eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
11.2هزار ویدیو
935 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ۱۰ بهمن ۱۳۴۲ - سالروز تولد شهید رمضان علینقی زاده 💐 ولادت او مصادف شد با اول رمضان و شهادت او نیز اول رمضان 🕊🕊🕊 — (۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵) — فاو عراق — بر اثر اصابت گلوله پاسدار رسمی بود و دیده بان توپخانه ۶۳ خاتم الانبیاء (ص) مداح و حافظ قرآن، متأهل و دارای یک فرزند دختر بود. 🌴 مزار : بهشت زهرای تهران: قطعه ۵۳ - ردیف ۱۴۶ - شماره ۵ ▫️اسم: ▫️تاریخ ولادت: ماه ▫️تاریخ شهادت: ماه ا🚩🌱🚩🌱🚩🌱🚩 ادمین کانال در عملیات بیت المقدس (آزادسازی خزمشهر) با این شهید عزیز، همرزم بود. فرمانده گروهانمان: شهید میرعلی رئیسی اسکویی و فرمانده گردان نیز: شهید علی موحد دانش (گردان حبیب - لشگر ۲۷) دوران ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس
bar-setighe-jebale-fath-06.mp3
555K
🎙 صوتی زیبا از شهید آوینی در برنامه «روایت فتح» در خصوص شب عملیات 🌱 خوشا به حال شهدا🌷
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 📽 برشی بسیار زیبا و دیدنی از مستند ( عملیات والفجر ۸ ) 🎙همراه با گفتاری دلنشین و ملکوتی از سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی : 🌴 در روزهای گرم و آفتابی دو سال قبل ، آفتاب پاییز از لا به لای برگ‌های نخل بر آنچه در نخلستان‌های حاشیه‌ی اروند جریان داشت ، شهادت می‌داد. دو سال بعد ، طلیعه‌داران عصر عدالت ، امانتداران تاریخ ، ذخیره‌های خدا برای عصر آخرالزمان ، برگزیدگانی كه تاریخ هزاران سال در انتظار قدومشان بوده است ، ثمره‌ی حركت خون‌بار انبیاء ، عازم سفر نور به پهنه‌ی تاریخ آینده هستند. ببین كه چگونه یكدیگر را در آغوش می‌گیرند و حلالیت می‌طلبند و نشان خاك را بر پیشانی یكدیگر می‌بوسند و ببین كه بر پیشانی‌بندهایشان چه نوشته است. خندان گریان ، گریانِ خندان ، مطمئن و آرام ، اما بی‌قرار... نه ، كلام را برای وصف این حالات نیافریده‌اند. كلام در بند ماهیات اسیر است و این جوانان به عین وجود رسیده‌اند. چگونه می‌توان با كلام از آنان سخن گفت؟ چگونه می‌توان گفت كه در پشت این ظواهر چه نهفته است؟ آنها همان‌گونه كه عارفانه گریه می‌كنند با بذله‌گویی می‌خندند. تو صورت‌ها را می‌بینی و صداها را می‌شنوی ، اما باطن از چشم تو پنهان است و اینجا هر چه هست در باطن‌ها می‌گذرد. ساعتی بعد ، بار دیگر ، انفجاری دیگر از نور سینه‌ی ظلمات را خواهد شكافت....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 لهجه جذاب تربتی (خراسانی) ... و عقیده صاف شهید برونسی شنیدن داره 🌴 توسل به امام زمان و حضرت زهرا (س) دوران دفاع مقدس
😊 می روم حلیم بخرم!! آنقدر كوچك بودم كه حتی كسی به حرفم نمی‌خندید، هر چی به بابا و ننه ام می‌گفتم می‌خواهم به جبهه بروم محل آدم بهم نمی‌گذاشتند، مثل سریش چسبیدم به پدرم كه حتما باید بروم جبهه، آخر سر كفری شد و فریاد زد: «به بچه كه رو بدهی سوارت می‌شود، آخه تو نیم وجبی می‌خواهی بروی جبهه چه گِلی به سرت بگیری.» دست آخر كه دید من مثل كنه به او چسبیده ام رو كرد به طویله مان و فریاد زد: «آهای نورعلی! بیا این را ببر صحرا و تا می‌خورد كتكش بزن! و بعد آن قدر ازش كار بكش تا جانش در بیاید.» قربان خدا بروم كه یك برادر غول پیكر بهم داده بود كه فقط جان می‌داد برای كتك زدن، یك بار الاغ مان را چنان زد كه بدبخت سه روز صدایش در نیامد. نورعلی دوید طرفم و مرا بست به پالان الاغ و رفتیم صحرا، آن قدر كتكم زد كه مثل نرمتنان مجبور شدم مدتی روی زمین بخزم و حركت كنم! خلاصه از من اصرار، از اونها انکار، دست بردار نبودم که! آخر سر، رفتم ستاد اعزام و آن قدر فیلم بازی كردم تا اینكه مسئول اعزام، جان به لب شد و اسمم را نوشت،روزی كه قرار بود اعزام شویم صبح زود به برادر كوچكم گفتم: «من می‌روم حلیم بخرم و زودی بر می‌گردم» قابلمه را برداشتم و دم در خانه آن را زمین گذاشتم و یا علی مدد! رفتم كه رفتم. درست سه ماه بعد از جبهه برگشتم،...سر راه از حلیم فروشی یك كاسه حلیم خریدم و رفتم طرف خانه،در زدم،برادر كوچكترم در را باز كرد و وقتی حلیم را دید با طعنه گفت: چه زود حلیم خریدی و برگشتی!» خنده ام گرفت،داداشم سر برگرداند و فریاد زد: «نورعلی! بیا كه احمد آمده» با شنیدن اسم نور علی چنان فرار كردم كه كفشم دم در خانه جا ماند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌖 ما درد سحر در رهه میخانه نهادیم.. محصول دعا در رهه جانان نهادیم.. در خرمن صد زاهد عاقل زنم آتش.. این را که ما بر دل دیوانه نهادیم.. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها 🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است ....
17.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مصاحبه با محمد علی نوریان ، نیروی لشکر ۸ نجف‌ اشرف 🌴 قبل عملیات کربلای ۴ دوران
دفاع مقدس
#مستند_جبهه 🎞 مصاحبه با محمد علی نوریان ، نیروی لشکر ۸ نجف‌ اشرف 🌴 قبل عملیات کربلای ۴ #فیلم_یادگ
📷 محمد علی نوریان، اعزامی از نجف آباد اصفهان 🌱 آزاده سرفراز و فرمانده گروهان در گردان های انبیا و ۱۴ معصوم(ع) از لشگر ۸ نجف اشرف دوران جنگ تحمیلی ا▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️ در ، او دوران اسارتش را با لهجه شیرین نجف آبادی ، تعریف می کند👇👇👇