eitaa logo
دل‌نوشت
241 دنبال‌کننده
401 عکس
175 ویدیو
5 فایل
همیشه نوشتن حالم را خوب کرده است بی‌آنکه حواسم باشد.امیدوارم خواندن نوشته‌هایم حال شما را هم خوب کند،بی‌آنکه حواستان باشد. دکتری‌تخصصی‌تاریخ‌تشیع.مترجمت.استانبولی 📚کتاب‌‌‌ها: گفتگوهایی‌درباب‌الهیات‌.علوی‌گری‌بکتاشی‌گری. ✍🏻 زهراکبیری‌پور @z_kabiri
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز پرگار کائنات ✍️مهتا صانعی، عضو تحریریه مجتهده امین شهید آوینی:«کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید» منشور هویت آدمی همین کلام است حتی اگر اعتقادی به خدا و ماوراء نداشته باشد. آن‌هنگام که کارش بوی منیّت گرفت از حلقه‌ی وصل جدا می‌شود، پرت می‌شود، زار می‌شود. به پیچک‌های هرز جهت می‌یابد و عصاره‌ی خورندگی و درندگی‌اش دِماغِ فَلَکش را آویزان می‌کند. بوی تفکرات آدم‌ها خسته می‌کند روزگار را. کائنات را. ملائکه را. شاید هم ابلیس و لشکریانش را. قرار بود مرکز پرگار باشیم. قرار بود شوآف نباشیم. قرار بود به قول مولانا: جای گله نیست، چون تو هستی همه هست، باشیم. قرار بود فاخر باشیم و همه را مسجود خلقت خودمان کنیم. آری قرار بود همه عاجز باشند در برابر این خلقت. در برابر انسان! عاجز شدند اما به طرز دیگری. من از این همه حرف‌های بی‌سر و ته به همان جغرافیای کوچکم می‌رسم. که ای کاش تنگ‌تر شود این سرزمین به من. بی‌سلاحم، قدرت واژگان هم. کاش سعدی بیاید و بگوید: سعدیا پیکر مطلوب برای نظر است، ور نبینی چه بُوَد فایده‌ی چشمِ بصیر! و شاید خسته از منیت‌ها! «یَا‌مَن‌اَرجوهُ‌لِکلِّ‌خَیر» جام زهرت را بیاور! من برای زندگی بیش از این چیزی که می‌بینی مصمم نیستم! @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تعداد صفرهای کارت‌ بانکی آن را سبک و سنگین نمی‌کند! ... ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متولیان قدرتمند یادداشت‌ دو تن از دوستانم را در مجله‌ی افکار بانوان حوزوی خواندم. یادداشت آن‌ها درباره‌ی قرار دوستانه‌ایی که در کافه داشتن و انتهای آن به خواندن نماز جماعت در مسجد ختم شده بود، نوشته شده بود. هر دوی آن‌ها از وضعیت موجود در آن مسجد گزارشی ارائه کرده بودند، یکی با قلمی جدی و دیگری با طنز. وقتی توصیفات آن‌ها را درمورد مسجد مورد نظر خواندم، به یاد مسجدی که چند وقت پیش رفته بودم، افتادم. وقت نماز مغرب و عشا بود و من هم کمی عجله داشتم، مهر را از جامهریِ مسجد برداشتم و برای اینکه در زمره‌ی السابقون قرار بگیرم، در ردیف اول ایستادم؛ اما همین که خم شدم تا مهر در دستم را روی سجاده بگذارم صدایی گفت: اینجا جای فاطی خانمه (با لهجه‌ی قمی بخوانید)، دو قدم آن‌ طرف‌تر رفتم، باز همان صدا گفت: اینجا هم جای زری خانمه، قدم بعدیِ من رسید به سجاده‌ایی که با کوک‌های بزرگی به فرش مسجد پیوست شده بود! بعد از عبور از آن مانع، همین که خم شدم مهرم را روی زمین بگذارم صدای آشنایی! گفت: جا اعظم خانم وایسادی که!؟ به طرف صدا چرخیدم و گفتم میشه بفرمایید تا کجا جاگذاری شده من تکلیفم را بدانم؟! گفت: صف اول پره. مهر را برداشته و به صف بعدی رفتم و خدا شاهد است که تا پایان نماز جماعت نه فاطی خانمی آمد نه زری خانمی و نه حتی اعظم خانم؟! اما همین که نماز تمام شد هم فاطی خانم آمد هم زری خانم هم اعظم خانم لابد. چون گعده‌ایی صورت گرفت به صرف چای!! چند وقتی است که در برخی از مساجد شهر شاهد متولیانی هستیم که مسجد را خانه‌ی واقعا شخصی خود می‌دانند و از حضور هرگونه افراد غریبه، کودک و نوجوان خم به ابرو آورده و استقبال سردی می‌کنند. این متولیان عزیز حتی به خودشان اجازه می‌دهند، هرچه را که در منزلشان اضافه است و دیگر استفاده نمی‌شود را به مسجد منتقل کنند. غافل از اینکه زیبایی بصریِ مساجد را این وسایل کهنه و زه‌وار در رفته از بین برده است. شاید روزی یادداشتی از بقچه‌های گره خورده که مانند مین‌های خوشه‌ای در جای جای برخی از مساجد کاشته شده‌اند هم بنویسم!! ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پدر امت بیشتر افرادی که به شهر نجف مشرف شده‌اند، در اولین توصیف می‌گویند: انگار در منزل پدرمان بودیم. من هم در اولین حضورم در حرم امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به دنبال پیدا کردن این حس بودم که ناگهان فهمیدم هیچ نیازی به جستجو کردن نیست، در لحظه به لحظه‌ی حضور در حرم امنش تنها توصیفی که از احساست می‌توانی داشته باشی، حس حضور در منزل پدری است. حس اطمینان، حس آرامش، حس تکیه‌گاه داشتن و... . کنجکاو شدم تا منشأ این حس را پیدا کنم که با این روایت که از پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه و آله و سلم) نقل شده است، رو به رو شدم که فرمودند: «أنَا و عَلِی أبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه»* من و علی پدران این امت هستیم. در روایات مختلف آمده است که انسان دارای دو نوع پدر است. یک پدری که منشأ تولد و پیدایش او است و دیگری آنکه عهده‌دار تربیت و کمال روحی و معنوی اوست. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) طبق این روایت پدر دوم ما بوده و مسئولیت بُعد معنوی ما شیعیان بر دوش اوست. منشأ حسی که در حرم امنش به مذاق می‌آید هم باید همین باشد. ✍🏻 زهرا کبیری‌پور * عيون أخبار الرضا(عليه‌السلام)، ج‏۲، ص۸۶، علل‌الشرائع، ج‏۱، ص۱۲۸. @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش می‌شد معتکف چشمانت شوم... 🍁 ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا