eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
870 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 خلبان شهید، سید علی اقبالی دوگاهه در محله دوگاهه پایین‌بازار رودبار به دنیا آمد.(سال1328) پس از گذراندن دوران کودکی برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان امیرکبیر به ادامه تحصیل پرداخت و توانست از این دبیرستان مدرک تحصیلی دیپلم را اخذ کند. اقبالی دوگاهه در سال46 به استخدام نیروی هوایی درآمد و پس از طی آموزش‌های نظامی و موفقیت در آزمون‌های زبان انگلیسی، مهارت‌های فنی و تخصصی، انجام دوره‌های پرواز و پرواز مقدماتی با هواپیمای پاپ و اف-33 در دانشکده پرواز در مرداد 47 برای تکمیل دوره خلبانی و پرواز با هواپیماهای پیشرفته جت شکاری به همراه دو نفر از دانشجویان به پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای آمریکااعزام شد. وی پس از بازگشت از این دوره آموزشی در سال 48 به عنوان افسر خلبان شکاری تاکتیکی فعالیت خود را آغاز کرد. اقبالی عاشق پرواز بود و با توجه به مسئولیت‌های مهمی که به عهده داشت هرگز از فعالیت‌های پروازی دور نشد و جرات و جسارت در پروازهای عملیاتی از وی استادی ماهر و برجسته ساخته بود. اقبالی دوگاهه جوان‌ترین استاد خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که در سن 25 سالگی استاد خلبان جنگنده F-5 و در 27 سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد. وی به دلیل آگاهی‌های بالای علمی، مهارت فنی و تخصصی در پروازهای تاکتیکی و عملیاتی در کمترین زمان توانست به سطح لیدری ارتقا یابد. او مسئولیت‌هایی در پایگاه‌های بوشهر، دزفول، تبریز و ستاد نیروی هوایی تهران داشت و سرپرست و صاحب پست‌های راهبردی معلم خلبانی، رئیس شعبه اطلاعات و عملیات فرماندهی گردان 23 شکاری و افسر ناظر اجرای طرح‌های عملیاتی معاونت طرح و برنامه نهاجا بود.با آغاز جنگ عراق علیه ایران داوطلبانه به نیروی هوایی بازگشت و با انجام پروازهای شناسایی و آموزشی فعالیت‌های خود را آغاز کرد. وی یکی از جوان‌ترین استادان خلبان شکاری در عملیات 140 فروندی بود و در آغاز جنگ، لیدر دسته پروازی چهار فروندی به شمار می‌رفت. اقبالی‌دوگاهه در یکم آبان‌ماه 1359 زمانی که لیدر یک دسته دو فروندی هواپیمای اف-5 را به عهده داشت، در یک ماموریت برون‌مرزی با هدف بمباران یکی از سایت‌های راداری موصل به همراه همرزم خلبانش از زمین برخاست و پس از رسیدن به منطقه و عدم مشاهده هدف بلافاصله هدف ثانویه را که پادگان العقره در حوالی پایگاه هوایی کرکوک عراق و ایران بود، تغییر مسیر داد و در ساعت تعیین شده روی هدف ظاهر شد و در پایان این عملیات موفقیت‌آمیز، رادار راهبردی دشمن پرنده آهنین شهید اقبالی را نشانه رفت و هواپیمای وی به شدت مورد اصابت موشک قرار گرفت پرنده زخمی که خلبان جوان آن را به زحمت به 30 کیلومتری شرق موصل نزدیک مرز ایران رسانده بود، سقوط کرد و اقبالی دوگاهه با چتر نجات هواپیما را ترک کرد و به اسارت دشمن بعثی درآمد. خلبان جوان و دلیر ایران‌زمین پیشتر تلمبه‌خانه‌ها و نیروگاه‌های برق عراق را از کار انداخته بود و طرح‌های عملیاتی وی موجب گشت تا صادرات 350 میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد؛ از این رو دشمن بعثی کینه عمیقی از او در سینه داشت. 🔴 به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامه های بین المللی رفتار با اسرا، به فجیع ترین و بیرحمانه ترین وضع به شهادت رسید. این خلبان سرافراز را میان دو ماشین بستند و با حرکت دو ماشین برخلاف جهت در واقع او را دوتکه کردند. به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در قبرستان محافظیه نینوا و نیمی در قبرستان زبیر موصل عراق مدفون شد.!!
15.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرلشکر خلبان شهید سید علی اقبالی دوگاهه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 رفتار سبوعانه ارتش بعث عراق با خلبان اسیر ایران شهید سید علی اقبالی دوگاهه 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال "دفاع مقدس"
28.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | شرح زندگی و مجاهدات خلبان شهید، سید علی اقبالی دوگاهه ⭕️ او که به دستور صدام، بدن او زنده زنده به دونیم شد‼️ 🆔 @DefaeMoqaddas
این تصویر مربوط به یک فیلم تبلیغاتی در قبل از انقلاب است که برای جذب خلبان ساخته شده واین جوان خوش‌چهره کسی نیست جز سرلشکر جوان‌ترین استاد خلبان جنگنده در نیروی هوایی ارتش، بلایی بر سر ارتش بعث عراق آورد که بدستور صدام پیکرش را به دو نیم تقسیم کردند. روحش شاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید علی اقبالی دوگاهه خلبانی که پیکرش به دستور صدام دو نیم شد! یکم آبان سالگرد شهادت شهید اقبالی دوگاهه
ما آیه فتح را ز قرآن خواندیم در جبهه نماز سرخ ایمان خواندیم ما درس فداکاری و جانبازی را در مکتب خونبار خواندیم 📷عکس از آلبوم شهید میر رمضان اسماعیل پور( نفر دوم از راست) از فرماندهان گردان در عملیات والفجر 4 لشکر 25 کربلا که در تاریخ 1362/8/1 در منطقه عملیاتی مریوان به فیض شهادت نائل شد. : 🌹کاش چندین بار می مردم و دوباره زنده می شدم و در رکاب امام خمینی بودم، راه امام خمینی راهی است که امام محمد باقر(ع) آرزویش را داشت. من مدت 14 ماه با کفاران بعثی جنگیدم ولی افسوس لیاقت نداشتم شاید خواست خداوند بود که در لباس سپاه به درجه که آرزوی من است برسم و در آن خدای خویش را ملاقات کنم. 🆔 @DefaeMoqaddas
••• وسط‌عملیات ... ! زیر‌آتیش ... ! فرقی‌براش‌نداشت ؛ اذان‌کھ‌میشد،‌میگفت : من‌میرم‌موقعیتِ‌اللہ! | نماز‌اول‌وقت‌سفارش‌یاران‌آسمانی |🕊
شهادت‌نوع‌مرگ‌راعوض‌می‌کند وقتِ‌مرگ‌راعوض‌نمی‌کند...،🌿
مردم‌در‌این‌دوره‌از تاریخ‌یخ‌بستہ‌اند... در‌این‌رنج‌و‌اسارت‌دست‌و‌پا‌را‌بستہ‌اند.. نہ‌بوےخون، نہ‌بوے‌دود، نہ‌‌بوے‌مسلسل پس‌من‌بہ‌کجا‌مۍ‌روم؟ من‌کیستم...؟ تو‌باید‌حماسہ‌بیافرینی! همچنان‌کہ‌حسینیان‌آفریدند؛ دست‌هاےکوچکمان،صدای‌دشمنان‌را‌در گلو‌خفہ‌می‌کند، به یادم‌داشتہ‌باش! راهم‌را‌ادامہ‌بده! من شهیدم... 🌱 @DefaeMoqaddas|•🕊
••• خـوشا‌ بہ‌ حال‌ رفیقانی ‌که رسم ‌‌رفـاقت ‌را‌ به ‌جا‌ آوردند 🌱
🌿 2 آبان ماه 1362 - مرحله سوم عملیات والفجر 4 در جبهه شمالی و منطقه پنجوین به اجرا درآمد. سپاه پاسداران تنها با 25 گردان وارد عمل شد و در مجموع 1000 کیلومتر مربع شامل 300 کیلومتر از اراضی ایران و 700 کیلومتر از اراضی عراق آزاد شد و معابر نفوذی گروهک های ضد انقلاب به داخل ایران در دره شیلر مسدود گردید ... ا▫️▪️▫️▪️▫️ 📷 عکس 👆 : پ.ن: عراق، پنجوین، آبان ۱۳۶۲ پیکر سه شهید که در عملیات والفجر چهار بر اثر اصابت خمپاره به داخل سنگر به رسیدند... عکاس: علی فریدونی 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸ا بالایی به صحرا می رود رفتنش بین تا چه زیبا می رود تا کدامین باغ از او خرم تر است کاو به رامش کردن آن جا می رود می رود در راه و در اجزای خاک مرده می گوید می رود 📡 @DefaeMoqaddas|•🕊 ✅ "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
