eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍃🍂🍃 🍂🍃 🍃 💦خواهرشهید یادم میاد یه روز که از دانشگاه اومده بود وتوی اتاقش بود،صدام کرد ویه عکس نشونم داد. گفت ببین چقدر قشنگه!!!عکس صفحه اول شناسنامه بود. بهش گفتم چی قشنگه؟؟شناسنامه است دیگه! گفت دقت نکردی ببین چه مهری خورده روی صفحه. دقت که کردم دیدم با رنگ قرمز مهرخورده به فیض نائل آمد... لبخند زدم گفتم عاقبت قشنگیه، به قول آقا رسول:همه رفتنی اند،چه خوبه که آدم زیبا بره! بیا عزیزم!بیا ببین !روی شناسنامه ات مهرخورده... 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ 🌸✨🌸✨🌸✨ 🌸✨🌸✨ 🌸✨ 🌹بِـسْـمِ رَبِّ اَلْـشُّـهَـداءِ وَاَلْـصِّـدّیـقـیـنْ🌹 📖امـــــــام صـ
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ✨🌸✨🌸✨🌸✨ ✨🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ ✨🌸 🌹بِـسْـمِ رَبِّ اَلْـشُّـهَـداءِ وَاَلْـصِّـدّیـقـیـنْ🌹 📖امـــــام بــــاقـــــر(ع)مـی‌فـرمـایـنـد: بـدان کـه اول وقـت هـمـیـشـه بـهـتـر اسـت پـس تـا جـایـی کـه مـی‌تـوانـی بـه سـوی کـار خـیـر بـشـتـاب. مـحـبـوبـتـریـن کـارهـا نـزد خـداونـد عـزّوجـل کـاری اسـت کـه بـنـده بـر آن مـداومـت ورزد ؛ گـرچـه انـدک بـاشـد. «اصول کافی ؛ ترجمه‌ی مصطفوی ، ج ۳ ، ص ۱۲۹ » 🍃📝نـــــــــمـــــ🌺ــــاز اول وقـــــت... وقـتـی هـفـت سـالـه شـد ، خـیـلـی خـاص دل بـه نـمـاز مـی‌سـپـرد.. بـدون ایـنـکـه کـسـی بـه او تـذکـر بـدهـد ، تـا صـدای اذان را مـی‌شـنـیـد ، بـازی‌اش⚽️ را رهـا مـی‌کـرد ، وضـو مـی‌گـرفـت و بـه نـمـاز مـی‌ایـسـتـاد.. حـتـی مـقـیـد شـده بـود کـه نـمـاز صـبـحـش را هـم بـخـوانـد.. مـی‌گـفـت : بـایـد بـیـدارم کـنـیـد.. اگـر یـک روز دیـر صـدایـش مـی‌کـردم ، مـی‌زد زیـر گـریـه😭😭😭 و مـی‌گـفـت : چـرا ایـن قـدر دیـر بـیـدار شـدیـم؟؟؟ مـگـر خـواب مـرگ گـرفـتـه بـودمـان؟؟؟ بـبـیـنـیـد ، آفـتـاب دارد در مـی‌آیـد و... شـده بـود زنـگ نـمـاز اهـالـی خـانـه... ( شهید_محمد_معماران ، «امتداد ۳۴ » ، ص ۳۳) ❤️❤️❤️ 🌹 @dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸🍃اعتقاد های راسخ شهدا.... حرف از بزرگداشت یاد و خاطره شهدا که می‌شد محمد دیگر سر از پا نمی‌شناخت. به برگزاری یادواره شهدا داشت تا جایی که بعضی از روزها مستقیم از محل کار به مسجد می‌رفت تا مطمئن شود کاری بر زمین نمانده باشد. او احساس تکلیف می‌کرد و : ما در زمان دفاع مقدس نبودیم پس حالا باید را به شهدا ادا کنم. در مأموریت جبهه شمال غرب در سال ۱۳۸۹ بچه‌های اراک سه شهید والامقام تقدیم کردند که ۳۰ فروردین هرسال یادواره این شهدا برگزار می‌شود. از چندین روز مانده به ۳۰ فروردین دیگر فکر و ذکر و هم‌رزمان این شهدا برگزاری یادواره شهدای شمال غرب بود. 🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
