بسمه تعالی
با عرض ادب و احترام
جای جای متن جناب آقای دکتر رحمانی درباره آدام اسمیت محل خدشه و اشکال است.
فرمایشات ایشان که از اساتید اقتصاد در ایران هستند، فرصتی است برای کندوکاو پشت پردههای تاریخ اقتصاد و به اصطلاح بزرگان آن و کنار زدن مشهوراتی که تا کنون مانع دیده شدن حقایق مستور درباره پدران این دانش است.
در تحقیق گستردهای که پیرامون زمانه و زندگانی اسمیت داشتهام قدری به این کندوکاو نزدیک میشویم.
نکاتی به اجمال به عرض میرسد و تفصیل به شما و مطالعه کتاب «روایت ایجاد دانش اقتصاد؛ نگاهی دیگر بر زمانه و زندگانی آدام اسمیت» که در دست چاپ است واگذار میشود.
۱. هرچند پدر علم استعماری اقتصاد سرمایهداری و تئوری ظالمانه بازار آزاد بودن به خودی خود یک رذیلت اخلاقی و موجب عار است و نه مایه مباهات اما اینکه آدام اسمیت پدر علم اقتصاد باشد توسط اهل تحقیق در تاریخ اندیشه رد شده است.
۲. اینکه فرمودهاند اسمیت به لحاظ اخلاقی فردی وارسته بوده است، هرچند از مشهورات است اما جای بسی تعجب است.
شومپیتر یکی از این افراد است که اسمیت را یک نظریه پرداز پیشرو و فردی دارای نبوغ نمیداند.
هرچند شومپیتر خطاهای فاحشی نیز مانند سانسور اندیشههای اقتصادی علمای مسلمان در تحلیلهای خود دارد اما در این اظهار نظر خود پیرامون اسمیت درست میگوید.
۳. حقیر نیز در مطالعاتم به همین نتیجه رسیدهام. اسمیت یک مدون کننده و ویراستار است تا نظریه پرداز. اندیشه اقتصاد لیبرال قبل از او توسط ماندویل، هیوم، جان لا، مونتسکیو، روسو و بسیاری دیگر مطرح شده بود.
ادامه:
https://eitaa.com/h_abasifar/1624
💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
ادامه پاسخ به دکتر تیمور رحمانی:
اسمیت در یک سفارش کار پژوهشی با تامین مالی چارلز تاونزهند(تاونشند) در ازای حقوقی بالا در دوران نوشتن کتاب و نیز حقوقی مادام العمر و نیز وعده ریاست گمرک ادینبورا که درآمدی هنگفت داشت، کرسی درس خود در دانشگاه گلاسکو را رها کرد و معلم سرخانه فرزندخوانده تاونزهند، دوک سوم باکلو، شد تا در این قالب محک بخورد و سپس نوشتن کتاب را آغاز کند.
مدیر علمی و ایدهپرداز اصلی کتاب، دیوید هیوم بود و نوشتن و ویراستاری و جفت و جور کردن عدد و رقم برای تحلیلها با اسمیت.
اسمیت از ابتدا به عنوان یک طلبه با بورسیه تحصیلی اسنل در حوزه علمیه آکسفورد مشغول به تحصیل شد و نهایتا با گرفتن درجه اجتهاد در کرسی تدریس فقه حوزه علمیه گلاسکو تکیه زد.
نکته مهم در تمام این دوران، گرایش قوی و وصف ناپذیر او به کفر بود.
ریا از مهمترین ابزارهای او در پیمودن پلههای ترقی در حوزه بود. او به هنگام نیاز در محیط علمی ریایی آشکار و در خارج از آنجا رفتاری متفاوت داشت.
در خلوت خود در گلاسکو نماز نمیخواند. محیط آنجا را ملال آور میدانست. مخفیانه کتابهای کفرآمیز دایی زاده اش، دیوید هیوم را میخواند و به همین جهت توبیخ شد. او با هیوم پیوندی بسیار عمیق داشت و تمام قد از این زندیق تمام قرون دفاع میکرد.
در اینجا سخن مربوط به نقد گمراهی و اندیشههای الحادی او نیست بلکه سخن در داشتن این اندیشهها در کسوت یک روحانی مجتهد مسیحی است. او به قدری با دین آشکار شده، یا شریعت، دشمن بود که به هنگام تأسیس انجمن پیشنهاد داد بحث از شریعت در این محفل ممنوع باشد.
۴. به لحاظ اخلاق فردی و رعایت آداب متناسب با یک طلبه، در باشگاهها و انجمنهایی که عضو بود آشکارا شراب مینوشید.
دوستش....، درباره او میگفت «تو مشمئزکنندهترین سگی هستی که دیدهام؛ در آن هنگام که مشروب در گلویت حباب میزند!»
هرچند تا پایان عمر ازدواج نکرد اما با زنان ارتباط داشت و در دوره سفر به فرانسه با معشوقهاش مرتبط بود. این رابطه موضوع فصلی مستقل از کتاب زندگینامه آدام اسمیت است.
۵. اسمیت به لحاظ انسانی نیز از وارستگی بهرهای نداشت. او و خاندانش به نحو بسیار گستردهای در خدمت دستگاه استعمار خونین بریتانیا بودند.
پدر و عموزادگان او از کارگزاران دسته چندم دربار بریتانیا بودند. خاندان مادریاش یعنی داگلاسها که افتخار داشتند جنایتکارانی مانند آرچیبالد ترسناک و داگلاسهای سیاه از ایشانند، اکثرا جنگجو، نظامی و در خدمت ارتش بریتانیا در داخل کشور و نیز پهنه مستعمرات مظلوم بریتانیا از هند تا آمریکا بودند.
۶. همچنین او، پدر و اقوام پدریاش به صورت سنتی خانه زاد خانوادههای اشرافی و استعمارگر اسکاتلند بودند. مهمترین این خاندانها، خانواده دوکهای آرگیل بودند. پدر او در خدمت دوک دوم آرگیل بود. دوک دوم آرگیل در سرکوب نهضت جاکوبیتهای اسکاتلند نقش اساسی داشت و بیرحمانه ایشان را میکشت تا جایی که به او لقب جان قرمز داده بودند. پدر اسمیت در دادگاههای صحرایی دوک آرگیل دست اندرکار بود و احتمالا منظور زندگینامه نویسانی چون رافائل از اینکه اسمیت پدر را از دست اندرکاران دستگاه قضایی بریتانیا دانستهاند همین بوده است.
۷. اسمیت در خدمت حلقه تاجران مستعمراتی و دلالان بزرگ برده مانند پل اینگرام، جان گلسفورد و دیوید کوچرین(کوکران) حضور داشت و هیچ گونه تعرضی به این رفتارهای ددمنشانه نمیکرد بلکه باشگاه اقتصاد سیاسی اسکاتلند که مجمع او و همفکرانش بود متعلق به دیوید کوچرین بود و هزینههایش را این تاجر برده تامین میکرد. باشگاهی که ریشههای کتاب ثروت ملل در آن شکل گرفته بود.
۸. اسمیت به هیچ وجه مخالف استعمار و تجارت استعماری نبود بلکه مخالف تجارت استعماری انحصاری بود. او خود از عوامل این دستگاه استعماری در گمرک ادینبورا بود و روزانه صحنه تجارت بردگان و دسترنجشان در تولید کالاهایی مثل تنباکو و پنبه را میدید و نه تنها با آن مشکلی نداشت بلکه از این تجارت در گمرک تحت مدیریتش کسب درآمد میکرد و حق و حساب میگرفت. او و دوستانش با این نظام استعماری تنها یک مشکل داشتند و آن انحصاری بودن آن بود. از همین رو با کمال احترام به انحصار کمپانی هند شرقی و نه اصل آن اعتراض میکردند. اسمیت یکی از گزینهها برای معلمی پسر رابرت کلایو، غارتگر وجنایتکار معروف بریتانیا در هند بود.
۹. اسمیت استعمار را حق مسلم اروپائیان میدانست. او استعمار کنندگان را فرزندان مهربان مادر ماگنا بر میشمرد. وی استعمار را منتی میدانست از سوی استعمار کنندگان بر سر استعمارشوندگان.
این اعتقادات انباشته از وارستگی در جلد چهارم کتاب ثروت ملل به روشنی بیان شده است؛ همان مجلدی که در ایران ترجمه نشده است...
امید آنکه اشارات فوق فصلی جدید در برابر پژوهشگران اقتصادی در ایران و جهان بگشاید.
سید محمدرضا رضی
💠 @h_abasifar
بنده حاضرم این ۳۵۶هزار تومان سود سهام عدالت را به شرکتهای سیمانی و فولادی و پتروشیمی و.. بورسی برگردانم تا به بهانه پرداخت سود سهام عدالت، پرداخت اقساط مسکن ملی و ثبت نام خودرو برای بنده و سایرین تبدیل به آرزو نگردد!
اگر این سهام مال ما هست پس حق سیاستگذاری آن را داریم و راضی به جهانیسازی قیمت محصولاتشان نیستیم.
راضی نیستیم به خاطر پرداخت چندصدهزار تومان سود سهام عدالت، چند ده و چند صدمیلیون از قدرت خرید ما کاهش یابد و دود تورمی آن در چشم ما باشد.
✍️سیدامیرحسین حسینی🇮🇷
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
دکتر درخشان:
والراس مدعی بود که با بهکارگیری هر دو استدلال قیاسی و استقرایی میتوان اقتصاد ریاضی را همردیف علومی مانند نجوم و مکانیک قرار داد:«در قرن بیستم... این نیاز حتی در فرانسه احساس خواهد شد که علوم اجتماعی را باید بر عهده فرهیختگانی گذاشت که پذیرای هر دو تفکر استقرایی و قیاسی بوده و با استدلال و نیز تجربه آشنا باشند. اقتصاد ریاضی با علوم نجوم و مکانیک همردیف خواهد شد و در آن روز است که کارهای ما را عادلانه قضاوت خواهند کرد»
پارِتو در سال ۱۸۹۲ کرسی استادی والراس در لوزان را بر عهده گرفت.
پارِتو بعد از آنکه در نظریه تعادل عمومی والراس به چندین دستاورد مهم رسید بر کاستیهای جدی در اقتصاد محضِ والراسی واقف شد.
نامبرده در کتاب دوره اقتصاد سیاسی (۷ـ۱۸۹۶) چنین نوشت:«... اقتصاد محض، صورت عمومی پدیدهها را به ما نشان میدهد و اقتصاد کاربردی، تقریب ثانویهای از این پدیدههاست لیکن هیچکدام نمیتوانند به ما نشان دهند که زندگی اقتصادی آحاد جامعه را چگونه میتوان مدیریت کرد»
پارِتو در کتابش بر اهمیت روابط متقابلی که بین پدیدههای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد تأکید زیادی کرده است.
سخنان او در مباحث پایانی این کتاب(راهنمای اقتصاد سیاسی۱۹۰۶) انحراف از اصول والراس(انتزاع برخی اصول از اقتصاد و ریاضینمایی آن) را به خوبی نشان میدهد:«هرآنکسی که بخواهد حقایق اجتماعی را به صورت علمی مطالعه کند باید واقعیات را مد نظر قرار دهد نه اصول انتزاعی و نظایر آن را»
جالب اینکه«از آن به بعد پارِتو اقتصاد را رها کرد و صرفا بر جامعهشناسی متمرکز شد»
(فریب بزرگ،ص۶۶,۶۷,۶۸)
#کتاب_خوب
@EghtesadeMardomi
پرفسور درخشان:
فُوننویمن و مورگِنِشترن(۱۹۴۴) مهمترین عوامل مؤثر در توسعه نیافتگی رویکرد ریاضی به اقتصاد را در بستر وسیعتری بررسی کردند.
سؤال ایشان این بود، اگر اقتصاد علم است، چرا برخلاف سایر علومی که کاربرد ریاضیات در آنها توفیقات بزرگی به همراه داشته، استفاده از ریاضیات در اقتصاد چندان موفق نبوده است؟
آنان معتقد بودند که بسیاری از علوم بدون ریاضیات به سختی میتوانند پیشرفت داشته باشند در حالی که نقش واقعیِ ریاضیات در اقتصاد هنوز به صورت سؤال بحثبرانگیز باقی است.
از دیدگاه ایشان ترکیب دو وضعیت نامساعد به شرح ذیل عامل اصلی در این امر بوده است.
الف- ابهام در مفاهیم پایهای اقتصاد
فُوننویمن و مورگِنِشترن(۱۹۴۴ص۴) بر این نکته تأکید کردهاندکه «مسائل اقتصادی به روشنی فرمولبندی نشده و اغلب با عبارات مبهمی بیان شدهاند که منطقا از ابتدا معلوم است که رویکرد ریاضی فایدهای در برنخواهد داشت، زیرا که در چیستی واقعیِ این مسائل نااطمینانی کامل وجود دارد.
دلیلی وجود ندارد که از روشهایی دقیق استفاده کنیم و آنها را برای مفاهیم و موضوعاتی به کار بندیم که فاقد شفافیتاند»
ب- محدودیتهای رویکرد ریاضی به رفتارانسانی
تحلیلهای دقیق اقتصادی مستلزم بررسی عوامل غیراقتصادیِ مرتبط در زمینههای اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی است.
