eitaa logo
خلیل عقیلی | تفسیر قرآن | فلسفه | رسانه | هرمنوتیک
125 دنبال‌کننده
189 عکس
75 ویدیو
1 فایل
🍁 دکترای تفسیر تطبیقی، پژوهشگر و مدرس تفسیر قرآن، رسانه و ناقد هرمنوتیک ارتباط: @draghili وب: Draghili.blog.ir ✍️ کانال ایتا، سروش، ویراستی، روبینو: @Draghilifaraj 👌#مطالب_مگو 🤔 رو فقط توی #روبینو و #ویراستی می ذاریم...
مشاهده در ایتا
دانلود
🟪 استدلال به روایات عَرَض جهت اثبات نزول وحی به شیوه تفهیم و تفاهم عقلا (بخشی از مقاله «چرایی مبنا بودن شیوه تفهیم و تفاهم عقلا در فرایند تفسیر») احادیث عرض به روایاتی گفته می شود که در آن ها قرآن معیار و میزان رد و پذیرش احادیث معرفی شده است(نجارزادگان، 1390،28). بر اساس آیه «وَ أَنزَلنا إِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم و لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرونَ: ذکر را به سوی تو فروفرستادیم تا برای مردم آنچه را که برایشان نازل شد بیان نمایی، شاید که آن ها بیندیشند»(نحل/44) و روایات معتبر(کلینی، 1407ق، 1/286؛ حاکم حسکانی، 1411ق، 1/191) پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت ایشان اولین و بهترین مفسران قرآن بوده و وظیفه تبیین وحی را بر عهده دارند(نک: بابایی، 1390ش، 1/30-31و 67-72). قطعا استفاده از احادیث جهت تبیین آیات وحی و معارف دینی مشروط به وثاقت کافی آنها می باشد. در روایات فراوانی پیامبر اکرم(ص) ملاک رد یا پذیرش روایات را موافقت با قرآن می دانند : «َ أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ : ای مردم! آنچه از سوی من برای شما آمد که موافق کتاب خدا بود، پس من آن را گفته ام و آنچه به شما رسید که مخالف کتاب خدا بود، پس من آن را نگفته ام»(کلینی، 1407ق، 1/69). این مضمون در بیانات اهل بیت(ع) نیز دیده می شود: «ِ وَ كُلُّ حَدِيثٍ لَا يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُف‏ : هر حدیثی که موافق کتاب خدا نبود سخن بیهوده است»(همان). بدیهی است که عرضه روایات بر آیات وحی برای سنجش صحت و سقم آن ها، متوقف بر فهم معنای وحی می باشد. اگر زبان قرآن قابل فهم برای عموم نباشد، توصیه مکرر معصومین(ع) بر عرضه روایات بر قرآن بیهوده و بی معنا خواهد بود. در نتیجه احادیث بر قرآن خود دلیلی بر منطبق بودن زبان وحی با است. 🔗 لینک مقاله در وبگاه اندیشکده 🔗 لینک مقاله در نشریه 🇵🇸 @Draghilifaraj
✍ چند نکته مهم در باب جایگاه سیره تفهیم و تفاهم در (1) 1- مفهوم شناسی 1-1 سیره «سَیر» در لغت به معنای رفتن(ابن منظور، 1414،ج4: 389)است.«سیره» به معنای راه (طریحی،1375،ج3: 340) و حالتی است که انسان و غیر انسان به آن شکل و حالت هستند. (راغب، 1412،ج1: 433)در آیه شریفه « سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى» (طه:21) منظور از واژه سیرت، شکل و حالت اولیه ماری است که از عصای موسی(ع) ایجاد شده بود. در اصطلاح اصولیین سیره به معنای استمرار عادت مردم و تبانی عملی آن ها بر انجام یا ترک چیزی آمده است.(مظفر، 1386، ج2: 174) سیره می تواند در بیان و تحدید معانی، در بیان مصادیق، در حالت تلازم بین دو حکم شرعی، در تشخیص مراد و مقصود متکلم و در نتیجه، استنباط حکم شرع راهنمای ما باشد.