eitaa logo
حکمرانی فرهنگی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
205 ویدیو
357 فایل
📚اولین میکرورسانه حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی 🗂مرکز گفتمان سازی و تسهیل گری مسائل فرهنگی 👤روابط عمومی: @admin_activism ۴۴۸۸ گروه اندیشه ورزی حکمرانی فرهنگی👇 https://eitaa.com/joinchat/683213486Ce83398f890
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻نکته‌هایی دربارۀ مرحوم دعایی و روزنامۀ اطلاعات 🖋 مهدی جمشیدی اشاره: این نکته‌ها را در جریان گفتگوی انتقادی در یک گروه مجازی نگاشتم و در برابر آنها به من حمله شد. اینک برای جلوگیری از تحریف مواضعم، آنها را بازنشر می‌دهم. پس از انتشار حکم انتصاب مدیر مسئول جدید روزنامۀ اطلاعات، همین نکته‌ها، دست‌مایۀ تمسخر و ملامت من گردید. بااین‌حال، صادقانه و شجاعانه، استدلال‌های خود را ثبت می‌کنم؛ چه درست و چه نادرست. 1- متأسّفانه مرحوم دعایی، "صلح کلّ" بوده و به روی همه لبخند می‌زده و با همه خوب بوده است؛ به تعبیر استاد مطهری، "جاذبه" داشته، نه "دافعه". به همین دلیل روزنامۀ اطلاعات در طول دهه‌های گذشته، به یک روزنامۀ بی‌اثر و کلیشه‌ای تبدیل شد. انقلاب، پُر هست از آدم‌های "بینابینی" و "متوسط". 2- در نامۀ تسلیت رهبر انقلاب: اوّلاً، بر "گذشتۀ سیاسی" تأکید شده نه "اکنونِ سیاسی". ثانیاً، بر "ارادت سیاسی" تأکید شده نه "عمل سیاسی". ثالثاً، بر "اخلاق فردی" تأکید شده نه "موضع سیاسی". رابعاً، هیچ سخنی از "مدیریّت مطبوعاتیِ طولانی‌مدّتِ" وی به میان نیامده است. بنابراین، با یک متن "بسیار رقیق" مواجهیم، چون سخن از شخصیّت "بسیار رقیق" در میان است. 3- امّا دربارۀ "ارادت به انقلاب" باید گفت: اوّلاً، ارادت، "کف" هست نه "سقف". ثانیاً، خیلیها ارادت دارند و این امر، "خاص" و "تمایزبخش" نیست. ثالثاً، اگر "مواضع" ایشان با ارادتش تطابق داشت، رهبری از "مواضع" هم میگفت. و نگفت. رابعاً، ارادت با "تشخیصهای اشتباه" و "بی‌موضعی" و "انفعال"، قابل‌جمع هست. خوشبختانه این بیانیۀ رقیق، درستیِ سخن ما رو اثبات کرد؛ بیانیه‌ای خالی از اشاره به عینیّتهای سیاسی. 4-کسی انتظار ندارد که رهبر انقلاب در پیام تسلیت، از متوفی "انتقاد" کند. بنابراین، از این جهت، راه کشف معنایِ ذهنیِ رهبر انقلاب، بسته هست. راه‌هایی که باقی می‌ماند، اینهاست: اوّلاً، چیزهایی که گفته است، چه "زمینه‌" و "گستره"‌ای را دربرمی‌گیرد. ثانیاً، چیزهایی که گفته است چه "غلظت" و "برجستگی‌"ای دارد. ثالثاً، چیزهایی که رهبر انقلاب "نگفته" است. می‌دانیم که رهبر انقلاب، رفتار پدرانه با همۀ جریان‍های سیاسی دارد و هرچه که ایشان می‌گوید از سرِ صداقت و راستی است، امّا گاهی به دلیل مصالح، ایشان حقایقی را "بیان" نمی‌کند. برای مثال، این که واقعه‌ای رخ می‌دهد و ایشان "موضع‌گیریِ‌ آشکار" نمی‌کند، خودش معنادار است. پس "نگفته‌ها" نیز معنا دارد. البتّه چنین تحلیلی، دلبخواهانه نیست؛ یعنی نگفته‌ها در نسبت با "موقعیتِ شخص یا واقعه‌"، معنادار است. پس "قالب" و "چهارچوب" دارد. شخصی و سلیقه‌ای نیست. 5- در اینجا، از کسی که "مبارز دیرین امام" بود، انتظار می‌رفت