eitaa logo
جستارها و یادداشت روزانه
2.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
یک کانال به جای 100 کانال جمع پرآکنده ای از: جستارها یادداشت‌ها،تحلیل‌ها و بازنشرهای مفید از نویسندگان، اساتید، نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 📻 اسلام و سکولاریسم 👤 دکتر 👤 دکتر 🔸آیا اسلام، یک دین سیاسی اجتماعی است؟ 🔸نگاه برون‌دینی و درون‌دینی، چه پاسخی به ما می‌دهد؟ 🔻 کانال رادیو فکرت: 🌐 وبگاه| ایتا | روبیکا | تلگرام |اینستاگرام
🔰 وقتی کینه کورت می‌کند ▪️ نگاهی گذرا به دفاعیۀ «مهدی نصیری» از «فیروز نادری» ✍ سید محمدحسین دعائی ۱. همان‌طور که قبلا گفتم، «مهدی نصیری» مسخ شده؛ و هرچه می‌گذرد، این مسخ‌شدگی در او رسوخ بیشتری پیدا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که این روزها، در گاه‌شمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، از شرّ هیچ اتفاق کوچک یا بزرگی برای لگد زدن به جمهوری اسلامی و البته رسوا کردن خود نمی‌گذرد. ۲. دفاع اخیر نصیری از «فیروز نادری»، به‌قدری سست و سطحی است که با هیچ منطقی جز «کینه‌ورزی نسبت به انقلاب اسلامی» نمی‌توان آن را توجیه کرد. او از یک سو با بی‌دقتی یا غرض‌ورزی تمام، مخالفت نادری با «اساس اسلام» و «نهاد روحانیت» را به مخالفت با «جمهوری اسلامی» تقلیل داده و از سوی دیگر زمین و زمان را برای اثبات حقانیت و برائت او به یکدیگر می‌دوزد. به میان کشیدن بحث از اقسامِ «کفر»، ارائۀ تحلیلی خام از مقولۀ «استضعاف» و ارائۀ یک بسته‌بندی دینی از «تکثرگرایی» و «اباحه‌گری» در قالب انگارۀ التقاطیِ «عصر حیرت»، بخشی از تلاش مذبوحانۀ نصیری برای دفاع از «شخصیت فیروز نادری» است. آری؛ اشتباه نشود! این‌که «شخص فیروز نادری» و ذات او چه موقعیتی دارد یا این‌که پروندۀ عمر او با چه وضعیتی بسته شد، مورد بحث نیست؛ بلکه سخن در تحلیل آراء و افکاری است که شخصیت او را شکل داده و در آیینۀ گفتار و رفتار او بروز و ظهور پیدا کرده‌اند. ۳. شخصیت فیروز نادری، حتی اگر مستحق مذمت نباشد ـ که هست ـ قطعا شایستۀ تجلیل نیست. زیرا او نه فقط به‌مقتصای مبانی متقن معرفتی، بلکه بر اساس انگاره‌های سست نصیری نیز وضعیت قابل‌دفاعی ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر ملاک قضاوت دربارۀ انسان‌ها، فقط «انسانیت و ارزش‌های اخلاقی» باشد هم نمی‌توان نادری را انسان شایستۀ تجلیلی دانست. زیرا او نه تنها هیچ احترامی برای صاحبان عقیده‌ای غیر از عقیدۀ خود ـ یعنی متولیان نهاد دین ـ قائل نیست، بلکه به‌دنبال شکنجه و کشتن آن‌ها در سیاره‌ای دیگر است؛ و این یعنی اگر دستش برسد و قدرتش را داشته باشد، هم دیکتاتور است و هم مردم‌آزار. ۴. در پایان، این نکته نیز گفتنی است که: دفاعیۀ «نصیری» از نادری، عرصه‌ای است برای رصد تناقض‌های فکری و ریاکاری‌های رفتاری او. به‌راستی چگونه می‌توان نگران دست کوتاه نادری از دنیا، شخصیت او، احترام او و حقوق انسانی و طبیعی او بود، اما در هجمه همه‌جانبه به مخالفان فکری و سیاسی خود، ذره‌ای از این نگرانی‌ها را نداشت؟ یا چگونه می‌توان به «حیرت حداکثری» معتقد بود، اما به‌جای «احتیاط حداکثری»، به «ولنگاری و وادادگی حداکثری» رسید؟ و بالاخره این‌که چگونه می‌توان در مسائل اعتقادی و در مواجهه با دین‌گریزی‌ها و دین‌ستیزی‌های صریح، از آزادی‌خواهی، تکثرگرایی و رواداری دم زد، اما در عرصۀ تقابل‌های سیاسی با جبهۀ انقلاب، اهل موضع‌گیری‌ها و کنشگری‌های بنیادگرایانه، تندورانه و جزم‌اندیشانه بود؟ درست است؛ این‌ها همه نتیجهٔ «کینه‌ورزی» و «مسخ‌شدگی» است. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. 🏷 @Smh_Doaei 🆔@Dailynotes20
