eitaa logo
دل‌نوشت
241 دنبال‌کننده
401 عکس
175 ویدیو
5 فایل
همیشه نوشتن حالم را خوب کرده است بی‌آنکه حواسم باشد.امیدوارم خواندن نوشته‌هایم حال شما را هم خوب کند،بی‌آنکه حواستان باشد. دکتری‌تخصصی‌تاریخ‌تشیع.مترجمت.استانبولی 📚کتاب‌‌‌ها: گفتگوهایی‌درباب‌الهیات‌.علوی‌گری‌بکتاشی‌گری. ✍🏻 زهراکبیری‌پور @z_kabiri
مشاهده در ایتا
دانلود
زیادعلی اسم پدربزرگ من حسین‌علی بود، با توجه به شواهد مشخص است که ایشان به حضرت علی(علیه‌السلام) بسیار ارادت داشتند می‌پرسید: چطور؟! عرض می‌کنم خدمت‌تان: خداوند متعال به پدربزرگم دوازده تا پسر عطا می‌کند، ایشان اسم پسر اول را برات‌علی انتخاب می‌کنند چون از شدت ارادت به حضرت این پسر را براتی از طرف ایشان می‌دانستند. وقتی فرزند بعدی هم پسر می‌شود اسم ایشان را نجف‌علی انتخاب می‌کنند، نجف و علی هم که نیاز به توضیح ندارد... این نجف‌علی به رحمت خدا می‌رود، لذا اسم پسر بعدی هم می‌شود نجف‌علی، پسر سوم ماه صفر به دنیا می‌آید و می‌شود صفرعلی، پسر بعدی برای اینکه با پسر قبلی سِت شود، می‌شود محرم‌علی، اسم یکی از پسرها را دقیق نمی‌دانم ولی حتما آن هم ...علی بوده است!... البته این عموهای بنده به رحمت خدا رفته‌اند. پسر بعدی می‌شود قربان‌علی عموی ارشد بنده، بعدی حسن‌علی و عباس‌علی بابای من، رحمان‌علی عموی دیگر و امیرعلی که یازدهمی بوده و خوب مشخص است که بعد از ایشان پدربزرگم دیگر خسته شده بودند؛ چون پسر آخر و دوازدهمی را زیاد‌علی خطاب می‌کنند. در واقع خوب که دقت کنید یک بسه دیگه‌ی ریزی در اسم این عموی گرام بنده نهفته است. شما ارادت را ببینید... : البته مابین این پسرها سه تا دختر هم عنایت شده به ایشان، یعنی ما فقط عمو نداریم ایضا عمه هم داریم که البته اسامی آن‌ها حول محور رضایت خداوند می‌چرخد خدیجه، مرضیه و راضیه ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و خدا خواست غمت قسمت جانم باشد. عزیز مادرم @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دخترک صورت رنگ پریده و جسم لاغری داشت، مادرش اما از سرخاب و سفیدآب صورتش چیزی کم نگذاشته بود، برای گرفتن چادر آمده بودن اتاق چادر حرم، در تمام مدتی که من داشتم قبض مربوط به امانت چادر را می‌نوشتم، دخترک مشغول التماس به مادرش بود تا اجازه دهد او هم چادر سر کند اما جواب مادر منفی بود، دلم طاقت نیاورد و یکی از چادرهای کودکانه‌مان را بر سر دخترک کردم و رو به مادرش گفتم البته با اجازه‌ی شما؟! نگاه پر از اضطراب دخترک به صورت مادرش برای کسب اجازه از خاطرم نمی‌رود و نگاه پر از شعف و شادی بعد از کسب اجازه را نیز. به گفته‌ی روانشناسان اسلامی یکی از کوتاهی‌های والدین نسبت به باورهای دینی کودکان است که زمینه را برای ضربه‌زدن به شخصیت دینی کودک آماده کرده و او را در بزرگ‌سالی به فردی مخالف و حتی ستیزه‌جو با ارکان دینی تبدیل می‌کند. بنابراین ما به عنوان یک پدر یا مادر باید امانت‌دار باورهای کودکان‌مان نیز باشیم. ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا