرین، ج ۵؛ ص ۹۹/ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۸۷
📚 تذکرة الاولیاء ، ص ۲۸۳
📚موضع تشیع در برابر تصوف، ص ۱۲۷
@BotShenasi
🔍 بررسی ابن ابی جمهور احسایی
➖ ابن ابی جمهور احسایی (م بعد از ۹۰۴)، از علمای قرن نهم و دهم هجری است که در احساء واقع در بحرین به دنیا آمد، و پس از خواندن مقدّمات به نجف رفت، و به فرا گرفتن علوم پرداخت. وی سالهای پایانی عمر خویش در کنار آستان مقدس رضوی سپری کرد و همان جا از دنیا رفت. ابن ابی جمهور، مذاق عرفانی داشت و به صوفیه متمایل بود.
⬅️ میرزا عبدالله افندی در " ریاض العلماء " درباره وی می نویسد:
" ابن ابی جمهور، فقیه، حکیم، متکلّم، محدث و صوفی است. صاحب فضایل فراوانی است، ولی تمایل شدید به تصوف، حق (مقامات علمی) وی را از بین برده است "
📚 مستدرک الوسائل، الخاتمة ج ۱، ص ۳۳۴
⬅️ مرحوم خوانساری در " روضات الجنّات "، ابن ابی جمهور را به تصوف منتسب می کند. همین امر سبب شده است که با آن که وی شاگردان بسیاری داشته است، اما حتّی از یک فقیه یا متکلم از شاگردان وی که مورد قبول باشد، در کتب بزرگان، نامی مشاهده نمی شود.
📚 تشیع و تصوف، ص ۳۳۹
⬅️ دو کتاب مشهور ابن ابی جمهور عبارتند از : " عَوالی اللَّئالی العزیزیّة فی الأحادیث الدّینیّة " و " المَجلَیِ لِمِرآةِ المَنجَی "
به کتاب " عوالی اللئالی " از دو جهت نقد شده است:
⬅️ الف ) استفاده فراوان از روایات مُرسل، آحاد و منقول از عامه. ابن ابی جمهور در نقل احادیث عامه به گونه ای زیاده روی کرده است که بعضی مشایخ حدیث، به دلیل وجود این کتاب، ابن ابی جمهور را مورد وثوق ندانسته اند.
📚 مقاله زندگی نامه ابن ابی جمهور، رشیدیان، کیهان اندیشه ، ش ۷۲، خرداد و تیر ۱۳۷۶؛ ص۱۰۱-۱۰۹
📚تشیع و تصوف، ص ۳۳۳/ خیراتیه ج ۲ ص ۴۰۲ به نقل از ریاض الجنان
➖ علامه مجلسی رحمه الله در بحارالانوار می نویسد:
✍ و کتاب عوالی اللآلی و إن کان مشهورا و مؤلفه فی الفضل معروفا لکنه لم یمیز القشر من اللباب و أدخل أخبار متعصبی المخالفین بین روایات الأصحاب فلذا اقتصرنا منه علی نقل بعضها و مثله کتاب نثر اللآلی و کتاب جامع الأخبار.
و کتاب «عوالی اللئالی» اگرچه مشهور است و نویسنده اش در فضل و علم معروف میباشد، لکن پوست از مغز تشخیص داده نمی شود و در آن اخبار متعصبین از مخالفین بین اصحاب را داخل نموده و مانند آن، کتاب «نثر اللئالی» و کتاب «جامع الاخبار» است.
📚بحارالانوار، جلد ۱، صفحه ۳۱
✍ و من تصانیفه کتاب غوالی اللّئالی فی الحدیث، و لکنّه یمیل إلی الحکمة و التصوّف، و له تصانیف فیها ما لا أرتضیه. انتهی.
از تالیفات او کتاب «غوالی اللئالی» در حدیث است و لکن او میل به حکمت و تصوف داشت و برای او در این زمینه تالیفاتی است که مورد رضایت ما نیست.
