فرماندهی یا ستاد
۱. تقریباً همین روزها در شهریورماه سال ۱۳۶۴، امام خامنهای در دانشگاه علوم اسلامی رضوی فرمودهاند (نقل به مضمون) ما دیگر یک عده شیعه مستضعف مظلوم در یک گوشهای از جهان نیستیم، ما اکنون یک حکومت شیعی هستیم و برای اداره نظام، نیاز داریم به اینکه نظامات خودمان را داشته باشیم، نظامات برآمده از فقه شیعه، پس فقه ما باید از سطح فردی عبور و به مسائل کلان حکومتی ورود کند؛ ما به بازنگری در تمام ابواب و کتب فقهی احتیاج داریم؛ در یک کلام ما به #فقه_حکومتی نیاز داریم.
۲. یکی از این مسائل کلان حکومتی که همچنان بعد از گذشت چهل و چند سال از تشکیل حکومت دینی، در موردش گیج هستیم و نمیدانیم چگونه آن را در جامعه پیاده کنیم، مسأله « امر به معروف و نهی از منکر» است. گیجی ما ناشی از این است که در طول این هزار و اندی سال، همه فقها به اقتضای زمانه خویش به این موضوع از زاویه فردی نگریستهاند و آن را وظیفه فرد دانستهاند نه حکومت؛ از این روست که از شرایط وجوب آن را «احتمال تأثیر» و «نداشتن مفسده» میدانند، اما اگر از زاویه حکومت به این موضوع نگاه کرده بودند اصلا این شروط بیمعنا میشود.
۳. طی سالیان متمادی مسائلی چون «توجه حوزه به نیازهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در زمینهی #نظامسازی» و «توجه به مقولهی فقه حکومتی» و «هشدار نسبت به خطر نفوذ سکولاریسم در حوزه » از جملهی اصلیترین تذکرات رهبر انقلاب اسلامی به نهاد حوزه علمیه بوده است.
۴. شاید اگر حوزه علمیه به تذکرات رهبر انقلاب گوش میداد و قدری رخوت و تنبلی را کنار میگذاشت، اکنون فهم این موضوع سخت نبود که برای ساری و جاری شدن این فروع دین در جامعه، ما به «فرماندهی امر به معروف و نهی از منکر » با یک فرمانده نظامی نیاز داریم نه «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» با ریاست شیخی لطیف چون حاج کاظم صدیقی.
۵. آیتالله جوادی آملی در این زمینه میفرمایند: « مسأله امر به معروف، غیر از مسأله تعلیم و تبلیغ و امثال ذلک است. تعلیم برای این است که ما جاهل را عالم کنیم، تبلیغ برای این است که اگر به او نرسیده، به او برسانیم. تنبیه غافل این است که اگر او غفلتی دارد، متوجهاش کنیم. اما امر به معروف برای این است که کسی عالماً عامداً دارد گناه میکند. او که جاهل نیست، او که غافل نیست، او که ساهی [سهو کننده] و ناسی [فراموش کننده] نیست که ما آیه و روایت بخوانیم. امر به معروف برای جایی است که کسی عالماً عامداً دارد گناه میکند. آن وقت ما دیگر معلم نیستیم، ما مرشد نیستیم، ما مبشر نیستیم، ما منذر نیستیم؛ ما فرماندهایم، امر میکنیم. بر او واجب است که حرف ما را گوش دهد. چون ما داریم امر میکنیم» (۱)
۶. از شهریور ۱۳۶۴، سی و هشت سالی میگذرد. سی و هشت سالی که حتی یک روزش هم (تشکیل حکومت دینی) آرزوی خیلی از پیامبران و ائمه بوده است.
-----------------------------------------
(۱) بیانات آیتالله جوادی آملی در درس خارج فقه ، ۱۳۹۶/۲/۱۹
@Ebrahim_Nowrouzi
مسیر صعود به قله
۱. چند هفته پیش امام خامنهای در دیدار با هیئتهای دانشجویی نوید فتح «قله حاکمیت دین خدا» البته به شرط #استقامت_ورزیدن در این راه را دادند. سالها پیش هم تبیین کرده بودند که برای محقق شدن #جامعه_اسلامی باید #دولت_اسلامی تشکیل شود.
۲. مادامی که از نظامات قبلی دل نکَنیم و زیرنظامهای نظام جمهوری اسلامی را مبتنی بر مفاهیم دینی بازطراحی و بازسازی نکنیم دولت اسلامی شکل نخواهد گرفت. البته این امر به دلیل نبود تجربه قبلی شیعه در حکومتداری، کاری سخت و زمانبر است.
۳. دروازه (Gateway) طراحی و ساخت نظامات مبتنی بر دین، عبور از فقه فردی و تدوین #فقه_حکومتی است. علاوه بر کمکاری و تنبلی حوزه، به نظر میرسد جریانی نفوذی در حوزههای علمیه نگذاشتهاند این امر اتفاق افتد. امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه میفرماید: « اینها (استعمارگران) اسلام را طور دیگری معرفی کردهاند و میکنند. تصور نادرستی که از اسلام در اذهان عامه به وجود آورده و شکل ناقصی که در حوزههای علمیه عرضه میشود برای این است که خاصیت انقلابی را از آن بگیرند، مثلاً تبلیغ کردند که اسلام دین جامعی نیست؛ برای جامعه نظامات و قوانین ندارد؛ اسلام فقط احکام حیض و نفاس است. اخلاقیاتی هم دارد؛ اما راجع به زندگی و اداره جامعه چیزی ندارد»
۴. از سویی دیگر، در سالهای اخیر عدهای از تحصیل کردههای بعضاً هم مذهبی در برخی اندیشکدههایی که روی مباحث کلان نظامسازی کار میکنند، خیرخواهانه اما جاهلانه پیگیر مباحث Good Governance شدهاند تا جایی که در دانشگاه تهران دانشکده حکمرانی تأسیس کردهاند. فارغ از اینکه هر متنی در این باره وجود دارد تجربیات غربیها در زمین ایدئولوژی، سیاست و فرهنگ خودشان است و نسبتی با یک جامعه اسلامی ندارد، پرداختن به این مباحث بدون اینکه از دروازه فقه حکومتی وارد مسیر نظامسازی دینی شویم، انحراف در تشکیل دولت اسلامی است.
۵. بنابراین مسیر صعود به قله «حاکمیت دین» از «حکومت دین» میگذرد نه «حکمرانی خوب». حکومت دین یعنی حکمرانی مبتنی بر فقه و لازمه اینکه کارگزاران نظام بتوانند مبتنی بر فقه، حکمرانی کنند، این است که از #توهم خارج و به #تفقه برسند.
@Ebrahim_Nowrouzi