eitaa logo
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
2.1هزار دنبال‌کننده
868 عکس
232 ویدیو
13 فایل
. Live for ourselves not for showing that to others!🍓👀 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗🌗. لااقل۲۴ساعت‌بمون چنلو بهت ‌ثابت کنم😂🚶. از6مهر1402برای‌پرواز‌به‌سوی‌هدفات‌کنارتم🌥🎀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_226 برگشتم و خودمو انداختم تو بغل حامد... سرمو فرو بردم به سینش که قهقه
•{🖤🤍}•• ‌ باصدای رعد و برق از خواب پریدم... بدنم حسابی درد میکرد و نمیتونستم تکون بخورم.. نگاهی به ساعت انداختم... ساعت ۶ صبح بود! شالمو از دور گردنم برداشتم و پرت کردم رو صندلی... چشمم خورد به حامد ک با وضعیتش دلم ژیگولی شد! دستاشو قفل کرده بود به هم و روی سینش گذاشته بود وسرشو خم کرده بود سمت من ..! نزدیکش شدم و سرمو گذاشتم رو دستم... خیره شدم بهش و جزء به جزء صورتشو نگاه کردم! مژه های بلند و ته ریشش جرئت دست زدن به صورت جذاب و مردونش رو بهم داد! دستی رو صورتش کشیدم که تکونی خورد... کرم خاکیم گل کرد و دستمو بردم لای موهاش... نرمی موهاش روی دستم حالمو خوب کرد... اونقدر اذیتش کردم که منو کشوند تو بغل خودش ... +عییی ولم کن! _منو اذیت میکنی پدرسوخته؟ خندیدم که حلقه دستاشو دورم تنگ تر کرد... +وای ولم کن! _بگیر بخواب! +نمیخوام. گشنمه ! دستشو یدفه از زیر سرم کشید.. +خیلی خری! سرم داغون شد! _برم برات صوبونه بگیرم؟ +چرا میگی صوبونه؟ مگه صبحانه نیس؟ رفت تو دسشویی و داد زد: _گیر نده ! ساعت ۶ صبح کدوم آبله ای میره صبحونه میخره برا عشقش که من دارم میرم؟ +تو! بعد چنددیقه با صورت خیس اومد... _خیلی نمکی! هار هار! +خدایی دوپامین هامون خیلی بالاس ها! وگرنه کی ساعت ۶ صبح انقدر فک میزنه؟ _تو! بالشتو سمتش پرت کردم که رفت... بلند شدم و بعدازرفتن به سرویس ،موهامو شونه کردم و دم اسبی بالا سرم بستم... مسواک زدم و لباسامو عوض کردم.. لباسم پوشیده بود اما جلو حامد خجالت میکشیدم! مانتوی کوتاهمو از تو چمدون درآوردم وپوشیدمش... اتاقو مرتب کردم .. خواستم وسایلامونو از چمدونا دربیارم اما دلم بدجور ضعف کرده بود... بیخیال شدم و رفتم تو آشپزخونه و نشستم روصندلی.. گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به رادین... باصدای سرحال جواب داد.. +الو. _الو سلام زلزله! +زلزله عمته! چه عجب! چه صدای شاد و گل منگلی ! _به تو فشار میاد؟ +اووو چته تو ! باصدای زنگ در، درو باز کردم و به حامد اشاره کردم که چیزی نگه.. _تو چته که اینموقع زنگیدی! سکوت کردم که داد زد: _نکنه حامد دست روت بلند کرده ها!؟؟ اگه این غلطو کرده بگو بیام دست و پاشو خورد کنم ! با دیدن قیافه حامد زدم زیر خنده.. +وای خدا نکشتت رو آیفون بودصداتو شنید! _عه ! چاکر آقا حامد ! حامد: برو...برو که شناختمت هندونه!