📚بحارالانوار ، جلد ۱، مقدمه صفحه ۱۸۴
✍محمد بن زین الدین ابی الحسن علی بن حسام الدین ابراهیم بن حسین بن ابراهیم ابن ابی جمهور هجری احسایی، عالم فاضل و جامع علوم معقول و منقول، فقیه، محدث، حکیم و متکلم از معاصرین شیخ علی کرکی میباشد. راوی اخبار است که نزد شیخ فاضل شرف الدین حسن بن عبدالکریم فتّال غروی، خادم حرم امیرالمومنین و نزد شیخ علی بن هلال جزائری در کرک شاگردی کرد. در او تمایلاتی به تصوف دیده میشد.
📚بحارالانوار جلد ۱، مقدمه صفحه ۱۸۴
⬅️ قال صاحب الحدائق بعد نقل مرفوعة زرارة فی الأخبار العلاجیّة: إنّ الروایة المذکورة لم نقف علیها فی غیر کتاب العوالی، مع ما هی علیها من الإرسال و ما علیه الکتاب المذکور من نسبة صاحبه إلی التساهل فی نقل الأخبار و لإهمال و خلط غثّها بسمینها و صحیحها بسقیمها کما لا یخفی علی من لاحظ الکتاب المذکور.
➖و قال صاحب الریاض بعد الثناء علیه: لکنّ التصوّف الغالی المفرط قد أبطل حقّه.
✍صاحب حدائق بعد از روایت مرفوعه ای از زراره در الاخبار العلاجیه میگوید: «همانا روایت ذکر شده در غیر از کتاب عوالی نیامده، با اینکه مرسل هست و به نویسنده این کتاب نسبت تساهل و اهمال در نقل روایات هم داده اند و اینکه احادیث صحیح و غیر آن را خلط نموده، چنان چه کتاب را ملاحظه کنید این دور از واقعیت نیست. »
✍صاحب ریاض بعد از تعریف از او میگوید: «لکن تصوف و غلوگری افراطی باعث گردید که حقانیت او از بین برود. »
📚بحارالانوار، جلد ۱، مقدمه صفحه ۱۸۴
#ابن_ابی_جمهور #تصوف #غلات
@BotShenasi
🔍 بررسی ابن ابی جمهور احسایی ۲
➖ ب) تمایل شدید نویسنده به صوفیه! ابن ابی جمهور در ای کتاب، بعضی احادیثی را نقل می کند که مذاق صوفیانه دارد. نظیر حدیث خرقه. وی همچنین با استناد به روایتی از امیرالمومنین علیه السلام، به تبیین کلمه تصوف می پردازد و آن را حقیقتی مرکّب از تقوا، صبر، وفا و فنا معرفی می کند.
📚 مقاله زندگی نامه ابن ابی جمهور، رشیدیان، خرداد و تیر ۱۳۷۶ ، ص ۱۰۱-۱۰۹
📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص ۴۱۴
⬅️ سید نعمت الله جزایری در شرحی که بر کتاب " عوالی اللئالی " نوشته و آن را " الجواهر الغوالی فی شرح عوالی اللئالی " نام نهاده است، ابن ابی جمهور را عالم ربّانی و علامه ثانی خوانده و می نویسد:
" آگاهی و معرفت کامل ابن ابی جمهور به علم فلسفه و حکمت، و علم تصوف و حقیقت آن، سبب قدح در جلالت شأن وی نمی شود؛ زیرا اکثر علما گذشته و حال همچون علوم ریاضی، نجوم، منطق، در این دو علم نیز تحقیق کرده اند، و تحقیق در این علوم و مشابه آن دلیل بر عمل به احکام و اصول آن علوم، و اعتقاد به آنها نمی باشد، بلکه حاکی از آگاهی این دانشمندان به این علوم، و اطلاع از مذهب و روش کسانی است که به واقع، اهل آن علوم بوده اند. "
📚 مستدرک الوسائل، الخاتمة ج ۱، ص ۳۴۳ و ۳۴۴
➖ اما به نظر می رسد بیانات ابن ابی جمهور در " عوالی اللئالی "، چیزی بیش از آگاهی و تبیین دیدگاه صوفیه باشد، و از تمایل نویسنده به تصوف حکایت می کند. به ویژه این گرایش در کتاب دیگر ابن ابی جمهور، با نام " المَجلَی لِمِرآةِ المَنجَی " نمایان تر است.