که تا پایان در "خط مبارزه" بماند و مبارزه‌اش، "جلوه" و "تعیّن" داشته باشد و به این مناسبت، رهبری هم بر "تداوم منش مبارزاتی ایشان" اشاره کند، ولی چون این‌گونه نبود، رهبر انقلاب، کفۀ "فضایلِ اخلاقیِ ایشان" را سنگین کرد و کوشید با اشاره به این سجایا، آن "خلاء" را جبران کند. به عبارت دیگر، "گذشتۀ" ایشان، رنگ "مجاهدت" داشته و "اکنونِ" ایشان، رنگ "اخلاق". کاهش غلظت مبارزه در منش ایشان، یک ضعف است، امّا رهبر انقلاب آن را با پُررنگ‌کردن اخلاق، جبران کرده است. 6- مرحوم دعایی، اولاً سی‌وسه‌سال در روزنامۀ اطلاعات بود و به گمان دوستان، خدمات فراوان کرد، امّا رهبر انقلاب در پیامش، حتّی در حد دو کلمه، اشاره‌ای به این سی‌وسه‌سال نکرد؛ و ثانیاً شش دوره، یعنی بیست‌وچهار سال هم ایشان نمایندۀ مجلس بوده و باز هم رهبر انقلاب، کوچک‌ترین اشاره‌ای به این‌همه سال حضور در مجلس نکرده است. چرا؟! یعنی در طول این چهل سال، چنان‌که در بیانیه آمده، ایشان فقط "ارادت به انقلاب" و "فضایل اخلاقی" داشته است؟! یعنی اهمّیّت این دو، کمتر از خصوصیّتِ "پایداری و وفا در دوستی و رفاقت" بوده که رهبر انقلاب، این مطلب را آورده، ولی این سال‌های انبوه را ناگفته باقی گذاشته است؟! ارادت ایشان به انقلاب، اغلب در حد ارادت باقی ماند و در دهه‌های اخیر، به کنش تبدیل نشد. 7- جریان اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب، قصد تقابل دارند؛ که "دعایی" چنین‌وچنان بوده و "شریعتمداری"، اینطور است! جریان اصلاحات شروع کرد به "مبالغه" و "الگوسازی" و "قدیس‌پروری" دربارۀ این مرحوم. در حالیکه بی‌موضعی و صلح‌کل‌بودن و به روی همه لبخند زدن و با همه خوب‌بودن، فضیلت نیست. ما شریعتمداریِ عزیز را الگوی کنشگریِ‌ موفق مطبوعاتی می‌دانیم، نه آن مرحوم را. | | 🆔@Cultural_governance
🔻مجال‌دهیِ رسمی به متفاوت‌اندیشان 🖋 مهدی جمشیدی در حکم رهبر انقلاب آمده است: روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی «قشرهایی از مردم عزیز» بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است. «چندوجهی‌بودن نگاه‌ها و سلایق سیاسی» در میان نخبگانی که در «اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» مشترکند، وجود روزنامه‌ای با این خصوصیّت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آن‌چنان است. برادر انقلابی و پسندیده‌خصال، مرحوم حجت‌الاسلام دعائی، به گونه‌ای شایسته توانسته بودند «جهت‌گیری مزبور» را رعایت کنند( ۱۸ خرداد ۱۴۰۱). 1. رهبر انقلاب به‌صورت «آگاهانه/ حساب‌شده/ سنجیده»، بخشی از امکانِ رسانه‌ای را در اختیار دسته‌ای از نیروهای سیاسی قرار داده است که با تفکّر سیاسیِ ایشان، «فاصله‌ها/ زاویه‌ها/ اختلاف‌ها»یی دارند. این یعنی انتخاب مرحوم دعایی و تداوم حضور ایشان در طول سه دهه، برخاسته از یک «محاسبۀ سیاسی و اجتماعی» در ذهن رهبر انقلاب بوده است، نه «اتّفاقی» یا «ناخواسته». 