eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : ☘ آيا شما در منازل همان كسانى نيستيد كه پيش از شما بودند و عمرشان درازتر و آثارشان پاينده تر بود و سپس بی هیچ توشه ای ، که آنها را به مقصد رساند و بی هیچ مرکبی که راه را درنوردد ، کوچ کردند؟ 📚 نهج البلاغه ، خطبه 111 @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 🎶 میشه به من اجازه بدی . . . 🎤 ♦️ ◾️ ۴۰ روز تا محرم الحرام ◾️ ۹۰ روز تا اربعین حسینی ••✾◆✾••♥️••✾◆✾•• @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🌺داستان زیبای حضرت موسی (ع) خدایا هر "گره ای" که به دست تو باز شد من به شانس نسبت دادم! هر "گره ای" که به دستم کور شد، مقصر تو را دانستم. خدای من، کمکم کن؛ تابفهمم تو کنارمی، نه روبروی من.. @Dastan1224
شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده داشت و جیره خوار او بود. جهت تقرب به دستگاه، نامه ای بر علیه امام هادی (علیه السلام) به متوکل نوشت که مضمون آن چنین بود: «چنانچه مردم و نیز اختیارات مکه و مدینه را بخواهی، باید امام هادی (علیه السلام) را از مدینه خارج گردانی، چون که او مردم را برای بیعت با خود دعوت کرده است و عده ای نیز اطراف او جمع شده اند» بُریحه چندین نامه با مضامین مختلف برای دربار فرستاد. متوکل با توجه به این سخن چینی ها و گزارشات دروغین و اینکه شخص متوکل نیز، دشمن سرسخت امام علی (علیه السلام) و فرزندانش بود، لذا یحیی فرزند هرثمه را خواست و به او گفت هر چه سریع تر به مدینه می روی و علی بن محمد (علیه السلام) را از مسیر بغداد به سامرا می آوری. یحیی می گوید در سال 243 به مدینه رسیدم و چون آن حضرت آماده حرکت و خروج از مدینه شد، عده ای از مردم و بزرگان مدینه به عنوان مشایعت، امام را همراهی کردند که از آن جمله همین بُریحه عباسی بود. مقداری راه که رفتیم، بُریحه جلو آمد و به امام عرضه داشت فهمیده ام که می دانی من با بدگویی و گزارشات کذب نزد متوکل، سبب خروج تو از مدینه شده ام. چنانچه نزد متوکل مرا تکذیب نمایی و از من شکایتی کنی، تمام باغات و زندگی تو را آتش می زنم و بچه ها و غلامانت را نابود می کنم. آن حضرت در جواب، با آرامش و متانت فرمود من همانند تو آبرو ریز و هتاک نیستم، شکایت تو را به کسی می کنم که من و تو و خلیفه را آفریده است. در این هنگام، بُریحه با خجالت و شرمندگی روی دست و پای حضرت افتاد و ملتمسانه عذرخواهی و تقاضای بخشش کرد. امام هادی (علیه السلام) اظهار نمود من تو را بخشیدم و سپس به راه خود ادامه داد. @Dastan1224
✍دزد مال دزد دین شخصی ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﯿﺰ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭﺩﻋﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﭘﯿﻮﺳﺖ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ... ﺁﻥ ﺷﺨﺺ، ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ: "ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻝ را ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯼ؟" ﮔﻔﺖ: "ﺻﺎﺣﺐ ﻣﺎﻝ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ، ﻣﺎﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﻣﻦ ﺩﺯﺩ ﻣﺎﻝ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻢ، ﻧﻪ ﺩﺯﺩ ﺩﯾﻦ ﺍو. ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻥ ﻣﺎﻝ، ﺧﻠﻠﯽ ﻣﯽ ﯾﺎﻓﺖ، ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻣﻦ، ﺩﺯﺩ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺼﺎﻑ بود @Dastan1224
💠 رسیدن فرشته ای به مقام خود از برکت صلوات 📚در اکثر کتب معتبره و مفتاح الجنة مرویست که روزی جبرئیل به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمده عرض کرد : یا رسول الله امر عجیب و غریبی مشاهده کرده ام و آن این است که در وقت نزول ، گذرم از کوه قاف افتاد ناله سوزناکی شنیدم جلوتر رفتم فرشته ای را دیدم که پیش از این ، همین فرشته را در آسمان با جلال و عظمت دیده بودم ، که بالای تختی از نور می نشست و هفتاد هزار نفر از ملائکه در حضورش صف بسته می ایستادند ، و چون نفس می کشید از نفس او ملائکه خلق می شدند . پس این فرشته را دیدم با دل خسته و بالهای شکسته بر زمین افتاده چون سبش را پرسیدم گفت : در شب معراج من در تخت خود نشسته بودم که حضرت رسول صلی الله علیه و آله بر من گذشت و من تعظیم لایق و تکریم شایسته برای مقدم شریفش به عمل نیاوردم ، بنابراین به این عقوبت گرفتار شدم و از بلندی افلاک به پستی خاک افتادم پس ای جبرئیل الان توشفیع باش و خلاصی مرا از درگاه الهی بخواه . پس من با تضرع و زاری بسیار از درگاه الهی مسئلت عفو و مغفرت او را نمودم تا آنکه خطاب مستطاب را به او گفتم و او بر جناب شما از روی اخلاص صلوات فرستاد ، و فی الحال بالهای اقبال او از برکت صلوات فرستادن بر جناب شما ، روئیده و از پستی خاک به بلندی افلاک و به مقام قرب خود رسید. 📚 داستان هایی از انوار آسمانی @Dastan1224
🍃سالك براى كنترل خويشتن و رفع موانع از سر راه، مدام مشغول حسابرسى و رسيدگى به خود بوده تا به مرور زمان، خويشتن را از كدورات معاصى پاك و از رذايل و بدى ها، پالايش دهد و در حقيقت از خواب گران و غفلت بيدار گشته و تمام اعمال و گفتار خويش را مطابق خواسته مولا انجام مى دهد. @Dastan1224