⬅️ مرحوم مجلسی اول در رساله
" تشویق السالکین " می نویسد:
" شیخ ابن ابی جمهور احسایی که از افاضل علمای شیعه است، بیان حقیقت تصوف و علوّ شأن این طبقه عظمی را، و تحقیقات و تدقیقات آن را به قدر آن که در حیّز بیان درآید، در کتاب " المجلی " که در علم کلام نوشته، نموده، و در آنجا بیان نسبت فرقه و سلسله خود را با باقی مشایخ صوفیه به حضرات ائمه هدی علیهم السلام نموده، و همچنین در
"عوالی و اللئالی" و غیره از تصنیفات خود، سخنان و احادیث معتبره و تعریف تصوف را نقل کرده است. "
📚 رساله تشویق السالکین، ص۱۲
⬅️ شیخ یوسف بحرانی در " لؤلؤة البحرین" می نویسد:
" شیخ محمد بن ابی جمهور، فاضل، مجتهد و متکلم بود. وی کتابی دارد به نام المجلی که بر مذاق صوفیه نگاشته است. "
📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص۴۱۳
⬅️ محدث نوری نیز در خاتمه " مستدرک الوسائل " می نویسد:
" در مورد کتاب های ابن ابی جمهور از دو جهت، انتقاد شده است که یک جهت آن، میل وی به تصوف، بلکه زیاده روی در آن است، و صاحب ریاض به آن اشاره می کند"
📚مستدرک الوسائل، الخاتمة ج ۱ ص ۳۳۸
➖ ابن ابی جمهور در " المجلی " به موضوع خرقه های صوفیه می پردازد. وی مدعی است که خرقه جنید با چند واسطه، به معروف کرخی و امام رضا علیه السلام میرسد، و به طریقی دیگر خرقه معروف کرخی با چند واسطه به حسن بصری و امیرالمومنین علیه السلام می رسد. وی همچنین سلسله خرقه شقیق بلخی را نیز به اویس قرنی و امیرالمومنین علیه السلام می رساند.
ابن ابی جمهور در همین کتاب، ذوالنّون مصری را از شاگردان امام عسکری علیه السلام معرفی می کند. در واقع ابن ابی جمهور، اهل بیت علیهم السلام را اولیای عارفان و شیخ مشایخ صوفیان به شمار می آورد.
⬅️ میرزا عبدالله افندی در " تعلیقة امل الآمل " می نویسد:
ابن ابی جمهور در کتاب" رسالة مسلک الافهام فی علم الکلام " سعی کرده است که بین اقوال متکلّمین و حکما، صوفیه، اشعریه و معتزله جمع کند. وی همچنین کتاب " المجلی " را که شرحی بر " رسالة مسلک الافهام " می باشد، بین طریق حکما، متکلمین و صوفیه جمع کرده است"
📚منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ۱۳، ص ۴۱۴-۴۱۵
📚موضع تشیع در برابر تصوف، ص ۲۲۸
📚تعلیقة امل الآمل، ص ۲۵۷
#ابن_ابی_جمهور #اقطاب_صوفیه #غلات
@BotShenasi
⬅️مُتکلّم عالیقدر شیعه مرحوم سیّد إسماعیل طبرسی نوری رحمه الله:
✍از جملهٔ آن اَسماء و صفاتی که جایز نیست اِطلاق نمودنِ آن بر غیر ذات حقّ تعالیٰ،لفظ «الرحمن» است که این صفتِ خاصّه ای است که اِطلاق بر غیر خدای تعالیٰ،معقول نیست بشود!
.... و از آن جمله است لفظ «لم يلد و لم يولد»،و از آن جمله است «وحده لا شريك له»، و از آن جمله است «قدیم» و «اَزَلی» و «سَرمَدی» و امثال آن از خصایص اَسماء و صفات که احدی را نمی رسد که تَفَوُّه بنماید به اِطلاقِ «سَرمَدی» و «قدیم» و «اَزَلی» و امثال آن بر محمد و آل محمد(علیهم السلام) بر سبيل حقیقت،و عدم صحّتِ نسبت و اطلاق آنها بر ذات باری تعالیٰ نه حقیقتاً و نه مَجازاً !
