eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
842 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🌷 پاسدار شهید مرتضی عباسی مقانکی متولد: تهران- ۱۶ شهریور ۱۳۴۴ او همواره در تظاهرات و راه‌پیمایی‌
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، و مال‌های مومنین را خداوند می‌خرد به بهای بهشت و به بهای لقاء خودش و به بهای نجات از سختی‌های قیامت به بهای نشستن در جماعت ائمه (ع) در آن عالم که نهایت آرزوی یک انسان الهی است و خداوند در کنارش به کفار و گناهکاران و از جنگ و سختی‌ها فرار کن و کسانی که حیات چند روزه دنیا را برتری داده‌اند نسبت به اخرت وعده داده است که: «و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون» جایگاهشان ظلمت و نار و دوزخ سخت و عذاب ابدی است خداوند به انسان عقل داده و چراغ هدایت تکامل را قرآن و اهل بیت (ع) قرار داده است این صحبت‌هایی چند به عنوان هدف از به جبهه آمدیم بود چون تمام این‌ها در آمدن ما به جبهه خلاصه شده روزی جنگ تمام می‌شود اما رو سیاهی برای کسانی است که کمک نکردند و به جبهه نیامدند و سختی‌ها را تحمل نکردند. هدف ما یاری امام خمینی یاری اسلام و قرآن و خروج از تاریکی‌ها به سوی نور بود ترجیح ندادند بچه‌های شما مردم چند روز بیشتر ماندن در دنیا را به رضایت پروردگار و با لباس خونین و پیکر قطعه قطعه در راه اسلام رفتن و چه سعادتی از این بالاتر، الحمدالله شما بچه‌های عزیز رزمنده الان شماها یاران صدیق اسلام هستند باشید در جبهه، جبهه‌ها را خالی نکنید قوی باشید خداوند قدرت دارد و غیر از او را نخواهید و در جبهه متخلق به اخلاق الهی شوید و از برادران ... و از نیروهای گردان عمار و بچه‌‎های واحد مخابرات گردان و مخابرات لشکر مخصوصا برادر ... و عذرخواهی می‌کنم و تقاضای حلالیت و دعا دارم. والسلام 1364/11/6- دارخوئین مرتضی عباسی اگر وسیله و امکانات برایتان بود سلام مرا به رهبر انقلاب برسانید و بگویید از اول انقلاب تا به حال شما را حتی یک‌بار هم ندیدم و خیلی دوست داشتم ببینم اما نشد، لذا حال که شما را نتوانستم ببینم و از این فیض محروم گشتم به او اسم مرا بگویید تا در دعاهایش مرا دعا کند چون او را دوست داشتم و تا عالم قیامت به او عشق میورزم و در آخرت او را طلب خواهم کرد. ان‌شاءالله»
⚪️ 👇👇
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 یوم الله ۱۲ فروردین - سالروز رسمیت یافتن نظام مقدس "جمهوری اسلامی ایران" 💐💐 🌴 شجره طیبه ای که در پی پیروزی انقلاب مردمی در سال ۵۷ بنیان نهاده شد و با خون پاک ده ها هزار شهید دوران دفاع مقدس آبیاری گشت. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرم یعنی کل جمهوری اسلامی 🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی: ما بعد از اینکه می‌گوییم "مدافع حرم"، فکر می‌کنیم این عبارت خلاصه است در دو حرم مقدس حضرت رقیه (س) و حضرت زینب (س). کل جمهوری اسلامی حرم است. 🔹انتشار به مناسبت ۱۲ فروردین، روز جمهوری اسلامی ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
هدایت شده از عکس‌هاے زیرخاکے
