eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 🍃 .... +فاطمه جان؟ حالت خوبه؟قبل از این که این همکلاسیت رو ببینی بهتر بودیاا....🤔 دلم هوری ریخت😱، فکر کنم شستش خبردار شده بود، داشتم تابلو میشدم گفتم: +نه بابا خانم جان،بریم آبمیوه منو بده که دلم ضعف رفتت....😕😊 یه نگاهی کرد و با طعنه گفت: +باشه، بریم....😊 خداروشکر اینجا هم غسر در رفتم..🙈 خیلی از برخورد مادرش خوشم اومد و مادرش خانم با کمالاتی به نظر می اومد.....☺️🙄 القصه... 😌 برگشتیم خونه،وای فای رو روشن کردم و تو حال خودم رو تخت دراز کشیدم و یه گوشی هم دستم..... اول از همه اینستاگرام و باز کردم، دیدم اولین پستی که برام باز شده....🤔😕😕😕 حالا ضربان قلب چسبیده به هزار...😢😱 -بله،امیر آقا پست گذاشته بودن با این متن که: مژده دهید مژده دهید حاج خانم یاره مارو پسندید،مادر جان(حضرت زهرا رو میگفت) عاشقتم, با یه عکس قشنگ و منظره دار از کهف الشهدا.....😭 اصلا انگار گل از گلم واشده بود و یه جور از روی تخت پریدم انگار به یه بچه کوچیک اسباب بازی مورده علاقه اش رو داده باشن....😢😊 تازه از این به بعد داستان من با جناب خودم شروع شد... 😔😔😔😕 +خدایا یعنی منو میگه؟ +منظورش از یار منم؟ یا با کسی قرار داشتن اونجا که با مادرش رفته کهف الشهدا واسه آشنایی؟🤔🤔🤔 من مونده بودم و یک ذهن خسته و پریشون.....😔 با خودم میگفتم: خدایا چِم شده؟ چرا اینجوری شدم؟😔😔 داری امتحانم میکنی قربونت برم؟...🤔🤔 من که آدم این جور امتحانای سخت نیستم...خدا خودت کمک کن بهم....😢😭 بغض راه گلوم رو بسته بود..😔😢 اون لحظه شادیه دیدن پست از ذهنم رفت.... تو لاکه خودم فرو رفتم... شنیدم صدا دره اتاق میاد... +فاطمه؟فاطمه جان خوابی مامان؟ +نه خانم جان بیدارم بفرما داخل.....😞 +چیکار میکردی دختر خانم که دیر جواب دادی پس؟😳 جواب دادم: +هیچی خانم جون یکم خسته ام فقط.... +من خودم تورو بزرگ کردم بگو چته؟ بغض گلمو گرفته بود ولی به روی خودم نیاوردم +هیچی خانم جون،چیزی نشده مامان گلی..😔😊 یه نگاه معنی داری کرد و گفت: +باشه، هرجور راحتی،ولی..... ..... 🍃🌺🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 💓👉 @Dastanvpand 👈💓