2. و محاسبه، این است که وجود نخبگان سیاسی‌ای که «متفاوت» می‌اندیشند و تا حدی «دیگری» هستند، این ضرورت را در منطق حکمرانی در سطح عالی و راهبردی ایجاد می‌کند که رهبر انقلاب، «زمینه/ مجرا/ بستر»ی را نیز در اختیار آنان قرار بدهد تا نظام به «استبداد/ تک‌صدایی/ یکدستی»، متهم نشود. 3. در عین حال، همین نخبگانِ سیاسیِ متفاوت‌اندیش نیز دست‌کم باید دارای «اعتقادِ راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» باشند تا از این زمینۀ رسانه‌ای استفاده کنند. پس این مجال‌دهی و زمینه‌سازی، «بی‌چهارچوب/ رهاشده/ ولنگار» نیست. 4. این‌که گفته شده «روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی قشرهایی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است»، به این معنی است که «منطقِ توزیعِ مدیریّتِ فرصت‌های رسانه‌ای»، در همه‌جا، یکسان نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که بتوان بر اساس ملاحظۀ یادشده نتیجه گرفت «رؤسای رسانۀ ملّی» را نیز باید این‌چنین انتخاب کرد و لازم است در برخی دوره‌ها، این مسئولیّت را به متفاوت‌اندیشان سپرد. این منطق، «محدود» است و «قابل‌تعمیم» نیست. به‌‎بیان‌دیگر، این راهبرد نباید بیش از گشودنِ «روزنه» باشد و به‌صورت یک «حقّ فراگیر» درآید. 5. مجال‌دادن رسانه‌ای به این‌که دیدگاه‌ها و مواضع «متفاوت با سیاستِ رسمی» مطرح شوند، به معنی «حقّ» و «درست» بودن آنها نیست، بلکه از ضرورتِ وجودِ «آزادی» در عرصۀ سیاسی برمی‌خیزد. به‌عبارت‌دیگر، این‌گونه نیست که در دولت اسلامی، تنها «مواضع حقّ»، اجازۀ «مطرح‌شدن» و «اظهارشدن» داشته باشند، بلکه همۀ مواضع در چهارچوب قانون، «مجالِ بیان» دارند. بنابراین، میان «حقّ سخن‌ گفتن» و «سخنِ حقّ گفتن»، تفاوت وجود دارد. آنچه که باید «غالب» و «حاکم» باشد، سخن حقّ است، امّا نباید تنها سخن حقّ، «مجالِ اظهار» و «میدانِ بیان» داشته باشد. 6. «انقلابی‌بودن» و «انقلابی‌گری» به سبب ذات خویش، مفهومی «تشکیکی/ مرتبه‌مند/ پیوستاری» است و از این جهت، باید از تعبیر «غلیظ» یا «رقیق» بودن آن در افراد سخن گفت؛ چنان‌که ایمان اسلامی نیز چنین حکمی دارد و «اقویا» و «ضعفا» را شامل می‌شود. ازاین‌رو، می‌توان دربارۀ «ضریبِ انقلابی‌بودنِ اشخاص»، داوری کرد و کسانی را بر کسانی «ترجیح» داد و «برتر» انگاشت، امّا این موضع به معنی «نفیِ خصلتِ انقلابی» از عدّه‌ای نیست. 7. من در عین باورِ عمیقِ معرفتی به بندهای پیشین، از «واگذاریِ رسمی و ناگفتۀ» چنین «جهت‌گیری»‌ای به روزنامۀ اطلاعات، باخبر نبودم و فارغ از این ملاحظه، اظهارنظر کردم. حال که دریافتم که رهبر انقلاب، چنین طرحی در ذهن داشته و از اساس، در پیِ ایجادِ فضایی برای «سخنِ متفاوت گفتن» بودند، از داوری‌ام دربارۀ روزنامۀ اطلاعات، عبور می‌کنم و با وجود انتقاد به طبعِ سیاسیِ شخصیِ مرحوم دعایی، همچون رهبر انقلاب معتقدم که «مرحوم حجت‌الاسلام دعایی، به گونه‌ای شایسته توانسته بودند جهت‌گیری مزبور را رعایت کنند». در واقع، به دنبال تغییرِ «موضوع» - که در اینجا جهت‌گیریِ تعیین‌شدۀ روزنامۀ اطلاعات است - «حکم» من نیز تغییر کرد؛ برای چنین هدف و غایتی، باید نیز این‌گونه عمل کرد. | | 🆔@Cultural_governance