بنابراین در ریاضینماییِ رفتار انسانی محدودیتهای جدی وجود دارد.
فُوننویمن و مورگِنِشترن نخستین اقتصاددانان ریاضیِ برجسته در قرن ۲۰ بودند که این حقیقت را پذیرفتند، نظریههای اقتصادی را نمیتوان بر همان سیاق رایج در علم فیزیک ساخت.
(فریب بزرگ/ص۶۹,۷۰)
@EghtesadeMardomi
اقتصاد مردمی
✨شکل گیری علم اقتصاد و به طور خاص «بازار آزاد» از کجاست؟ ✨ این علم چطور و از چه زمانی بر اقتصاد ایرا
عرض خیر مقدم خدمت سرورانی که افتخار دادند و به کانال پیوستند.🌷
ان شاء الله همه ما در جهت اطاعت از دستور امام المسلمین، روحی له الفداء، مبنی بر جهاد تبیین، با نشر پیامهای مفید و تأثیرگذار کوشا باشیم.
التماس دعا
عمری لیبرالهای داخلی کشور را از ابرتورم ونزوئلا و ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران میترساندند.
امروز که آرژانتین سرنوشتی مانند ونزوئلا پیدا کرده و ابرتورم صدها درصدی را تجربه میکند از آن دستاورد ساخته و نسخه آرژانتینی شدن را تجویز میکنند!
راز این تناقض در تجویز نسخه برای اقتصاد ایران به نظر شما چیست؟
✍️سیدامیرحسین حسینی🇮🇷
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
1_7834588731.mp3
1.94M
حسین... حبیبی🥀
#محمد_الجنامی
مشق نام لیلی
دید مجنون را یکی صحرا نورد
درمیان بادیه بنشسته فرد
صفحه ای از ریگ و انگشتان قلم
می نویسد نام لیلی دم به دم
گفت ای مجنون شیدا چیست این
می نویسی نامه بهر کیست این؟
گفت مشق نام لیلی می کنم
خاطر خود را تسلی می کنم
چون میسر نیست ما را کام او
عشق بازی می کنم با نام او
@EghtesadeMardomi
به هر بهانه ای دلم تو را نگاه می کند
برای سیر دیدنت اشک نثار می کند
پلک سرشکین نظر به قاب عکس روبرو
از دل سرد و خسته ام آه روانه می کند
دست فلک از آن زمان خط فراق را کشید
تیرِ کمان ابرویت قلب نشانه می کند
ای همه عمرو هستی ام در خم و پیچ زلف تو
حال منه خراب را وصل تو چاره می کند
دلنوشته ای به یاد«تو»
برخی عزیزان انتقاد کردند که چرا گفتوگوهای تصویری حکمران در ایتا منتشر نمیشود. کانال ایتا راهاندازی شده و میتوانید تولیدات حکمران را از این کانال دنبال کنید.
@HokmranOnline
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨ فراخوان همکاری داوطلبانه با حکمران
هموطنان عزیز سلام
چندی پیش با جمعی از نخبگان تصمیم گرفتیم که با توجه به اهمیت فوقالعاده رسانه مکتوب در فضای تصمیمسازی کشور، هفتهنامهای با همکاری مردم و برای مردم راهاندازی کنیم. خواستیم در هیاهوی رسانههای نئولیبرال که صدای سرمایهداران هستند، صدایی برای محرومان و مستضعفان که حامیان واقعی انقلاب اسلامیاند، باشیم. هزاران پیام پرمهر برای اعلام حمایت مالی از نشریه از طرف شما دریافت کردیم و این اعتقاد و اعتماد، افتخار ما شد. اما بنای ما بر این نیست که از مردم تحت عنوان "کمک مالی برای نشریه"، پول دریافت کنیم. همینکه خودتان و هر کسی که میتوانید همراهش کنید، مشترک هفتهنامه شوید، بزرگترین کمک مالی به حکمران است. انشاءالله به زودی سازِکار اشتراک، خدمتتان اعلام خواهد شد.
این فراخوان اما فراتر از کمک مالی است. ما میخواهیم در امور فنی و محتوایی رسانه خودتان نیز مشارکت کنید.
