#نوشتارهای_معرفتی
آیا #معرفت و #شناخت انسان از واقعیت با گذر زمان تغییر می کند؟
یکی از مبانی بحث از معرفت بخش بودن و #واقع_نمایی_زبان_دین، ابتدا وجود و سپس ثابت بودن معرفت است. اگر شناختی ثابت و قابل سنجش وجود نداشته باشد اساسا بحث معرفت بخش بودن زبان دین منتفی است که البته این شیوه طرح مباحث فلسفی زاییده فلسفه #پست_مدرنیسم و #هایدگر ها و #گادامر ها و شاگردانشان در دنیای فلسفه غرب است که بعد از ناتوانی در پاسخ به مسائل و مشکلات مکتب #مدرنیسم در اروپای جدید شروع به پر رنگ کردن #شکاکیت و #معرفت_نسبی کرد و به بیان دیگر به جای حل مسائل و مشکلات مدرنیسم، مسائل را پاک کرد.
اما معرفت انسان و هر گزاره ای که در دایره علم انسان قرار می گیرد مطلق، ثابت و دائمی است و هرگونه نسبیت، تغییر و زوال در معرفت منطقاً محال است و فرجام قائلان به آن، وادی سفسطه خواهد بود. به باور #علامه_طباطبایی (ره) کسانى که مى گویند علوم ما نسبى است و با اختلاف شرایط، تغییر مى یابد، سخنشان دچار تناقض درونی است و به سفسطه مى انجامد ؛ چراکه وقتى گفته شود علوم نسبى اند، اگر این حکم شامل همین ادعا نیز باشد، این نظر در اصطلاح خودشکن بوده و نمی توان به آن اعتنا کرد و اگر شامل این ادعا نباشد، معلوم مى شود که دست کم یک قول مطلق وجود دارد(1).
در نگاه فلاسفه مسلمان هریک از حقایق اعم از جزیى و کلى و مربوط به امور مادى و یا غیرمادى، همیشه و در همه زمان ها به یک نحو و به یک منوال صادق است. آنچه مقید و محدود به زمان است و می تواند با آن دچار تغییر شود، واقعیت خارجى است، نه مطابقت مفهوم ذهنى با آن واقعیت خارجى؛ بنابراین یک گزاره یا اصلاً معرفت و حقیقت مطابق واقع نیست و یا اگر حقیقت بوده، از یک واقع و نفس الامر حکایت میک ند و همیشه با این مطابقت قرین خواهد بود(2).
✍️ #عقیلی_فرج
📡 نشر اندیشه تراز انقلاب اسلامی
🌹 splus.ir/andishkade
🌹 eitaa.com/andishkade_imam_sadegh
✍️#نوشتار
💫معنای #شناخت و #معرفت
👌برشی از کتاب #مبانی_قرائت_جمهوری_اسلامی_ایران_از_دین (در حال تألیف...)
با عبور دنیای فلسفه از مباحث حوزه #جهان_شناسی و #وجود_شناسی و طرح مسائل جدید فلسفی خصوصا در میان فیلسوفان اروپای جدید، بعد از قرن هجدهم و با ظهور #کانت مباحث مربوط به #معرفت_شناسی طرح و مورد بحث فلاسفه و متکلمین قرار گرفت.
از منظر اندیشمندان مسلمان معرفت و شناخت تصور یا تصدیقی است جازم که ضمن مطابقت با واقع دارای ثبات بوده و از نسبی بودن و زمان مندی به دور است: «اَلعِلمُ وَهُوَ إِمَّا تَصَوُّرٍ أَو تَصدیقٍ جازِمٌ مُطابِقٍ ثابِتٍ(حلی، 1430، ص327).
از این تعریف و نظرات دیگر اندیشمندان و مفسرین مسلمان می توان دریافت که شناخت و معرفت بشر وقتی ارزشمند است که صادق و مطابق با واقعیت باشد. از سوی دیگر شناخت ما به واقعیت نسبی نیست، زیرا واقعیت امری مستقل از درک و ابزارهای ادراکی بشر است. به بیان دیگر آنچه مقید و محدود به زمان است واقعیت خارجى است، نه مطابقت مفهوم
ذهنى با آن واقعیت خارجى، بنابراین یک گزاره یا اصلاً مطابق واقع نیست و یا اگر حقیقت بوده، از یک واقع و نفس الامر حکایت می کند و شایسته عنوان معرفت و حقیقت است(مطهری، 1390، ج1، ص137).
✍️ خلیل #عقیلی_فرج
👈 لطفا نظرات و نقدهای ارزشمند خود را از طریق آی دی @draghili هدیه دهید.
👈 منابع و مؤاخذ به دلیل حفظ حق تألیف ناقص هستند.
📡 نشر اندیشه تراز انقلاب اسلامی
🌼 Splus.ir/andishkade
🌼 eitaa.com/andishkade_imam_sadegh