⚠️⚠️
#فرار_از_گناه
👈سرقفلی
🔶اوایل خدمتش بود چند بار به من زنگ زد با اصرار میخواست کاری کنم که از طبقهی دومِ آسایشگاه 🚪به طبقهی اول منتقل شود.
با تعجب گفتم: «به خاطر همین من رو از دزفول کشوندی تهران!»
گفت: «طبقهی دوم مشرف به خوابگاه دخترانه است.
دوست ندارم در معرض گناه باشم ».
✅وقتی خواستهاش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیش خندی زد و با لحن خاصی گفت: «آسایشگاه بالا کُلی سرقفلی داره، همه برای اینکه بالا باشند سر و دست میشکنند ،
ولی روی چشم عباس رو منتقلش میکنم پایین».
#شهید_عباس_بابایی #مردان_الهی #سیره_شهدا
📙کتــاب پرواز تا بینهایت، ص35
🚫از آنچه تحریک و تشویق به حرام می کند دوری کن
👈رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
🔴همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرو نهاده شود، چشمی که در راه خدا شب زنده دار باشد.
📙بحــــارالانـــــوار، ج101، ص35
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
#شهید_عباس_بابایی
معاون عملیات نیروی هوایی ارتش
✍ورزش شبانه
"دانشجو بابایی ، ساعت 2 بعد از نصف شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند ."
این جمله یکی از داغ ترین خبرهایی بود که بولتن خبری پایگاه ریس آمریکا چاپ کرده بود .
عباس گفت : چند شب پیش کلنل باکستر فرمانده پایگاه و همسرش که از یک مهمانی شبانه بر می گشتند ، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند.
گفتم : خوابم نمی اومد ؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم . هردو با تعجب نگاهم کردند . فهمیدم جوابم قانع کننده نبود .
ادامه دادم : مسایلی که اطرافم می گذره باعث می شه شیطان با وسوسه هاش منو به گناه بکشه . در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. حرفم که تمام شد ، تا چند دقیقه به من می خندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسایل جنسی داشتند ،نمی تونستند رفتار من رو درک کنند.
📚کتاب پرواز تا بی نهایت ،ص 36
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
#شهید_عباس_بابایی
معاون عملیات نیروی هوایی ارتش
✍ورزش شبانه
"دانشجو بابایی ، ساعت 2 بعد از نصف شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند ."
این جمله یکی از داغ ترین خبرهایی بود که بولتن خبری پایگاه ریس آمریکا چاپ کرده بود .
عباس گفت : چند شب پیش کلنل باکستر فرمانده پایگاه و همسرش که از یک مهمانی شبانه بر می گشتند ، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند.
گفتم : خوابم نمی اومد ؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم . هردو با تعجب نگاهم کردند . فهمیدم جوابم قانع کننده نبود .
ادامه دادم : مسایلی که اطرافم می گذره باعث می شه شیطان با وسوسه هاش منو به گناه بکشه . در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. حرفم که تمام شد ، تا چند دقیقه به من می خندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسایل جنسی داشتند ،نمی تونستند رفتار من رو درک کنند.
📚کتاب پرواز تا بی نهایت ،ص 36
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande