eitaa logo
دروس الشباب
398 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
: : 3- کتاب هایی که چند سوره ی معین را کلمه به کلمه موردبررسی لغوی و صرفی و نحوی قرار داده اند؛ همانند: اعراب ثلاثین سورة من القران الکریم-یک مجلد- ابن خالویه (این کتاب در لغت نیزمفصّل است) و جرعه ای از ادب قران- سوره ی دهر- ابوالقاسم علی دوست - 1مجلد و زبان قران- 1مجلد -حمید محمدی 4.کتاب هایی که بر طبق موضوعات یا اصطلاحات نحوی درباره ی اعراب القران نوشته شده اند همانند: - اعراب القران/زجّاج/3مجلد - دراسات لأسلوب القران الکریم/محمد عبدالخالق عظیمة/11مجلد (تألیف این کتاب 25 سال طول کشیده است) - مغنی اللبیب/ ابن هشام/2مجلد(ازمقدمه ی کتاب معلوم است که انگیزه ی ابن هشام در تألیف این کتاب بیشتر ترکیب آیات و بحث نحوی صرف و اجتناب از تکرار بوده است) 5.کتاب هایی که نمی توان اسم آن ها را اعراب القران گذاشت بلکه به عنوان کتاب تفسیر شهرت دارند ولی مباحث ادبی و تفسیر ادبی آیات را بیشتر از مباحث تفسیری دیگر مورد توجه قرار داده اند همانند: -البحر المحیط/ابن حیّان اندلسی/8مجلد ،وعجیب اینکه این کتاب با آنکه بعد از زمخشری نوشته شده و بسیارمفصّل تر ودقیق تر از کتاب "کشاف" است، شهرت کشاف را ندارد -الکشاف/زمخشری/4مجلد - مجمع البیان/طبرسی (مباحث ادبی این کتاب از دو کتاب فوق کمتر است) ادامه دارد () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
به معنای : در آیه 4سوره تحریم،خطاب به دو نفر می گوید: «إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا» با اینکه مخاطب این آیه دو نفر از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند، چرا«»به شکل جمع آمده است؟ : کتاب مشکل إعراب القرآن/ص387: هرگاه درباره عضوی از بدن إنسان سخن گفته شود که تک است و جفت ندارد؛در هنگام تثنیه به لفظ جمع إستعمال می شود. باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
به معنای عبارتی از درباره پیام اخیر: جسم الإنسان- و غيره- ذو أعضاء، و أجزاء، و أشياء أخرى تتصل به، - : ما يلازمه و يتصل به دائما، فلا ينفصل عنه فى وقت، ثم يعود إليه فى وقت آخر؛ كالرأس؛ و الأنف، و الظهر، و البطن، و القلب ... - و : ما يتصل به حينا، و ينفصل عنه حينا، و يعود إليه بعد ذلك؛ كالثوب، و الأدوات الجسمية الأخرى و أشباهها ... فإذا كان فى الجسم ‏ء_واحد_لا_يتعدد، و لا ينفصل عنه، كالرأس؛ و القلب- ضممت إليه مثله جاز فيه ثلاثة أوجه: : الجمع: و هو الأكثر. نحو: ما أحسن رءوسكما. و منه قوله تعالى: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما». و إنما عبروا بالجمع مع أن المراد ، لأن التثنية فى الحقيقة جمع لغوى؛ و لأنه مما لا يقع فيه لبس، و لا إشكال؛ فمن المعلوم ألا يكون للإنسان إلا رأس واحد، أو قلب واحد ... : التثنية على الأصل و ظاهر اللفظ؛ نحو: ما أحسن رأسيكما، و أطيب قلبيكما. : الإفراد؛ نحو؛ ما أحسن رأسكما، و أطيب قلبكما. و هذا جائز لوضوح المعنى، إذ كل فرد له شى‏ء واحد من هذا النوع، فلا يشكل، و لا يوقع فى لبس. فجى‏ء باللفظ المفرد، للخفة. أما ما يكون فى الجسد منه ؛ كاليد، و الرجل؛ فإنك إذا ضممته إلى مثله لم يكن فيه إلا التثنية؛ نحو: ما أكرم يديكما، و ما أسرع رجليكما. أما قوله تعالى: «السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما ...» فإنه جمع؛ لأن المراد الأيمان: (جمع يمين، أى: اليد اليمنى). با تشکر از محترم بابت ارسال این متن باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
: الجدول في إعراب القرآن، ج‏26، ص: 182 الفوائد الأحوال التي لا يكون فيها الفعل إلّا لازما. ورد في هذه الآية قوله تعالى وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي فجاء الفعل «أصلح» لازما لأنه بمعنى (بارك). و قد ذكر النحاة التي يكون فيها و هي: 1- إذا كان على وزن فعل: مثل شرف- ظرف 2- إذا كان على وزن فعل أو فعل، و وصفهما على فعيل، مثل: ذلّ و قوي. 3- أن يكون على وزن أفعل، بمعنى صار ذا، مثل: أحصد الزرع أي صار ذا حصاد. 4- أن يكون على وزن افعللّ مثل: اقشعرّ- اشمأزّ. 5- أن يكون على وزن افعنلل، بأصالة اللامين، مثل احرنجم (اجتمع). 6- أن يكون على وزن (افعنلى)، كاحرنبى الديك، إذا انتفش. 