فرم زیر را تکمیل فرمائید و در هر زمینهای میتوانید دست یاری به حکمران دهید، به ما بگوئید. انشاءالله در اولین فرصت، همکاران ما با شما تماس خواهند گرفت و عضوی از خانواده بزرگ حکمران خواهید شد. این رسانه، انشاءالله محلی برای همکاری و همدلی و اجتماع ما خواهد بود.
برادر کوچک شما
سید یاسر جبرائیلی
https://survey.porsline.ir/s/Mnx6y1Tu
@syjebraily
دکتر سیدیاسر جبرائیلی:
محسن مهرآرا و آرزو غضنفری، اثر ۱۳ متغیر اقتصادی را بر روی تورم در ایران در دوره ۱۳۳۸-۱۳۹۰ بررسی کردهاند که رشد قیمت انرژی، عدم تعادل پولی، رشد نرخ ارز در بازار آزاد، رشد تولید ناخالص داخلی،...، تخصیص نامناسب تسهیلات از سوی بانکها، عدم نظارت بر توزیع صحیح کالاها و خدمات، احتکار و سوداگری و... از جمله آنهاست. رتبه نخست نیز به «رشد قیمت انرژی» اختصاص یافته است.
اگر یکی از این عوامل را علت تام و یا اقوی بگیریم و میزان تعیین کنندگی آن را در هر حال و شرایطی، به طور مطلق ثابت تلقی کنیم، دچار دگماتیسمی شدهایم که ما را از واقعیت امر اجتماعی که همیشه متغیر و متحول و متنوع است، دور میکند.
بنابراین، این ادعای تجویز کنندگانِ استقلالِ بانک مرکزی که تنها دلیل تورم، عرضه پول توسط دولت برای ایجاد اشتغال است و میتوان با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت و توقف عرضه پول، نرخ تورم را کنترل کرد، به هیچوجه پذیرفتنی نیست.
(قدرت و پیشرفت/ ص۱۱۲)
#کتاب_خوب
#دکتر_جبرائیلی
#نه_به_نئولیبرالیسم
@EghtesadeMardomi
پرفسور درخشان_متن سخنرانی.pdf
565.9K
متن سخنرانی #پرفسور_درخشان در نشست سیاستهای اقتصادی پیشنهادی به دولت سیزدهم از نگاه اقتصاد اسلامی
«ضرورت تغيير رويكرد راهبردي در دولت سيزدهم» و «ادغام و دولتی كردن بانكهاي خصوصی: گام نخست در خروج از بحران اقتصادی»
💠 @profderakhshan
✍✍✍✍
سخنانی که شنیده نشد و جدی گرفته نشد و امروز ما با تبعات عدم توجه به توصیههای پدرانه و مشفقانه جناب دکتر درخشان، مواجه هستیم.
باید بدانیم که هر دولتی، با هر رویکردی که در ایران قدرت را بدست گیرد، اگر بر موضوع تغییر چهارچوبهای اقتصادی عزم و اراده نداشته باشد، محکوم به ادامه مسیر گذشتگان خواهد بود و منطقا نخواهد توانست در بسط عدالت و اقامه قسط در کشور به موفقیت برسد.
#نه_به_نئولیبرالیسم
@EghtesadeMardomi
مسعود پزشکیان مسبب وضع موجود اقتصاد نیست. میراثی را به ارث برده که حاصل چند دهه طی طریق خطا توسط دولتهای مختلف اصولگرا و اصلاحطلب است. اما اگر او عزم تغییر این ریل را نکند، بر ویرانیهای گذشته خواهد افزود؛ چنانکه تا امروز چنین کرده است.
@syjebraily
جادوی سرمایه داری لیبرال!
و اما ماجرای لیبرال سرمایه داری و ایجاد #شکاف_طبقاتی به صورتی که مردم هر چه نگاه می کنند خلاف قانون و عدالتی نمی بینند، چیست؟
ماجرا چیست که با وجود این سطح از شکاف طبقاتی مردم عاشق قله های سرمایه داری می شوند!
در حقیقت اتفاقی که افتاده این است: هم شکاف طبقاتی و بی عدالتی صورت گرفته هم هیچ کسی نمی تواند ثابت کند که خلاف عدالت است!
در این یادداشت کوتاه توضیح میدهم که چگونه این ساختار سرمایه داری شکاف طبقاتی را فارغ از افراد و اجزاء بوجود می آورد:
اول: به تعبیر شهید بزرگوار استاد مطهری "رأس و رئیس مسائل مستحدثه خود سرمایه داری است"
در حقیقت قبل از اینکه بخواهیم به پدیده های ذیل سرمایه داری بپردازیم باید ساختار و سیستم را یکبار اجتهاد کنیم
ساختاری که بدون هیچ فسادی باعث ایجاد شکاف طبقاتی و بی عدالتی می شود
دوم: باید تفاوت تبعیض و فساد را درک کنیم. تبعیض ذیل قانون و فساد خلاف قانون صورت می گیرد. اکثر دوستان خوش نیت و عدالتخواه ما درگیر مساله فساد شدند و این مطلوب لیبرالهاست که به مساله اصلی یعنی تبعیض نپردازند
فساد نهایتا دو درصد و تبعیض مربوط به 98 درصد اقتصاد است
سوم: ساختار سرمایه داری پنج بخش اساسی دارد که در هم تنیده است و مثل یک سیستم کار می کند. این پنج بخش به "یک قانون" و "یک تاریخچه" متصل شده و هیولایی به نام تمدن غرب را ساخته است
درباره پنجگانه سرمایه داری یا #مسیسم این ویدئو را ببینید.
چهارم: بعد از اینکه با ساختار سرمایه داری آشنا شدید می توانید به سراغ قانون انحصار بروید. #کپی_رایت #مالکیت_فکری
مهم ترین قانون برای ایجاد انحصار در دنیا که سمت عرضه را انحصاری می کند کپی رایت و مالکیت فکری است
بحث های مفصلی اینجاست اما من فقط به فتوای امام اشاره می کنم
امام در پاسخ به استفتائی در مورد مالکیت فکری می فرمایند که این ایجاد انحصار حق شرعی نیست
انحصار سمت تقاضا هم از طریق تبلیغات بازرگانی بوجود می آید
پنجم: همه این ماجراها بعد از قرن ها استعمار و دزدی و برده داری و استثمار است. یعنی نمی توان غارتها و دزدی های گذشته را نادیده گرفت
دزدی های قانونی از جمله قرارداد برتون وودز و مساله دلار را هم بگذارید کنار دزدی ها و غارت های آشکار
مساله دلار هم که خودش دنیایی از بحث دارد
ششم: استثمار کارگر و نیروی انسانی که در شرایط اضطرار قرار گرفته است هم در سمت هزینه درنظر بگیرید
هفتم: اما شاید مهم تر از همه اینها مساله توزیع اولیه است
ما هفت موتور تولید تبعیض در مرحله توزیع اولیه داریم
توزیع قدرت
توزیع ثروت
توزیع آموزش
توزیع منابع و معادن
توزیع رسانه
توزیع امتیازات و مجوزها
توزیع اطلاعات
توضیحات حجت الاسلام دکتر خاکی را ببینید
نکته پایانی: در این ساختار، فساد و ... هم نباشد باز شکاف طبقاتی بوجود می آید.
در این ساختار فرد می تواند بدون هیچ فسادی مولتی میلیاردر شود و دیگران را اجیر خود کند و شکاف طبقاتی جهنمی را به وجود بیاورد
همان که شهید بهشتی فرمودند: اگر این جامعه طبقاتی را با قرآن بپوشانی باز هم لجن است...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
نرخ ارز که میره بالا
در لحظه همه چیز در ایران گرون میشه (سطح عمومی قیمت ها میره بالا) و حتی دلاک توی حموم هم با نرخ دیروز کار نمی کنه!
بعد یه عده تو دوربین زل میزنن و میگن رابطه ای بین افزایش نرخ دلار و تورم وجود نداره
اینا همون هایی هستند که بعد از کشتن 20 هزار کودک در غزه میگن ما در حال دفاع از خودمون هستیم
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
🔻مسیری جدید در اقتصاد اسلامی
✍️محمدمهدی تهرانی
↙️درآمد: این نوشتار مدعی خلل در تلاشهای انجام شده در مسیر اقتصاد اسلامی است و مبتنی بر اسلوب "جامعهشناسی اقتصادی جدید"، مسیری نو به دست میدهد.
✅گام نخست: جدل
🔹یکم. کنش اقتصادی، کنشی فردی است یا اجتماعی؟ فرد میتواند فارغ از جامعهاش، فارغ از فرهنگ، فارغ از تبلیغات، فارغ از ارتباطاتش با کسانی که به او فرصت شغلی پیشنهاد میکنند، کنشی اقتصادی داشته باشد؟
🔹دوم. کدامین دانش متصدی تبیین کنش اجتماعی است؟ پاسخ واضح است: جامعهشناسی.
🔹سوم. اگر کنش اقتصادی، کنشی اجتماعی است و اگر جامعهشناسی متصدی توضیح نحوه فهم امر اجتماعی است، چگونه می توان دانشی به اسم اقتصاد و فارغ از جامعهشناسی شکل داد؟ آیا چنین مسیری لاجرم به شکلگیری دانشی انتزاعی و منسلخ از واقعیت اجتماعی منجر نمیشود؟ آیا ما فریب جدایی اقتصاد، جامعهشناسی و تاریخ در زمان ظهور اقتصاد نئوکلاسیک را نخوردهایم و جونز ما را بازی نداده است؟
✅گام دوم: اثبات
🔹چهارم. به روشنی گرفتار لایهای مغفولیم که دقیقا بین فلسفه مضاف و علم باید قرار گیرد. نام این لایه را چارچوب یا framework مینهیم. این لایه، متصدی ساخت منظر صحیح به پدیده اقتصادی به مثابه پدیدهای اجتماعی است. باید بگوید اصلا پدیده اجتماعی را چگونه و در چه لایههایی و با چه سنخ مفاهیمی میتوان فهمید. ما این لایه را دست کم گرفتیم و به تبع در فهم پدیده اقتصادی دچار سادهانگاری شدیم.
🔹پنجم. اگر متصدی نخستین لایه یعنی فلسفه مضاف، فلسفه و الهیات است و متصدی سومین لایه یعنی علم، اندیشمندان اقتصاد، متصدی این لایه میانی جامعهشناسی است.
🔹ششم. نورث وقتی میخواهد جایزه نوبل بگیرد، میگوید من درصدد ارائه framework جدیدی برای فهم فرآیند تکامل اقتصادی هستند. گرانووِتر وقتی کتاب مینویسد، اصلا عنوان framework and principles را در نام کتابش به کار میگیرد. اینها مداقههایی از سنخ مداقه در لایه میانی است.
@new_economic_sociology
اقتصاد مردمی
✨شکل گیری علم اقتصاد و به طور خاص «بازار آزاد» از کجاست؟ ✨ این علم چطور و از چه زمانی بر اقتصاد ایرا
عرض سلام و خیر مقدم خدمت سرورانی که افتخار دادند و به کانال پیوستند.🌷
ان شاء الله همه ما در جهت اطاعت از دستور امام المسلمین، روحی له الفداء، مبنی بر جهاد تبیین، با نشر پیامهای مفید و تأثیرگذار کوشا باشیم.
التماس دعا
دکتر سیدیاسر جبرائیلی:
وقتی آمار و اطلاعات ۱۰ سال اخیر را مرور میکنیم، میبینیم که بخش قابل توجهی از پول عرضه شده توسط بانک مرکزی، مربوط به استقراض بانکها، به ویژه بانکهای خصوصی، از بانک مرکزی بوده است؛
حتی مواردی بوده که هزینههای جاری یک بانک خصوصی(مشخصا بانک آینده طی سالهای ۹۷ـ۹۸) از محل پایه پولی تأمین شده است.
آیا با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت، این معضل حل خواهد شد؟
یا اینکه باید فکری به حال بانکهای خصوصی کرد که سهمی در پیشرفت کشور ندارند، اما با تحمیل فشار تورمی به مردم، اموراتشان را میگذرانند و اقلیتی را صاحب ثروت و مکنت میکنند؟!
(قدرت و پیشرفت/ص۱۱۵)
#کتاب_خوب
#دکتر_جبرائیلی
#نه_به_نئولیبرالیسم
@EghtesadeMardomi
1_8417532232.mp3
16.49M
♡••
🎧ناصرعبداللھۍ
یافاطمہبنتِنبۍ🌼
@madare0120
دکتر سیدیاسر جبرائیلی:
نرخ مالیات بر تولید ناخالص داخلی (T/GDP) که درآمد مالیاتی کشورها را نسبت به اندازه اقتصادشان نشان میدهد، در کشور ما در سطح فاجعه است.
طبق گزارش یورواستات، این نرخ برای سال ۲۰۱۹ در اتحادیه اروپا ۴۱/۱ درصد بوده است(Eurostat,2020)
در همان سال ۲۰۱۹ در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OECD) این نرخ ۳۳/۸ درصد بوده است (OECD,2020)
این نرخ بالا البته منحصر به کشورهای صنعتی نیست.
بررسی آخرین گزارشها نشان میدهد نرخ مالیات بر تولید ناخالص داخلی در کوبا ۴۰/۶ درصد، اوکراین ۳۴/۲ درصد، برزیل ۳۲/۳ درصد، اوروگوئه ۳۰/۹ درصد، ترکیه ۲۴/۷درصد، روسیه ۲۴/۲ درصد، گرجستان ۲۵/۷ درصد، ونزوئلا ۲۰/۲ درصد و به طور خلاصه در ۹۶ کشور جهان بالای ۲۰ درصد است.
معالأسف این نرخ در ایران حدود ۷ درصد است و باید گفت اصلاح این نظام ناکارآمد مالیاتی، بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی در کشور را برطرف خواهد کرد که توقف پولیشدن کسری بودجه فقط یکی از آنهاست.
در کشور ما بالغ بر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی برآورد میشود.
از بین ۱/۸ میلیون شرکت ثبت شده در سازمان ثبت اسناد و املاک، حدود ۷۲۱ هزار شرکت در نظام مالیاتی ثبت نام کردهاند و از این تعداد صرفا ۳۰۰ هزار شخص حقوقی اظهارنامه میدهند؛
از میان مؤدیان حقیقی و حقوقی در مجموع ۸۵۴هزار مؤدی در نظام ارزش افزوده ثبتنام کردهاند که در سال ۹۹ از این تعداد ۳۴۳ هزار نفر اظهارنامه ندادهاند.
تحول در نظام مالیاتی باید به دغدغه مرکزیت دولت تبدیل شود.
(قدرت و پیشرفت/ص۱۱۵,۱۱۶)
#کتاب_خوب
#دکتر_جبرائیلی
#نه_به_نئولیبرالیسم
@EghtesadeMardomi
دکتر سیدیاسر جبرائیلی:
اساسا هیچگونه «رابطه علّی» میان استقلال بانک مرکزی و کاهش نرخ تورم وجود ندارد؛
یعنی اولاً اگر بانک مرکزی از دولت مستقل شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که نرخ تورم کنترل شود؛
ثانیاً برای کنترل نرخ تورم، استقلال بانک مرکزی یک شرط لازم نیست.
«برن هایو» و «کارستن هِفِکِر» در مقالهای با عنوان «آیا ما واقعا نیازمند استقلال بانک مرکزی هستیم؟» استدلال میکنند که استقلال بانک مرکزی برای کنترل تورم نه شرط لازم است و نه شرط کافی؛ آنها مینویسند:
استقلال بانک مرکزی صرفا یک ابزار بالقوه برای سیاست پولی در میان ابزارهای متعدد است... استقلال بانک مرکزی نباید بهعنوان یک متغیر برونزاد در نظر گرفته شود، بلکه تمرکز باید روی این پرسش باشد که «چرا بانکهای مرکزی مستقل شدهاند؟!» سیاست استقلال بانک مرکزی از سوی کشورهایی با شرایط خاص انتخاب میشود که این شرایط به سیستمهای حقوقی، سیاسی و اقتصادیشان مرتبط است...در برخی مطالعات تجربی، محققان میان استقلال بانک مرکزی و نرخ تورم پائین رابطه «همبستگی» یافتهاند. با توجه به درونزایی استقلال بانک مرکزی، هیچ دلیلی ندارد که بپذیریم همبستگی میان نرخ تورم پائین و استقلال بانک مرکزی، پیامی درباره رابطه علت و معلولی میان این دو دارد. (Hayo and Hefeker, 2001)
(قدرت و پیشرفت/ص۱۱۷)
#کتاب_خوب
#دکتر_جبرائیلی
#نه_به_نئولیبرالیسم
@EghtesadeMardomi
دکتر سیدیاسر جبرائیلی:
وقتی کارکرد بانک مرکزی به کنترل نرخ تورم محدود شده و تحقق این هدف به استقلال بانک مرکزی از دولت گره میخورد، به این مسئله توجه نمیشود که پس از استقلال بانک مرکزی، دولت به عنوان متولی پیشرفت کشور، از یک ابزار حیاتی محروم میشود؛
چه، پیشرفت از یک سو نیازمند برنامهریزی و از سوی دیگر محتاج سرمایه است.
دولت باید ضمن ترسیم نقشه پیشرفت کشور، سرمایه لازم را برای صنایع پیشران تجهیز و تخصیص منابع از نقشه پیشرفت و عقیمسازی دولت توسعهگرا.
(قدرت و پیشرفت/ص۱۲۱)
#کتاب_خوب
#دکتر_جبرائیلی
#نه_به_نئولیبرالیسم
@EghtesadeMardomi