eitaa logo
داستانهای آموزنده
15.4هزار دنبال‌کننده
431 عکس
138 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📚📚📚📚📚📚📚 🔻 ✍ آیت الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی در جوانی، متوجه خطر غارت منابع مکتوب اسلامی توسط انگلیسی‌ها شد. ایشان روایت کرده‌اند: «روزی از بازار نجف عبور می‌کردم، دیدم طلبه‌ها به یک مغازه‌ای خیلی رفت‌وآمد می‌کنند، 🔻پرسیدم : چه خبر است؟ گفتند : علمایی که فوت می‌کنند، کتاب‌هایشان را اینجا حراج می‌کنند. رفتم داخل و دیدم که عده‌ای حلقه‌ زده‌اند و آقایی کتاب‌ها را آورده و چوب حراج می‌زند و افراد پیشنهاد قیمت داده و هر کس که بالاترین قیمت را پیشنهاد می‌داد، کتاب را می‌خرید. 🔻یک عربی نشسته بود در کنارش، کیسه پولی بود و بیشترین قیمت را او داده و کتاب‌ها را می‌خرید و به دیگران فرصت نمی‌داد! متوجه شدم که او فردی به نام کاظم دجیلی، دلال کنسولگری انگلیس در بغداد است. و در طول هفته، کتاب‌ها را خریده و جمعه‌ها به بغداد برده و تحویل انگلیسی‌ها می‌داد و پولشان را گرفته و بعد دوباره می‌آید و کتاب می‌خرد. 🔻از آن موقع تصمیم گرفتم که نگذارم انگلیسی‌ها کتاب‌ها را به یغما ببرند و ما را از درون تهی کنند. بعد از آن، شب‌ها بعد از درس و بحث، در یک کارگاه برنج‌کوبی مشغول کار شدم. و با کم کردن وعده‌های غذا و قبول نماز و روزه استیجاری، پول جمع کرده و به خرید و جمع‌آوری کتاب‌های خطی مبادرت کردم... 📌ایشان بزرگترین کتابخانه خطی را تأسیس کردند 📚منبع: شهاب شریعت؛ علی رفیعی  به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande