eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری استقلال پرسپولیس ورزش سه ازدواج موقت صیغه یابی
8.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
69 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ ادمین @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻داستانی بسیار زیبا از معرفت و جلالت فاطمی و احاطه نفس دختر موسی بن جعفر عليهما السلام ( س) به علوم نبوت و ولايت❗️ ◾️ پیامبر گرامی اسلام (ص) در مقام تجلیل و قدردانی از دخت گرامیشان حضرت زهرا علیهاالسلام و مقامات او، بارها درباره اش در حضور و در غیابش این جمله را بر زبان آورده بود که فداک ابوک، «فداها ابوها» (پدرش به قربانش) 📚 بحارالانوار/ ج43/ص 86 ✔ امام کاظم (ع) پدر بزرگوار حضرت معصومه علیها السلام نیز به مناسبتی درباره وی چنین جمله ای را فرمودند. 👈 آن جا که جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ پرسشهای خود وارد مدینه شدند تا به محضر امام کاظم علیه السلام برسند، آن حضرت در مسافرت بود. 👈 آنها ناگزیر بودند از آن سفر مراجعت کنند. از این روی سوالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم (ع) تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آن را دریافت نمایند. 👈 هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه علیها السلام که حدود شش سال سن داشت، پاسخ سوالات آنها را نوشته و آماده نموده است❗️ بسیار شادمان شدند و آن نامه را تحویل گرفتند. هنگام مراجعت در بین راه با امام کاظم (ع) که از سفر باز میگشت ملاقات کردند و ماجرا را به عرض امام رساندند. امام (ع) آن نوشته📜 را از آنها طلبیدند و مطالعه فرمودند و پاسخهای حضرت معصومه علیهاالسلام را درست یافتند، آن گاه ضمن تمجید و تجلیل از دختر گرامیاش حضرت معصومه علیهاالسلام وتصدیق پاسخهای او، سه بار فرمودند «فداها ابوها» (پدرش فدایش باد) 📚المصدر بحارالانوار.ج43/ص86؛ مهديّ بور عليّ أكبر كريمة أهل البيت عليهم السلام ص 170- 171, وفيه أنّ الكتاب المشار إليه هناك نسخة خطيّة منه في إحدى مكتبات النجف الأشرف, على ساكنه آلاف التحيّة والسلام. 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌹آیت الله (ره) : و با هم اتحاد و اتصال دارند بلکه همه نور واحدند لذا انسان به هر کدام که متوسل شود از دیگری جواب می گیرد. کمی @Dastan1224
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ناگهان چشمم به گنبد طلایی حضرت معصومه (س) افتاد ...🔸 وقتی طلبۀ جوانی بودم، عزت نفس بالایی داشتم. خیلی بدم می‌آمد کسی با نظر حقارت به من نگاه کند. چون می‌گفتند طلبگی عزت دارد و باید عزتش حفظ شود. برای خرید نان در نانوایی سنگکی ایستاده بودم. نوبتم که شد، یکی دیگر آمد و نانوا هم به او زودتر داد. من به او اعتراض کردم، اعتراض محترمانه‌ای هم کردم، اما یک جواب سربالا و تندی به من داد. دلم از او رنجید. نان نگرفتم و از مغازه بیرون آمدم. در راه که می‌آمدم، دلم از دست او آتش گرفته بود. در همین آشفتگی می‌خواستم نفرینی به او کنم. یک دفعه سرم را بلند کردم و چشمم افتاد به گنبد طلایی (س). گفتم نانوا از شیعیان حضرت است. من اگر نفرین کنم، از چشم اینها می‌افتد. اهل بیت خوششان می‌آید که من دعایش کنم. دعایش کردم و گفتم: «خدایا این آدم را صالح کن». وقتی دعا کردم، آتشی که در دلم بود خنک شد. خدا را شکر کردم. بعد دیدم هر وقت کسی اذیتم می‌کند، اگر دعایش کنم دلم خنک می‌شود. به شما هم توصیه می‌کنم هر وقت کسی اذیتتان کرد، به او دعا کنید. اینها شیعه هستند. چقدر «یا حسین» «یا علی» می‌گویند. به تمام کسانی که به شما ظلم کردند دعا کنید؛ فقط به خاطر اینکه شیعه هستند. مثل مادری که به بچه‌اش دعا می‌کند و از حقش می‌گذرد. وقتی شما از این طرف بخشیدی و سختگیری نکردی، دل دیگران به شما نرم می‌شود و آنها هم برای شما طلب مغفرت می‌کنند؛ دل به دل راه دارد. حق دارانِ شما هم از شما صرف نظر می‌کنند. وقتی حق داران صرف نظر کردند راهت باز می‌شود. کانال داستان و پند ☀️@Dastan1224