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم مستند | شرکت مردم در رفراندوم جمهوری اسلامی – ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ 💠 صف‌های طولانی رأی‌دهندگان در برابر حوزه‌های رأی‌گیری و مصاحبه تلویزیونی‌ با برخی از آنها ✅ ایتا https://eitaa.com/Axe_zirkhakii ✅ روبیکا https://rubika.ir/Axe_zirkhakii ✅ تلگرام https://t.me/Axe_zirkhaki https://chat.whatsapp.com/Fx3SaURZyl904kbhkYzShq 📺 گروه واتساپ 📸مجموعہ عڪس‌ها و فیلم‌هاے قدیمے و زیرخاڪے📽
🔰 قسمتی از وصیت نامه شهید؛ جسدم را در میان پرچم جمهوری اسلامی ایران به خاک بسپارید. آن زمان که جسم بی جان مرا در صحراها و یا دریاها و با کوه ها و دشتهای کشور پهناور و عزیزمان پیدا می کنید، بدانید آرزویم این بود که جسدم را با گلاب قمصر کاشان بشویند و در میان پرچم جمهوری اسلامی ایران بپیچند و به خاک بسپارند. شهید عادل حاوی زاده🌷 هفده ساله، شهادت: ۱۳۶۳، جزیره مجنون ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
💠 خاطره شهید صیاد شیرازی از آزادی خرمشهر 🔹امیر سپهبد علی صیاد شیرازی در مورد آزادی خرمشهر می‌گوید: ساعت هشت صبح متوجه داد و بیداد حاج حسین خرازی از بی‌سیم شدیم، خیلی جا خوردیم. حاجی می‌گفت: ما زدیم به مواضع دشمن، کارمان هم خوب گرفت اما نیروهای عراقی جلوی ما دست‌هایشان را بالا گرفته‌اند و می‌خواهند تسلیم شوند. تعدادشان آنقدر زیاد است که نمی‌توانیم بشماریم. 🔹مسئله عجیبی بود؛ مانده بودیم با این اوضاع و احوال چه بکنیم. به سربازان عراقی که نمی‌شد بگوییم بروید توی سنگرهای خودتان، ما نیرو نداریم! این در حالی بود که سنگرهای مستحکم عراقی پر بود از مهمات و انواع آذوقه و تدارکات، طوری که اگر ده روز هم در محاصره بودند می‌توانستند بجنگند؛ اما حالا بدون مقاومت، همه پشت سر یکدیگر دست‌ها را بالا برده بودند و تسلیم شده بودند. همان جا تدبیری اندیشیدیم. 🔹از خرمشهر تا اهواز 165 کیلومتر راه بود. ما وسیله‌ای هم نداشتیم تا اسرا را به عقب بفرستیم. به نیروهایی که در خط مقدم داشتیم گفتیم که به صورت دشتبان و در یک صف در غرب جاده خرمشهر به اهواز بایستند تا اینکه به یکدیگر وصل شوند. سپس اسلحه‌های اسرا را گرفتیم و به آنها فهماندیم که فعلا باید در جاده خرمشهر به طرف اهواز حرکت کنند. 🔹ظهر آن روز نیروهای ایران از سه طرف وارد خرمشهر شدند و در مسجد جامع به هم پیوستند. پرچم جمهوری اسلامی ایران بر بام مسجد افراشته شد و خونین‌شهر دوباره خرمشهر شد. در آن لحظه باشکوه که ساعت 14:20 بود، خبر آزادی خرمشهر از رادیو به گوش مردم رسید. 🔶 برگرفته از کتاب تقویم تاریخ دفاع مقدس(جلد 22) ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqadd
🌷 غفور جدی اردبیلی، خلبان جنگده اف ۴ دوره تکمیلی را در آمریکا گذرانده بود و در جنگ ایران و عراق شرکت داشت. او پس از سرنگون کردن لشکر ۹ زرهی عراق جنگنده‌اش مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفت و شهید شد. وصیت کرده بود که کفنش پرچم ایران باشد... پیکر سرهنگ جدی به پایگاه ششم منتقل شد - در قسمتی از وصیت نامه او نوشته شده بود: دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد. روحش شاد ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌴روز ۱۲ فروردین ۱۳۶۱ - سه روز بعد از پایان عملیات - پادگان دوکوهه 🌿 نیروهای تیپ محمدرسول الله(ص) در حال آماده شدن جهت بازگشت به تهران برای مرخصی 🌷شهید حسین قجه‌ای، فرمانده گردان سلمان در میان نیروها ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
🌴روز ۱۲ فروردین ۱۳۶۱ - سه روز بعد از پایان عملیات #فتح_‌المبین - پادگان دوکوهه 🌿 نیروهای تیپ محمدر
💠 خاطره بیسیم چی شهید حسین قجه ای، فرمانده گردان سلمان از تیپ محمدرسول الله(ص) - عملیات فتح المبین 🌴 در محاصره بسیجی ها😊 ▫️ سرانجام ساعت ۴ بامداد روز دوشنبه، دوم فروردین ۱۳۶۱ ، دستور یورش به مواضع توپخانۀ سپاه چهارم دشمن توسط به فرماندهان گردان های ، و ابلاغ شد. رزمندگان این سه گردان در پی یک درگیری برق آسا، مقر توپخانۀ سپاه چهارم ارتش عراق در ارتفاعات را به همراه تمامی آتشبارهای آنجا، یکجا به تصرف خویش درآوردند. غنائم این فتح آسمانی عبارت بودند از: ۱۸۰ قبضه توپ، شامل ۸ قبضه توپ دوربُرد ۱۸۳ میلیمتری که دشمن با آنها ناجوانمردانه ۱۸ ماه متمادی، مردم شهرهای بی دفاع و را زیر آتش می گرفت؛ همچنین، ده ها قبضه توپ ۱۲۲ و ۱۳۰ میلیمتری، همراه با تعداد کثیری زاغه های مملو از مهمات این توپخانۀ مجهز. با سر زدن خورشید روز دوم فروردین، بلافاصله به همراه فرماندۀ قرارگاه عملیاتی ؛ ، جهت بررسی و مشاهدۀ وضعیت معجزه آسای نبرد، روانۀ مواضع تازه تسخیر شدۀ نیروهای تیپ شدند. یکی از رزمندگان گردان سلمان از آن لحظات اینچنین روایت می کند: 🔹«... صبح روز دوم عید، بعد از آزادسازی ارتفاعات ، من به عنوان برادر ؛ فرماندۀ گردان سلمان در منطقه حضور داشتم. در مجاورت ما، گردان های حبیب و حمزه بودند. خبر رسید که با ، سوار یک استیشن سفید لندرور، آمده اند برای بازدید، منتها اول رفته اند به موضع گردان حمزه. این خبر که به گردان ما رسید، بچه ها غوغا کردند. دم به دقیقه به فشار می آوردند که چرا نیامده به ما سر بزند؟ بچه ها فقط می خواستند یک نظر «حاج احمد» را ببینند. به ناچار با رفتیم بغل جادۀ «عین خوش - دزفول» و کنار یک پل، را پیدا کردیم. حسین، را کنار کشید و گفت: « ! تو رو خدا بیا و سری به بچه های ما بزن.» گفت: «خاطر جمع باشید، میام.» حسین گفت: «نه! همین الآن بیا. این بچه ها منو ذلّه کردن!» بالاخره رضایت داد و آمد. وقتی رسیدیم، هنوز از ماشین پیاده نشده بود که بچه ها ریختند دور ماشین. که به دستگیرۀ درِ ماشین چسبیده بود، دیگر نتوانست در مقابل آن همه فشار مقاومت کند. به زور از ماشین جدایش کردند، بغلش کردند، بوسه بارانش کردند. بعد روی دست بلندش کردند و پی در پی برای سلامتیش صلوات فرستادند. قجه ای به شوخی به من گفت: «این بچه تهرونیا چقدر بیکارن!» 😂 📚کتاب: ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
💠 خاطره بیسیم چی شهید حسین قجه ای، فرمانده گردان سلمان از تیپ محمدرسول الله(ص) - عملیات فتح المبین
شهید_قجه‌ای_از_دیدگاه_منتظری،همرزم.mp3
3.55M
📢صوت | شرح فداکاری‌های شهید حسین قجه‌ای از زبان سیف الله منتظری، در منزل شهید و در حضور مادر مکرمه‌اش ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
شرح_فداکاری_شهید_قجه‌ای_از_زبان.mp3
3.73M
📢صوت | توصیف ایثار و رشادت شهید حسین قجه‌ای از زبان همرزم شهید، جواد اکبری و از نیروهای احمد متوسلیان در سپاه مریوان ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
شهید قجه‌ای از دیدگاه حاجی زاده.mp3
3.82M
📢صوت | توصیف ایثار و رشادت شهید حسین قجه‌ای از زبان همرزم او، اصغر حاجی زاده در منزل شهید ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