🔸بعد از فراخوان مجموعه حکمرانی فرهنگی در شبکه های اجتماعی الحمدلله حجم مطالب خوبی ارسال گردید. 🌱بی شک نقد منصفانه ناظر بر در نظر گرفتن نکات مثبت و منفی یک برنامه می باشد. 🔸از تمامی افرادی که در این فراخوان شرکت کردند بسیار سپاس گذاریم 🌱شما همراهان در این مسیر میتواند با مطالب بارگذاری شده در کانال را مطالعه فرمائید.جمع بندی از برنامه عصر جدید برعهده خود عزیزان می باشد. 🔹منتظر پرونده های جدید و سوژه های آتی باشید. 🔅حکمرانی فرهنگی🔅 🆔@Cultural_governance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸‌پایان برنامه الن شو بعد از 19 فصل 🔸در طول نزدیک به دو دهه (۱۹ سال) ، ۳۰۰۰ قسمت مصاحبه (تاک شو) توسط یک زن هم جنس باز ساخته شد و این شخص از اوباما مدال قهرمانی گرفت. 🔸 ترویج سلبریتی و عرفی سازی ناهنجاری های جنسیتی از اهداف این برنامه بود. ➕پ.ن ایا صدا و سیما بر روی برنامه ای مصمم بوده است که ۱۹ سال پیگیری تولید ان باشد؟ | | 🆔@Cultural_governance
معنا_و_مسیرِ_بازسازی_انقلابی_در_ساختار_فرهنگی.pdf
209.5K
🔹 متن پیاده‌شدۀ دو درس‌گفتار 🔻 معنا و مسیرِ بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی ✍️دکتر مهدی جمشیدی | | 🆔@Cultural_governance
🔻 گذار مبتنی بر بازسازیِ انقلابی از گام اوّل به گام دوّم: 🔸بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی به‌مثابه «بازاندیشی سیاستی» جهت مطالعه👇 🌐fekrat.net/?p=8038 🌐iict.ac.ir/bazsazien 🌐farsnews.ir/news/14000615000317/ ✍️دکتر مهدی جمشیدی | | 🆔@Cultural_governance
مقصودآیت‌الله‌خامنه‌ای‌ازبازسازی‌انقلابی‌درساختارفرهنگی - دکتر مهدی جمشیدی.mp3
12.58M
🔻 درسگفتار دربارۀ: بازسازیِ انقلابیِ ساختارِ فرهنگی (تحلیلِ سخنانِ اخیرِ آیت‌الله خامنه‌ای) ✍️دکتر مهدی جمشیدی | | 🆔@Cultural_governance
🔻 جوانِ مؤمنِ انقلابی و ساخت‌شکنیِ جریانی ✒️ مهدی جمشیدی [1]. گردن‌ننهادن به خلوص‌گراییِ آیت‌الله مصباح، جریانِ اصول‌گرایی را گرفتار «انفعال» و «سردرگمی» و «چندپارگی» کرده است. هنگامی که «مدارِ فکری» و «قرابتِ گفتمانی» در میان نباشد، هرچه که پیش می‌رویم، «تشتّت‌ها» و «زاویه‌ها» فزونی می‌یابند و نهایت از متن خودِ ما، «دیگری» سربرمی‌آورد. ائتلاف‌های بی‌هویّت، «کامیابیِ موقتی» به دست می‌آورند و «ماندگار» نیستند. [2]. خلوص‌گرایی به معنی «نفیِ دیگران» نیست، بلکه عبارت است از طرّاحیِ «هستۀ مرکزیِ اصیل» در درون حاکمیّت که مبتلا به گریز از مرکز نباشند. بحث بر «انتخاب اصیل‌ترین‌ها» است، که در برابر «گشاده‌دستی» و «حمل‌برصحت» و «سهمیه‌بندی» و «ائتلاف‌های عمل‌گرایانه» قرار دارد. [3]. در چهارچوب خلوص‌اندیشی نمی‌شد و نمی‌شود قدرت را به دست آورد، امّا نه دلیل نقصِ ذاتیِ این فکر، بلکه چون «جریان غالب/ اکثری/ مسلّط» در اصول‌گرایی، مشتمل بر نیروهای سیاسیِ «چندزیست» و «موقعیّت‌طلب» است که یا خودشان منزلتِ سیاسی دارند و یا از سایه‌نشینی نسبت به این چهره‌های سیاسیِ سرشناس، به‌تدریج از پله‌های قدرت بالا می‌روند. در این حال که این جملات را می‌نویسم، مصداق‌های متعدّدی در ذهنم نقش می‌بندند... [4]. البتّه این امکان وجود دارد که در بلندمدّت و به واسطۀ هویّت غیرمردمی و اندک‌سالارِ جریان اصول‌گرا، نیروهای انقلابیِ اصیل، به آنچنان «بدنۀ اجتماعیِ خودجوش و خودبنیادی» دست یابند