eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
10هزار ویدیو
833 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دفاع مقدس
شب بخیر هایت را نگاه پُر مهرت را از ما دریغ مدار . . . . ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌗 سنگر استراحت - دوران 📷 سمت راست: شهید احمد کاظمی، فرمانده لشکر 8 نجف اشرف سردار مرتضی قربانی ، فرمانده لشکر 25 کربلا ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
بوسه مادر 💕 بوسه وداع 🌱 آه از آن لحظه‌ی بدرود که دیگر پس از آن مادر از شاخه‌ شمشاد به جز عکس ندید تشنه‌ جرعه‌ وصل و دم آخر شده بود... چقدر عاشق و مشتاق به دیدار شهید🌷
شهید حاج قاسم سلیمانی هر وقت شعرخوانی شهید محمد حسین یوسف الهی را گوش می داد گریه می کرد.یادم است یک مثنوی را یوسف الهی زیاد می خواند.با آن لحن گرم و دوست داشتنی اش می خواند: من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی وان ساقی سرمستی با ساغر شاهانه ای لولی بربط زن تو مست تری یا من ای پیش تو چو مستی افسون من افسانه از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه چون کشتی بی لنگر کژ میشد و مژ میشد وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه گفتم که رفیقی کن با من که منت خویشم گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه گفتم : ز کجایی تو؟ تسخر زد و گفت ای جان نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه من بی دل و دستارم در خانه خمارم یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه تو وقف خراباتی دخلت می و خرجت می زین وقف به هوشیاران مسپار یکی دانه یوسف الهی که این ها را می خواند همگی کیف می کردیم.خصوصاً حاج قاسم که همین طور اشک می ریخت. (راوی؛ همرزم شهید)
دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷کجایید ای شهیدان خدایی... 🔹بعد از عملیّات والفجر چهار وقتی از ارتفاعات کنگرک بر می گشتیم من و محمدحسین یوسف الهی (رزمنده و عارف لشگرثارالله-ع) تنها داخل یک ماشین بودیم همه بچّه ها بار و بنه را جمع کرده و رفته بودند و ما آخرین نفرها بودیم. 🔸توی ماشین صحبت می کردیم و می آمدیم محمد حسین گفت رادیو را روشن کن به محض این که رادیو را روشن کردم سرود کجایید ای شهیدان خدایی شروع شد 🔹با شنیدن این سرود یک مرتبه ساکت شد مستقیم به جاده نگاه می کرد یک دستش روی فرمان و دست دیگرش هم روی شیشه ماشین بود چنان محو سرود شده بود که دیگر توجهی به اطرافش نداشت 🔸احساس می کردم که فقط جسمش اینجاست گویا یاد رفقای شهیدش افتاده بود 🔹حال و هوایی که در آن لحظه داشت ناخوداگاه مرا هم دنبال خود می کشید وقتی سرود تمام شد باز هم در حال و هوای خودش بود و تا رسیدن به مقصد دیگر هیچ حرفی نزد کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی کجایید ای سبک بالان عاشق پرنده تر ز مرغان هوایی کجایید ای شهان آسمانی بدانسته فلک را در گشایی کجایید ای ز جان و جا رهیده کسی مر عقل را گوید کجایی؟ کجایید ای در زندان شکسته بداده وامداران را رهایی (منبع کتاب:حسین, پسر غلامحسین صفحات۱۲۹_۱۲۸) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌴زندگی شهید محمدحسین یوسف الهی، سراسر معنوی بود.به عبادت اهمّیت فراوانی می داد و هیچ چیز مانع ارتباطش با خدا نمی شد... او هیچوقت حتی در منطقه خطر از عبادت و راز و نیاز با خدا غافل نمی شد به تمام نیروهایش عشق میورزید.هروقت بچّه ها برای شناسایی می رفتند آنها را تا ابتدای محور همراهی میکرد و همانجا منتظرشان می نشست تا برگردند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 قهرمان واقعی و گمنام 🌷"شهید حمید امانی" به روایت شهید مرتضی آوینی ا🚩▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️ شهید امانی، کادر اطلاعات-عملیات لشگر ۳۳ المهدی (عج) فارس ...که در بهمن ماه ۶۴ در (عملیات والفجر ۸) شربت شهادت را نوشید🌱 متولد۱۳۴۴ در خانوده‌ای مذهبی در اقلید فارس. وی پس از پشت سر گذاشتن دوران طفولیت راهی مدرسه شد و دور ابتدایی و راهنمایی را درشهرستان محل سکونت خود با موفقیت پشت سرگذشت. با شروع اعتراضات مردمی علیه رژیم شاه بصف انقلابیون پیوست و پس از پیروزی انقلاب به تحصیل ادامه داد.با آغاز جنگ تحمیلی و در سن ۱۶ سالگی وارد جبهه غرب شد و پس از ماه ها مقابله با ضدانقلاب وارد جبهه‌های جنوب شد و مشغول نبرد با دشمن بعثی گردید وی موفق شد در طول دوران حضور در جبهه مدرک دیپلم را اخذ نماید و سرانجام در عملیات والفجر ۸بشهادت رسید فرازی از وصیت‌نامه: خدایا به این حقیر کمک کن تا مرگ درراه خودت و راه امام حسین (ع) نصیبم گردد از گناهانم درگذر و مرا پاک گردان و کمکم کن از این امتحان الهی پیروز درآیم تا در مقابل اولیاء و پیامبرانت و امامان (ع) روسیاه نباشم. این‌جانب هدفم از رفتن به جبهه این بود که اول خدمتی به اسلام کرده باشم و بعد فرمان امام را لبیک گفته باشم. خواهران و برادران عزیز قدر نعمت‌‌های الهی را بدانید، تقوی در کارهایتان داشته باشید درراه راست حرکت کنید و از خون شهیدان دفاع کنید و لحظه‌ای درحیاتتان دست از ولایت‌فقیه بر ندارید از شما می‌خواهم مرا حلال کنید. پدر و مادر عزیزم انسآن‌همیشه در معرض آزمایش الهی قرار دارد سعی کنید از این آزمایش سربلند بیرون آیید، صبر را پیشه کنید مرا ببخشید و حلالم کنید
آفتاب دیگرند اینان که روزِ خصم را تیـره می‌ سازند چون از کوه سَربَر می‌کِشند..! دوران دفاع مقدس
بهمن ماه ۱۳۶۴ کنار رودخانه کارون فرمانده دسته، سمت چپ تصویر (اسلحه به دست) 🔸✨ معمولا برای عملیات های داخل آب، از سلاح ضد آب استفاده می کنند اما به علت اینکه چنین سلاح و مهماتی در دسترس نبود فکر بکری برای رفع این مشکل به ذهن بچه ها رسید و آن هم این بود که سلاح ها را داخل بشکه ای که مقداری گیریس و گازوئیل در آن می جوشید فرو میکردند و زیر آفتاب قرار می دادند تا ضد آب شود!!
💠 حیرت دشمن در کربلای ۵ ▫️ در کانال ماهی دشمن با کمک کارشناسان غربی مستحکم ترین موانع را ایجاد کرده بود. از سنگرهای نونی شکل گرفته تا خاکریزهای بلندی که زمین را به شکل پنج ضلعی غیر قابل نفوذی بدل کرده بود. دشمن منطقه وسیعی را آب انداخته بود. منطقه سخت نونی شکل را هم توانستیم دور بزنیم و رزمندگان توانستند پشت سر موانع وارد شوند و ۳ لشکر ما توانست در یک شب، هم از منطقه آب گرفتگی و هم از کانال ماهی گیری عبور کنند و این برای عراقی ها غیر قابل تصور بود. سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی که فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله بود، همان روزها در جمع رزمندگان جان برکف ما گفت: شکست خط از نظر عراقی‌ها  غیر ممکن بود اما یک اطمینان قلبی و الهی، نه اطمینان نظامی، وجود داشت که ما خواهیم توانست خط را بشکنیم. طبق آماری که اطلاعات ما بعد از جنگ دادند ۵۰ هزار نفر عراقی در عملیات کربلای پنج کشته وزخمی شدند و ما هم بیش از پنج هزار شهید در عملیات کربلای پنج دادیم، عملیاتی که بیشترین شهید را برای ما داشت. 🔸 سرلشکر پاسدار رحیم صفوی
خوشحالی سربازان عراقی در بازپس گیری فاو که برای آنها همسنگ فتح خرمشهر بود... ولی خرمشهر با مردانگی آزاد شد و فاو، ناجوانمردانه و با بمب‌های شیمیایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای تحریک صدام توسط خاندان پهلوی و سلطنت طلبان برای حمله به ایران!!
عملیات "الی بیت المقدس" آزادسازی خرمشهر ▫️ وضعیت خوزستان در جنگ    خوزستان استانی که در طول جنگ که دچار بیشترین آسیب و خسارت شد. خوزستان و به ویژه اروندرود یکی از مطامع اصلی رژیم بعث عراق در حمله به ایران اسلامی بود. این استان به علت داشتن ذخایر غنی نفت و موقعیت راهبردی، تاریخ پر ماجرایی داشته است و تا قبل از جنگ یك بار توسط قوای عثمانی و دوبار توسط قوای انگلیس مورد تعرض قرار گرفته است. قبل از آغاز جنگ مناقشات متعددی بر سر حاکمیت بر اروند رود بین ایران و رژیم بعث وجود داشت که با عقد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر این مناقشات مدتی فروکش کرد
آشنایی با خرمشهر    خرمشهر یکی از شهرهای استان خوزستان و شاید به لحاظ سوق الجیشی، از مهم ترین شهرهای این استان به حساب آید. خرمشهر،‌ دارای بزرگ‌ترين‌ بنادر خاورميانه‌ و خليج‌فارس‌ بوده و می‌تواند كشتی‌هايی بزرگ‌ِ اقيانوس‌پيما را پذيرا شود و با داشتن‌ سيزده‌ اسكله‌ (قبل‌ از جنگ‌) نقش‌ويژه‌ای را در بازرگانی منطقه‌ ايفا می‌كرد. اين‌ شهر در طول تاریخ فوق العاده‌ مورد توجه‌ استعمارگران‌ بوده‌ و تاكنون‌ چند بار به‌ اشغال‌ قوايی خارجی در آمده‌ است‌. رزمندگان‌ اسلام ‌برای آزاد سازی اين‌ شهر مهم‌، عمليات‌ بيت‌ المقدس‌ را كه‌ بزرگ‌ترين‌عمليات‌ درون‌ مرزی است‌ در سه‌ مرحله‌ انجام‌ دادند. ♦️ تفاوت های نوبت اشغال    در هر سه مرحله اول، با خروج نیروهای اشغالگر و نه بر اساس قدرت نیروهای ایران، خرمشهر از اشغال در آمد و تنها در انقلاب اسلامی، رزمندگان پر توان ایران توانستند با اقتدار تمام به این اشغال پایان دهند.
🔴 حمله عراق به خوزستان    خوزستان، استانی است که بیشترین ذخایر نفت و گاز را داراست و در طول جنگ، دچار بیشترین آسیب و خسارت شد. استان خوزستان و به ویژه اروندرود یکی از مطامع اصلی رژیم بعث عراق در حمله به ایران اسلامی بود. دولت عراق بر اثر درماندگی در برابر وضعيت جديد، به طور تلويحی نقش و موقعيت خود برای آمريكا و نيز جنگ نيابتی عليه ايران را يادآوری كرد.
📷 در کوچه پس کوچه‌های جنگ !!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 حرکت به سوی میدان نبرد چقدر زیباست تصاویر رزم بچه‌ها وجملات گهربار شهید آوینی و زیر صدای حاج صادق آهنگران غوغایی که در دل‌های کهنه سربازان حاج قاسم برپا می کند... یادش بخیر روز و شب‌های عملیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 کتک به عشق بچه‌ها صادق جهانمیر سال ۱۳۶۰ در اردوگاه عنبر بودم که با یکی از بچه‌های اهل بیرجند یک تئاتر اجرا می کردیم که نگهبان آمد و ما را بخاطر نمایش تئاتر تو‌ی حمام برد و دو نگهبان حسابی کتک‌مان زدند! بعد از نیم ساعت که برگشتیم به آسایشگاه، دیدم بچه‌ها خیلی دمق شدند و حسابی رفتن تو لک. به دوستم گفتم فلانی ما که کتکِ رو خوردیم بذار بقیه ش رو هم ادامه بدیم. حال داری باقی تئاتر را بازی کنیم تا حال بچه‌ها بیاد سر جاش؟ فوقش یه کتک دیگه هم می خوریم!؟ گفت: خیلی هم خوب، چرا که نه. دوباره شروع کردیم به باقی اجرای تئاتر که ناگهان نگهبان عراقی اومد پشت پنجره و با فحش و بد و بیراه، ما را صدا کرد و گفت شما بازم که دارید کار خودتون را انجام می دهید! ارشد آسایشگاه هم گفت: سیدی! می‌گن ما که کتکمون را خوردیم پس چرا ادامه کارمون را انجام ندیم! عراقی چشماش گرد شد و گفت انتم قشمار، ماکو عقل؟ یعنی شما خیلی مسخره هستید، مگه عقل ندارید!؟ ما هم خندیدیم و گفتیم سیدی! مهم نیست بعدش چی می‌شه! بذار این تئاتر انجام بشه و به لب بچه‌ها کمی خنده بیاد. سرشو تکون داد و گفت:« والله ما آدری شی سویکم» (بخدا نمی‌دونم باهاتون چکار کنم ) فقط سریع. بعد گفت: تا شیفت من تمام بشه باید مسرحیه(تئاتر) شما هم تمام بشه ! ما هم قول دادیم و سر ته اون را به هم آوردیم. 🔹 آزاده موصل و عنبر