🌿 2 آبان ماه 1362 - مرحله سوم عملیات والفجر 4 در جبهه شمالی و منطقه پنجوین به اجرا درآمد. سپاه پاس
🍁 پاییز سال ۶۲ ارتفاعات لری کردستان عراق - دشت شیلر تیپ سیدالشهدا (ع) گردان حضرت قاسم (ع) پس از عملیات والفجر چهار ایستاده از راست : شهید عبدی بیسیم چی گروهان هجرت ، شهید رسول رستمی پیک گروهان ، حاج علی درویش فرمانده گروهان ، حاج محمدرضا کلهر معاون گروهان. و برادر سید میرشفیعی از فرماندهان دسته نشسته : یکی از بسیجیان که بعدا در عملیات خیبر به شهادت رسید ، حاج عباس قهرودی معاون گردان حضرت قاسم (ع) ، شهید مرتضی حمزه دولابی فرمانده دلاور گردان حضرت قاسم و یکی دیگر از بسیجیان عزیز که اهل ورامین بودند... 📡 @DefaeMoqaddas|•🕊 ✅ "دفاع مقدس"
📆 ۳۰ مهر ۱۳۶۲ - سالروزشهادت حاج مهدی کازرونی، فرمانده طرح و عملیات لشکر۴۱ثارالله در عملیات والفجر۴ (مریوان) بر اثر اصابت مستقیم خمپاره بدنش به دو نیم شد و درحالیکه ذکر برلب داشت به فیض 🌷شهادت رسید
دفاع مقدس
📆 ۳۰ مهر ۱۳۶۲ - سالروزشهادت حاج مهدی کازرونی، فرمانده طرح و عملیات لشکر۴۱ثارالله در عملیات والفجر۴
💠 خاطره‌ای از دوران کودکی شهید حاج مهدی کازرونی: ▫️دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر. از او خواست که فردا بیاید مدرسه، مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش پدر و گفت: «این دفعه رو با پدرت برو، چقدر من بیام ضمانت تو رو بکنم؟» پدر دستهای کبود مهدی را در دستش گرفت و گفت: «دوباره به معلمات گیر دادی؛ مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش، بی حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون.ببین چطوری کتکت زدند.» مهدی که هشت سال بیشتر نداشت؛ گفت: «برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها مسلمون نیستند؟ مگه تو قرآن نیومده باید حجاب داشته باشند؟» ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ⭕️ خاطره‌ای دیگر: در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت: ➖دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! 🔸زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به "ساواک" و شهربانی می‌افتاد. ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ⭕️ خاطره‌ای دیگر، : ایستاده ‌بود کنار در مسجد. مردم می‌خواستند بعد از‌ یک‌اعتراض آرام، از مسجدخارج ‌شوند. ناگهان مهدی ‌عکس امام را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد: یا مرگ یا خمینی...
دفاع مقدس
💠 خاطره‌ای از دوران کودکی شهید حاج مهدی کازرونی: ▫️دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر.
