هدایت شده از محسن قنبریان
✨ ریاضیسازی اقتصاد و مهندسی معکوس عدالت ✨
[بخش دوم]
💢 اقتصاد انسانی؛ اقتصاد ریاضی
🔷 اعتراف معاون اول رئیسجمهور در #خوزستان (۲مرداد۱۴۰۰) کارم را آسان کرد. آنجا که گفت: «این خیلی بد است که من امروز اینجا بهعنوان آدمی که همه عمرم را در این توسعه گذاشتم، بگویم توسعهای که ما اجرا کردیم متأسفانه عوارضش اینچنین نشان داده میشود».
این صریحترین سخن در اجرای طرحهای توسعه غیربومی و در نگاه کلانتر بهکارگیری اقتصاد ریاضی-مکانیکی و غیراجتماعی- انسانی است. موجب میشود پُرآبترین استان کشور در تشنگی مفرط قرار گیرد و نفتخیزترین، جزو طبقاتیترین استانها با بیشترین مشکل حاشیهنشینی گردد و #عدالت دچار چالش اساسی شود. توسعه غیربومی با #اقتصاد_ریاضی در ایران پس از انقلاب همزاد هماند. در سه دوره به غلبه هژمونیک در سیاستها و هم نظام آموزشی رسیده است:
دوره اول؛ نسل اول این نحله: سالهای ابتدایی دهه ۶۰ با تأسیس رشتهی «مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی» در دانشگاه صنعتی اصفهان شروع شد!
دوره دوم؛ نسل دوم با تأسیس موسسه نیاوران از فارغالتحصیلان نسل اول شکل گرفت.
دوره سوم؛ نسل سوم، از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون با تأسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه فنی(شریف) ادامه یافت.
دکتر روغنی زنجانی- مؤسس اولیه و رئیس وقت سازمان برنامهوبودجه- انگیزه را دو هدف عمده میشمارد:
1️⃣ ایجاد نهادی که بتواند نیازهای برنامهریزی استراتژیک کشور را پاسخ دهد
2️⃣ تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاههای ستادی کشور
🔶 پس اگر تئوریهای اینان در دولتهای متبوع -که اغلبی بودند- پیگیری شود و فارغالتحصیلان این مکتب، مناصب و مشاورتها و زعامتهای دانشگاهی را بر عهده گیرند، جای تعجب نیست. آدمهای سیاسی با شعارها و جناحهای ظاهراً متفاوت، همه سلولهای مستأجری بودند و تربیتیافتگان این مکتب جدید نرونهای عصبی با عمر طولانی در مناصب علمی، پژوهشی، تصمیمسازی،کارشناسی، و حتی مناصب رسمی (مشاورت، معاونت، وزارت) باقی بودهاند و همان درک و طرح خود را به مغز ج.ا مخابره میکردهاند.
🔶 مشکل عمده این اقتصاد، ریاضی کردن و مکانیکی دیدن محیط اقتصادی و فراغت از جهات علوم اجتماعی و انسانی است.
طرح درس رشتههای اقتصاد در ایران بهطورمعمول در کمیته تخصصی اقتصاد و بازرگانی گروه علوم انسانی شورای برنامهریزی آموزش عالی تصویب میشد؛ اما آن افراد با ارتباطات خاص با رئیسجمهور وقت و از طریق شورای انقلاب فرهنگی توانستند رشتهای بنام «مهندسی سیستمهای اقتصادی-اجتماعی»(!) آنهم در «گروه فنی- مهندسی»(!) تصویب کنند. اینگونه با زیرکی، متخصصان #علوم_انسانی را دور زده و اقتصاد را منهای دروس علوم اجتماعی، تاریخ، جامعهشناسی و سایر علوم انسانی متولد کردند.
حتی جذب دانشجو از رشتههای فنی در اولویت قرار گرفت. اول در #دانشگاه_صنعتی_اصفهان و آخر در #دانشگاه_شریف رونق مضاعف گرفت.
این روند نهفقط موجب خواری بیشتر علوم انسانی شد که عملاً پیاده کردن ایدههای پیشساختهی جهانی را باعث شد. اقتصاد با تشبّه به علوم طبیعی مدرن، شبیه فیزیک و مکانیک مدرن جلوه کرد و فارغ از حقوق و تاریخ و فرهنگ و جغرافیا شد.
🔶 دکتر نیلی فارغالتحصیل نسل اول این مکتب (از دانشگاه صنعتی اصفهان) با کارشناسی مهندسی بود که بعداً اقتصاددان بزرگ این نحله شد و صراحتاً گفت: «ما سعی میکنیم بهجای پرداختن به حاشیهها [بخوانید: جهات علوم انسانی اقتصاد و نزاعهای مسلکی] به آنچه درواقع بدنه اصلی علم اقتصاد را در این حوزههای اصلی تشکیل میدهد، بپردازیم».
⬇️⬇️⬇️⬇️
☑️ @m_ghanbarian