eitaa logo
رمان دوستی دردسرساز
851 دنبال‌کننده
164 عکس
1 ویدیو
0 فایل
پارت گزاری هر روز ساعت ۰۰∶٢۰ رمان دوم:#خانــ•°ـزاده 🆔: @khan_zadeh چالش داریم شرکت کنید توضیحات بیشتر ♥️👇 Dostan: @etlae_chanel
مشاهده در ایتا
دانلود
خفه شو دیگه ترنج... این کارارو میکنی که طلاقت دادم دلتنگت بشم؟ نمیشم... کم بلا نیاوردی سرم. خواستم عقب بکشم که اجازه نداد. با جشم بسته گفت _با این وجود هیچ وقت نمیتونم تحمل کنم اسم دختر دیگه ای جای اسم لعنتیت توی شناسنامم بره. _حتی یه دختر خوب؟ _حتی یه دختر خوب. کلید انداخت و درو باز کرد.. منتظر موند تا اول من وارد بشم. فکر نمیکردم بیاد تو اما اومد و درو بست. یک راست به سمت اتاق رفت. دنبالش کشیده شدم. کتش و از تنش در اورد و از توی کمد پیرهن ابی رنگی و بیرون کشید و پیرهن سفیدش و از تنش در اورد. تکیه به درگاه در دادم و گفتم ‌‌_میخوای بری شرکت؟ جلوی اینه ایستاد و گفت _هوم _یه ماه دیگه میخواین برین ترکیه؟ بازم جواب داد _اهوم ‌‌‌‌‌_الی هم میاد؟ این بار نیم نگاهی بهم انداخت و گفت _معلومه که میاد 🎭 دردسرساز 📜 ═◦∞☆ ☆∞◦═ 👄『 @dosti_roman ...』💋