هدایت شده از مجله افکار بانوان حوزوی
.
زهرا کبیری پور پژوهشگر و عضو هیات تحریریه مجتهده امین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، درباره حیات سیاسی حضرت زهرا(س) عنوان کرد: یکی از ابعاد مهم دین ما بحث سیاست و پیگیری امور جامعه است و همانطور که از سیره پیشوایان ما به دست میآید، دین از سیاست جدا نبوده و نیست.
متن کامل گفتگو را اینجا بخوانید👇
https://hawzahnews.com/xcxWR
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از دانشکده تاریخ
حضرت زهرا (س)؛ الگویی کامل برای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
خانم زهرا کبیری پور دانشجوی محترم مقطع تاریخ تشیع دانشکده تاریخ پژوهشگر و محقق به تشریح سیره سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا در گفتگو با خبرگزاری حوزه پرداختند، به گفته ایشان: یکی از ابعاد مهم دین ما بحث سیاست و پیگیری امور جامعه است و همانطور که از سیره پیشوایان ما به دست میآید، دین از سیاست جدا نبوده و نیست.
وی ادامه داد: زندگی سراسر نور حضرت زهرا(س) نیز همواره با اتفاقات مهمی همراه بوده است که توجه به عملکرد ایشان میتواند الگوی رفتاری دقیقی را به بانوان بهویژه بانوان مسلمان و آزاده نشان دهد. رفتار سیاسی حضرت زهرا(س) بخشی از تربیت الهی ایشان توسط رسول خدا(ص) بود که در وجود ایشان متبلور شده و به ثمر نشسته بود.
این پژوهشگر اضافه کرد: ایشان از علم، آگاهی، بصیرت و معرفت بالایی برخوردار بود و به همین دلیل رمز و راز سیره سیاسی ایشان برای تمام امامان(ع) از نسل او اسوه، حجت و الگو شد.
🔷بیشتر بخوانید
🆔 @facultyofhistort
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ترجمه بینالمللی بسیج میشود «شباب المقاومة»
🔹 سردار مهدی کبیریپور
جانشین فرمانده سپاه استان قم
▪️امیدواریم شبابالمقاومة و بسیج جهانی اسلام روز به روز گستردهتر شود و شباب المقاومة این ظرفیت را در دنیا ایجاد کند که با ظهور حضرت حجت(عج) این شجره طیبه به ثمره نهایی خود برسد.
انتشار به مناسبت هفته بسیج
🔸کانال رسمی شباب المقاومة👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
وظیفهی مادری
فاطمیه که میشود جور دیگری دلتنگ مادرم میشوم.
انگار نام فاطمه با نام مادر گره خورده باشد، تا گفته میشود فاطمیه، نگاه پر از حسرت مادرم در آخرین دیدارمان که جدایی دنیا و آخرت را برایم رقم زد، مقابل چشمانم ظاهر میشود.
ما بچه شیعهها روضه شنیدن، به روضه رفتن، از روضه گفتن و دربارهی روضه خواندن را از مادرانمان آموختیم.
از همان روزی که در آغوششان بودیم و آنها برای مادر دو عالم لالایی میخواندند.
از روزی که یادمان دادند برای فاطمیه باید مشکی بپوشیم.
در واقع خوب که نگاه کنید متوجه خواهید شد که تمام آنچه که مادرانمان آموختند و به ما منتقل کردند و ما نیز به دخترانمان، امتداد جهاد فاطمه(سلاماللهعلیها) اولین شهیدهی ولایت است.
یقینا این شور و حرارتی که در دلهای ما بچه شیعهها در روضههای فاطمیه با شنیدن کلمهی مادر میافتد، امتداد صدای ضربات دستان فاطمه(سلاماللهعلیها) بر درِخانههای مهاجر و انصار است، که طنینش تا دلهای ما نفوذ کرده است.
قیامی به وسعت کلمهی مادر که آثار آن تا قرنها بعد، دلهای پر از حرارت ما بچه شیعهها را به آغوش کشیده است.
✍🏻 زهرا کبیری پور
💠@Delneveshteeee
نجواهای یک دلِ تنگ
این روزها اضطراب بزرگی را در اعماق روحم احساس میکنم و گاه آنچنان سرریز میشوم که تمام احساسات نهفته در دلم را با فورانی آمیخته از دلهره بر روی صفحهی کاغذ میریزم.
میل عجیبی به سکوت دارم.
بو و رنگ غروبهای پاییز، مشامم را پر کرده است.
فکر و خیال مثل خوره در دلم چنگ انداخته؛ رونده، بیقرار و خروشان میآید و قلبم را ذره ذره میخورد.
