eitaa logo
⌊اِغـمٰـاء⌉
82 دنبال‌کننده
18 عکس
1 ویدیو
0 فایل
من ابتهاج ترین شاعر زمان توام ... ○|گاهی نوشتن‌های مُرتضا|○ ارتباط با من: @semortezaamiri1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از [ هُرنو ]
تاریخ چیست؟ انفرادی دونفره، در بندر آبیِ چشمانت.... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
{برادران لیلا} در تورات آمده است که یعقوب تنها ماند و با خداوند تا طلوع فجر کشتی گرفت. زمانی که خداوند دید بر وی غلبه نمی‌یابد، به اجبار او را برکت داد و نامش را اسرائیل نهاد. فیلم "برادران لیلا" من را یاد این داستان عجیب تورات می‌انداخت. بنی‌اسرائیل هرگز نمی‌توانست یعقوب را تا جایگاه خداوند بالا ببرد اما در عوض می‌توانست خداوند را تا مادیات پایین بکشد و این دقیقا همان کاری‌ست که سعید روستایی می‌کند. روستایی در اثر‌هایش انسانیت را به افول می‌کشاند، پدر را که رکن اصلی یک خانواده است بی‌حرمت می‌کند و مادر را به حد فاحشه‌ای تقلیل می‌دهد. آخرین فیلم سعید روستایی انتهای زوال هنرِ یک‌ کارگردان و انتهای زوالِ افکار یک نویسنده است. گرچه فیلم فرم دارد، قصه‌اش پر تعلیق است و مخاطب را زمین‌گیر می‌کند‌. اما محتوای کثیفِ برادران لیلا، زیر تمام شعارهای سیاسی و دیالوگ‌های کلیشه‌ایش مخفی شده است. روستایی از زجر و درد مخاطب‌هایش سوءاستفاده می‌کند و دیدگاه ضد‌‌ انسانی‌ خودش را در پسِ افکار سیاست‌زده‌ی جامعه، به آن‌ها القا می‌کند. حتی به خودش هم زحمت نمی‌دهد تا مفهومی که در سر دارد را در درون‌مایه داستان بگنجاند بلکه صراحتا حرفش را می‌زند. مثل دیالوگی که لیلا بعد از سیلی زدن به‌گوش پدرش می‌گوید: گاهی حق بزرگ‌ترهاست که سیلی بخورند... سعید روستایی در آخرین فیلمش به انتهای کلیشه بودن رسیده است. قاب‌هایش کلیشه‌ایست، کارکترهایش، کلیشه‌ایست و حتی دیالوگ‌های فاجعه‌اش نیز. برای کسی که روزی فیلم ابد و یک روز را ساخته بود، برادران لیلا افولِ عجیب و غم‌انگیزی است... کلیدواژه هایی که برای برادران لیلا نوشتم: قصه‌ای پر تعلیق سعید روستایی: روایت‌گری فهمیده و باهوش داستانی کاملا ضد انسانی سیاست زده کلیشه‌ای ناتوان در نمادسازی دیالوگ‌های اغراق‌آمیز و انتهای زوال فکری یک نویسنده.
{در وصف شکوهمندی یک تراژدی} همیشه خداحافظی تلخ‌ترین بخش یک رابطه است، خصوصا اگر برای همیشه باشد. وقتی عاشقی از معشوقش، برادری از برادرش و دوستی از دوستش جدا می‌شود، صحنه‌ایست کاملا تراژدی. فیلم خداحافظی زلاتان از فوتبال، تراژدی‌ترین صحنه خداحافظی برای من بود. وقتی شیری به پایان خودش می‌رسد، جنگل بهم می‌ریزد و همه برای "در راس قدرت بودن" شروع به جنگیدن می‌کنند. شیر می‌داند که همه‌چیز تمام شده. می‌داند که باید قدرت را رها کند و در کنجی انتظار مرگش را بکشد. اما غرورش اجازه نمی‌دهد که اشک‌ از چشمانش جاری شود. شیر می‌خواهد شیر بماند، قوی بماند، در راس قدرت و ابهت بماند اما زمانی که اشک از چشمانش به زور جاری می‌شود این صحنه تراژدی به اوج غم‌انگیز بودنش می‌رسد. می‌گویند وقتی کسی گریه می‌کند صحنه غم‌انگیز است اما زمانی که کسی تلاش می‌کند تا اشک در چشمانش حلقه نزند اما درآخر موفق نمی‌شود و گریه می‌کند، بسیار بسیار صحنه غم‌انگیزتری است. زمانی که زلاتان لبش را گاز می‌گیرد و نفس عمیق می‌کشد می‌خواهد دقیقا همین‌کار را کند‌. می‌خواهد نگه دارد بغضش را و تا آخرین لحظه شیر بماند اما موفق نمی‌شود و همراه با طرفدارانش گریه می‌کند. زمانی که او از پی‌اس‌جی رفته زود، توی بازی همیشه او برش می‌گرداندم به همان تیم. پی‌اس‌جی بدون او هرگز معنایی نداشت برایم. در بازی‌های اخیرش هم اگرچه زلاتان دیگر همان زلاتان سابق نبود، اگرچه دیگر آنقدر که باید و شاید، نمی‌درخشید اما آن برگردان رویایی که از میان زمین زد، آن پشتِ پا های باورنکردنی‌اش تا همیشه در سرمان خواهد ماند. بدرود شیر...
یازدهمین قسمت از پادکستِ ⌊اِغـمٰـاء⌉ به‌نام "عصیان" منتشر شد. لینک این قسمت در کست باکس: https://castbox.fm/vb/626894570 شنوتو: https://shenoto.com/album/mss/207610/EGHMA-ch اسپاتیفای: https://open.spotify.com/episode/5Z9GbQr0VDHTR0OMGw0NWg?si=rx3TMjlJSoCRvvYDLzDd6g گوگل پادکست: https://podcasts.google.com/feed/aHR0cHM6Ly9mZWVkcy5hY2FzdC5jb20vcHVibGljL3Nob3dzLzYzOWRjYzQ3MTU3ZTE4MDAxMWYxNGY0ZA/episode/NjRlNzZmOGI1NjVjMjcwMDEyNjBjY2I3?ep=14 @eghma_ch | اِغما
به علت طولانی بودن این اپیزود نمی‌تونیم فایل رو در کانال ایتا قرار بدیم اگر دوست داشتید درباره فروغ و ابراهیم گلستان بدونید این اپیزود رو از دست ندید.
فایل این قسمت در کانال تلگرام قرار گرفت https://t.me/jedariiat
هدایت شده از [ هُرنو ]
ببر به نام خداوندت که لطف خنجر ابراهیم به تیز بودن احکام است نبخش مرتکبانت را تو حکم واجب‌الاجرایی @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف