eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
10.9هزار ویدیو
927 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🗓 ۷ بهمن ۱۳۶۵ - عملیات کربلای۵- شلمچه-سالروز شهادت سردار تنگه اُحد، مرتضی جاویدی(معروف به اشلو) فرم
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 ۷ بهمن ۱۳۶۵ -- سالروز شهادت سردار تنگه اُحُد و با استقامت‌ترین فرمانده دفاع مقدس شهید مرتضی جاویدی گرامی باد. 👆🎞 برشی از مستند «روایت فتح» و مصاحبه شهید آوینی با شهید مرتضی جاویدی در شلمچه و در بحبوحه عملیات کربلای ۵ ا🚩🌴🚩🌴🚩🌴🚩🌴🚩 شهید آوینی: «اگر درست بیندیشیم، تقدیر آینده‌ جهان نه در كف نام‌آوران دنیای تیره‌ سیاست، بلكه در كف دلاوران گمنامی چون مرتضی جاویدی و طمراس چگینی است كه فارغ از نام و نشان دست‌اندركار تغییر عالم هستند.» ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 برگرفته از کتاب «گنجینه آسمانی»،نوشته: سیدمرتضی آوینی👇👇 ✍«.... و بالاخره گمشده خویش شهید مرتضی جاویدی را یافتیم، فرمانده شهید گردان فجر، او را که می بینی به یاد آن چهار روز و پنج شبی می افتی که در عملیات والفجر ۲ با پنجاه نفر از بچه های گردان در محاصره دشمن افتاده بودند و هنگامی که کار به انتها رسیده بود، مرتضی گفته بود: ما مقاومت می کنیم و اجازه نمی دهیم که تاریخ تنگه احد تکرار شود. اجر مقاومت دلیرانه آنها پیروزی بود. نام و نشان سنگینی هایی است که سالکین طریق خدا از آن دو می گریزند و مرتضی بالاخره هم در برابر سماجت دوربین تسلیم نشد.» ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
29.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 برشی از مستند «روایت فتح» و گزارشی صمیمانه از رزمندگان استان خراسان دوران جنگ تحمیلی 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها 🌿 انتشار مطالب، صدقه جاریه است ....
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷۹ بهمن ۱۳۶۶ - سالروز شهادت محمد زندی فرمانده گروهان شهید مدنی گردان کمیل -- لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) 🕊🕊 عروج: عملیات بیت المقدس ۲ — ماووت عراق 🎞 فایل صوتی👆👆 | مصاحبه با شهید محمد زندی - دوران دفاع مقدس ا🌱🕊🌱🕊🌱🌱🕊🌱 لحظه ای همکلام با زندی گفتمش از چه رو می خندی؟ گفت: اینجا کنار اربابیم با حسین شهید شادابیم ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ اینجا بیت شهداست ☝️☝️☝️
دفاع مقدس
🌷۹ بهمن ۱۳۶۶ - سالروز شهادت محمد زندی فرمانده گروهان شهید مدنی گردان کمیل -- لشکر ۲۷ محمدرسول الله (
🌷 شهید محمد زندی فرمانده گروهان شهید مدنی گردان کمیل لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) شهادت : ۶۶/۱۱/۰۹ ماووت عراق عملیات بیت المقدس ۲ ▫️شهید محمد زندی بسیار شجاع و زیرک و کاردان و در عین حال خوش مشرب بود. 🕊🕊نحوه شهادت به روایت جانباز شیمیایی بهروز بیات: قبل از شروع عملیات بیت المقدس ۲ گردان کمیل در موقعیت فاطمیون مستقر شده بود. هشتم بهمن دستور حرکت از فاطمیون و گذشتن از ارتفاع گرده رش به گردان رسید. بغیر از تدارکات و تعاون تقریبا تمام چادرها جمع شد و نفرات گروهان ها یک به یک توسط تویوتاهای لشگر به قرارگاه تاکتیکی منتقل شدند. نزدیکی غروب آفتاب از گروهان شهید مدنی دسته اباعبدالله ، نیروهای دسته یک مانند بقیه وسایل را جمع کردند و منتظر آمدن تویوتا بودند. همه رفته بودند و از مسئولان تنها محمد زندی در اردوگاه فاطمیون مانده بود تا مطمئن شود همه نیروهایش منتقل شدند. انتظار طول کشید و خبری نشد. من پیش محمد رفتم و گفتم هوا سرده بچه ها کلافه شدن، چکار کنیم. خود زندی ناراحت بود. گفت بی سیم زدم ماشین شما چپ کرده ؛ باید بمونید بعد نماز صبح برید. چادر را رو به راه کن ، منم میام پیشتون. برگرداندن وسایل با آن وضعیت گل و شل منطقه بسیار سخت بود. علیرضا دامغانی کولاک کرد، یک تنه کلی وسایل را به چادر منتقل کرد. همه دور فانوس حلقه زده بودیم که محمد زندی وارد چادر شد. با همون خنده همیشگی، سلام کرد و از بچه ها عذرخواهی کرد. بعد کنسروهایی که آورده بود و بین نیروها تقسیم کرد تا شام بخوریم. در بین غذا خوردن بچه ها شروع کرد خاطره تعریف کردن. از عملیاتهای مختلف و شهدای گردان گفتند، از شجاعت ها و از خودگذشتگی رزمندگان هرچه منتظر شدم در بین خاطرات چیزی از خودش نگفت. نه این که نگفت، بلکه گفت رزمنده ای فلان کرد بهمان کرد. از بین نفرات داخل چادر فقط من و عبدالله امینی می دونستیم اون رزمنده ناشناس خود محمد زندی هست. کلی گفت و ما رو خنداند. آخر سر هم قبل از رفتن از چادر یک نگاه به همه کرد و گفت : بچه ها شب عملیات وقتی دشمن منور زد و تیربارهاش شروع به تیراندازی کرد ؛ یه سیخ جگرتون و بگیرید بدوید طرف خاکریز دشمن و بچسبید بهش و گرنه مجروح و شهید میشید. فردا قبل از حرکت ستون به سمت ارتفاع دلبشک ، مرتضی کلایه اومد منو کشید کنار و با هم رفتیم زیر پل ، که سنگر امداد بود. اونجا دیدم محمد زندی و مرتضی سنگتراش غرق در خون کنار هم آرمیده اند. همان جور که آرزو داشتن ترکش خمپاره سر و سینه و بازو و پهلوهایشان را دریده بود. روحش شاد و نامش جاوید و راهش تا ابد درخشان و پر رهرو باد...
دفاع مقدس
💕 عاشق و شیدای اهل بیت(ع) سردار شهید محمد زند مولوی در مثنوی معنوی ابیاتی داره واقعا شرح حال است، جایی که میگوید: عاشقی پیداست از زاری دل نیست بیماری چو بیماری دل علت عاشق ز علتها جداست عشق اصطرلاب اسرار خداست عاشقی گر زین سر و گر زان سرست عاقبت ما را بدان سر رهبرست 🎙 آشنایی بنده با این شهید برمیگرده به پائیز سال 63 بعد از ماه محرم بود که فرمانده ما ، جمعی از لشگر ده رو جدا کرد و زیر در مقری که به نام معروف بود در کنار یه قبرستان مستقر کرد. ما شب ها میرفتیم جلو و در اطراف که در اون منطقه مستقر بودند میکردیم بردن TX50 با قاطر و اون هم شب ، زیر پای دشمن و کار گذاشتن آنها واقعا کار سختی بود. صبح هم برای نماز صبح خسته برمیگشتیم و در مقر استراحت میکردیم. جمعه ها به ما استراحت داده بود و از جلو رفتن و مین گذاری معاف بودیم. کنار مقر ما یک چند تا اطاقک حمام بود که رزمنده هایی که توی منطقه بودند استفاده میکردند. در نزدیکی ما و در خط پدافندی بچه های مستقر بودند و گاهی اوقات با هم گعده میگرفتیم فرمانده اون بچه ها محمد زندی بود خودش میگفت بچه تهران است فرمانده ای به نهایت ادب و تواضع. میگفت: است چندین بار نزدیک مقرمون با هم روبرو شده بودیم. یه روز اومد پیش ما یادم نمیاد چیکار داشت اما قبل از ظهر بود و من هم داخل چادر یه نوار از سخنرانی های های رو گذاشته بود فکر کنم نوار بود. داشت سخنرانی پخش میشد و من هم با دوستان مشغول بودیم محمد زندی همون درب چادر نشست و بعد از چند لحظه دیدم سرش رو داخل دوتا زانوش گرفت و چفیه سفید رنگش رو هم روی سرش کشید و رفت توی حال... شاید به دقیقه نرسید که صدای هق هق گریه اش بلند شد. میخواست صداش رو مخفی کنه اما نمیشد کاری کرد که ما هم در چادر همراه او شدیم نیم ساعت طول کشید و ما با گریه شهید زندی گریه میکردیم. نوار که تمام شد سرش رو بلند کرد و با چفیه اش اشکش رو پاک کرد. چشمهاش کاسه ی خون بود. بعد یک معذرت خواهی از بچه ها کرد که خاطرتون رو مکدر کردم. شهید محمد که خداحافظی کرد و رفت ما تازه به خودمون اومدیم هم اونجا بودند. با یه نگاهی به هم کردیم به حسن گفتم بابا این ها کجا هستند و ما کجا. بعد از اون هم چند بار دیگه به مناسبتی شهید محمد رو دیدم.. در در سرمای منفی 20 درجه از ارتفاعات مشرف به به دیدار خدا رفت. 🌷شهدایی که حسینی بودند و حسینی رفتم 🕌 رفتند چه جانسوز و گذشتند چه دلگیر آن سینه زنان حرمت دسته به دسته (راوی: همرزم شهید)
دفاع مقدس
💕 #یاد_رفیقان_سفر_کرده_بخیر عاشق و شیدای اهل بیت(ع) سردار شهید محمد زند مولوی در مثنوی معنوی ابیات
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 یادی از شهید محمد زندی، 🕌 شیدا و عاشق دلسوخته اهل بیت(ع) 🌱 از فرماندهان گردان کمیل -- لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) 🌷 سالروز شهادت 🕊🕊
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید حسن باقری، (شهید غلامحسین افشردی) سردار سپاه اسلام، مغز متفکر اطلاعات نظامی و عملیاتی کابوس فرماندهان ارتش بعث 🕊شهادت: ۹ بهمن ۱۳۶۱ در حین شناسایی منطقه عمومی فکه ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆📹 🎤پیام سردار شهید حسن باقری: ما باید همیشه توجه به خداوند داشته باشیم و بدانیم که این کارها همه اش از لطف خداست.... 🌴 دوران 📡 کانال دفاع مقدس 🕊🕊 🌱نشر مطالب، صدقه جاریه است
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 سخنرانی شهید حسن باقری 🔔 انتشار برای اولین بار 🚨 تاریخ سند صوتی : عملیات رمضان ۱۳۶۱/۴/۲۸ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال"دفاع مقدس" 🕊🕊