eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
10.9هزار ویدیو
927 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
24.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 🎞 خدمات و مجاهدت های جانباز شهید سیدمحمد صنیع خانی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️. جانباز شیمیایی دوران جنگ تحمیلی، سردار خستگی ناپذیر در امر پشتیبانی و خدمات رزم، مهندسی و ترابری در ایام دفاع مقدس 🌴 خدمتگزار جبهه ها .... و خدمات رسان به مردم، پس از پایان جنگ . . . •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
سرداری که نقش بی بدیلی در پشتیبانی از جبهه های نبرد در طول داشت کسی که در دهه شصت و پس از آن در پشت جبهه و مناطق مختلف و عمدتاً محروم کشور منشأ بسیاری از خدمات عمرانی بود ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
22.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | ساخت شناور سنگین و انتقال آن در خشکی از تهران تا بندر عباس ( خلیج فارس) از ابتکارات شهید سید محمد صنیع خانی — لجستیک سپاه ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 شهید صنیع خانی: شهادتم رازی ست بین من و خدا و امام رضا(ع) 🎙 محسن رضایی: شهید صنیع خانی می‌گفت، در مشهد شهادتم را از حضرت رضا(ع) گرفتم. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
شهیدان این عکس معروف و به یاد ماندنی... این عکس یادگار روزهای ماست. عکسی که همیشه بی نام عکاس دیدیمش. و بی نامی از شهدایش. احمد دهقان، نویسنده کتاب سفر به گرای ۲۷۰درجه در توضیح این عکس – به عنوان شاهد عینی این تصویر- می گوید: عکس مربوط است به ۲۱ دی ماه سال ۶۵، سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه است؛ وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عکس که ۱۵ دیماه سالروز تولد اوست) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست که یکی از سمینوف چی های دسته ادوات بوده)، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند و می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند… عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته است… ✅ کانال
دفاع مقدس
شهیدان این عکس معروف و به یاد ماندنی... این عکس یادگار روزهای ماست. عکسی که همیشه بی نام عکاس دیدیم
🚩خاطره برادر یوسف طلائیان از رزمندگان واحد مخابرات گردان مالک لشگر 27 محمد رسول الله (ص) در باره ماجرای این عکس معروف:👆👆👆 🚩 تصویر شهدای گرانقدر گردان مالک اشتر ، شهید علی شاه‌آبادی (راست) و شهید عباس حصیبی (چپ) که در دیماه ۱۳۶۵ در شلمچه و سومین روز عملیات کربلای ۵ در خون خود غلطیدند. 🚩علی شاه‌آبادی تک‌تیرانداز گردان بود، شب ۲۱ دیماه ۶۵ قبل از عزیمت گردان از اردوگاه کرخه به سمت شلمچه زمانی که داشتیم تو چادر ادوات آماده میشدیم با پارچه‌ کهنه‌ای ساعت شبنما دارش را استتار میکردیم تا دیده نشود, علی بچه سه راه آذری بود و برادرش امیر تازه شهید شده بود، یادم هست علی برای آوردن دوربین کشوئی ۱۱۰ اش تردید داشت که من گفتم بیار، صبح عملیات باهاش عکس میگیریم, بعد با همون پارچه کهنه‌ها یک روکش برای دوربینش دوختیم و داخل یک جیب خشاب اضافی سیمونوف روی فانوسقه‌اش گذاشتیم و راه افتادیم. 