(سبحانی تبریزی، 1396: 414) 1-2 عقلا «عقل» در بیان اهل لغت به معنای نیرویی است که آماده قبول علم است.(راغب، 1412، ج1: 577) در واقع مخالف «جهل» است و کسی که تعقل می کند را «عاقل» می گویند.(فراهیدی، 1410،ج1: 159) واژه «عقلا» در اصطلاح دارای دو معنا می باشد: الف) شیوه عموم «عُقَلا بِما هُم عُقَلا» از هر ملت و مذهبی است که شامل مسلمین و غیر مسلمین می شود. (مظفر، 1386، ج2: 174؛ولایی، 1387، ج1: 127) سیره را در این صورت می نامند. ب) شیوه جمیع مسلمانان و یا خصوص اهل یک مذهب خاص مانند امامیه. (مظفر، 1386، ج2: 174) سیره را در این صورت و یا «سیره اسلامی» می نامند. هرگاه سیرۀ متشرّعه کشف از رضایت شارع از طریق قول،فعل،یا تقریر کند، حجّت خواهد بود.(ملکی اصفهانی، 1393: 278) در این پژوهش مراد از حالت اول، یعنی عرف عام از هر مذهب و ملت می باشد. البته شهید صدر در ضمن تعریف قید عدم مخالفت با احکام دین را نیز اضافه نموده(صدر، 1406، ج2: 168) که می تواند در استعمال از این مبنای مهم فرض قرار گیرد. ✨ برشی از مقاله «چرایی مبنا بودن سیره تفهیم و تفاهم عقلا در تفسیر قرآن» 📎 draghili.blog.ir/1400/08/26 🇵🇸 @Draghilifaraj
خلیل عقیلی | تفسیر قرآن | فلسفه | رسانه | هرمنوتیک
#نوشتار ✍ چند نکته مهم در باب جایگاه سیره تفهیم و تفاهم #عقلا در #تفسیر_قرآن (1) 1- مفهوم شناسی 1
✍ چند نکته مهم در باب جایگاه سیره تفهیم و تفاهم در (2) 1- مفهوم شناسی 1-3 و فهمِ یک شیء در لغت به معنای شناخت و تعقل در آن (فراهیدی، 1410، ج4: 61) و علم و آگاهی نسبت به آن شیء (ابن فارس، 1404 ، ج4: 457) است. برخی نیز فهم را شناخت قلبی دانسته اند. (ابن منظور، 1414، ج12: 459؛ حسینی زبیدی، 1414، ج17: 546) واژه تفهیم مصدر باب تفعیل، متعدی و به معنای فهماندن و آگاه کردن است.(حسینی زبیدی، 1414، ج17: 546) در آیه شریفه « فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلًّا آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْما» (انبیاء: 79) نیز واژه فَهَّمنا به معنای دانا کردن و آگاهی دادن آمده است. واژه تفاهم نیز مصدر باب تفاعل و به معنای مشارکت و تلاش طرفین گفتگو در فهماندن مراد خود به طرف مقابل است. دلیل انتخاب ترکیب «تفهیم و تفاهم» حالات ممکن و مورد استفاده عقلا در تبیین مراد است. به بیان دیگر انسان ها در بیان مراد و منظور خود به یکی از حالت های زیر عمل می کنند: الف) فهماندن یک طرفه : که در آن یک طرف در تلاش برای آگاه کردن طرف مقابل از مراد خود است بدون آنکه طرف مقابل در صدد چنین تلاشی باید. این حالت که مطابق با معنای «تفهیم» است شامل مصادیقی مانند سخنرانی ها و نشان های معنادار دیگری مانند متون، علائم شهری و... است. ب) فهماندن دو طرفه : در این حالت طرفین در تلاش برای فهماندن مراد و منظور خود به طرف مقابل هستند.این حالت از انتقال مراد نیز در بر دارنده معنای «تفاهم» و دارای مصادیقی مانند گفتگوهای دو یا چند نفره، مناظره ها و... می باشد. از آنجایی که فرض سومی برای انتقال معنا و منظور در رفتار عقلا وجود ندارد، بررسی این دو حالت به منظور نیل به اهداف پژوهش، کافی می باشد. ✨ برشی از مقاله «چرایی مبنا بودن سیره تفهیم و تفاهم عقلا در تفسیر قرآن» 📎 draghili.blog.ir/1400/08/26 🇵🇸 @Draghilifaraj