📚کفایة الموحّدین؛ج۱ص۵۲۸-۵۲۹
#غلو #غلات
@BotShenasi
🔍 بررسی ابن ابی جمهور احسایی ۳
⬅️ در واقع، کتاب " المجلی " دائرة المعارفی است که تقریباً همه مسائل شناخته شده آن عصر را در بر می گیرد. هدف ابن ابی جمهور آن بوده است که دست آوردهای علم کلام را با نتایج فلسفه و تصوف در آمیزد! تا با آمیختن آنها، چهارچوبی نظری برای فرقه های واحد و با عقیده واحد فراهم آید!
➖او در این کتاب، به نحو آزادانه ای، کلام معتزلی را با فلسفه ارسطویی، فلسفه اشراقی و تعالیم وحدت وجود ابن عربی در هم آمیخته است و ترکیبی از این مکاتب پدید آورده است. در واقع ابن ابی جمهور، شکل تکامل یافته ای از سید حیدر آملی است، وی در " المجلی " از کتاب های " جامع الاسرار " و "تص النصوص " بسیار استفاده کرده و گاه عین عبارات سید حیدر را آورده و او را با عناوین " سید علامه "، " داره قوه مکاشفه راستین "، " فاضل متاخر، قطب الاقطاب" یاد کرده است!
🚩ابن ابی جمهور برای عارفان قبل از خویش احترام خاصی قائل بوده است. برای بیان مقاصد خودش به سخنان آنها تمسک می جوید. وی از کسانی چون افلاطون، ارسطو، فرفوریوس، بایزید، حلاج، شبلی، محمد غزالی، سعدالدین حموی، فارابی، ابن سینا، فخر رازی، سهروردی، ابن عربی، و... یاد می کند و به سخنان آنها استناد می کند!
✍ابن ابی جمهور، اقتباس از فلسفه و تصوف را عقیده اخیار و ابرار می شمارد! وی تصریح میکند که پیروی از حکما و عرفا، بخاطر آن است که آنان متابعت ائمه علیهم السلام می کرده اند. و عقیده آنها، همان عقیده ای است که کِبار و ائمه اطهار علیهم السلام دارا بوده اند! ابن ابی جمهور از پیروان ابن ابی عربی است و از او با عنوان " شیخ اعظم " یاد می کند!
⬅️ به نظر هانری کربن، عرفان ابن عربی یا الهیات تصوف، و تعلیمات اهل بیت علیهم السلام که از راه روایات رسیده است، به وسیله سید حیدر آملی و ابن ابی جمهور در قرن هشتم و نهم درهم آمیخت!
🔖 ابن ابی جمهور در بحث ولایت و انسان کامل به سخنان ابی عربی، و در تاویلات قرانی به اقوال عبدالرزاق کاشانی استناد می کند. او در توحید به طریقه اهل تصوف قائل است، و توحید را قائل بودن به یک موجود می داند! ابن ابی جمهور همچون ابن عربی به جمع دو مقام تشبیه و تنزیه در حق متعال قائل است و معتقد است که موحّدِ واقعی کسی است که به این دو مقام معتقد باشد.
📚 تشیع و تصوف ۳۳۳ تا ۳۳۵ ، ۲۲۸ و ۲۲۹، ۳۳۹، ۳۳۶
📚مقاله: تاثیر شهرزوری بر ابن ابی جمهور احسایی، ترجمه کاظم رحمتی، کتاب ماه دین، ش ۴۹و ۵۰، آبان و آذر ص ۴۶ و ۵۳
📚مقاله: زندگی نامه ابن ابی جمهور، رشیدیان، کیهان اندیشه، ش۷۲، خرداد و تیر۱۳۷۶، ص ۱۰۱-۱۰۹
#تصوف #اقطاب_صوفیه #ابن_ابی_جمهور
@BotShenasi
⬅️کاهو فروش و شعار صوفیه ...
✍ در عصر پادشاهی خاندان صفویه که اساس سلطنت و پادشاهی آنان به وسیله صوفیان قزلباش پی ریزی شد، نخست این خاندان همه گونه طرفداری از این گروه میکردند.
🌿 ولی در زمان حکومت شاه سلطان حسین در اصفهان دستور اکید داده شده بود که حتی اگر کسی کاهو را با ضمهٔ کشیده بر روی «هو» بگوید، او را نیز توبیخ و جریمه کنند.
📚تاریخ صوفی و صوفیگری جلد۱ ص ۴۷
#هو_کشیدن #صوفیه #تصوف
@BotShenasi
🔍 تغییر تصوف به تصوف عاشقانه
⬅️صرف نظر از عوامل بیرونی که زمینه های تشکیل تصوّف را تقویت می نمود ، زهد افراطی و برداشت های غلط و انحرافی از متن دین ، عامل اصلی در تکوین این تشکّل در قرن دوم هجری محسوب می شود . صوفیانِ نخستین ، شاخص فکری و اندیشه متمایزی نسبت به بقیه مسلمانان نداشتند ، و تنها ملاک تشخیص آنان ، عبادت و زهد افراطی آن ها بود که در قالب و شهرت پوستین و جامه پشمین بروز می یافت .
➖ امّا به تدریج عنصر و واژه " حبّ" و " عشق الهی " در میان صوفیان قرن دوّم ظهور کرد .
یعنی صوفیان اهل زهد ، رفته رفته به سویی حرکت کردند که زهد سرد و خشک و غم انگیز وبی حاصلِ قدیم ، تدریجاً رنگ و بوی ذوق و محبّت یافت .
✍ رابعه عدویه ( م ۱۳۵ الی ۱۸۰ ق ) را عامل عمده این تحوّل معرّفی می کنند . حدیث عشق الهی چیز دیگری بود که رابعه عدویه آن را بر زهد صوفیه افزود . ظهور رابعه و تعالیم او نقطه عطفی در تصوّف بود ، زیرا تصوّف تدریجاً از زهد خشک مبتنی بر خوف و خشیت به معرفت دردآلود مبتنی بر عشق و محبّت گرایش یافت .
بدین ترتیب در قرن دوم ،" تصوّف زاهدانه" به تدریج جای خود را به "تصوّف عاشقانه" داد .
➖ وقتی به رابعه گفتند آیا تو ، دوست خدا و دشمن شیطانی ؟ پاسخ داد : خدا را دوست دارم ، امّا دشمن شیطان نیستم . گفتند : چرا ؟ گفت : از محبّت رحمان ، فرصت و رغبتِ عداوت ِ شیطان ندارم . در داستانی دیگر رابعه گفت : رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که به من فرمود : آیا مرا دوست داری ؟ گفتم : چه کسی تو را دوست ندارد ؟! امّا محبّت حقّ آن چنان مرا در برگرفته است که برای دوستی و دشمنیِ غیر ، جایی نمانده است .
⬅️ در همین راستا وقتی محبّت به فرزند نمی تواند با محبّت خداوند در قلب ابراهیم ادهم ( م ۱۶۰ ق ) جای گیرد ، وی از خداوند در خواست می کند تا جان فرزندش را بگیرد . بعد ها دیده می شود که با یزید بسطامی ( م ۲۶۱ ق ) می گوید : در دلی که به جز خدا میلی باشد ، شرک باقی است ، و لذا وی حتی بر خلاف آیات الهی ، محبّت به مادر را در کنار محبّت الهی نمی پذیرد .، یا نمی تواند بهشتِ نیکوکاران برای او که اهل محبّت است ، دوست داشتنی باشد .
❌ ابو سعید خراز (م ۲۸۶ ق ) نیز وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب می بیند ، و پیامبر از وی می پرسند که آیا مرا دوست داری ؟ پاسخ می دهد : عذر مرا بپذیر که دوستی خدا مرا از دوست داشتن توبازداشته است .
بعدها سمنون محبّ نیز همین شیوه را پیش گرفته ، محبّت به فرزندش را مانعی برای محبّت الهی می بیند و لذا از خداوند درخواست می کند که وی را از میان بردارد ، و خداوند درخواست وی را اجابت می فرماید .
➖این زندگی جدید صوفیانه ، یعنی زندگی توأم با عشق و وجد ، به ناچار با تعالیم اسلام برخورد پیدا می کرد ، و لذا موجب افزونی نفرت متشرّعه نسبت به صوفیان شد و بین صوفیان و متشرّعان جدایی افکند . توجّه به معنویّت و باطن عبادات ، و کم توجّهی به ضوابط و ظواهر دین از دیگر شاخص های شناسایی تصوّف عاشقانه در مقایسه با تصوّف زاهدانه محسوب می شود .