✨💦حسابی ولخرجی کردیم.... دوست نداشت جشن عروسی برگزار کنیم. دلایل خودش را هم داشت که از نظر من دلایل بدی نبود هرچند رضایت هم برایم شرط بود. یادم هست همان روزی که مستاجر خانه را خالی کرد، شبانه برای نظافت و سروسامان دادن به خانه آمدیم. آنقدر ذوق شروع زندگی را داشتیم که به سرعت وسایلمان را چیدیم و خیلی زود برای سفر آماده شدیم. چون جشن نگرفتیم، ولخرجی کردیم و سفرمان به مشهد هوایی بود، آن‌هم ۲ هفته! با اینکار حسابی ریخت‌و‌پاش کرده بودیم! (هردومان می‌خندیم...)  «برای رفتن به به نیازی نیست؛ با می‌توان شد.» «». 🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸شـــهـــیـــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری🌸
💙شـــهـــــیــــــدانــــــه...💌 🍃📝هــــــــدیـــــــــ🎁ـــــه روز مــــــادر... 🍁حـدودا دوم یا سـوم راهـنـمـایـی بـود ، روز مـادر🌺 کـه رسـیـد تـازه یـادش اومـد کـه هـدیـه‌ای🎁 تـدارک نـدیـده ، پـول زیـادی هـم نـداره کـه چـیـز قـابـل تـوجـهـی بـرای مــــادر بـخـره...😄😄😄 روز مـیـلاد حـضـرت 🌹مـادر سـادات کـه رسـیـد ، یـهـو دیـدیـم دسـت پـر اومـده خـونـه! کـادوی حـجـیـمـی🛍 دسـتـش بـود و یـه دسـتـه گـل 💐گـلایـول سـفـیـد!!! کـادو رو کـه بـاز کـردیـم ، دیـدیـم هـرچـی پـول داشـتـه گـذاشـتـه و فـقـط تـونـسـتـه ظـرف پـلاسـتـیـکـی🍽 دوتـومـنـی از دسـت فـروش کـنـار خـیـابـون بـخـره.. مـــادر از دیـدن ایـن هـدیـه خـیـلـی ذوق زده شـد...😌😌😌 بـالاخـره پـسـرش تـمـوم احـسـاس و دارایـیـش رو گـذاشـتـه بـود بـرای هـدیـه روز مـــادر...🌸💙💚 امـا جـای سـوال بـود دسـتـه گـل گـلایـول سـفـیـد؟؟؟😳😳😳 مـگـه عـزاسـت!!!😅😅😅 بـعـد از چـنـد دقـیـقـه کـلـنـجـار رفـتـن و پـرس و جـو از تـازه کـاشـف بـه عـمـل اومـد کـه گـلـهـا رو از تـاج گـل خـتـم یـه بـنـده خـدایـی بـرداشـتـه بـود!!!😄😅😄 گـویـا مـراسـم خـتـم تـمـوم شـده بـود و تـاج گـل رو گـذاشـتـه بـودن کـنـار سـطـل آشـغـال ، هـم گـلـهـای سـالـم رو جـدا کـرده بـود و دسـتـه گـل روز مـــادر درسـت کـرده بـود!!!😊😊😊 هـرسـال روز مـــادر ، وقـتـی از مـــادرم مـی پـرسـیـدیـم بـهـتـریـن هـدیـه چـی بـوده ، هـمـیـن دوتـا کـادوی بـااحـسـاس و بـی ریـا رو نـام مـی بـرد... بـود دیـگـر... خـالـصـانـه کـار مـی کـرد و هـرچـه در تـوان داشـت ، مـی گـذاشـت...🙂🙃🙂 🌸خــاطــرات ابــووصــال ❣🍂 @dehghan_amiri20
💠بِـــسْـــمِ رَبِّ اَلْـــشُّـــهَـــداء... 🍃✏️حـدودا دوم یـا سـوم راهـنـمـایـی بـود ، روز مـادر کـه رسـیـد تـازه یـادش اومـد کـه هـدیـه‌ای تـدارک نـدیـده ، ‌پـول زیـادی هـم نـداره کـه چـیـز قـابـل تـوجـهـی بـرای مـادر بـخـره...☺️☺️☺️ روز مـیـلاد حـضـرت مـادر سـادات کـه رسـیـد ، یـهـو دیـدیـم دسـت پُـر اومـده خـونـه!!!😄😄😄 کـادوی حـجـیـمـی دسـتـش بـود و یـه دسـتـه گـل گِـلایـول سـفـیـد!!!💐😅😅 کـادو رو کـه بـاز کـردیـم ، دیـدیـم هـرچـی پـول داشـتـه گـذاشـتـه و فـقـط تـونـسـتـه ظـرف پـلاسـتـیـکـی دوتـومـنـی از دسـت فـروش کـنـار خـیـابـون بـخـره..😀😀😀 مـادر از دیـدن ایـن هـدیـه🎁 خـیـلـی ذوق زده شـد...😍😍😍 بـالاخـره پـسـرش تـمـام احـسـاس و دارایـیـش رو گـذاشـتـه بـود بـرای هـدیـه روز مـادر...😊😊😊 امـا جـای سـؤال بـود کـه چـرا دسـتـه گـل گـلایـول سـفـیـد؟؟؟🤔🤔🤔 مـگـه عـزاسـت؟!!😄😄😄 بـعـد از چـنـد دقـیـقـه کـلـنـجـار رفـتـن و پـرس و جـو از تـازه کـاشـف بـه عـمـل اومـد کـه گـلـهـا💐 رو از تـاج گـل خـتـم یـه بـنـده خـدایـی بـرداشـتـه بـود!!!😂😂😂 گـویـا مـراسـم خـتـم تـمـوم شـده بـوده و تـاج گـل رو گـذاشـتـه بـودن کـنـار سـطـل آشـغـال ، هـم گـلـهـای سـالـم رو جـدا کـرده بـوده و دسـتـه گـل روز مـادر درسـت کـرده بـود!!!🤗🤗🤗 هـرسـال روز مـادر ، وقـتـی از مـادرم مـی‌پـرسـیـدیـم بـهـتـریـن هـدیـه🎁 چـی بـوده ، هـمـیـن دوتـا کـادوی بـااحـسـاس و بـی‌ریـا رو نـام مـی‌بـرد.. بـود دیـگـر... خـالـصـانـه کـار مـی‌کـرد و هـرچـه در تـوان داشـت ، مـی‌گـذاشـت...🙂🙃🙂 ❣☘| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🏴✨به مناسبت هفته دفاع مقدس رفتم نمایشگاه جنگ ، در نمایشگاه نرم افزاری بود که از وصیت نامه ی شهدا فال می گرفت . من نام همسرم را به دستگاه دادم و برای محمد نیت کردم . چون خودش نبود برگه را گرفتم . با تعجب دیدم روش نوشته ( نامه ای از بهشت از شهید ابوالفضل حسین بابایی به برادر عزیزم : پیکار کنید برای حق و بگذارید به جای ذلت و ننگ ،دامن و کفن شما آغشته به خون بدنتان باشد؛ حضرت علی (علیه السلام) . وقتی برگشت برگه را به محمد دادم رفت تو فکر . انگار به او قول دعوت دادند . حال عجیبی به او دست داد ؛ خوشحالی یا شاید شرمندگی ! نمیدانم ؟ تا دقایقی اصلا حرفی نزد . من هم احساس کردم که آن برگه مهر تائیدی برای کارهای اوست. ▪️همسرشهید ✨🏴توی کمدش در را با عکس شهدا پر کرده بود و بالایشان نوشته بود: "ای سرو پا، من بی سر و پا، خودم را کنار عکس شهیدان پیدا کردم" برادرش می گوید: کنار عکسها اندازه یک جای عکس در کمدش خالی بود، گفتم: "محمد عکس یکی از شهدا رو اینجا بزن، این جای خالی قشنگ نیست" جواب داد: اونجا جای عکس خودم هست... ▪️برادرشهید 🏴✨محرم سال ۸۸ بود که آمده بود همدان،شام غریبان بود،منزل ما میزبان عزاداران آقا امام حسین(علیه السلام) بود،مراسم خوبی برگزارشد. بعدازمراسم من سرپله ها نشسته بودم .