7- أن يكون على وزن انفعل مثل: انطلق و انكسر. 8- أن يضمّن معنى فعل لازم، كقوله تعالى: أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي بمعنى (بارك) كما ورد في هذه الآية التي نحن بصددها. 9- أن يكون رباعيا مزيدا مثل: تدحرج- اطمأنّ. 10- أن يدل على سجيّة، كلؤم و جبن و شجع، أو على عرض (حالة عارضة) كفرح و حزن، أو ما دلّ على طهارة أو دنس مثل طهر و نجس، أو على لون كأحمرّ و أخضر، أو حلية: كدعج- و كحل- و سمن- و هزل. و معنى: إن البغاث بأرضنا يستنسر. أي إن الطير الضعيف يصبح قويا كالنسر. و هذا مثل يضرب للذليل يصير عزيزا. باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
: 1- ترتیب اهل مشرق (مشهور امروزی نیز همین است) : الالف ، الباء ، التاء ، الثاء ، الجیم ، الحاء ، الخاء ، الدال ، الذال ، الراء ، الزای ، السین ، الشین ، الصاد ، الضاد ، الطاء ، الظاء ، العین ، الغین ، الفاء ، القاف ، الکاف ، اللام ، المیم ، النون ، الواو ، الهاء ، الیاء ، اللاء 2- ترتیب اهل مغرب (أندلس) : الالف ، الباء ، التاء ، الثاء ، الجیم ، الحاء ، الخاء ، الدال ، الذال ، الراء ، الزای ، الطاء ، الظاء ، الکاف ، اللام ، المیم ، النون ، الصاد ، الضاد ، العین ، الغین ، الفاء ، القاف ، السین ، الشین ، الهاء ، الواو ،الیاء .... ادامه دارد باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
تأثیر صنعت در : استخدام صنعتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر إذا نزل السماء بأرض قوم‏ رعيناه و إن كانوا غضابا مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» می‌باشد. همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود ‏که طبق قرائن خاص، این ضمیر به بعضی از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ‏‏﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، ‏باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) ‏سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸) ‏در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده عموم مى‏ كند. ‏پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه‏ اى كه طلاق آنان رجعى باشد، ‏و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى‏ گردد كه طلاق رجعى ‏گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است. بنابراين درصورتىكه ضمير ‏‏«بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص ‏مى‏ خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به‏ طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام ‏بيان عده جميع زنان مطلقه است. بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارض‏اند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به ‏استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- ‏همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در ‏نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود. باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
پیام: تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية (ط - الحديثة)؛ ج‌1، ص: 39 / نوشته علامه حلی: الفصل السابع [في أن العلم لا يختصر بما في الكتب بل أخذه العلماء] و لكلّ علم أسرار لا يطلع عليها من الكتب، فيجب أخذه من العلماء، و لهذا قال صلّى اللّه عليه و آله و سلم: «خذ العلم من الرجال» و نهى عن الأخذ ممّن أخذ علمه من ، فقال: «لا يغرّنكم » (صحفیّ: کسی که علمش را از مطالعۀ کتاب ها به دست آورده نه از راه شاگردی پیش بزرگان علم) و أمر عليه السّلام بالمحادثة في العلم و المباحثة فإنها تفيد النفس استعدادا تامّا لتحصيل المطالب و استخراج المجهولات. و قال صلّى اللّه عليه و آله و سلم: «تذاكروا و تلاقوا و تحدّثوا، فانّ الحديث جلاء القلوب، لأنّ القلوب لترين كما يرين السيف و جلاؤه... الحديث». ____________________________________ حلّى، علامه، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى، تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية (ط - الحديثة)، 6 جلد، مؤسسه امام صادق عليه السلام، قم - ايران، اول، 1420 ه‍ ق
کتاب تحفه احمدیه در شرح الفیه دقیق ترین و ادبی ترین ترجمه الفیه با رعایت نقش های ترکیبی واژگان