سه شنبه 4/2/1403-13شوال 1445 -23آوریل 2024-درس131فقه توانمندسازی –توان حل مساله – فقه القرآن – مساله افک و راه حل آن و توان یابی به آن . مساله: نسبت نا روا به بیگناه و اشاعه این نسبت در جامعه مصداق تشییع فاحشه و حرام است و دفاع از بیگناه واجب است . مخصوصا اگر بیگناه منسوب به مقام عالی اجتماعی باشد . آگاه سازی جامعه در جهت حل صحیح این مساله بر حکمرانان واجب است . شرح مساله – توان حل مساله برای مدیران مهم است وباید آنها را توانمند کرد این توانمندسازی وظیفه مدیریت منابع انسانی است با طریقه حل چهار مساله از ناحیه سه تن از انبیاء عظام در موضوعات اجتماعی ،امنیتی ،اقتصادی و... بود که اصول وحیانی حاکم بر این راه حل ها مورد استنباط قرار گرفت در این نوبت مساله دیگری را حل میکنیم به عنوان مساله افک[ ترجمه تفسير الميزان، ج‏15، ص: 128بيان آيات [بيان آيات مربوط به داستان افك‏]اين آيات به داستان افك اشاره مى‏كند، كه اهل سنت آن را مربوط به عايشه ام المؤمنين دانسته‏اند، ولى شيعه آن را درباره ماريه قبطيه مادر ابراهيم معتقد است، همان ماريه كه" مقوقس" پادشاه مصر او را به عنوان هديه براى رسول خدا (ص) فرستاد، و هر دو حديث- چه آن حديثى كه از سنى‏ها است و چه آن حديثى كه از شيعه‏ها رسيده- خالى از اشكال نيست، كه هم خودش و هم اشكالش در بحث روايتى خواهد آمد- ان شاء اللَّه تعالى.پس بهتر اين است كه به بحث پيرامون متن آيات پرداخته و به كلى فعلا از روايات صرف نظر كنيم، ولى در عين حال اين نكته را بايد مسلم بدانيم كه افك مورد بحث مربوط به يكى از خانواده‏هاى رسول خدا (ص) بوده، حال يا همسرش و يا كنيز ام ولدش كه

توانمندسازی 131

4شنبه 5/2/1403-15شوال 1445-24آوریل2024-درس132فقه توانمندسازی – توان حل مساله – مساله افک –فقه القرآن مساله:باید جامعه و مجموعه را به توان مقابله با اشاعه و اذاعه فحشاء و «افک» مجهز نمود . فقه الاداره : اولا این مساله افک و حل آن امری صغروی است که به ضمیمه کبرای لقد کان لکم فی رسو ل الله اسوه حسنه نتیجه میدهد که این راه حل لازم التاسی است بر مدیران علی المبنا و المختار علی لزوم التاسی ثانیا این اصول متلقاة از آیات شرط صحت راه حل مسائل مشابه هستند و شروطی لازم التحصیل می باشند . زیرا بدون رعایت و اعمال آنها صحت از راه حل سلب میشود و یا حداقل شرط قبول و کمال خواهند بود یعنی مقبولیت و کمال راه حل مسائل مشابه (افک واشاعه آن ) متوقف بر اعمال این اصول خواهد بود ثالثا : در فرآیند توان بخشی به کارکنان سازمان به مکنت و توان حل مساله افک و اشاعه آن واجب و لازم است که این اصول به گونه دانش بنیان به توان پذیران القاء گردند. ( والله العالم)

توانمندسازی 132

سلام علیکم و رحمت الله

5شنبه 6/2/1403-16شوال 1445- 25آوریل 2024-درس 33تفسیر ترتیبی مدیریتی قرآن کریم مدیریت رفتار غلو آمیز [سوره المائدة (5): آيات 75 تا 77] مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآياتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (75) قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ اللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (76) قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (77) ملهم از آیات فوق ،مدیریت رفتار غلو آمیز و توام با مبالغه و تملق که بیماری رائجی در سازمانها است و در نوبت قبل هم به آن اشاره شد باید اصلاح شود چون نابهنجار و منحرف کننده است در این مدیریت چند خطاب است: 1- -به فرد مورد مبالغه که باید غالیان را از خود براند و هدایت کند و راه درست را به آنها نشان دهد و دستشان را بگیرد و به راه حق و سواء و صحیح بکشاند. فریفته و خود شیفته تملق و غلو قرار نگیرد و شخصیت و سابقه خود را نابود نکند . 2- خطاب به مبالغه گران که هر کسی را از حد و حق او بالاتر نبرند و تمجید نکنند زیرا آنها به نفع و ضرر او توانا و قادر نیستند فریب آنها را نخورد بلکه اگر به خود خواندند نپذیرند . و اگر قابل هدایت نبودند آنها را طرد کنند . 3- خطاب به رهبر مصلح که وظیفه دارد مبالغه گران و مورد مبالغه را هر دو را اصلاح نماید و..

✍️5شنبه 6/2/1403-16شوال 1445- 25آوریل 2024-درس 33تفسیر ترتیبی مدیریتی قرآن کریم مدیریت رفتار غلو آمیز [سوره المائدة (5): آيات 75 تا 77] مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآياتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (75) قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ اللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (76) قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (77) ملهم از آیات فوق ،مدیریت رفتار غلو آمیز و توام با مبالغه و تملق که بیماری رائجی در سازمانها است و در نوبت قبل هم به آن اشاره شد باید اصلاح شود چون نابهنجار و منحرف کننده است در این مدیریت چند خطاب است: 1- -به فرد مورد مبالغه که باید غالیان را از خود براند و هدایت کند و راه درست را به آنها نشان دهد و دستشان را بگیرد و به راه حق و سواء و صحیح بکشاند. فریفته و خود شیفته تملق و غلو قرار نگیرد و شخصیت و سابقه خود را نابود نکند . 2- خطاب به مبالغه گران که هر کسی را از حد و حق او بالاتر نبرند و تمجید نکنند زیرا آنها به نفع و ضرر او توانا و قادر نیستند فریب آنها را نخورد بلکه اگر به خود خواندند نپذیرند . و اگر قابل هدایت نبودند آنها را طرد کنند . 3- خطاب به رهبر مصلح که وظیفه دارد مبالغه گران و مورد مبالغه را اصلاح نماید @qavami

سلام علیکم و رحمت الله

شنبه8/2/1403-18شوال 1445-27آوریل 2024-درس48اصول فقه الاداره – اصول نظریه پردازی – ارکان نظریه – رکن دوم سوالات حول پدیده . شرح : گفته شد که دومین رکن نظریه پردازی ،پردازش سوال حول پدیده مورد نظر است . نوبتهایی در خصوص پدیده شناسی بحث کردیم از دید عرف خاص و سپس از منظر قرآن کریم که معلوم شد پدیده ها بسیار متنوعند با این اشتراک که گره گشا و دانش آفرین باشند دانش کاربردی تمدن ساز . پدیده راپس از کشف باید سوال باران کرد سوال پردازی اساس نظریه پردازی است بدون توان سوال یابی، نظریه پردازی اصلا امکان ندارد فقط کالبدی از نظریه خواهد بود بدون روح هادی وپیشران . فقه الاداره به نظریاتی نیاز دارد که مدیریت اسلامی را بارور و موسع نماید کار گشا وراه گشا قرار دهد . لذا فصل سوال پردازی فصل حیاتی و مقوم نظریه پردازی است البته یک هنر هم هست . بیهوده نیست که قرآن روی سوال توجه موکدی نموده است و اصولا سوال کردن را یک تکلیف میداند از مصادیق سوال، سوال از اطراف پدیده است که البته مرجع سوال کردن و پاسخ گرفتن «اهل ذکر»اند که معصومین هستند به علت قدرت استنباط پاسخ مناسب از منبع وحی که جز با عصمت چنین استنباطی امکان ندارد و در غیاب معصوم مجتهدانی که پاسخ وحیانی را بواسطه اصول استنباط که از معصوم فرا گرفته اند . و این نکته هم قابل توجه است که سوالات نظریه پردازانه متفاوت از سوالات فرعی جزئی است که مربوط به مرحله مسائل عملی است در موضوعات جزئی . که در توضیح المسائل ها متداول است . که توضیح بیش تر را در نوبت های بعد خواهیم داد . که سه نوع سوال تکلیف جو یانه، سوال معرفت جویانه و سوال نظام

اصول 48

سلام علیکم و رحمت الله