توصیف_شهید_قجه‌ای_توسط_خانم_کاتبی.mp3
2.84M
📢صوت | شرح و توصیف زحمات و ایثار شهید حسین قجه‌ای از زبان خانم مریم کاتبی، نیروی بهداری سپاه مریوان(در زمان جاویدالاثر احمدمتوسلیان) ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
شهید_قجه‌ای_از_منظر_خسروی_نژاد_منتظری.mp3
1.46M
📢صوت | توصیف ایثار و رشادت شهید حسین قجه‌ای از زبان همرزم او، غلامرضا خسروی نژاد-1 ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
📢صوت | توصیف ایثار و رشادت شهید حسین قجه‌ای از زبان همرزم او، غلامرضا خسروی نژاد-1 --------------
شهید_قجه‌ای_از_منظر_خسروی_نژاد_منتظری.mp3
4.77M
📢صوت | توصیف ایثار و رشادت شهید حسین قجه‌ای از زبان همرزم او، غلامرضا خسروی نژاد-2 ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبای " "با صدای حامد زمانی 🌿۱۲فروردین۱۳۳۴ - سالروز تولد سردار خیبر ------------------------------------------- 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
.... 🌷روز ۱۳ فروردین سال ۱۳۶۷ بود که با تعدادی از بچه‌ها رفتیم برای جمع کردن چادرهای مقری که توی خط داشتیم. چون روز سیزده بدر و از طرفی هم شب نیمه شعبان بود، گفتیم روحیه بچه‌ها عوض بشه. مهدی صور اسرافیل شروع کرد سرود خوندن و گفت: برادرها من هرچی می‌گم شما بگید: گرفت، گرفت.... مهدی خوند: فلق دوباره رنگ خون گرفت و همه بچه‌ها یک صدا می‌گفتند: گرفت، گرفت و می‌زدند زیر خنده و بعد هم چون شب نیمه شعبان بود با هم سرود" ای ولی عصر" رو خوندیم.... به مقر که رسیدیم چون چادرها روی زمین خوابیده بود همه با هم چهار طرف چادر را گرفتیم و بلند کردیم و بچه‌ها پایه‌های چادر رو مستقر کردند و چادرها سر جای خود قرار گرفت. چادرها که سر پا شد ما با منظره‌ای مواجه شدیم که اشک‌ها رو سرازیر کرد.... 🌷دیدیم جانمازها کنار هم در یک ردیف پهن شده و این حکایت می‌کرد که دوستان شهید ما برای نماز جماعت ظهر و عصر مهیا شده بودند و وقت نماز مقر بمباران شده بود. (این مقر روز ۱۱ فروردین توسط هواپیماهای بعثی بمباران شیمیایی شد که ۱۲ تن از بچه‌‌ها به شهادت رسیدند.) چادرها رو جمع کردیم و نزدیک غروب بود که به نزدیک مقرمون در بیاره رسیدیم. دیدم ماشین‌ها چراغ می‌زنند که جلوتر نرید. دشمن شیمیایی زده. باز به دلمون بد اومد که این‌بار هم مقر ما رو زده. تا جلوی مقر رسیدیم، حاج احمد ماشین رو نگه داشت. من زودتر از همه پایین پریدم و سر بالایی جلو مقر رو بدو بالا رفتم. دیدم چادر تدارکات روی درخت آویزونه و یکی هم به پشت روی زمین افتاده. دلم ریخت و بچه‌ها رو صدا زدم. دیدم کسی جواب نمی‌ده. وارد ساختمون شدم همه جا تاریک بود و صدایی از کسی نمی‌یومد. 🌷کف اتاق تعداد زیادی پتو افتاده بود. پتوها رو وارسی کردم. اتاق خالی بود. از ساختمون بیرون اومدم و بچه‌های دیگه هم رسیدند و همه جا رو وارسی کردیم. یکی از بچه‌ها صدا زد: بچه‌ها رفتند بالای ارتفاع و کسی این‌جا نیست. خاطرمون جمع شد که تلفات زیاد نیست. رفتیم سر وقت چادر تدارکات. شهید رضا استاد به پشت افتاده بود و صورتش خونی بود. اون رو داخل پتو پیچیدیم و به معراج شهدا بردیم. قرارمون بود که شب نیمه شعبان برای ولادت امام زمان (ع) جشن بگیریم که هواپیماهای دشمن برنامه ما رو به‌هم زدند. اون روز نزدیک ۵۰ نفر از بچه‌های تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء (ع) مصدوم شیمیایی شدند. یه تعداد که حالشون خراب بود و حالت تهوع داشتن با مینی‌بوس به بهداری فرستادیم و ما هم که حالمون زیاد بد نبود موندیم. 