تـکـنــوکــرات‌ها کـیـسـتـنـد؟!میلاد حسن زاده هیتلر در کتاب خود «نبرد من» در مورد می‌گوید: «وقتی می‌خواهید جامعه‌ای را به سوی چیزی بکشید، حیوانی‌ترین و پَست‌ترین غرایض او را آماج و نشانهٔ "پروپاگاندا" یا تبلیغات خود قرار دهید. غدهٔ آبِ دهانِ او را برای آگهی یک کنسرو و غریزهٔ جنسیِ او را برای آگهی یک جوراب یا یک اتومبیل آخرین سیستم، تحریک کنید.» تطبیق متن بالا، با تبلیغات و صحبت‌های طیف غرب‌گرا در زمان انتخابات نتایج جالبی را به همراه دارد. اساساً اینکه این طیف، خواسته یا ناخواسته در زمان انتخابات بر روی پست‌ترین غرائض آدمی دست می‌گذارند و کرامت انسان، ارتقاء فرهنگی، تمدن‌سازی و مباحث بینشی برای آن‌ها مطرح نیست، ریشه در اعتقاد به دارد. سکولاریسم که به دنیاگرایی تعریف شده، در تعدیل‌یافته‌ترین حالت، دعای قبل از شام را تنها شأن دین می‌داند. به هر قیمتی از نتایج ناگزیر سکولاریسم است. در نتیجه‌ی این لذت‌گرایی تمام وجوه زندگی بشر از جمله ، ذیل اقتصاد و برای آن تعریف شده است. غربی و اصالت یا بهتر بگویم دیکتاتوری اقتصاد از نتایج ناگزیر سکولاریسم است. روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» نوشته است: «اقتصاد آزاد به شیوهٔ برای رفع احتیاج بازار نیست، برای ایجاد بازار احتیاج است!» مصرف بیشتر برای تولید بیشتر ضرورت حتمی اقتصاد بر مبنای توسعه است، بنابراین برای تولید بیشتر که ضرورت توسعه است باید مردم را به مصرف هرچه بیشتر ترغیب کرد. در نتیجه مردم به چنان مصرف‌زدگی دچار می‌شوند که روز و شب در پی کار بیشتر برای کسب لذت و خرید بیشتر هستند. در الگوی توسعه مفهوم معنا ندارد و همه چیز فدای کسب سود بیشتر است، حتی انسان‌ها. فروپاشی خانواده، رنگ‌باختن ارزش‌های اخلاقی، کسب سود به هر قیمت، اهمیت ندادن به فقرا و مستضعفین، فخرفروشی و شکاف طبقاتی عمیق از نتایج اجرای الگوی توسعه است. لحظه‌ای فرض کنید کسب سود متوقف بر جنگ، فروش اسلحه یا ایجاد بیماری برای فروش بیشتر دارو باشد. مکتبی که به دنبال اجرای الگوی توسعه است، نامیده می‌شود. مفهوم تکنوکراسی در «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد. بنابراین درباره اهداف به لحاظ ارزشی و اخلاقی داوری ندارد و اساساً برایش موضوعیت ندارد و فقط تحقق هدف مهم است. در تکنوکراسی هدف نهایی توسعه است. توسعه‌ای که از طریق اعداد ریاضی بدست می‌آید و در آن ارزش‌های انسانی و اخلاقی و دین جایگاهی ندارند. این همان منجلاب اخلاقی است که انسان غربی در نتیجه اجرای این سیاست‌ها به آن دچار شده است. معروف‌ترین تکنوکرات‌ دولت سازندگی و هاشمی رفسنجانی است که دقیقا همان شیوه را پیاده کرد و باعث شکاف عمیق طبقانی در کشور شد. اکنون دنباله‌رو او در انتخابات آتی جزو یکی از ۲ گزینه است. اگر به ادبیات او دقت کنید زیاد از کارشناسان سخن می‌گوید اما کارشناسان اطراف او همان فن‌سالاران یا تکنوکرات‌هایی هستند که قریب به ۳۰ سال، نسخه توسعه غربی را برای کشور پیچیدند. روز جمعه مواجهیم در انتخاب بین تکنوکراسی و . @HOWZAVIAN