🌷 شهید مهدی کازرونی یار و همرزم قاسم سلیمانی از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول طرح عمليات لشكرثارالله سردارسلیمانی درمورد شهید کازرونی گفت: من به جرائت قسم میخورم ذره‌ای ترس دروجود شهیدکازرونی راه نداشت
دفاع مقدس
🌷 شهید مهدی کازرونی یار و همرزم قاسم سلیمانی از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول طرح عمليات لشكرثارالله
خیلی پیش‌روی کرده بودیم، چند نفر از جلو به طرف‌مان می‌آمدند و قد یکی از آنها، حدود یک متر از بقیه بلندتر بود. همین باعث شده بود که تا هر کدام از بچه‌ها، حدسی درباره‌اش بزنند که کیست. جلوتر که آمدند حاج مهدی را شناختم که روی شانه یکی از عراقی‌ها نشسته و اسلحه‌اش را به طرف بقیه گرفته بود با اینکه هر دو پایش زخمی شده بود، اما پنج عراقی را اسیر کرده و روی شانه یکی سوار شده بود تا به خط خودی برسد. بعدا خودش تعریف کرد که فقط یک گلوله داشته و با همان، یکی از عراقی‌ها را که به طرفش حمله کرده بود می‌زند و بقیه را هم اسیر می‌کند. 🌷 شهید حاج یار و همرزم سردار حاج از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول فرماندهی طرح عمليات
دفاع مقدس
🌷 شهید مهدی کازرونی یار و همرزم قاسم سلیمانی از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول طرح عمليات لشكرثارالله
حاج قاسم در وصف او گفت: در همه‌ی عملیات‌ ها ؛ هر جا کار قفل می‌شد کازرونی کلید دست ما بود او " کلید لشکر " بود. 30 مهر سالگرد شهادت عملیات والفجر چهار ، فرمانده طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله کرمان که بر اثر اصابت مستقیم خمپاره بدنش به دو نیم شد و در حالی که ذکر به لب داشت به فیض شهادت رسید. 📡 @DefaeMoqaddas|•🕊 ✅ "دفاع مقدس"
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گرجان طلبد دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزید لبریز شود ماپشت به سالار شهیدان نکنیم به نام خدا ، صبحتون زیبا یاد کنیم از شهدا🌹 این عکس در محوطه سپاه بابل گرفته شده است. شهریور 59 اعزام به فرودگاه سنندج از سپاه بابل. وقتی روز دوم جنگ وارد کرمانشاه شدیم ما را بجای سنندج به سر پل ذهاب بردند و اولین حضور جنگی ما در دومین روز جنگ رقم خورد. 🌷شهید مطلب احمدی ظرف 17 روز حضور ما در سر پل ذهاب به رسید 🌷شهیدهادی مصلحی یکی از افراد حاضر در این عکس که پاییز 62 درعملیات والفجر 4 در پنجوین عراق به رسید 🌷شهیدسعید میکانیکی از افراد حاضر در جلوی صف در پاییز سال 60در عملیات مطلع الفجر در گیلانغرب به رسید 🌷شهید احمد علیپور یکی از افراد حاضر در این عکس از نیروهای ویژه لشکر 25 کربلا که در شب عملیات والفجر چهار برای تصرف قله خروزه 2 به رسید 🌷شهید حسین شافعیان از افراد حاضر در عکس که در عملیات محرم در سال 61 به رسید.
خورشید دوکوهه حاج احمد متوسلیان : " باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیز پروازی که شب و روز برایشان معنا ندارد...."
به یاد بسیجی مخلص و بی ریا شهید عباس رحمتی رزمنده دلاورر گردان مالک اشتر لشکر ۲۷ محمد رسول الله‌‌‌‌‌‌‌‌ﷺ تولد : ۴۵/۱۰/۰۷ ، تهران شهادت : ۶۴/۱۱/۲۷ ، فاو عملیات والفجر ۸ مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا (س) قطعه ۵۳ / ردیف ۵۴/ شماره ۹ ڪلام شهید : ای خدای عالمیان شاهد باش که ما آمدیم! ببین که جان هایمان را دادیم، اما بنگر آنهایی که در کنج خانه شان نشسته اند و غرق زندگی خویش شده اند... ما آمدیم و وظیفه خویش را انجام دادیم و از این دنیا رخت بر بستیم و آن هایی که ماندند باید دنبال راه ما باشند والا در روز قیامت باید پاسخگوی اینکه چرا دین محمد‌‌‌ ‌‌‌ﷺ را یاری نکرده اند، باشند...
سرنوشتِ مقلدان خمینی چیزی جز شهـادت نیست... سردار شهید حاج جعفر جنگروی قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) ولادت : ۱۳۳۳ ، اصفهان شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۷ ، فاو عملیات والفجر ۸ 🔺نامه شهید به پسر برومندش : ای حسین عزیزم ، بدانید که فرزندان خلف عزیزترین مال دنیا و ذخیره آخرت برای پدران و مادرانشان هستند و هیچ پدر و مادری نمی‌تواند دوری فرزندان خود را تحمل کند. الا در یک صورت در یک طریق آن هم طریق خدا، وقتی صحبت از خداست و طریق او، هیچ چیز معنا ندارد چرا که همه چیز از او شروع می‌شود و به او ختم می‌شود. برای همین انسان وظیفه دارد با کمک خداوند این راه را راه خود قرار دهد و این سعادتی است که خدا نصیب ما کرده و ما را به خانه خودش و شهر پیامبر گرامیش دعوت کرده. حسین جان! اینقدر عظمت مکه و مدینه زیاد است که شاید انسان دیگر فکر جای دیگری را نکند، اما هر موقع بچه کوچکی و یا طفل نوزادی را می‌بینم به یاد تو و خواهرت می‌افتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بحری ست بحر عشق که هیچش کناره نیست.... فتح الفتوح این است... 📡 @DefaeMoqaddas|•🕊 ✅ "دفاع مقدس"
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺"حاج محمود وسط معرکه ی نبرد" تصاویری از یادگار ۸ سال دفاع مقدس سردار حاج محمود امینی فرمانده وقت گردان حمزه سید الشهدا(ع) لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) در حین نبرد با منافقین کور دل ،همراه با رزمندگان گردان حمزه عملیات مرصاد. و حنجرِه ناطقِ سرخ شهید آوینی که در باب کوردلانِ منافق می گوید و چقدر نزدیک به کنون و این روزگاران است! این كدام نشانه بود كه منافقین در ما دیدند و بدان طمع بستند؟ منافقین از همان آغاز، غافل از حقیقت، در جهان توهمات خویش می زیستند و گمگشتگان سراب خیالات واهی خود بودند. آیا باید اسلام را از امانتداران وحی و ذخیره‌های الهی آموخت و یا از غرب‌زدگان فرنگ‌ پرورده‌ای چون سركردگان منافقین؟ مگر تا كجا می توان در سراب گمگشتگی فرو شد كه اینان را منادیان اسلام پنداشت؟ مگر نه اینكه درخت حكمت در خاك اخلاص می روید و اخلاص در آزادی از تعلقات است؛ پس چگونه می توان انتظار داشت كه بر زبان خودپرستان معبد نفس اماره حكمتی جاری شود و سخنی حق در گذرد؟ آنان نیز كه آن غرب‌زدگانِ فرنگ‌پرورده را با منادیان حق و امانتداران وحی اشتباه گرفته‌اند، در نفس خود باز نگرند كه شیطان از كدام روزنه آنان را سحر كرده است...
جهاد ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین! موضوع که شما باشید نوشته ها انگار آنطور که دلم می خواهد و باید، نمی شوند! بس که برای از شما نوشتن وسواس دارم! اصلاً موضوع که شما باشید انگار کلماتم دست و پاشون رو گم میکنن! 🇮🇷شهید حاج حسین خرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خاطره شهید حاج حسین خرازی از ارسال قوطی کمپوت خالی به جبهه 🔸شهید حسین خرازی نقل می کرد: ﻭﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ. ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ، ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ.ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾن ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ.
📆 ۴ آبان ۱۳۵۹ 🌴 پس از ۴۵روز مقاومت جانانه جوانان خرمشهری، سرانجام در چنین روزی خرمشهر به اشغال کامل قوای متجاوز بعثی عراق درآمد