🌷نماز مغرب و عشاء رو که خوندیم وضعمون به هم ریخت و سرفه‌های شدید و خارش پوست شروع شد.... حالت تهوع و درد چشم هم اضافه شد و مجبور شدیم که به بهداری مراجعه کنیم و ما رو فرستادند پاوه و بعد هم کرمانشاه و در نهایت در بیمارستان امیرکبیر اراک بستری شدیم.... راوی: رزمنده دلاور جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی لشکر۱۰ ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌈 روز طبیعت با نیروهای رزمنده🌿 ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
📆 فروردین ۱۳۶۰ 📷 عکس‌مربوط به شهید حبیب‌الله ‌دانه‌گردی ‌است. او دوره ‌آموزشی ‌را در پادگان ‌غدیر اصفهان ‌می‌گذراند امروز سیزده ‌بدر است ‌مادرش ‌به ‌ملاقات ‌او آمده ‌تا در محوطه ‌بیرون از ‌پادگان، ساعت ‌خوشی را با فرزند خود ‌بگذراند 🌷 او در اسفند۶۴ و در عملیات والفجر۸ شهید شد دوران ------------------------------------------- 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
🌸🌼🍀 طبیعت هم، 🌿💦 دلتنگ طراوت و زلالی شماست دوران 💕 ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
📷 تصاویر زیبا از رفاقت،شوخ طبعی، لبخند و در کنار هم بودن مردانِ‌ جبهه و جنگ تقدیم به نگاه مهربان شما ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 وداع یاران عاشق هر کدام از کوی و دیاری... اما دلهاشان به هم نزدیک.... گویی به حجله می روند آنانی که مرگ را به بازی گرفته اند چقدر زیبا امامشان در وصشان فرمود: "چه غافلند دنیاپرستان و بی‌خبران که را در صحیفه‌های طبیعت جستجو می‌کنند و وصف آن را در سروده‌ها و حماسه‌ها و شعرها می‌جویند و در کشف آن، از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد می جویند. . . . حاشا که میسر نگردد، ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🎥☝️رزمنده های لشگر10 سیدالشهداء(ع) عازم میدان نبردند . . . می روند تا ابهت پوشالی دشمن را در بشکنند اینجا بیمارستان ولیعصر(ع) خرمشهر است لایوژاکت های رنگارنگ به تن کرده اند تا از آب خروشان اروند رد شوند. خیلی هاشان در رویارویی با دشمن، شهید شدند🌷🌷🌷 ------------------------------------------- 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌿 سیزده بدر با طعم ...🌷 عملیات بیت المقدس ۴ روز ۱۳ فروردین بود که با تعدادی از بچه ها رفتیم برای جمع کردن چادر بچه هایی که روز قبل شهید شده بودند. روز سیزده بدر و از طرفی هم شب نیمه شعبان بود گفتیم روحیه بچه ها عوض بشه . به مهدی صور اسرافیل اشاره کردم و اون هم روی ما رو زمین نگذاشت و شروع کرد سرود خوندن . گفت برادرها من هرچی میگم شما بگید. گرفت ، گرفت .. مهدی خوند...