که «معادلات چهره‌های سیاسیِ تثبیت‌شده امّا بی‌خاصیّت» را منهدم کنند. واقعیّتِ اجتماعی، همین اندازه «مستقل» و «مهارنشدنی» است. [5]. یک مصداق برای بند پیشین بیاورم. تجربۀ بنده نشان داد که مواضع نسبت به آیت‌الله مصباح در درونِ نیروهای انقلابی یا شبه‌انقلابی، «خصوصیّت طبقاتی» دارد؛ چنان‌که نیروهای قلّه‌نشین و برجستگان، منفی‌نگر و بدبین هستند و ایشان را برنمی‌تابند، امّا هرچه به سمت طبقاتِ پایینی و بی‌قدرت حرکت می‌کنیم، به گونه‌ای عجیب، «محبوبیّتِ قدیسانه و ایمانی» در دل‌های اینان نسبت به آیت‌الله مصباح مشاهده می‌کنیم. بسط و استمرار همین اتّفاقِ مهندسی‌نشده و برآمده از متن امر اجتماعی، می‌تواند «مناسباتِ سیاسیِ کلان و پهن‌دامنه» را نیز دگرگون کند. [6]. جریان اصول‌گرایی هیچ‌گاه روی خوش به آیت‌الله مصباح نشان نداد و ایشان را «قوّۀ عاقله» به شمار نیاورد، بلکه همواره «زمینِ بازیِ پیشینی» تعریف کرد و خواست ایشان را به دام طرح خویش بیفکنند و بازی‌سازیِ پیش‌دستانه کند. [7]. مشکل اصول‌گرایان با آیت‌الله مصباح، شخص «خودشان» بودند؛ بحث بر سر این بود که «سهمی از قدرت» برای خودشان می‌خواستند و حاضر نبودند که جز خود را «اصلح» بشمارند. وجودشان، در حکم اصول موضوعه و مقولۀ غیرقابل مناقشه بود. «من‌های بزرگ» در جریان اصول‌گرایی، «استدلال‌ستیز» و «اقتدارمآب» هستند و به هیچ قیمتی از خودشان درنمی‌گذرند. در اینجا، «گفتگو» بی‌معنی می‌شود. آیت‌الله مصباح، این «پیش‌فرضِ مستبدانه» و «انگارۀ نامؤمنانه» را برنتافت. [8]. چندی که بگذرد، اصول‌گرایان نیز همچون اصلاح‌طلبان، بهای گزاف و جبران‌ناپذیر این «منطقِ قدرت‌مدار» را خواهند داد و «گوشه‌نشین» خواهند شد. اصلاح‌طلبان گمان کردند که «ضمیمه‌شدن‌»شان به دولت تکنوکرات‌ها، موجبات «بقای سیاسی» یا امکان «بازسازیِ سیاسی»‌شان را فراهم می‌کند، حال‌آن‌که این چسبندگیِ هویّت‌ستیزانه و منفعلانه، چترِ «نفرت اجتماعی» از دولت روحانی را بر سر آنها نیز گستراند و آنها را در «مصائبِ دولتِ تنبل»، سهیم و شریک ساخت. هم‌آغوشیِ اصلاح‌طلبان با تکنوکرات‌ها، شامِ لذّت‌بخشی داشت، امّا صبح از راه رسید و اصلاح‌طلبان، «باکره‌گیِ سیاسیِ» خویش را باختند. «سقط جنین»، واقعیّت را دگرگون نخواهد کرد. [9]. مردِ میدان، تنهاوتنها، «جوانِ مؤمنِ انقلابی» است که خویش را نمی‌بیند و این جریان‌های سیاسیِ قشری و ندانم‌کار و کُرسی‌پرست، به پایان روزگار خویش نزدیک می‌شوند. | | 🆔@Cultural_governance
اولین رویداد شناسایی حمایت از ایده ها، فعالیت ها و شرکت های نوآفرینی (استارتاپ های) فرهنگی عرصه بین الملل برگزار می شود: 📌 از ایران 🔸 محورهای رویداد: 🔹 قرآن و تبلیغات دینی 🔹 رسانه، صوت و تصویر 🔹 هنر و صنایع خلاق 🔹 آموزش، علم و فناوری 🔹 صنایع دستی و گردشگری 🗓 مهلت ثبت نام: سه شنبه ۳۱ خرداد 🌐 ثبت نام از طریق: www.aziran.icro.ir 🆔@Cultural_governance
♻️ ألسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ آمدی و عــــطر مــــهرت پخش شد در هر فضا می‌نویسم عــشق، می‌خوانم علی موسی‌الرضا 💛ولادت سلطان طوس، امام رضا(ع) مبارک باد (علیه‌السلام) 🆔@Cultural_governance