از گیرودار روزها و زمانهایی که در آن قرار گرفتهام، خستهام، اما ناامیدی را در دل راه ندادهام و جویای دلگرمی و اطمینان خاطری هستم که دلِ تنگم را دوا کند.
این روزها بیشتر از هر زمان دیگری دلم میخواهد خودم را در حرم امام رضا(ع) تصور کنم؛
در طلوع آتشین آفتاب صحن آزادی؛ یا غروب دلانگیز گوهرشاد.
دوست دارم خودم را در گوشهای از صحن انقلاب رو به روی آن قاب طلایی تصور کنم.
دوست دارم در بهشت رضا و در حال قدم زدن کنار آن مزارهای در کنار امامم خفته تصور کنم و از خواندن تاریخ وفات صاحب مزارها در لجهی اندیشههای مربوط به مرگ و حیات غوطهور شوم.
میدانم هیچ چیز در زمانه، نقش پایدار
ندارد؛ حتی اندوه؛
اما ما انسانها دوست داریم گاهی اندوهمان را با کام تصوراتمان شیرین کنیم.
✍🏻زهرا کبیری پور
#دلتنگی
💠@Delneveshteeee
علم تاریخ
برای داشتن دید بهتر و منطقیتر در تاریخ
یکسری اصول ساده و اولیه وجود دارد.
با همین اصول ساده در قدم اول میتوان روایت تاریخی را از حیث تاریخی بودن یا نبودن تشخیص داد.
حتما میدانید که هر حادثهی تاریخی بر سه اصل استوار است:
مكان وقوع، زمان وقوع، واسطهی وقوع (انسان)
۱) مکان وقوع
یعنی جغرافیایی که رویداد در آن اتفاق افتاده است که این مکان باید یک مکانی باشد که هنوز در کرهی زمین است و طبیعتاً میتوان اشارهی دقیق یا نزدیکی به آن داشت.
۲) زمان وقوع
یعنی سال، ماه، روز و وقت یا محدودهای بین دو زمان مشخص که میتوان تشخیص داد که رویدادی در یک جغرافیایی در آن زمان اتفاق افتاده است.
عنصر زمان بسیار حساس است و بحث زیادتری دارد چون زمان بر عکس مکان سیال است.
۳) واسطهی وقوع
یعنی انسان، چون تاریخ با کنش انسان معنا دارد و در رویداد تاریخی باید مشخص باشد که در مکانی مشخص و زمانی مشخص چه فرد مشخصی چه کاری انجام داده یا باعث و واسطهی چه کاری شده که آن رویداد به وجود آمده است.
حال ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
۱) اگر روایتی فاقد این سه فاکتور بود و به اصطلاح فراتاریخ بود باید نادیده گرفت؟
نه لزوماً، اما این وظیفهی مورخ است که آنها را با مِتُد تاریخ پژوهی بسنجد و اگر امکان تاریخی بودن داشت مشخص کند، مثلا تپهای که گفته میشود روزی بنایی مجلل بود را باید با علم باستانشناسی سنجید و سپس رد یا قبول کرد.
۲) در مباحث اعتقادی رویدادهایی هستند که فراتاریخ میمانند در آنها واسطهی وقوع، اغلب یک قدرت ماورائی است و گاهی زمان و مکان مشخصی هم ندارند، پس از این جهت به عنوان یک رویداد تاریخی نمیتوانند مطالعه شوند، نه اینکه واقعیت نداشته باشند، بلکه این حوزهی اسطوره و فراتاریخ است که میتواند این موارد را پژوهش نماید. هرچند اسطوره و تاریخ به طرز شگفتانگیزی با هم پیوند دارند. در نتیجه این سه اصل دید تاریخی دارند و در فرعیاتشان هم کلی جزئیات میتوانند داشته باشند؛ اما با این حال افرادی با عنوان تاریخ دوست، تاریخ خوان، تاریخ پژوه و علاقمند به مطالب تاریخی با دانستن همان سه اصل میتوانند گول صفحات دروغ پراکن و خودساخته و صفحات مجازی را نخورند.
البته راههای دیگری که هم وجود دارد که مفصل است.
حال اگر با یک متن تاریخی مواجه شدیم:
اولین راه این است که ببینیم منبع دارد یا ندارد. اگر دارد، آیا مکان متن مشخص است؟ آیا زمان متن معین است؟ آیا فرد یا افرادی که آن کار را انجام دادن یا کار بر روی آنها انجام شده است، مشخص هستند؟
کسی که تحصیلات آکادمیک تاریخ نداشته باشد و متد تاریخی را نخوانده باشد میتواند روایتگر و عاشق تاریخ باشد اما نمیتواند یک پژوهشگر تاریخی شود و این طبیعی است همانطور که یک تاریخ خوان نمیتواند یک پژوهشگر حقوق، گردشگری، زبان، ریاضی، فیزیک و... باشد.
پس شناخت انسانها هم جزئی از راههای
قبول کردن و یا شک کردن در آن مطالب تاریخی است.
✍🏻زهرا کبیری پور
💠@Delneveshteeee
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
💠 من از اول هم خیلی دانشجوع بودم
✍️زهرا کبیری پور
از اول ابتدایی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم تا امروز هیچ کتابی نمیتوانست از چشم من پنهان بماند.
در خانهی ما از همان بچگی بیشتر کتابهای مذهبی در دسترس بود، ولی به اندازهی دو تا طاقچه و خوب این برای منِ کتابخوار خیلی ناچیز بود، یادم میآید سیرهی پیشوایان را دو بار خوانده بودم، رسالهی آیةالله لنکرانی را هم همینطور؛ با اینکه پدرم مقلد امام بود من هنوز هم نفهمیدم چرا ما در خانهمان رسالهی آیةالله لنکرانی را داشتیم؟! بگذریم... این کتاب خوان بودنِ من برای خانوادهام دردسر شده بود، چون تأمین کتاب برایشان خیلی سخت شده بود، دیدم اینطور فایده ندارد هجوم آوردم به روزنامهخوانی تا این ولع را هرطور شده برطرف کنم، حالا شاید با خودتان بگویید چرا روزنامه؟!
چون در دورهی ما دهه شصتیها روزنامه خیلی جایگاه ویژهایی داشت، مثلا بابا وقتی کباب میخرید دورش را روزنامه پیچیده بودند، مادرم وقتی سبزی میخرید دورش روزنامه پیچیده شده بود، وقتی از اتوشویی لباس میگرفتیم با روزنامه تحویلمان میدادند، حتی گوشت را بعد از گذاشتن در پلاستیک با روزنامه میپیچیدند، در واقع در آن دوره هر طرف را که نگاه میکردید روزنامه میدیدید، از بس که ما نسل فرهیختهایی بودیم و من تمام آنها را میخواندم، از صفحهی اقتصادی گرفته تا ورزشی.
وقتی همه به سمت کباب هجوم میآوردند من حمله میکردم تا روزنامهی آغشته به بوی کباب را از پاره شدن احتمالی نجات دهم.
این ولع خواندن ولو هر چیزی حتی نوشتههای روی دیوارها با من بود و از من یک دختر سر به هوا ساخته بود تا اینکه شانزده آذر سال ۷۹ من شدم کتابدار کتابخانهی دبیرستانمان و از همان روز این شانزده آذر برایم مقدس شد و من حتی روحم خبر نداشت که آن روز، روز دانشجوع است.
من هر سال با یک عدد کیک یزدی و یک شمع کوچک این روز را برای خودم جشن میگرفتم؛ تا شانزده آذر ۹۲ آن روز وقتی از بوفهی دانشگاه داشتم برای بزرگداشت این روز عزیز کیک میخریدم، فروشنده به من گفت: تبریک میگم، با یک علامت سؤال بزرگ روی سرم مات و مبهوت به او خیره شده بودم و درحالی که داشتم در مغزم آنالیز میکردم که این آقای محترم از کجا و چگونه پی به این راز برده است، دیدم به یک نفرِ دیگر هم همین را گفت و من تازه آن روز بعد از نگاه کردن به رویدادهای تقویم بادصبا فهمیدم که شانزده آذر روز دانشجوع است، روزی که من سالها بود به یُمن کتابداری از کتابهایی که تا سال آخر دبیرستان ولع من را به خوندن تأمین کرده بودند، برای خودم جشن میگرفتم.
#شانزده_آذر
#روز_دانشجو
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
دلنوشت
💠 من از اول هم خیلی دانشجوع بودم ✍️زهرا کبیری پور از اول ابتدایی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم ت
باز نشر به مناسبت روز دانشجو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا کند که نبیند طفلی...
رنگ سالِ امسال،
گویی نیلی است،
همرنگ ِ چهره مآدر...
و عطرِ سالِ امسال،
عطر ِ یآسِ پرپر… ر.
به گلها بگویید به اشک ژاله، رخ بشویند و بلبلان را به نوحه خوانی بخوانید که پیامبر باران، امشب دیگر نمی خندد.
شهادت مظلومانه و جانسوز حضرت فاطمه زهرا سیده نساء العالمین (سلام الله علیها) را خدمت شما همراهان گرامی تسلیت و تعزیت عرض مینمایم.