🚩نیمه‌شب به پشت جاده‌ی شلمچه - بصره رسیده بودیم, پشت خاکریز شب را گذراندیم، قرار بود آنجا بمانیم تا نیروهای دیگر بما برسند و صبح بریم جلو، صبح که شد گفتند محاصره شده‌ایم, بعد هم گلوله‌ی تانک بود و دوشکا و تک‌تیراندازها که ما ۳۰۰ - ۴۰۰ نفر را وسط دشت دوره کرده بودند، 🚩باران گلوله بود که می‌خورد توی گونی‌های سنگر، گودال‌هایی که توی آن‌ها پناه گرفته بودیم به همه‌چیز شبیه بود الا سنگر! پشت خاکریز حکومت نظامی اعلام شد, جنب می‌خوردی با سیمونوف دوربین دار مغزت میریخت بیرون و جنازه‌ات می‌ماند روی دست بقیه بچه‌ها. 🚩خلاصه قسمت نشد که با آن دوربین عکس دست جمعی بگیریم, من همان شب مجروح شدم و علی را دیگه ندیدم, صبح عملیات یکی از بچه‌ها که از خط برمیگشت گفت پیکر علی و عباس را دیده بود, عباس چمباتمه زده بود توی گودال سنگر و علی افتاده بود روش, تیر تک‌تیرانداز عراقی خورده بود توی سر علی از اونطرف سر دراومده بود خورده بود به سر عباس، عباس هنوز زنده بود و با خس خس نفس‌های کوتاه‌کوتاه می‌کشید, بچه‌ها سرش را پانسمان کردند ولی چند لحظه بعد توی آغوش اونها تمام کرد، آنجا تا ظهر مقاومت کردیم و بعد عراقی‌ها ریختند سرمان و ما مجبور شدیم بیایم عقب‌. 🚩 در آن صبح تا ظهر از گروهان ۱۱۰ نفره ما فقط ۲۹ نفر باقی ماندند. با همان دوربین یکی از بچه‌ها در آخرین لحظات عقب نشینی زیر حجم سنگین آتش توپخانه و پاتک گردانهای زرهی عراق، از پیکر علی و عباس ۴ عکس گرفته بود و با خودش به پادگان دوکوهه آورد, این عکس تنها دلخوشی مادر علی بود تا اینکه بقایای پیکرش پس از دوازده سال در ۱۳۷۷ در جریان تفحص شهدا کشف شد و به دست مادر چشم انتظارش رسید. 🌷@DefaeMoqaddas 🕊 ✅ کانال
دفاع مقدس
🚩خاطره برادر یوسف طلائیان از رزمندگان واحد مخابرات گردان مالک لشگر 27 محمد رسول الله (ص) در باره ماج
🌷شهید عباس حصیبی (سمت چپ تصویر) ⚪️دانشجوی دوره کارشناسی رشته مهندسی مکانیک - حرارت و سیالات تاریخ و محل تولد: ۱۵ دی ۱۳۴۴، تهران تاریخ و محل شهادت: ۲۱ اسفند ۱۳۶۵, شلمچه، عملیات کربلای ۵ مزار: بهشت زهرا (س)، قطعه ۲۹ ردیف ۸۱ شماره ۲ ✍گزیده ای از وصیت نامه شهید عباس حصیبی: بنام او که خالق یکتا و منتهی الآمال عارفان است. اوست که تنها قابل پرستش و حمد است. بنام محمد رسول (ص) رسول رسولان, سید بندگان و بنام علی (ع) این انسان کامل و به نام فاطمه (س) و بنام دوازده امام (ع)، این انسان‌های برگزیده. از پدر و مادر بزرگوارم واقعاً عذر می‌خواهم که در خلال زندگی جز آزار و اذیت برای آنها چیزی نداشتم. سخنی با شما دوستان عزیز و بزرگوارم از همه آنها می‌خواهم مرا حلال نمائید. و سخنی با بسیج; اسم زیبا و ارزنده‌ای که باعث ساخته شدن افراد به اندازه‌ای که خودشان بخواهند می‌شود