#تصوف_عاشقانه #تصوف #صوفیه
@BotShenasi
🔍 امیرالمومنین علیه السلام و جنگیدن با غُلات ...
◾️[بصائر الدرجات] أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَامِرِ بْنِ مَعْقِلٍ عَنِ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: یَا أَبَا حَمْزَةَ لَا تَضَعُوا عَلِیّاً دُونَ مَا وَضَعَهُ اللَّهُ وَ لَا تَرْفَعُوهُ فَوْقَ مَا رَفَعَهُ اللَّهُ کَفَی لِعَلِیٍّ أَنْ یُقَاتِلَ أَهْلَ الْکَرَّةِ وَ أَنْ یُزَوِّجَ أَهْلَ الْجَنَّةِ
{لی، الأمالی للصدوق ابن الولید عن الصفار عن أحمد بن محمد مثله .}
🌿 ثمالی روایت کرده، حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: ای اباحمزه! مبادا علی را پائین تر از جایی که خدا او را در آن جا قرار داده، قرار دهید و نه بالاتر از جایی که خدا او را بالا برده است.
◽️ در مقام علی علیه السّلام همین بس که، با غالیان و از حد گذشتگان پیکار میکند و اهل بهشت را به ازدواج هم در میآورد.
أمالی صدوق نیز، مانند همین را با طریقی دیگر روایت کرده است.
📚بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۲۸۳
#غلات
@BotShenasi
🔍 از مداح و منبری غالی دوری کن، زیرا ....
◽️ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ بَشَّارٍ عَنِ الْمُظَفَّرِ بْنِ أَحْمَدَ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ مَعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِکٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ علیهما السلام أَدْنَی مَا یَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِیمَانِ أَنْ یَجْلِسَ إِلَی غَالٍ فَیَسْتَمِعَ إِلَی حَدِیثِهِ وَ یُصَدِّقَهُ عَلَی قَوْلِهِ إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی لَا نَصِیبَ لَهُمَا فِی الْإِسْلَامِ الْغُلَاةُ وَ الْقَدَرِیَّةُ
🌿 علی بن سالم از پدر خود روایت کرده که حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: کوچک ترین چیزی که شخص را از ایمان خارج میکند این است که پیش یک غالی بنشینید و به سخن او گوش دهد و گفتارش را تصدیق نماید. پدرم از پدر خود و ایشان از جدشان برایم نقل کردند که رسول الله صلوات اللَّه علیهم فرمودند: دو گروه از امت من از اسلام نصیبی ندارند؛ غالیان و قدریه.
📚 بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۲۶۹
✍ قابل توجه کسانی که وقتی مداح و منبری سخنان غالیانه می گویند نعره می کشند و او را تایید می کنند! یا پای منبر چنین اشخاصی می نشینند! ما باید از غُلات دور کنیم و این امر معصومین علیهم السلام است.
@BotShenasi
#غلات
22.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پذیرش ولایت امیرالمومنین علیه السلام مرز میان کفر و ایمان است.
🎙 استاد #علوی_تهرانی
#امیرالمومنین علیه السلام #سقیفه #غدیر
@BotShenasi
اشعار جانگداز امیرالمومنین علیه السلام بعد از دفن صدیقه طاهره سلام الله علیها :
ذَکَرْتُ أَبَا وُدِّی فَبِتُّ کَأَنَّنِی
بِرَدِّ الْهُمُومِ الْمَاضِیَاتِ وَکِیلٌ
لِکُلِّ اجْتِمَاعٍ مِنْ خَلِیلَیْنِ فُرْقَةٌ
وَ کُلُّ الَّذِی دُونَ الْفِرَاقِ قَلِیلٌ
وَ إِنَّ افْتِقَادِی فَاطِماً بَعْدَ أَحْمَدَ
دَلِیلٌ عَلَی أَنْ لَا یَدُومَ خَلِیلٌ
من دوستدار خود را به خاطر آوردم و گویا من به رد کردن غم و اندوههای گذشته وکیلم. برای اجتماع هر دو نفر دوستی، فراق و جدایی خواهد بود
و کلیه آنها در مقابل فراق و جدایی قلیل و اندک است
از دست دادن فاطمه بعد از حضرت رسول، دلیل بر این است که هیچ دوستی دائمی نخواهد بود.
#فاطمیه