دیدم با حال عجیبی ازپله ها بالاآمد و روبرویم نشست،میخواست چیزی بگه اما... گفتم: حتما حرف مهمی داره!گفتم داداش چیزی شده?? گفت یه  خواب عجیبی دیدم،با تعجب گفتم چه خوابی?گفت خواب رو دیدم!علی آقا رو دیدم اومد به من گفت: برو به حاجی(بابا) سلام ما رو برسون و ازطرف ما بهش بگو که ما یه سر اومدیم هیأت شما... داداش خیلی منقلب شده بود،ادامه داد: من از خوشحالی سر از پا نمیشناختم. گفتم حاج علی اقا ما کی میایم پیش شما?گفت: عجله نکن،شما هم به زودی میای پیش ما... بعد ازاینکه خواب رو برام گفت،اشک تو چشماش حلقه زد و به من نگاه کرد،منم انگار یه چیزی تو دلم گفت دیر یا زود هم میره... ولی همون لحظه گفتم خوشا به حالت .... ▪️خواهرشهید ⚫️ @Dehghan_amiri20 ⚫️
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍃💔| #پدرانه با لینک فوروارد شود... 🎬🍃|• @dehghan_amiri20
‍ 🍃💔| ️شنبه 23 آبان معراج الشهدا با پیکر شهید دیدار خلوتی داشتیم... همه مبهوتِ جمع شدن این همه روضه بر تن بودیم... مضطر... ولی گریه نمیکرد... بالای سرش ایستاده بود... به حاج امیر عباسی گفتیم روضه ے (ع) بخوان گریه کند... حاج امیر شروع کرد، همه گریه میکردند... پدر به بغض خودش اضافه می کرد... تا اواسط روضه... ... به یاد سید شهیدان جوان لبهای کبود رو بوسید و... بغضش شکست... چرا زبان بگشایم؟ که دردهای بزرگ به جز ندارند مرهمی دیگر... 🍃💔| @shahid_dehghan
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍃📽| #مصاحبه... #قسمت_سوم مصاحبه تفصیلی خبرگزاری تسنیم با #خواهر_و_مادرشهید✨🦋 👇🌱💜
🍃📽| این یک هفته آخر من و خانواده حال خیلی بدی داشتیم... دقیقا یک هفته قبل از شهادتش خواب دیدم که در منزلمان یک مراسمی برگزار شد و عکسی از که لباس سبز پوشیده که الان در فضای مجازی منتشر شده را به دیوار زدند... آنقدر این عکس به نظرم قشنگ آمد که در خواب دو، سه بار سوال کردم که این عکس زیبا از کجا آمده؟ اما هیچ کس جوابم را نمی‌داد. بعد گفتم : که اصلا عکس را برای چه اینقدر بزرگ کردیم و در دیوار زدیم؟ این را که پرسیدم یک شخصی که نمی‌دانم چه کسی بود از پشت جوابم را داد و گفت : «خبر شهادت محمدرضایتان آمده» در تمام آن یک هفته در اضطراب بودم... سه‌شنبه که تماس گرفت یادم است فقط بهش می‌گفتم : مراقب خودت باش داری چه کار می‌کنی؟ کار خطرناکی که نمی‌کنی؟ می‌گفت: مگر اینجا چه خبر است که بخواهیم کار خطرناک کنیم.. اینقدر این حرف را بهش گفتم که آخر عصبانی شد و گفت: چرا اینقدر می‌گویی مراقب خودت باش؟! ... 😌 🦋💐 🌸 ☔️🌙|•° @dehghan_amiri20