تنها جائی که بهترین درس‌ها را می‌توان گرفت. سخنی با دانشگاه; پایگاه سازنده انقلاب که بعد از جنگ، مهم‌ترین مسأله انقلاب است. از دانشجویان می‌خواهم علاوه بر درس خواندن به مسائل جامعه و خودشان بی تفاوت نباشند و این مسائل را کمتر از درسشان نگیرند و بدانید که دردهای جامعه و افراد را استاد مطهری بیان نموده، سخنان ایشان را به گوش جان بسپارید. سخنی با حزب الله: جامعه ما، انقلاب فرهنگی را هر لحظه و دقیقه باید در خود داشته باشد و لازمه اش تک تک افراد هستند و باید این گفته رسول الله (ص) را همیشه در ذهن داشته باشیم "انی ما اخاف علی امتی الفقر و لکن اخاف علیهم سوء التدبیر". ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🌷شهید عباس حصیبی (سمت چپ تصویر) ⚪️دانشجوی دوره کارشناسی رشته مهندسی مکانیک - حرارت و سیالات تاریخ
📷 عکس‌هایی که تا زمان بازگشت پیکر شهیدان حصیبی و شاه‌‌آبادی، تنها یادگاری‌های آنها برای خانواده‌هاشان بودند... ✍احمد دهقان، نویسنده و از هم‌رزمان شهید شاه آبادی، شهریورماه 1390 در ماهنامه‌ی «داستان» در یادداشتی با عنوان «یک صبح تا ظهر جنگ» برای نخستین‌بار درباره‌ی عکس دو نفر از هم‌رزمانش که پس از شهادت با دوربین یکی از آن‌ها گرفته شده بود، توضیحاتی داد. او درباره‌ی ماجرای این عکس‌ها، گفت: سومین روز عملیات کربلای 5 بود. نیمه‌شب به پشت جاده‌ی شلمچه - بصره رسیده بودیم. صبح گفتند محاصره شده‌ایم. بعد هم گلوله‌ی تانک بود و دوشکا و تک‌تیراندازها که 400 - 300 نفر را وسط دشت دوره کرده بودند. تیر سیمینوف تفنگ مخصوص تک‌تیراندازها که دوربین دارد و لامصب بدجوری دقیق است، ‌می‌خورد توی گونی‌های سنگر. گودال‌هایی که توی آن‌ها سنگر گرفته بودیم، به همه‌چیز شبیه بود الا سنگر! پشت خاکریز حکومت نظامی اعلام شد؛ جنب می‌خوردی، جنازه‌ات می‌ماند روی دست بقیه. او افزود: هر چند لحظه یک‌بار، آتشی از دهنه‌ی لوله‌ی تانکی که از سمت چپ آمده بودند جلو، بیرون می‌زد و توی یک چشم برهم زدن، تکه‌ای از خاکریز، همراه با آدم‌هایش می‌رفت هوا. یک‌بار که تانک‌های‌شان از پشت آمدند جلو، دویدم رفتم پیش فرمانده‌مان. مشغول صحبت کردن با بی‌سیم بود. از یکی از پیک‌ها پرسیدم: «کی‌ها تا حالا تیر خورده‌اند؟» گفت: «خیلی‌ها. عباس حصیبی و دکتر توی سنگر بغلی افتاده‌اند دهقان ادامه داد: نشسته‌نشسته رفتم سمت سنگری که نشانم داده بود. دکتر، امدادگر دسته بود که به شوخی به او «دکتر» می‌گفتیم. چمباتمه افتاده بود توی گودالی سنگر. تیر خورده بود تو سرش. هنوز زنده بود و نفس‌های کوتاه‌کوتاه می‌کشید. توی سنگر بغلی، عباس حصیبی (سمت چپ که دور سرش باندپیچی شده) و علی شاه‌آبادی یکی از سیمینوف‌چی‌های دسته‌ی ادوات افتاده بودند. دو تایی، توی سنگر، کنار هم نشسته بودند که یکی از همان تیرها می‌خورد توی سر حصیبی و رد می‌کند، می‌خورد توی سر شاه‌آبادی. وی افزود: در آنجا تا ظهر مقاومت کردیم و بعد عراقی‌ها ریختند بر سرمان و عقب‌نشینی کردیم. در آن صبح تا ظهر، از یک گروهان 110 نفره فقط 29 نفر باقی ماندند. او درباره‌ی عکس‌ها نیز توضیح داد: رضا احمدی از بچه‌های ادوات گردان بود. قبل از عقب‌نشینی، یک قسمت دیگر خاکریز بود که بعد آمد اینجا. علی‌ شاه‌آبادی یک دوربین معمولی داشت. این دو تا با هم دوست بودند. رضا احمدی دوربین را برداشت و چهار تا عکس از زوایای مختلف، از دوست شهیدش گرفت. بعد هم ساعت او را که در عکس می‌بینید، برداشت. حدود یک بعدازظهر عقب‌نشینی شروع شد. فقط زنده‌ها توانستند برگردند عقب و عباس حصیبی و علی شاه‌آبادی جا ماندند. دهقان در ادامه اظهار کرد: رضا احمدی در تهران، فیلم را برد فیلم‌ایران در خیابان آزادی. آن‌موقع‌، فیلم‌ها را یک هفته‌ای ظاهر می‌کردند و فیلم‌ایران به‌خاطر دستگاه‌های چاپ مدرنی که داشت، تنها جایی بود که عکس‌ها را 24 ساعته چاپ می‌کرد. دوربین، عکس‌ها و نگاتیو فیلم‌ها و ساعت، تنها یادگارهایی بودند که رضا احمدی به خانواده‌ی علی‌ شاه‌آبادی برگرداند. وی درباره‌ی سرنوشت پیکر این دو شهید نیز گفت: سال‌ها بعد، در تفحص شهدا، پیکر این دو شهید پیدا و به خاک سپرده شدند ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
یاران شهیدمان پُر از خنده شدند رفتند و به مهر و ماه تابنده شدند خیری ز تو ای زمین! ندیدند انگار رفتند و به آسمـان پناهنده شدند ... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌷سالروز شهادت حسین علم الهدی و یاران باوفایش رهبر انقلاب: «وقتی خبر شهادت حسین علم‌الهدی را شنیدم، به یاد شهادت حافظان قرآن در صدر اسلام افتادم. در سفری که با هم از شوش برمی‌گشتیم، نگاه کردیم دیدم سید حسین قرآنی دردست گرفته، عده زیادی از بچه‌ها دور او جمع شده‌اند و ایشان به زیبایی از آیات قرآن و استقامت در جنگ و... صحبت می‌کرد که من تعجب کردم. این شهید عزیز در نامه‌ای زیبا به خواهرش که نشانگر دوراندیشی درباره اسلام است نوشته: ما زندگی را در رنج می‌گذرانیم تا راحتی و آرامش ایجاد کنیم، تمامی عمر می‌رویم به این امید که لحظاتی بنشینیم، تمام عمر زحمت می‌کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می‌گذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمی‌کنیم و نمی‌یابیم زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می‌شود. نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً در آدم بوجود می‌آورند بوسیله تبلیغات است. تلویزیون را روشن می‌کنید و بعد از دو ساعت خاموش می‌کنید به خودتان نگاه می‌کنید، می‌بینید هفت هشت احتیاج خرید تازه بوجود آمده که قبلاً لازم نداشتید. غارت اصالت‌ها، منابع معنوی و از بین رفتن خصوصیات زندگی شرقی و یا اسلامی که عبارت از مصرف هرچه کمتر و تولید هرچه بیشتر بوسیله عوامل آموزشی دگرگون می‌شود، چرا که اروپای صنعتی باید برای تولیدات اضافی خود مصرف کننده پیدا کند. اندیشه تربیتی قرآن برای از بین بردن چنین ارزش‌ها و معیارها و طرز تفکرها و برداشت‎ها و چنین شناختی نسبت به زندگی، حیات، وسایل مادی، نیازها خواست‌ها، ایده‌آل‌ها و… است.