فلق دوباره رنگ خون گرفت و همه بچه ها یک صدا میگفتند گرفت، گرفت و میزدند زیر خنده. و بعد هم چون شب نیمه شعبان بود با هم سرود" ای ولی عصر" رو خوندیم . به مقر که رسیدیم همه چیز بهم ریخته و روی زمین خوابیده بود. با کمک بچه ها چادرها رو روی پایه هاش بلند کردیم . چادرها که سر پا شد با منظره ای مواجه شدیم که اشک ها رو سرازیر کرد. دیدیم جانماز ها کنار هم در یک ردیف پهن شده و این حکایت میکرد که دوستان شهید ما برای نماز جماعت ظهر و عصر مهیا شده بودند و وقت نماز مقر بمباران شده بود. چادرها و وسایل شهدا رو جمع کردیم و به طرف شهر بیاره برگشتیم. نزدیک غروب بود که به نزدیک مقرمون در بیاره رسیدیم.. دیدم ماشینها چراغ میزنند که جلو تر نرید . دشمن شیمیایی زده. باز به دلمون بد اومد که اینبار هم مقر ما رو زده. تا جلوی مقر رسیدیم . حاج احمد ماشین رو نگه داشت. من زودتر از همه پایین پریدم و سر بالایی جلو مقر رو بدو بالا رفتم. دیدم چادر تدارکات روی درخت آویزونه و یکی هم به پشت روی زمین افتاده. دلم ریخت و بچه ها رو صدا زدم . دیدم کسی جواب نمیده.. وارد ساختمون شدم همه جا تاریک بود و صدایی از کسی نمیومد .. کف اطاق تعداد زیادی پتو افتاده بود . پتوها رو وارسی کردم. اطاق خالی بود. از ساختمون بیرون اومدم و بچه های دیگه هم رسیدند و همه جا رو وارسی کردیم. یکی از بچه ها صدا زد بچه ها رفتند بالای ارتفاع و کسی اینجا نیست. خاطرمون جمع شد که تلفات زیاد نیست. رفتیم سر وقت چادر تدارکات ... شهید رضا استاد به پشت افتاده بود و صورتش خونی بود. اون رو داخل پتو پیچیدیم و به معراج شهدا بردیم. قرارمون بود که شب نیمه شعبان برای ولادت امام زمان (ع) جشن بگیریم که هواپیماهای دشمن برنامه ما رو به هم زدند. اون روز نزدیک ۵۰ نفر از بچه های تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء(ع) مصدوم شیمیایی شدند. یه تعداد که حالشون خراب بود و حالت تهوع داشتن با مینی بوس به بهداری فرستادیم و ما هم که حالمون زیاد بد نبود موندیم . نماز مغرب و عشا رو که خوندیم وضعمون به هم ریخت و سرفه های شدید و خارش پوست شروع شد ... حالت تهوع و درد چشم هم اضافه شد و مجبور شدیم که به بهداری مراجعه کنیم و ما رو فرستادند پاوه و بعد هم کرمانشاه و در نهایت در بیمارستان امیرکبیر اراک بستری شدیم . در بمباران دو تا مقر تخریب لشگر ده سیدالشهدا علیه السلام ۱۴ تا شهید دادیم و بیش از پنجاه نفر هم مصدوم شیمیایی شدند. و گردان ما در تهران پخش بین دو تا بیمارستان شد. عده ای در بیمارستان لقمان... تعدادی هم در بیمارستان بقیه الله... (راوی: رزمنده دلاور جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی لشکر۱۰) ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
روایت حاج قاسم از سیزده به دری که تنگه فتح شد 🔸ساعت سی‌دقیقه بامداد دوم فروردین سال ۶۱ بود که عملیات فتح المبین با رمز مقدس یا زهرا سلام الله علیها آغاز شد. حاج قاسم این عملیات را به گونه‌ای دیگر روایت کرده که خواندنی است. 🔸این عملیات ۴ مرحله‌‌ای که یکی از مهم‌‌ترین عملیات‌‌های دفاع مقدس بود، نقطه عطف جنگ عراق علیه ایران به شمار می‌ آمد و در آن ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشورمان آزاد و نیروهای عراقی از خاک خوزستان خارج شدند. 🔸عملیات فتح المبین منجر به آزادسازی بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران، شامل ده‌ها بخش و روستا، سایت‌‌های ۴ و ۵ رادار، جاده مهم دزفول- دهلران و … شد. 🔸انهدام بیش از ۴ لشکر،‌ ۳۶۱ دستگاه تانک و نفربر، ‌١٨ فروند هواپیما، ‌٣٠٠ دستگاه خودرو، ‌۵۰ عراده توپ و ‌٣٠ دستگاه مهندسی ارتش عراق از دیگر نتایج این عملیات بود.