•{🖤🤍}•• ‌ _هندونه خودتی زردک! +خجالت بکشید! عه! زردک خودتی! حامد: قربونت برم من! _های های بسه حالم بهم خورد! خندیدم و بعداز کلی تیکه و بحث قطع کردم.. چایی ریختم و نشستیم سر میز... +خب .. چ برایمان آورده ای مارکوم؟ خامه ..عسل...شیر..پنیر...کدام یک ازین ها؟ _همه آنهارا از دکه روبروی خانه مان جمع کردم برایتان! +اوو دمتان گرم. خب دیگر...حرف اضافه نزن ‌گشنمه.. بدون توجه به قیافه حامد چسبیدم به سفره.. +آخیش...خداروشکر.. _که سیر شدی! چشم غره ای رفتم و شروع کردم به جمع کردن سفره.. _آرام یدقه بشین! +کار دارم.. _بعدا انجام بده ..!بیا باید حرف بزنیم! اخم کوچیکی کردم و نشستم.. +چیشده؟ دستی به موهاش کشید و گفت: _آرام ! تو نباید از کار من و رادین سر درمیاوردی! اما حالا که میدونی سعی کن زیاد خودتو درگیر نکنی! با کسی صمیمی نشو آرام ! هرچند اینجا زیاد همسایه نداره ! اما دور باشی ازشون بهتره ! خودت باش و خودت! حتی اگر منم نبودم تو خودتو بساز! تو بدون من زیباتری ! کامل تری ! مراقب خودت خیلی باش! من یه روز هستم یه روز نیستم! تو نبودم زندگی کن! حال خودتو خوب کن! +داری نگرانم میکنی حامد! دستشو گذاشت رو دستم و با لحن مهربونی گفت: _نگرانی نداره عزیزمن! تو فقط دور بمون ازینجور چیزا! +حامد! _جونم! +میشه... میشه ازین کاره بیای بیرون؟ اخمی کرد و دستشو کشید.. _گفتم تو دور بمون ! نگفتم من میخام دور شم! سرمو انداختم پایین.. تو دلم آشوبی به راه افتاد! حرفاش دلمو زیر و رو کرد! بلند شد و جلوی در وایستاد! دنبالش رفتم... _خب..من رفتم کاری نداری؟ +ن...نه ب...برو! نزدیکم شد و اخمی کرد.. _آرام ! چرا دوباره لکنت گرفتی ! بغض کردم و گفتم: +ر...روز اول زندگیمون ...از..ازین حرفا م..میزنی ! معنی این ک..کارا و حر..حرفات چیه! سرمو گرفت تو دستاش و خیره شد بهم.. _لعنتی من که چیزی نگفتم ! قطره اشکی رو دستش نشست که نوچی کرد.. _بغض نکن آرام ! دیوونم نکن! +خدافظ ! سمت اتاق رفتم و خودمو پرت کردم رو تخت...! حالم بدجور ریخت بهم! حامد بی دلیل حرف نمیزد! دراز کشیدم که بعداز چند دیقه چشمام گرم شد و خوابم برد.. ________________________ از خونه زدم بیرون و ب رادین زنگ. زدم... +الو رادین! _سلام بله؟ +باید ببینمت! _چیشده! +هیچی ...بیا پارک سر کوچمون. _باشه الان میام. گوشیو قطع کردم و نشستم رو نیمکت..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایحی🧸🥺♥️ @CafeYadgiry💓
- چیزایی که باید از خودت بپرسی🌸🥛؛ 💧┊•روزی ۸ لیوان آب میخوری ؟ 😀┊•به خواب و رختخوابت اهمیت داره ؟ 🎉┊•برای موفقیتای کوچیکتم جشن میگیری ؟ ⚡️┊•برای خودت هیچ دل مشغولی داری ؟ 💘┊•برای پاکیزگیت چقد وقت میذاری ؟ 🍕┊•مواظب تغذیه و بدنت هستی ؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‹.🌝💘.› @CafeYadgiry🍨
˚. 🫀 .. ↜ چرا برای انجام دادن کارهات انگیزه نداری ؟ ✨ 👀🌸┊رژیم غذایی نامناسب . 🐰🌿┊خواب نامنظم . 🥲💙┊استفاده زیاد از فضای‌مجازی ‌. 🌝🔥┊برنامه‌ریزی نامناسب . ‌@CafeYadgiry👀
من قبلیم میگفت: -چون دوسش دارم کسی حق نداره نزدیکش بشه آخه اون مال منه! من جدیدم میگه: +چرا نگران آدمایی که نزدیکش میشن باشم؟اگه قرار باشه اونارو به من ترجیح بده،آیا لازمه که تو زندگیم بمونه؟! @CafeYadgiry😉
. به به...یه بسته برام رسیده😌🌻 حدس بزنید چیه🤓. @Nazi27_f @CafeYadgiry🍨 .